بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 8 شهريور 1393      15:31

چین در آفریقا؛ شریک توسعه یا رقیب منافع آمریکا

در سال های اخیر چین در حوزه های اصلی و کلیدی همچون توسعه زیر ساخت های قاره آفریقا نقش فعالی داشته است. آفریقا نیز به دنبال آن است تا با پیشرفت اقتصادی، تصویر خود را در جهان تغییر دهد.
مترجم :
بهاره رحمت

اقتصاد ایرانی: اندیشکده رند گزارشی تحلیلی از وضعیت روابط چین با قاره آفریقا منتشر کرده است. روابط چین و آفریقا روابطی پر جنب و جوش، دو طرفه و پویاست  که هر دو طرف بر طرح های سیاست و درک عمومی منعکس شده از یکدیگر، منطبق هستند.

نقش چین در آفریقا برخلاف کلیشه های متعارف و آنچه در خبرها می آید، است. چین هم یک شریک دیپلماتیک درازمدت و هم یک سرمایه گذار جدید در آفریقاست. منافع چین در این قاره نه فقط شامل منابع طبیعی که همچنین تجارت، امنیت، دیپلماسی و قدرت نرم نیز می شود. چین یک کمک کننده اصلی است اما حدود، وسعت و سبک کمک چین بسیار کم درک شده و اغلب در رسانه ها به اشتباه نقل شده است.

اکثر تحلیل های مربوط به تعامل چین با ملت های آفریقایی بر این امر تمرکز دارد که چین چه چیزی از این شراکت به دست می آورد، خصوصا در زمینه منابع طبیعی و بازارهای صادراتی. برخی مطالعات آثار مثبت و منفی کمک های چین و سیاست های سرمایه گذاری آن را بر کشورهای آفریقایی را توصیف کرده اند. اما تعداد اندکی از آن ها به این تعریف که روابط چین- آفریقا را پرجنب و جوش، دو طرفه و پویا که در آن دو طرف به اقدامات سیاسی و تصاویر عمومی منعکس شده از یکدیگر منطبق هستند، رسیده اند.

محققین رند اما نگاهی جامع به روابط چین و آفریقا در حوزه سیاسی و اقتصادی داشته اند. آن ها واکنش های دولت های آفریقایی و مردم این مناطق را به تعامل چین بررسی نموده اند. رند همچنین بررسی کرده که ایالات متحده و چین بر سر تاثیر، دست یابی و منابع در آفریقا با یکدیگر رقابت دارند و اینکه آیا فرصت هایی برای این دو قدرت بزرگ برای همکاری در زمینه توسعه منافع مشترک خود وجود دارد یا خیر.

 

چین و آفریقا چه چیز می خواهند؟

چین چهار منفعت استراتژیک در آفریقا دارد. نخست، به دنبال دست یابی به منابع طبیعی خصوصا نفت و گاز است. پیش بینی شده است که تا سال ۲۰۲۰، چین نفتی بیشتر  از ایالات متحده وارد می کنند. چین برای حفظ ذخایر آینده، در بخش نفت کشورهایی همچون سودان، آنگولا و نیجریه سرمایه گذاری کرده است. دوم، سرمایه گذاری در آفریقا یک بازار بزرگ برای کالاهای صادراتی چین است که می تواند تلاش چین برای بازسازی اقتصاد خود را به دور از نیروی کارش تسهیل کند چرا که هزینه نیروی کار در چین رو به افزایش است. سوم اینکه چین به دنبال مشروعیت سیاسی است. دولت چین بر این باور است که تقویت روابط چین و آفریقا به افزایش تاثیر بین المللی چین کمک کند. اغلب دولت های آفریقایی از سیاست "یک چین" به عنوان پیش شرط جذب کمک های چین و سرمایه گذاری، حمایت می کنند. و بالاخره اینکه چین به دنبال یک نقش سازنده تر به عنوان عامل ثبات در منطقه خصوصا در زمینه کاهش تهدیدات امنیتی نسبت به منافع اقتصادی چین است.

دولت های آفریقایی به چین برای فراهم کردن شناسایی و مشروعیت سیاسی و کمک به توسعه اقتصادی از طریق کمک، سرمایه گذاری، توسعه زیرساخت و تجارت نگاه می کنند. بسیاری از رهبران آفریقایی امیدوارند که چین در مسیرهایی با آن ها وارد تعامل شوند که ایالات متحده و سایر دولت های غربی وارد نمی شوند، همچون مشارکت اقتصادی بدون وعظ و موعظه درباره حکومت خوب و یا سرمایه گذاری در پروژه های با ریسک بالا و یا مناطق دور که برای شرکت ها و دولت های غربی جذاب نیست. آفریقایی ها خواهان تکرار گسترش اقتصادی چین هستند و باور دارند که ملت های آن ها می تواند از تجارب اخیر چین در خروج از فقر نفع برد.

 

آفریقایی ها چه واکنشی یه تعاملات چین داشتند؟

مقامات آفریقایی نگاه مثبتی به نقش چین در قاره خود دارند و از  تاکید شدید چین بر ارتباطات دولت با دولت استقبال می کنند. بسیاری از رهبران آفریقایی باور دارند که چین انگیزه های بیشتری نسبت به کشورهای غربی برای همکاری دارد. آن ها کمک های چین به زیرساخت های کشور خود را تحسین کرده و بر پیشرفت های قابل مشاهده مربوط به فعالیت های اقتصادی و اشتغال زایی برای کارگران محلی، پیشرفت های ملموس جاده ها ، خطوط ریلی ، پل ها و سایر شبکه های حمل و نقل و همه چیزهایی که به نفع شهروندان عادی است تاکید می کنند.

اما برخی هم در آفریقا منتقد تعاملات چین هستند. اتحادیه های کارگری، گروه های جامعه مدنی و سایر  بخش های جوامع آفریقا سرمایه گذاری چینی ها را برای شرایط ضعیف کارگری، اقدامات زیست محیطی غیرقابل تحمل و جابه جایی های شغلی انتقاد می کنند. ناظران دولت هشدار می دهند که چین در موارد ناعادلانه ای مذاکره می کند و موجب رشد فساد و تصمیمات غلط می شود. از دیدگاه آن ها، چین یک رابطه استعمار نو را ادامه می دهد که در آن صادرات مواد خام آفریقا به چین در قبال کالاهای ساخته شده صورت می گیرد. در برخی کشورها خشم و عصبانیت از تجارت چین موجب اعتراضات عمومی و خشونت علیه تجار و مهاجران چینی شده است.

 

چین چگونه با واکنش آفریقایی سازگار شد؟

پکن سیاست هایی را برای کاهش نگرانی های آفریقایی ها و توازن بیشتر روابط چین-آفریقا ایجاد کرده است. این سیاست ها شامل تاکید بیشتر بر تداوم روابط اقتصادی و تجاری؛ ترویج قدرت نرم چین، فرهنگ و مبادلات فرد به فرد؛ تعامل فعال در امنیت و ثبات در نقاط مناقشه آمیز آفریقا می شود. این اقدامات نشان دهنده درک نخبگان چینی از این نکته است که با گسترش حضور چین در این قاره، نتایج منفی آن نیز ایجاد می شود. این سیاست ها هم به سود چین است و هم شرکای آفریقایی.

 

نقش آمریکا: رقابت یا همکاری؟

تعامل چین در آفریقا در درجه اول به حوزه استخراج منابع طبیعی، توسعه زیرساخت و تولید مربوط می شود. در مقابل تعامل آمریکا بر تجارت فن آوری های بالا و خدمات و سیاست های کمک با هدف ترویج دموکراسی، حکومت خوب و توسعه انسانی تمرکز دارد. رویکرد چین می تواند موجب افزایش تصمیمات ناکارآمد و فساد اداری شود اما تعاملات چین، اهداف اقتصادی و سیاسی آمریکا در این قاره را تضعیف نمی کند. در مقابل زیرساخت های ساخته شده توسط چین هزینه های عملیات های تجاری را می کاهد و اندازه بازارهای منطقه ای را گسترش داده و فرصت ها را برای درآمد های طبیعی و سرمایه گذاری های آمریکایی افزایش می دهد. رویکردها و منافع آمریکا و چین متناقض یکدیگر نیست و مقامات امریکایی همچون جورج دبلیو بوش و باراک اوباما رقابت با حاصل جمع صفر واشنگتن و پکن را بر سر دست یابی و تاثیر در آفریقا نپذیرفته اند. بدین ترتیب چین یک تهدید استراتژیک برای منافع آمریکا در آفریقا به حساب نمی آید.

اگرچه ممکن است ایالات متحده آمریکا و چین رقبای استراتژیک در آفریقا نباشد، اما این دو کشور می توانند رقابت تجاری با هم داشته باشند، درصورتی که کسب و کار آمریکا بیشتر در بازارها آفریقا صورت پذیرد ( چیزی که اوباما خواستار افزایش آن از طریق تجارت چند گانه و اقدامات زیرساختی است و در جریان سفر سال ۲۰۱۳ خود به سنگال، آفریقای جنوبی و تانزانیا اعلام کرد). چنین رقابت های تجاری می تواند به سود کشورهای آفریقایی باشد و  منافع آمریکا را افزایش دهد. دولت های آفریقایی در صورتی که مرهون سرمایه گذاری چینی ها نباشند، می توانند بر سر شرایط تجاری مطلوب تر مذاکره کنند. جوامع آفریقایی در شرایطی می توانند سود ببرند که شرکت های آمریکایی نسبت به همتایان چینی خود تمایل بیشتری به استفاده از کارگران محلی برای مشاغل با مهارت و بدون مهارت، انتقال فن آوری های صنعتی به شرکای محلی ، نیاز به شرایط کار انسانی و کمک به اقداماتی که بهداشت و رفاه محیط کاری را افزایش می دهد، داشته باشند.

چنین اقداماتی می تواند سرمایه گذاری چینی را برای تامین امنیت قراردادها، رقابت در بازار کار محلی و مصرفی و بهبود تصویر چین در آفریقا تشویق کند.

برای مشاهده متن کامل گزارش اینجا را کلیک کنید:


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir