بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 22 دى 1393      15:1
راغفر در گفت و گو با اقتصاد ایرانی:

سهم ما از اقتصاد خصوصی، رانت است

دکتر حسین راغفر در گفت و گو با اقتصاد ایرانی درباب توسعه یافتگی، شاخص های رقابت اقتصاد و خصوصی سازی در ایران سخن گفته است.
گفتگو از :
سعید سیف

اقتصاد ایرانی: « ۱۲محور اصلی برای شاخص رقابت پذیری اقتصاد جهانی وجود دارد که عده ای کمی است و عده ای کیفی. البته به نظر من خود این شاخص ها هم مناقشه پذیر است. چگونه می توان محیط کسب و کار ایرانی و خارجی را با هم قیاس کرد و با چه معیاری و چگونه و یا کیفیت آموزش وپرورش چگونه سنجیده می شود. آیا این شاخص ها معرف متغیری جامع هستند. خیلی از اینها به دلیل کیفی بودن و مشکلات اندازه گیری محل مناقشه هستند» اینها بخشی از گفت و گوی ما با یک اقتصاددان است درباره موانع توسعه. مشروح مصاحبه دکتر حسین راغفر با سایت خبری اقتصاد ایرانی در ذیل آمده است:

اقتصاد ایرانی: روند حرکت کشور ما به سمت توسعه چگونه است؟ آیا اکنون که فضای آرامی در کشور برقرار شده حرکت ما به سمت توسعه بیشتر شده است؟

من حرکت اقتصاد ایران به سمت توسعه را نسبت بقیه کشورهای در حال توسعه کند می دانم. این ادعای من چند دلیل واضح علمی دارد. ابتدا باید بدانیم که شاخص آزاد سازی اقتصادی در ایران پایین است و در این سال ها رشد چندانی نداشته است و در کنار همه این ها باید از تحریم های نفتی نام ببریم، آمارها به ما نشان می دهد که در سال های اخیر اقتصاد ایران به شدت وابسته به نفت شده بود. وابستگی به درآمدهای نفتی، در سال های اخیر و تحریم های دو سال گذشته رشد اقتصاد ایران را کند کرد و بالطبع توسعه اقتصادی و حتی سیاسی در ایران را تحت تاثیر قرار داد.  به تازگی گزارش های منتشر شده که نشان می دهد اقتصاد ایران با شاخص های رقابت پذیری فاصله قابل توجهی دارد بنابراین نمی توان آن را اقتصادی پویا دانست .اقدامات خصوصی کردن بازار یا تلاش برای ایجاد رقابت در بازار آزاد و تلاش به کارایی بیشتر در اقتصاد ایران ضعیف است. مبنای اصلی رقابت در جامعه ارتقا بهره وری است.  چون اقتصادیون در رقابت پذیری  می خواهند سهم بیشتری از بازار را سهیم باشند. به همین دلیل می گویم اقتصاد ایران رقابت پذیر نیست در صورت رقابت پذیری هزینه و قیمت پایین می آید و کیفیت خدمات بالا می رود که نتایج این مسئله ارتقا بهره وری است. یعنی هدف در رقابت پذیری این است که برای بالا بردن رقابت و رقابت پذیری روی کیفیت کالا و کاهش قیمت آن و  ارتقا بهره وری تلاش شود. واقعیت این است هیچ وقت این هدف برای اقتصاد ایران تحقق پیدا نکرده است.

اقتصاد ایرانی: استراتژی  توسعه چیست؟ ما چه نیازی به داشتن استراتژی داریم، همین برنامه های ۵ ساله  را اجرا می کنیم؟

اگر در استراتژی توسعه ای، صنعتی شدن محور اصلی در توسعه است این صنعتی شدن امکان شکل گیری در بازار سرمایه آزاد و خصوصی در مقایسه با سایر بازارهای سرمایه در جاهای دیگر دنیا را به ما می دهد. باید ببینیم آیا امکان رقابت بین المللی برای اقتصاد ما وجود دارد و آیا ساختار اقتصادی ایران بر معیارهای دقیق اقتصاد کشورهای توسعه یافته قابل تبیین و توضیح است؟  در ایران درک غلطی که بی جهت هم هست وجود دارد که برای استفاده بهینه از منابع و کارایی در اقتصاد کشور به کمیت و کوچک کردن بنگاه های اقتصادی توجه می کنند. به عنوان مثال ما چیزی حدود ۱۲۰۰ کارخانه تولید فرش ماشینی داریم که به غیر از چند تا بقیه این کارخانه ها فعال نیستند. آیا این تعدد به معنای رقابت در تولید فرش ماشینی است؟  یا ۳۶۰۰ کارخانه موتور سیکلت داریم که اکثرا وارد کننده و مونتاژ کننده موتور سیکلت هستند.  با این تعدد بهره وری خیلی نازل است. اما در چین با ۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت نصف این کارخانه تولید موتور سیکلت وجود ندارد. در ایران با بهره وری کم و هزینه بالا کار می شود اگر فعالیت به این شدت ریز و خرد باشد سرمایه قابل توجهی جمع نمی شود و ما بنگاهی با مقیاس بزرگ نداریم و نخواهیم داشت. برای همین سطح رقابت ما با بنگاه کوچک داخلی و بنگاه بزرگ خارجی است. اما اگر ما تجمیع سرمایه داشته باشیم رقابت با بنگاهی با مقیاس بزرگ فرصتی را فراهم می کند که دو دسته از هزینه های کاهش یابد.

اقتصاد ایرانی: یعنی در اقتصاد ایران بهره وری درست معنا نشده است؟

 اول اینکه هزینه صرفه جویی در مقیاس بزرگ صورت می گیرد و صرفه جویی در قلمرو رقابت اتفاق می افتد. در مقیاس بزرگ بنگاه های اقتصادی هزینه تولید کاسته می شود. مثلا بنگاه ها ممکن است که فعالیت متفاوتی و مرتبطی را انجام دهند تا هزینه تولید آنها کمتر شود. مثلا یک دامداری را در نظر بگیرید که هم دامداری است هم کارخانه لبنی دارد و هم برای استفاده از چرم کیف و کفش و محصولات چرمی تولید می کند.این در اقتصاد ایران اتفاق نمی افتد اما همین کار بنگاه را به مقیاس بزرگ رسانده و هزینه تولید را کمتر می کند. به عنوان مثال ما در صنعت هواپیمایی ۲۵ شرکت هواپیمایی داریم که اکثرا وارد کننده و مونتاژکننده هستند. این بنگاه ها در مقیاس کوچک اند و انباشت سرمایه وجود ندارند. این بنگاه ها حتما نمی توانند با اقتصاد جهانی رقابت کنند. رقابت اینها در داخل تعریف می شود نه در خارج. برای همین من فکر می کنم که رقابت اقتصاد ایران با تطبیق دوره ها نسبت به هم در داخل شکل بگیرد نه با تطبیق و مقایسه ایران با جهان. اقتصاد ایران باید با شاخص داخلی تبیین شود و تحلیل گردد وگرنه با شاخص جهانی هیچ انطباقی ندارد.

اقتصاد ایرانی: چطور اقتصاد ایران را رقابت پذیر کنیم، چند شاخص برای این کار تعریف شده است؟

 به هر حال الان ۱۲ محور اصلی برای شاخص رقابت پذیری اقتصاد جهانی وجود دارد که عده ای کمی است و عده ای کیفی. البته به نظر من خود این شاخص ها هم مناقشه پذیر است. چگونه می توان محیط کسب و کار ایرانی و خارجی را با هم قیاس کرد و با چه معیاری و چگونه و یا کیفیت آموزش وپرورش چگونه سنجیده می شود. آیا این شاخص ها معرف متغیری جامع هستند. خیلی از اینها به دلیل کیفی بودن و مشکلات اندازه گیری محل مناقشه هستند. البته شاخص های هر کشوری هم باید متفاوت باشد. این شاخصها بین المللی نیست و کلی هم هست. شاخص ها باید تعریف شود تا نمره رقابت ها استاندارد باشد. مثلا میزان واردات و صادرات شاخص کمی خوبی است که می تواند نشانگر باشد یا سهم اقتصاد خصوصی و دولتی در اقتصاد هر کشور چقدر است  می تواند شاخص خوبی برای رقابت پذیری در اقتصاد کشورها باشد. به نظر من این شاخص ها  می تواند معرفهای بهتری از کیفیت فضای کسب و کار باشد. مثلا وضعیت انحصاری دولتها در اقتصاد و اینکه اقتصاد خصوصی در اختیار چه کسانی است؟ آیا در اختیار نخبگان اقتصادی و الیگارشی است یا همه افراد می توانند رقابت کنند و به یکسان سهم دارند شاخص خوبی برای سنجش رقابت پذیری اقتصادی است.

اقتصاد ایرانی: گفته می شود با تعدد و کمیت بنگاه های ارائه دهنده خدمات کیفیت خدمات بالا می رود. آیا واقعا با توجه به این شاخصه این همه بانک خصوصی و دولتی در اقتصاد ایران امروز لازم است؟ ایا این باعث افزایش بهره وری می شود؟

سهم ما از رقابت جهانی مسئله مهمی است. سهم اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی سهم خیلی پایینی است و این کاملا طبیعی است. این نشان می دهد که اقتصاد ما قابل رقابت با اقتصاد جهانی نیست و انعکاس نتیجه رقابت پذیری نشان از سطح و رتبه نازل برای ماست. اما مسئله دیگر هم این است که چقدر این شاخص ها با اقتصاد کشورها انطباق دارد. ایا این شاخص های ارائه شده در گزارش و این ارکان ۱۲گانه با اقتصاد کشورهای اروپایی منطبق است یا برای کشورهای در حال توسعه هم جامعیت دارد. اما یک مسئله قابل انکار نیست و آن سهم اقتصاد ما از دولتی بودن و خصوصی بودن و اقتصاد رانتی است. اگر این شاخص ها جامع باشند نشان خواهد داد که اقتصاد ما به چه سمت و سویی می رود.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir