بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 20 دى 1391      4:7
سایه اقتصاد بر روابط دو کشور

مرسی، اوباما و آغاز یک دوستی؟

نیوزویک می‏نویسد مرسی و مجموعه رهبران اخوان المسلمین از مفهوم رابطه مصر با آمریکا به خوبی آگاه هستند. آن ها به کمک های مالی آمریکا نیاز دارند چرا که کشور آن ها بزرگترین واردکننده گندم جهان است و کسری بودجه آن به 11 درصد تولید ناخالص داخلی می‏رسد.

 

مرسی و مجموعه رهبران اخوان المسلمین از مفهوم رابطه مصر با آمریکا به خوبی آگاه هستند. آن ها به کمک های مالی آمریکا نیاز دارند چرا که کشور آن ها بزرگترین واردکننده گندم جهان است و کسری بودجه آن به 11 درصد تولید ناخالص داخلی  می‏رسد .

"من فکر نمی‏کنم که ما آن ها را به عنوان یک متحد در نظر بگیریم، اما آن ها را به عنوان دشمن نیز در نظر نمی‏گیریم." اوباما این جمله را در دوازدهم سپتامبر در مورد روابط پیچیده با رهبران اخوان المسلمین قاهره بیان کرد. "آن ها دولت جدیدی هستند که برای یافتن راه خود تلاش می‏کنند،" و احتمالا "لحظات سختی" را در پیش دارند.

یک روز قبل، جمعیت خشمگین در تظاهرات علیه انتشار ویدئوی "بی گناهی مسلمانان" که باعث شکل گیری اعتراضات در بیست کشور مسلمان شده بود، از دیوار سفارت آمریکا در قاهره بالا رفتند و پرچم آمریکا را آتش زدند. بر خلاف آنچه در کشور همسایه در بنغازی رخ داد، هیچ دیپلماتی در مصر کشته نشد. رخدادی که به رئیس جمهور آمریکا که غرق مبارزات انتخاباتی است یادآوری کرد که در جهان اسلام هر لحظه آمادگی برای شورش های ضدآمریکایی وجود دارد.

رئیس جمهور جدید مصر، محمد مرسی، چند روز بعد و در آستانه حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک تایمز گفت،  "این به تعریف شما از متحد بستگی دارد". آمریکایی ها از واکنش ملایم مرسی نسبت به اعتراضات ناخشنود بودند. او بابت ویدئو، متاثر و به شدت آزرده خاطر شده بود، اما تظاهرات را با مقداری تاخیر محکوم کرد." او در این مورد گفت: "ما با دقت و حوصله رفتار کردیم اما در نهایت قاطعانه عمل کردیم." او آمریکا را متوجه نکته ای کرد، اینکه "اسلامگرایی نرم" به قدرت رسیده و واشنگتن باید خود را با زندگی پس از حاکمان مستبد هماهنگ کند.

حاصل بهار عربی گونه جدیدی از اسلامگرایی بود. واشنگتن نه مسوول به وجود آمدن آن بود و نه توانایی پیشگیری از به قدرت رسیدن آن را داشت. این ادعا که قدرتی خارجی حسنی مبارک را کنار زد، بی پایه است. طوفانی مردمی حاکمان مستبد را از قدرت کنار زد. حکومت آن ها بر پایه ترس بنا نهاده شده بود و ناگهان، ترس از بین رفت. تونس از سلطه مافیاگونه خانواده زین العابدین بن علی خسته شده بود. صبر مصر هم از حسنی مبارک به سر آمده بود؛ این کشور او را برای سه دهه تحمل کرده بود و دیگر برای خودش حکومتی فراتر از دیکتاتوری کسل کننده یک فرعون پا به سن گذاشته می‏خواست.

رئیس جمهور جدید – نخستین رئیس جمهوری مصر که در فرآیندی دموکراتیک انتخاب شده – از موجی که در میان  اعراب شکل گرفت، سربرآورد. او علاقه ای به خشنودسازی ابرقدرت ها در واشنگتن ندارد، ابر قدرت هایی که از اواسط دهه 1970 تاکنون همواره به قاهره کمک کرده اند. مرسی به نیویورک تایمز گفت: "دولت های پی در پی در آمریکا با پول مالیات دهندگان آمریکایی، ناخشنودی، اگر نگوییم نفرت، مردم منطقه را خریده اند." حقیقتی قدرتمند در این اظهارنظر وجود داشت: دوستی و کمک های مالی صلح جهانی تحت حاکمیت آمریکا شامل مستبدان بی رحم و حاکمانی حیله گری شده بود که خشم مردم خود را به سوی ایالات متحده هدایت می‏کردند.

آمریکا متحدانی داشت که در سرزمین های عربی قدرت را در اختیار داشتند، اما هرگز نتوانست پی ببرد که این رژیم ها دوستانی جعلی برای آمریکا بودند چرا که در همان زمان فرهنگ هیجان ضد آمریکایی را تقویت می‏کردند. "سلطنت آمریکایی" در قاهره به ما (آمریکایی ها) ایمن الظواهری (یکی از رهبران القاعده) و محمد عطا (عضو القاعده که در عملیات یازدهم سپتامبر نقش داشت) را تحویل داد. پس نیازی به افسوس خوردن برای پایان دوران این دیکتاتورها نیست.

بی تردید تعامل با مرسی، محصول وفادار اخوان المسلمین، سخت خواهد بود اما آمریکا نباید در حسرت دوران حکومت حسنی مبارک به سر ببرد. برای آمریکا، حقیقت طنزآمیز ظهور محمد مرسی این است که این کارگزار اخوان المسلمین نخستین حاکم مصر است که با شیوه های آمریکایی آشنایی دارد. مدرک دکتری او در مهندسی از دانشگاه کارولینای جنوبی و در سال 1982 گرفته شده است. پسری روستایی از منطقه ای فقیرنشین که راه خود را به ایالات متحده هموار کرد. او ادعا می‏کند که تنها از نظر علمی از آمریکا تاثیرپذیرفته اما حقیقت این است که او پس از پایان تحصیلاتش تمایلی به ترک آمریکا نداشت و به عنوان یک عضو دانشکده در دانشگاه دولتی کالیفرنیا باقی ماند.

جمهوری بزرگ آمریکایی پر از چنین تناقض هایی است: در لس آنجلس بود که همسر مرسی وارد حلقه اخوان المسلمین شد. دو تن از پسران مرسی در ایالات متحده به دنیا آمده اند. شبکه آمریکایی اخوان المسلمین مصری های پرشماری را سازماندهی کرد و به آن ها یاری رساند و از این طریق گروهی ضد امریکایی را پدید آورد که اکنون در مصر نقشی کلیدی بر عهده دارند.

باراک اوباما نیز نسبت به مصر بی توجه بود. تنها کافی است سخنرانی او در ژوئن 2009 در قاهره را به یاد بیاوریم. او رهبری بود تازه انتخاب شده و پیام آور تغییر محسوب می‏شود. او قدرت و پرستیژ آمریکا را در اختیار داشت اما می‏توانست مصری ها – و فراتر از آن مسلمانان – را به عنوان نخستین رهبر آمریکایی که از نزدیک با اسلام آشنا است، مخاطب قرار دهد. او گفت که خویشاوندانی مسلمان دارد، در یک کشور مسلمان زندگی کرده و دانشجوی تاریخ بوده، و از درد و ضربه ای که استعمارگری غرب به مخاطبانش وارد کرده آگاه است.

اما این گفته به لحاظ تاریخی چندان دقیق نبود چرا که این ورود غرب و به طور خاص ورود لشگر ناپلئون بناپارت به مصر در سال 1798 بود که مصر را از فقر و رخوت بیرون کشید. بناپارت به همراه تیم مشهورش که از دانشمندان تشکیل شده بود در مصر به کاوش و تحقیق پرداختند و تاثیری ماندگار بر آن نهادند.

البته برای اطمینان باید گفت که استعمارگری، مستقیم و غیرمستقیم، باعث تحقیر مصری ها شده و آن ها برای چند دهه در کشور خود خوار شمرده می‏شدند. اما استعمارگری بود که مصر مدرن را ایجاد کرد. بریتانیا شاید زمانی که بر منطقه کانال سوئز تسلط داشت، خشونت بسیاری به کار برد اما این منابع مالی اروپایی ها بود که کانال سوئز را ساخت.

محمد مرسی شاید بخواهد خود را به گونه ای جلوه دهد که گویا تنها از تعلیمات اخوان المسلمین تاثیرپذیرفته اما پنجمین رئیس جمهور مصر پس از سقوط پادشاهی که نخستین رئیس جمهور غیرنظامی این کشور نیز هست، از دکترین آمریکا بی نصیب نبوده است. شاید رهبران اخوان المسلمین همواره از آمریکا شکایت دارند اما شاخه تکنوکرات های آن ها موفقیت خود را مدیون مدارک دانشگاه های آمریکایی هستند.

مرسی و مجموعه رهبران اخوان المسلمین از مفهوم رابطه مصر با آمریکا به خوبی آگاه هستند. آن ها به کمک های مالی آمریکا نیاز دارند چرا که کشور آن ها بزرگترین واردکننده گندم جهان است و کسری بودجه آن به 11 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) می‏رسد . حکومت کردن در مصر به تامین غذا و پرداخت یارانه برای جمعیت عظیم و سرکش گره خورده است. شورش های مربوط به مواد خوراکی کابوسی برای حاکمان این کشور است و به همین خاطر کمک های واشنگتن جنبه حیاتی دارند. کمی پس از سقوط مبارک، اخوان المسلمین با افتخار اعلام کرد که برای کمک به صندوق بین المللی پول رجوع نخواهد کرد؛ در آن زمان پوپولیسم در اوج قرار داشت. اخوان المسلمین برای وام گرفتن 3.2 میلیارد دلار از بازارهای داخلی تلاش کردند. اکنون مبلغ وام به 4.8 میلیارد دلار رسیده و تکنوکرات های اخوان در حال مذاکره با صندوق بین المللی پول هستند.

همچنین رهبران اخوان المسلمین می‏دانند که صلح با اسرائیل برای صلح با آمریکا ضروری است. در جهانی که افراد همسو با آرمان هایشان زندگی می‏کنند، شاید اخوان المسلمین خود را از معاهده کمپ دیوید خلاص می‏کرد اما مصری ها (همچون بقیه ما) در دنیایی زندگی می‏کنند که همواره آن طوری نیست که ما دوست داریم. اگر بخواهم حدسی زده باشم، این خواهد بود که اخوان صلح با اسرائیل را حفظ خواهند کرد.

در کنگره آمریکا نیز زمزمه هایی در مورد قطع کمک های آمریکا به مصر شنیده می‏شود اما کشوری با بیش از 80 میلیون نفر جمعیت، در چهار راه جهان، بسیار نزدیک به میادین نفتی اعراب و خلیج فارس، و کشوری سنی که می‏تواند برای ایجاد موازنه با ایران شیعه به کار گرفته شود، همواره از کمک های آمریکا بهره مند خواهد شد. هرچند دیر اما اوباما بالاخره درس های مربوط به مصر را آموخت.

نویسنده: فواد عجمی  

منبع: نیوزویک

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

کلمات کلیدی : مصر - آمریکا - نیوزویک
نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir