بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 24 اسفند 1392      12:48
تحلیلی در مورد اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها

اقتصاد ایران برای افزایش قیمت ها آماده است؟

سعید لیلاز: اجرای ناقص فاز اول هدفمندی اقتصاد ایران را به زیمباوه رساند

مینا یوسفی: در میان انتقادهای زیادی که به دولت پیشین بر سر نحوه اجرای فاز نخست قانون هدفمند کردن یارانه ها وارد می شود، برخی نیز معتقد هستند که این قانون در فاز نخست هیچ اجرایی نشده است. سعید لیلاز که در طول هشت سال گذشته همواره انتقادهای شدیدی را به عملکرد دولت در حوزه اقتصاد وارد می کرد یکی از این اقتصاددانان است. به گفته او اجرایی نشدن قانون یارانه ها آسیب شدیدی را به اقتصاد ایران وارد کرده است که افت شدید تولید و رکودتورمی بی سابقه بخش کوچکی از این آسیب هاست. او همچنین معتقد است که برای بهبود اقتصاد ایران و افزایش درآمدهای دولت، بالابردن فیمت حامل های انرژِ نه یک گزینه بلکه یک اجبار است. در گفت و گویی با سعید لیلاز در مورد فاز نخست قانون هدفمند کردن یارانه ها بحث کردیم و نظ ر وی را در مورد چگونگی اجرای فاز دوم این قانون جویا شدیم که متن آن را در پی می خوانید:

 

آقای لیلاز به نظر شما فاز اول قانون هدمند کردن یارانه ها تا چه حد اجرایی شد و چه دستاوردهایی برای اقتصاد ایران داشت؟
فاز اول هدفمندی به نظر من اصلا اجرا نشد، برای اینکه اولا قانون پیش بینی کرده بود که فقط 50 درصد از منابع حاصل از افزایش قیمت حامل های انرژی به یارانه نقدی اختصاص پیدا بکند که در عمل بین حدود 60-70 الی 200 درصد رسید. و بنابراین یک کسر بودجه عظیمی را ایجاد کرد که این کسر بودجه عامل اصلی شتاب گرفتن تورم در سال های 91 و 92 شد، به گونه ای که حتی بسیاری از کارشناسان به نادرستی و به اشتباه تصور می کنند که افزایش قیمت حامل های انرژی عامل اصلی این تورم بوده در این کشور، در حالی که این اتفاق نیفتاد، و این تصور غلط است و این تصور غلط تقصیر در واقع عدم اجرای قانون بود.

نکته دوم و اتفاق دومی که افتاد این بود که خب نه تنها به بخش تولید هیچ چیزی از این منابع داده نشد، بلکه برخلاف روح هدفمندی اقتصادی به ازای افزایش قیمت تمام شده کالا و خدماتی که به تولید در واقع اختصاص پیدا می کرد، مثلا حامل های انرژی که به تولید اختصاص پیدا می کرد، تولیدکننده ها نتوانستند و اجازه پیدا نکردند که قیمت فروش کالاها و خدماتشان را متقابلا و متناسبا افزایش بدهند. در واقع همین منجر به کاهش شدید تولید صنعتی در اقتصادی کشور شد به گونه ای که سال 1391 را تبدیل به یک سال رکوردگونه کرد در تاریخ ایران.

خب این دو تا عامل بدترین رکود تورمی تاریخ ایران را رقم زده و این ناشی از عدم اجرای قانون هدفمندی یارانه ها بود. من قویا معتقدم که این قانون اصلا در ایران اجرا نشد در مرحله اول.

شما معتقدید که فاز نخست قانون هدفمند کردن یارانه ها در عمل اجرایی نشده است. به نظر شما تبعات این امر برای اقتصاد ایران چه چیزهایی است؟

که دچار افت شدید تولید و افزایش شدید تورم شده باشد را ما در ایران پدید آوردیم.  علاوه بر این دو عامل؛ یعنی کاهش نرخ رشد اقتصادی و منفی شدن آن به علاوه افزایش شدید تورم، اعتماد عمومی به اینکه هدفمندی یارانه ها می تواند با تبعات کمتری اجرا شود و با شتاب بیشتری و کشور چاره ای بغیر از این ندارد را از بین برد. یعنی خود این آسیب زدن به اعتماد عمومی یا ایجاد توهم در مردم و کارشناسان که افزایش قیمت حامل های انرژی عامل اصلی تورم است، خود این یک گناه بزرگ است، یکی از خسارت هایی که در واقع اجرای نادرست و یا عدم اجرای این طرح به کشور وارد کرده است. ما  الان قویا دچار این معضل هستیم که بسیاری از کارشناسان به غلط تصور می کنند که اگر ما قیمت حامل های انرژی را هم افزایش دهیم منجر به لجام گسیختگی نرخ تورم می شود در حالی که چنین اتفاقی نباید بیفتد.

* خب، آقای لیلاز به بحث افزایش قیمت حامل های انرژی اشاره کردید، این چالشی بود که دولت گذشته با مجلس بسیار داشت و بحث بر سر چگونگی افزایش قیمت حامل های انرژی است که آیا ناگهانی باشد، ضربتی باشد، آیا پلکانی باشد. اول شما یک توضیحی بدهید که اصلا چرا دولت و مجلس در دوره گذشته یک همچین چالشی داشتند، هر کدام با چه دیدگاهی و چه منافعی به بحث چگونگی افزایش قیمت حامل های انرژی تاکید کردند؟

واقعیت این است که ما سالانه 130 میلیارد دلار از انواع حامل های انرژی به اقتصاد ایران عرضه می کنیم، شاید به ازای این 130 میلیارد دلار، 30 میلیارد دلار هم از مردم پول نمی گیریم حتی. آمار دقیقش را ندارم، ولی استنباطم این است که حدود 100 میلیارد دلار در واقع یارانه ای است که در واقع به بخش تولید و مصرف در ایران اعطا می شود. این باعث می شود که ما یکی از بی انضباط ترین کشورهای دنیا در مصرف انرژی باشیم، کمترین بازده انرژی به تولید ناخالص داخلی فکر می کنم در دنیا متعلق به ایران است، یکی از بدترین وضعیت های زیست محیطی جهان را الان به دست آوردیم، و از نظر بهداشتی به وخیم ترین شکل دچار شدیم، مضاف بر همه این مسائل این است که دولت و کشور فاقد منابع کافی برای اینکه مسائل اساسی تولید، و مسائل اساسی بهداشت همگانی و آموزش و پرورش را حل کند و الان همه چیز به مرحله فروپاشی رسیده است.

خب همه اینها در واقع ناشی از این است که ما اصلی ترین منبع درآمد دولت را که می شود باعث بهبود بهره وری و کاهش مصرف انرژی و بهتر شدن فضای عمومی کسب و کار و محیط زندگی ما باشد را فراموش کردیم. بنابراین من افزایش قیمت حامل های انرژی را چه بخواهد صرف تولید بشود چه نشود، یک گزینه دیگر نمی دانم، بلکه از نظر من یک اجبار است.

فکر می کنید که این افزایش قیمت حامل های انرژی با چه مکانیسمی باید انجام شود؟

من به طور کلی و ذاتا مخالف هر گونه شوک درمانی در اقتصاد ایران هستم به دلیل اینکه ساختار اجتماعی ایران بسیار ساختار شکننده ای است. به خصوص در سه چهار سال گذشته قدرت خرید نیمی از  مردم تقریبا 30 تا 50 درصد کاهش پیدا کرده است و فشار بسیار سنگینی به فقیرترین توده های مردم در ایران داره می یاد. ولی از آنجایی که ما در شرایط اضطراری قرار داریم به نظر من اعمال یک سیاست بسیار پیچیده که ناشی از این باشد که مصرف بنزین را به شدت کم کند یعنی فورا قیمتش شدیدا ببرد بالا، اما مصرف گازوئیل و گاز را با آهنگ کمتری افزایش بدهد، شاید گریزناپذیر است.

یعنی اگر من جای دولت باشم، آن حامل های انرژی را به مصرف خانگی می رسد یا به مصرف تولید می رسد مثل گازوئیل و گاز را کمتر افزایش می دهم، ولی قیمت بنزین را به ناگهانی می برم بالا به دلیل اینکه ما هم باید یک اتفاق شدید و سریعی را در محیط زیستمان انجاام دهیم برای اینکه خدمتتان عرض کنم که بتوانیم به این کسر بودجه ای که الان دچارش هستیم فائق بیاییم.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

کلمات کلیدی : میلیارد - دلار
نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir