بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 خرداد 1394      12:0

اقتصاد ایران، پس از لوزان

اقتصاد ایرانی: پذیرفتن ایران به عنوان یک اقتصاد تاثیرگذار در منطقه و حتی آسیا، دیگر یک هدف دور از دسترس نیست. این گزاره، واقعیتی است اثبات شده که در دو سال اخیر با امضای اسناد جدید همکاری اقتصادی و بازرگانی با کشورهای همجوار و یا ممالک معتبر جدی تر از قبل شده است. 
با این همه نباید در حال و هوای این پیروزی ها و دستاوردها ماند و فراموش کرد که اهداف و برنامه های مهم تر و بزرگ تری در پیش است. به بیان دیگر هر قدر که در حوزه های مختلفی به نقش آفرینی می پردازیم، رقبا و لابی هایشان که علاقمند به تماشای یک ایران قدرتمند نیستند دست به کارهای تازه تری می زنند تا سرعت ماشین توسعه ما را کمتر و یا حتی آن را از مسیر منحرف سازند. تفاهم لوزان که بی شک امیدبخش روزهای خوش اقتصاد و دیپلماسی کشور است اگر چه «سیاست ایران» را در حوزه های بسیاری به «کشورهای رقیب » دیکته می کند نیازمند رصد و دیده بانی دقیق تحولات نیز هست. به طور خاص در حوزه های بازرگانی صادرات محور که مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز بوده و هست تلاش هایی در سالیان اخیرصورت گرفت که تعلل درباره آنها ممکن است موجبات خسران شود.
پسته، فرش و زعفران ایرانی را امروز اگر در مجامع جهانی به نام آمریکا، چین، افغانستان و اسپانیا می شناسند حاصل غفلت ما است و نقش بستن مشاهیر ایرانی در ظهر اسکناس ها و مسکوکات ترکیه و تاجیکستان ثمره بی تدبیری در گذشته است . از این رو باید تفاهم لوزان را مجرایی میان گذر برای جبران کاستی های گذشته بدانیم.
لوازن به واقع نقطه عطفی در اقتصاد ایران است و باید توجه داشت که این، تازه حکایت از آغاز راهی خطیر اما صعب دارد که گام نهادن مبتنی بر برنامه ها را می طلبد. اثرات کوتاه مدت این رویداد روانی است و قطعا آرامشی بی مانند را به جامعه تزریق می کند اما در بلندمدت نیاز است تا بنگاه های اقتصادی ما ـ چه آنها که در بستر بخش خصوصی رشد کرده اند و چه آن ها که در مجرای خصوصی سازی ناقص، خصولتی نام گرفته اند ـ به تقویت خود بپردازند. تا در فضای اقتصاد آزاد و در چارچوب نظریه های اسلامی اقتصاد بتوانند به حیات خود در مسیر رشد و پیشرفت ادامه دهند. به عبارت دیگر، بنگاه های اقتصادی در فضای بعد از تحریم باید به رقابت با همتایان خار جی خود بپردازند و تلاش کنند تا بدون آمپول های تقویتی دولتی و صرفا با مشتری مداری و جلب رضایت آنان امرار معاش کنند در آن صورت می توان امید داشت با توجه به اینکه صادرات غیر نفتی در سال گذشته بیش از ۵۰ میلیارد دلار بوده و نسبت به سال ۱۳۹۲، افزایش ۲۲ درصدی را نشان می دهد. 
در آینده ای نه چندان دور شاهد پیشرفت قابل ملاحظه صادرات غیر نفتی خود باشیم. در چنین احوالی نقش اتاق بازرگانی ، صنایع، معادن و کشاورزی به عنوان نماینده بخش خصوصی و مشاور قوای سه گانه انکار ناپذیر است. اتاق بازرگانی باید خود را با رویکرد جدید دیپلماسی اقتصادی دنیا تجهیز و به گونه ای شرایط را فراهم کند که بتواند در این وانفسا با کنترل احساسات هیجانی به سمتی حرکت کند که چالش هایی در حوزه اقتصادی ایجاد نشود.
یا از رویکرد لوزان به سمت ناهنجاری های اقتصادی که ناشی از احساسات لحظه ای می تواند رخ دهد حرکت نکند. اتاق بازرگانی با تقویت حوزه بین المللی خود باید این امکان را ایجاد کند تا در راستای تعامل با کشورهای دیگر زمینه برقراری مناسبات اقتصادی را با کشورها و هیات های تجاری فراهم سازد. در این صورت است که اتاق بازرگانی نقش آفرینی قابل ملاحظه ای در حوزه روابط اقتصادی بین الملل ایفا کرده است. علاوه بر این اتاق باید با برگزاری نشست های کارشناسی و جلسات تخصصی، تصمیمات هیجانی و احساسی را در فضای اقتصادی کنترل کرده و بتواند رویکرد اقتصادی خود را در یک قالب حرفه ای و البته مدون پیش ببرد.
وظیفه دیگر اتاق، ایجاد تحرک و پویایی میان فعالان بخش خصوصی کشور است به این شکل که بخش خصوصی نباید در انتظار اجرای توافقنامه لوزان باشد اطمینان داریم که نمایندگان ما در مذاکرات با نصب العین قراردادن منویات مقام معظم رهبری اقدامات لازم را در مذاکرات انجام می دهند اما باید بدانیم که اجرای توافق چند ماهی زمان می برد و ما نیز نباید در انتظار اجرای توافقنامه بمانیم بلکه بخش خصوصی باید اقدامات خود را از هم اکنون آغاز کند تا در زمان اجرای توافقنامه با مشکلی مواجه نبوده و بتواند کنترل هیجانات واحساسات را در فضای اقتصادی به دست گیرد. در کنار تمام این موارد ما باید درصدد تامین نیازهایی باشیم که در این ۱۰ سال کمتر متوجه آن بوده ایم برای مثال در روزهای منتهی به انتخابات سال ۱۳۸۴ ریاست جمهوری عضویت ناظر ایران در WTO به تایید رسید و نزدیک به ۴-۵ ماه دیگر موعد ۱۰ ساله مربوطه سر می رسد و صد البته با این وضعیت ره آوردی جز تمدید عضویت ناظر نصیبمان نمی شود. شاید یکی از جدی ترین برنامه های اقتصاد و تجارت ایران در عصرپیش رو و در دهه دوم از سنوات سندچشم انداز منتهی به ۱۴۰۴ باید بسترسازی برای ورود به باشگاه های جهانی باشد پر واضح است که خطرات این مسیر هر آن چیزی است که ما را از جهانی شدن دور می سازد

* مهدی جهانگیری: نایب رییس اتاق بازرگانی ، صنایع ، معادن و کشاورزی تهران  
منبع: تابناک


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
حامد محمدی
شنبه 23 خرداد 1394      14:14

در سال جدید رفع تحریمهای اقتصادی، چشم انداز مثبتی بر تعاملات کشور با جهان ترسیم می نماید. با رفع تحریمهای شورای امنیت که مبادلات خارجی، جریان پول و صادرات نفت را مورد هدف قرار داده بود قطعا تغییرات مقطعی ایجاد می شود و هزینه مبادلات بین المللی کاهش یافته، ریسک سرمایه گذاری خارجی کاهش خواهد یافت اما تصور اینکه شرایط اقتصادی کشور تغییر خواهد کرد ساده انگارانه است. چرا که وضعیت اقتصادی بیش از پارامترهای بین المللی، تحت تاثیر سیاستهای داخلی قرار دارد که به نظر تغییر در این سیاستها به راحتی صورت نخواهد پذیرفت. بر اساس تحلیل اکونومیست از وضعیت اقتصاد ایران که با عنوان " انتظار جویندگان طلا و کسب و کار در ایران" در سال گذشته ارایه شده و به بررسی شرایط بعد از تحریمها می پردازد در گزاره های مختلفی به ترسیم شرایط کشور اشاره دارد از جمله که: "در صورت لغو تحریم‌ها شرکت‌های خارجی مشتاق برگشت به ایران هستند اما کار کردن در ایران راحت نیست." "بازار کار، نظام بانکی و دولت، قوانین و مقررات دست و پاگیر زیادی دارند" "برای ترمیم اقتصاد ایران، خصوصی‌سازی و اصلاحات اقتصادی حتی از برداشتن تحریم‌ها نیز مهم‌تر است" "بسیاری از بخش‌های اقتصاد در اختیار نهادهای دولتی و عمومی هستند" تصویری که اکونومیست از وضعیت اقتصاد ایران نشان می دهد آن است که فضای عمومی برای فعالیت اقتصادی در ایران فراهم نیست. چرا که در حال حاضر عمده فعالین اقتصادی به دلیل بی اعتمادی در مراودات با دستگاهها و ماموران دولتی از شفافیت ابا دارند و به حساب سازی مبادرت می نمایند. این پنهانکاری ریشه اساسی شرایط نامناسب کسب و کار در ایران است و انعکاسی از قوانین دست و پاگیر، ناعادلانه و ناکارآمد به همراه بروکراسی بیمار و فساد زا می باشد که شرایط فعالیت اقتصادی را مبهم می نماید. بعلاوه نظام حسابرسی در ایران به جای ماهیت خصوصی و حرفه ای، دولتی است و دفاتر قانونی شرکتهای متعددی به دلیل مخدوش بودن، رد شده و مالیات آنها به طور علی الرأس تعیین می شود. بعلاوه در حوزه های مختلف شاهد هستیم که فعالان اقتصادی به صورت غیر رسمی فعالیت نموده و به خاطر مواجه نشدن با دستگاهها و ماموران دولتی، فعالیت اقتصادی خود را بدون تابلو و بدون تاسیس شرکت انجام می دهند. تمامی این مشخصات بازگو کننده فضای بی اعتمادی و محیط نامناسب کسب و کار می باشد که متاسفانه اقدام مناسبی جهت اصلاح آنها مشاهده نمی شود. بعلاوه بخش‌های مختلف اقتصاد در اختیار نهادهای دولتی و عمومی هستند که در سالهای اخیر گستره فعالیت و وسعت نفوذ آنها به نحو چشم گیری توسعه یافته است. این نهادها با نفوذ در مراکز تصمیم گیری، سیاستگذرای و قانونگذاری مانع از باز شدن فضا و مجال یافتن بازیگران جدید شده اند. قدرت اقتصادی نهادهای عمومی و غیر خصوصی به طور فزاینده در سالهای گذشته افزایش یافته و اقتصاد ایران در چنبره نهادهای عمومی گرفتار شده و این نهادها با لابی کردن در نهادهای مختلف و با شعار حمایت از تولید و اشتغال ملی به دنبال آن هستند که فضای انحصاری کنونی حفظ شود و سطح رقابت محدود بماند. در شرایط محدود رقابت، اقتصاد ایران با شاخصهای نا امید کننده بهره وری، کارآیی، رقابت پذیری مواجه است که خود انعکاسی از شرایط نا مناسب جهت فعالیتهای اقتصادی است. از طرف دیگر و مهمتر از همه بی ثباتی در شاخص های کلان از جمله تورم، نرخ ارز و ... از جمله موانع اساسی برای سرمایه گذاری و حضور سرمایه گذاران خارجی می باشد. سوء مدیریت اقتصادی و بی ثباتی -متاثر از نوسانات نفتی- عملا باعث می شود که سرمایه گذاران رغبتی برای ورود به این اقتصاد پیدا نکند. بی ثباتی نفتی از قبل از انقلاب هم وجود داشته و علیرغم اینکه نظام قبل هماهنگی با قدرتهای جهانی داشت، اما در همان دوران نیز حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران بسیار اندک بوده است. به طور مثال سرمایه گذار خارجی اگر پول خود را به کشور وارد و ۵۰ درصد سود طی بازه زمانی معین کسب کند اگر در این دوره ارزش دلار ۵۰ درصد افزایش یابد عملا تمامی سود سرمایه گذاری بلعیده شده و چیزی نصیب وی نخواهد شد. لذا تا زمانیکه نرخ ارز شناور و تک نرخی نباشد و نیز مسئله وابستگی بازار ارز به نوسانات نفتی حل نشود سرمایه گذاران خارجی رغبتی برای حضور در ایران پیدا نخواهند کرد. بدین ترتیب رفع تحریمها به تنهایی نمی تواند چشم انداز مثبتی برای تحولات اقتصادی، پیش روی کشور باز کند. مگر اینکه در فضای ایجاد شده که شرکتهای خارجی خود را علاقمند به ورود به کشور معرفی می کنند و طبیعتا در این فضا به مذاکره با مقامات کشور می پردازند، ارزیابی شرایط نامناسب کنونی برای ورود به کشور و تجربیات مختلف برای اصلاح فضای کسب و کار را به مسئولین امر منتقل نمایند. در نهایت باید متذکر شد که ایجاد وضعیت با ثبات اقتصادی، تضمین فضای شفاف، مطمئن همراه با قوانین و مقررات پایدار و نیز رهایی از اقتصاد دولتی و عمومی شرط اساسی برای رشد اقتصادی کشور است و رفع تحریمها به خودی خود نمی تواند تغییری در وضعیت نامناسب موجود ایجاد کند. http:’’azadeghtesadeiran.persianblog.ir’
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir