روشهاى حضور در بازارهاى بين المللى ، در حال تجربه تحولاتى عميق و سريع است . عمق و سرعت اين تحولات به نحو سرسامآورى نظريات قبلى براى حضور در بازارهاى جديد و استفاده از مزيتهاى مطلق و نسبى مناطق مختلف ، نظير ايجادمناطق آزادتجارى - صنعتى ، انعقاد پيمانهاى همکارىهاى تجارى – اقتصادى منطقه اى و ... براى ايجاد يا تقويت مزيتهاى نسبى و مطلق تجارى را از کار مى اندازند . انطباق مرزهاى مديريت وحضور درحوزههاى( جغرافياى)سياسى و حوزههاى مديريت اقتصادى و تجارى در حال از بين رفتن است .
همانگونه که " انسانها " ، " جهانى " مى شوند ، بنگاه هاى اقتصادى هم از گسترهاى درسطح کل جهان برخوردار مىشوند. بنگاه دارى اقتصادى به مرورجايگزين کشوردارى شده است و در آينده اى نه چندان دور ،براى تداوم حيات ، جوامع و کشورهاى مستقل ناگزير از منطبق نمودن آداب و قوانين و شيوه حکومت دارى داخلى خود با مقررات و کارکردهاى بنگاههاى اقتصادى بين المللى خواهند بود .رقابت بنگاههاى اقتصادى جايگزين رقابت کشورها خواهد شد و مليت تحت الشعاع وابستگى سازمانى قرار خواهد گرفت .
مرزهاى حضور مديريت تجارى- اقتصادى بنگاهها ،محدودههاى جغرافيايى و سياسى را در نورديده و تا عمق کشورها و جوامع داراى استقلال سياسى پيش رفته است . همزمان با توسعه مستمر دانش فنى توليد و ارائه محصولات هرچه پيشرفتهتر،مدرنتر و به روزتر ، شيوه بنگاهدارى هم درحال دگرگونى با هدف عبور از الزامات و محدوديتهاى سياسى / جغرافيايى / ملى و قومى است و در آينده اى نه چندان دور ،رقابت بنگاههاى اقتصادى به طور کامل جايگزين رقابت کشورهاى مستقل سياسى خواهدشد .
بهعنوان نمونه به روزى مى توان اشاره کردکه مسابقات جام جهانى فوتبال به گونه اى برگزار شود که تيمهاى شرکت کننده به جاى وابستگى ملى به کشورها،وابسته به بنگاههاى اقتصادى باشند و با نام آنان در مسابقات شرکت کنندوغيرت ملى تبديل به غيرت بنگاهى شود(پديدهاى که درحال حاضر درداخل کشورهاو در سطح بنگاههاى اقتصادى داخلى وجوددارد).
نکته اصلى دراينجاست که درحال حاضر،بنگاههاى اقتصادى،صرفاً از لحاظ اصالت وابسته به کشورى هستند که در آن تأسيس وثبت اوليه مىشوند ولى فعاليت آنها درنقاط مختلف دنيا استقرار مى يابد ودرهرکشورى که حضور داشته باشند ،فعاليت آنان ( اشتغال نيروى انسانى،ادبيات تعامل با مشترى ، مديريت فرآيند توليد وعرضه محصول و...) متعلق به همان کشورميزبان است ولى منفعت آن متعلق به سهامداران بنگاه .
شرکت هيوندايى ،صرفاً در مرحله تشکيل کره اى است ولى برند اين شرکت در بسيارى از کشورها حضور دارد، اشتغال ايجاد مى کند،رفاه مردم را ارتقاء مى دهد، ترتيب مسابقات را مى دهد و خودش جايزه اعطاء مىکند،و از همه مهم تر ،با بنگاههاى منزوى داخلى به شدت رقابت مى کند . مردم کشور ميزبان به عنوان مشتريان اين شرکت ، از آن در مقابل شرکتهاى داخلى طرفدارى مى کنند و اجزاى شرکت هيونداى شيفته مشتريان هستند .
درگذشته شرکتهاى بزرگ ،فرآيند توليد (آن هم مراحل پايانى و ساده) را درکشور ميزبان ايجادو داده هاى توليد را خود ارائه مى کردند و منفعت کسب مى کردند. درحال حاضر بنگاههاى بزرگ اقتصادى ،"فکر" را داده توليد قرارداده اند و تمام تجهيزات و داده هاى فيزيکى را در کشور ميزبان و با استفاده از منابع آن تأمين مى کنند ( در حقيقت مقدار بيشترى از فرآيند فيزيکى توليد در کشور ميزبان است ولى همواره فکر و ابداع و طرح اوليه در اختيار بنگاه است ).
بنابراين ، براى کشورهاى ميزبانى که متحجرانه تلاش براى انزوا دارند ،تئوريها و فرضيات خود را بازنگرى و به روز نمىکنند ، و راههاى توسعه را در سايه نظريات قبل و از کارافتاده پى گيرى مى کنند ، لازم است حداقل براى تداوم حيات ، روشهاى خودرا اصلاح کنند .
دنياى آينده نه چندان دور،دنياى حاکميت شرکتى درسطح جهانى و استقرارادبيات آن درمجموعه آداب ، قوانين ، فرهنگ ،سنت و وقوف کليه جوامعى است که مى خواهند به طور پويا و زنده در دنيا زندگى و تعامل کنند .