بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 29 بهمن 1393      10:0

چرخش تکراری در میان بانک ها

به اعتقاد بخشی از تحلیل گران اقتصادی چنانچه بانکی عملکرد قابل دفاعی داشته باید مورد اعتماد قرار گیرد و فعالیت مدیریتی آن ادامه داشته باشد تا دود حاصل از تغییرات مدیران در چشم سپرده گذاران و سهامداران بانک نرود.

اقتصاد ایرانی: در روزهای پایانی سال اخبار متفاوتی از نقل و انتقالات مدیران ارشد بانک های کشور در رسانه ها منتشر شد که این موضوع با واکنش های مختلفی از سوی کارشناسان بانکی همراه بوده است. واکنش هایی که با نگاه به شبکه بانکی از دو وضعیت مشخص حاکم بر این تغییرات صورت پذیرفته است.

به گزارش خبرآنلاین، بر این اساس در وضعیت نخست اعضای هیئت مدیره بانک ها خواهان تغییر مدیر عامل خود هستند و در وضعیت دوم این تغییرات ناخواسته و بر اساس شرایط خاصی صورت می پذیرد. به اعتقاد بخش عمده ای از تحلیل گران بانکی این دو وضعیت را در سرفصل های مختلفی می توان زیر ذره بین قرار داد تا در نهایت چنانچه بانکی عملکرد قابل دفاعی داشته مورد اعتماد از سوی مسئولان بالادستی قرار گیرد و فعالیت مدیریتی آن ادامه داشته باشد تا دود حاصل از تغییرات مدیران در چشم سپرده گذاران و سهامداران بانک نرود.

اخذ تأییدیه بانک مرکزی

مدیران بانک ها اعم از مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره در کلیه بانک های دولتی، خصوصی و موسسات باید به جهت اعتماد به امانتداری شبکه بانکی در افکار عمومی دارای تأییدیه بانک مرکزی باشند. اخذ این تأییدیه امری بدیهی و پذیرفته شده در شبکه بانکی کشور است اما شاید این پرسش در ذهن بسیاری از شهروندان قرار گیرد که معیار بانک مرکزی برای تأیید یا عدم تأیید این مدیران چیست؟ در واکنش به این پرسش تحلیل گران بانکی اعتقاد دارند که چنین معیارهایی را می توان در دو سرفصل جستجو کرد. دسته نخست معیارهای کمی یا استعلامی مانند سابقه خدمت حداقل ۱۰ ساله در شبکه بانکی یا عدم سوء پیشینه و دسته دوم معیارهای کیفی مانند تبحر در انجام امور محوله بانکی است .هرچند برخی اعتقاد دارند منظور بانک مرکزی از واژه تبحر در این استدلال به روشنی واضح نیست چرا که طی سال های گذشته برخوردهایی در رد یا قبول مدیران از سوی بانک مرکزی مشاهده شد که شائبه اعمال نظرهای سلیقه ای یا دخالت عوامل غیر فنی و کارشناسی را به وجود می آورد.

سیستم آموزشی عقیم در مدیرپروری

متاسفانه در طی چند دهه اخیر و به طور خاص در دهه های ۷۰ و ۸۰ زایش مدیریتی درستی در شبکه بانکی کشور صورت نگرفته است. این امر بدان معناست که آموزش و ارتقاء سطح کیفی و کمی مدیران در شبکه بانکی صورت نگرفته و نقش مؤسسه آموزش عالی بانکداری در آموزش پذیرفته شدگان این مؤسسه مشخص نیست. بنابراین به دلیل عقیم بودن سیستم مدیرپروری شبکه بانکی کشور شاهد چرخش چهره های تکراری در پست های مدیریت در شبکه بانکی بوده و همین چرخش باعث شده تا دست بانک ها درانتخاب و تعیین مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره آنچنان که باید و شاید باز نباشد. بر این اساس گروهی از کارشناسان اعتقاد دارند مدت زمانی است که شاهد نوآوری و ایجاد تغییرات نوین در ساختار و عملکرد بانک های خصوصی نیستیم که یکی از دلایل عمده این کاهش نوآوری آن است که اغلب مدیران بانک های دولتی پس از بازنشسته شدن جذب بانک های خصوصی می شوند تا از تجارب آنها در این بانک ها استفاده مفید شود، اما همین مدیران بنا به عادت ها و تجارب مدیریتی که در بانک های دولتی کسب کرده اند بانک های خصوصی را نیز به همان روش اداره خواهند کرد. این موضوع در بدنه اغلب بانک ها نیز صدق می کند به طوریکه اکثریت مدیران ارشد بانک ها از نبود مجموعه ای متنوع و متخصص برای احراز پست معاونت ها و مدیریت داخلی بانک ها با چالش مواجه هستند.

ترس از ارتقاء در مدیران لایه های میانی

فضای کسب و کار حاکم بر شبکه بانکی کشور تحت تأثیر شرایط کلی اقتصاد کشور قرار دارد. بنابراین حتی افراد مشغول در بدنه شبکه بانکی کشور ترجیح می دهند مسئولیت خود را در حالتی که با کمترین ریسک مواجه شوند حفظ کنند. کمبود شدید منابع بانکی، فشار زیاد مطالبات معوق، رقابت ناسالم که به علت بازار غیر متشکل سازمان نیافته در کل شبکه پولی و بانکی کشور به چشم می خورد، تمایل و توانایی ریسک پذیری این دسته از مدیران را برای پذیرش پست های بالاتر به حداقل رسانده است. بنابراین مقاومت و نارضایتی از تغییرات در لایه های عالی مدیریت بانک ها بروز و ظهورپیدا کرده است و به همین دلیل در تغییرات اخیر مدیران شبکه بانکی کشور شاهد تنش های درون سازمانی هستیم به حدی که از خارج از بانک نیز قابل مشاهده است.

مجموعه این عوامل سبب شده است تا بانک های در معرض تغییرات یا ناگزیر از تغییرات سعی داشته باشند در سریعترین شکل و کوتاه ترین زمان ممکن به شرایط ثبات قبلی بازگردند. پس نزدیکترین و در دسترس ترین گزینه برای ایجاد ثبات را انتخاب می کنند. محصول چنین رفتاری چرخش مدیران فعلی به شکل اخیر در بانک ها است و کمتر پیش می آید شاهد حضور چهره ای جدید که حاصل پرورش شبکه بانکی در دو دهه اخیر باشد باشیم. بر این اساس گفته می شود برای پایان دادن به این شرایط باید ملاک و معیارهای بانک مرکزی برای تأیید صلاحیت مدیران بانک ها شفافیت بیشتری پیدا کند. از طرفی نیز فرآیند تربیت نیروها و مدیران متخصص و کارآمد با توجه به نیاز فعلی و آینده شبکه بانکی باید تسریع و تصحیح شود و در گام بعدی فضای کسب و کار شبکه بانکی کشور باید حتی المقدور از دخالت های موردی و سلیقه ای نهاد ناظر و حاکمیتی دور بماند و راه این موضوع نیز تقویت و تسریع در اعمال حاکمیت شرکتی در شبکه بانکی کشور است.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir