بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 9 خرداد 1394      11:2

توقع پاداش در شرکت‌های زیان‌ده!

اقتصاد ایرانی: "بسیاری از شرکت های دولتی و حتی خصوصی در ایران از بهره وری غافل اند و زیان ده هستند اما چون در این فرآیند همه کارشان را به نحو احسن انجام می دهند، توقع پاداش دارند!"

به گزارش ایسنا، کاوه محمد سیروس اظهار کرد: فعالیت های اقتصادی و مدیریتی در ایران بر اساس وظیفه مداری شکل گرفته است. وظیفه مداری در زمان خود یک تحول بود اما به دلیل وجود بروکراسی، این سیستم کارایی خود را از دست داد. در این فرآیند هرکس کار خود را به نحو احسن انجام می دهد، به نوعی طلبکار است و توقع حقوق و مزایا و جایزه دارد؛ غافل از این که سیستم دارد ضرر می دهد.

وی افزود: برای افزایش بهره وری نیازمند تجدیدنظر در اهداف بلندمدت اقتصادی هستیم. باید ابتدا چشم انداز ۱۰۰ ساله و سپس ۵۰ ساله مشخص شود، بعد فرآیندهای کسب و کار را مدیریت کنیم، سپس برای توجیه پذیر کردن فعالیت ها معماری سازمانی یا ساختاری انجام دهیم، بعد از آن نیروگذاری کنیم و در نهایت مهندسی مجدد فرآیند با توجه به قابلیت های سیستم را مدنظر قرار دهیم.

این کارشناس اقتصادی ادامه داد: وقتی در ایران صحبت از بهره وری می شود همه فکر می کنند بهره وری جایی است که باید آن را پیدا کنیم؛ در حالی که ریشه ی بهره وری ایجاد ساختارها در سطوح مختلف است. دیدگاه اجرایی ما در هرکدام از شاخه ها اصول کلاسیک را پذیرفته و در حال اجرای آنهاست اما از اصول مدرن که متضمن بهره وری بالاتر است غافل شده. ما هنوز در حال اجرای برنامه هایی هستیم که کشورهای صنعتی را در دهه های ۵۰ و ۶۰ میلادی به موفقیت رساند؛ در حالی که خود آنها سال هاست این الگو را کنار گذاشتند.

این کارشناس اقتصادی با بیان این که بهره وری در بخش های دولتی و حتی خصوصی ایران پایین است، گفت: اساس کار در ایران بازگشت سریع سرمایه است، لذا هیچ کس جرأت کار بزرگ را ندارد مگر این که از حمایت سیستم دولتی برخوردار شود و به یارانه وابسته باشد. بنابراین تا زمانی که ساختارهای مدیریتی را اصلاح نکنیم بهره وری شکل نمی گیرد.

وی با بیان این که ایجاد بهره وری مستلزم شناخت نیازهای مشتری است، گفت: برای افزایش بهره وری باید از کل به جزء برسیم. باید ببینیم مشتری کجاست و ما قرار است جواب چه نیازی را بدهیم. این دیدگاه در کشور ما مغفول مانده است. حتی شرکت هایی که استانداردهای بین المللی مثل ایزو را دارند، نقشه فرآیند را به دیوار شرکتشان زده اند اما از مکانیزم در بستر شرکت خبری نیست.

به گفته این کارشناس اقتصادی، بسیاری از علوم دانشگاهی ما توجیه اقتصادی ندارند اما هم چنان با توجه به تب مدرک گرایی و وجود متقاضی در حال پذیرش دانشجو هستند. در چنین فضایی، هزینه ها هدر می رود؛ در حالی که اگر برنامه ریزی در قالب فرآیند داشته باشیم باید نیازشناسی کنیم و بر اساس استراتژی مشخص، دانشجو تربیت کنیم.

سیروس با اشاره به نبود استراتژی مشخص برای پیشبرد اهداف سند چشم انداز گفت: به نظر می رسد دستگاه های تدوین کننده، نقش مطلوبی در ترسیم سیاست های کلی نظام برای تحقق اهداف افق ۱۴۰۴ ایفا نکرده اند، بنابراین لازم است تا یک بار دیگر چشم انداز، استراتژی و ماموریت ها مورد تجدیدنظر قرار گیرند.

وی با ذکر مثالی به ساختار پایدار مدیریت سیاسی و اقتصادی کشورهای صنعتی اشاره و اظهار کرد: در کشورهای صنعتی تکلیف بسیاری چیزها تا 50 سال آینده مشخص است. البته هر ساله چشم انداز بازنگری می شود اما اهداف مشخص است. لذا شعارهایی که احزاب در انتخابات می دهند و مقدار مواردی که علیه هم صحبت می کنند به چند عامل، محدود می شود و مردم تنها به اولویت های این دو حزب مثل اولویت نظامی، آموزشی، درمانی و ... رای می دهند.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir