بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 20 خرداد 1394      12:21

فساد سیستماتیک در اقتصاد ایران

بحث درباره فساد اقتصادی مقوله تازه‌یی نیست و به‌دلیل فراگیر بودن از مسوولان دولتی گرفته تا توده مردم همه درباره آن حرف می‌زنند اما بررسی این پدیده با رویکرد جامعه‌شناسانه اتفاق تازه‌یی است که در کارگروه جامعه‌شناسی فساد به همت انجمن جامعه‌شناسان ایران به آن پرداخته شده است.

اقتصاد ایرانی: بحث درباره فساد اقتصادی مقوله تازه یی نیست و به دلیل فراگیر بودن از مسوولان دولتی گرفته تا توده مردم همه درباره آن حرف می زنند اما بررسی این پدیده با رویکرد جامعه شناسانه اتفاق تازه یی است که در کارگروه جامعه شناسی فساد به همت انجمن جامعه شناسان ایران به آن پرداخته شده است؛ «احمدی نژاد، نظام و نگاه فردی کارگزاران به ثروت عمومی» سه متهم فساد اقتصادی مطرح شده در این نشست بودند که سخنرانان بر سر آن اختلاف نظر داشتند. حسین راغفر، استاد دانشگاه الزهرا در تعریف فساد اقتصادی رویکردی سیاسی داشته و ریشه فساد اقتصادی موجود در کشور را در فضای بسته سیاسی ایجادشده در دولت نهم و دهم عنوان کرد و احمدی نژاد را عامل اصلی بروز بی سابقه فساد اقتصادی در تاریخ ایران معرفی کرد. اما قانعی راد، رییس انجمن جامعه شناسی ریشه فساد اقتصادی را نه در عملکرد فردی خاص بلکه در درون خود نظام دانسته و فساد اقتصادی در کشور را سیسماتیک اعلام کرده که در تمام اجزای جامعه رخنه کرده است. او دو عنصر انقلاب و آموزش را راه رهایی از فساد اقتصادی معرفی کرد و گفت: «نهاد آموزش به دلیل فساد حاکم بر وزارت علوم و دانشگاه آزاد رو به زوال است و اگر گره راه حل آموزش را کور کنیم، قطعا فساد منجر به فروپاشی جامعه می شود.» در این میان احمد توکلی یکی دیگر از سخنرانان این نشست عامل اصلی فساد اقتصادی را نگاه فردی کارگزاران به ثروت عمومی دانست و گفت: «اگرچه موافق دولتی کردن اقتصاد نیستم اما با سپردن ۱۰۰ درصدی اقتصاد به بخش خصوصی و حاکمیت کامل بازار آزاد نیز مخالف هستم و اعتقادی به رها کردن اقتصاد در دست بازار بی رحم و فاسد ندارم.»
حسین راغفر، با تعریف فساد سیستمی به «استفاده از منابع عمومی برای مصارف خصوصی» گفت: فساد اقتصادی در نهادهای مختلف اقتصادی ایران جاری است و از موانع اصلی توسعه اجتماعی و اقتصادی ایران به شمار می رود. هرگاه انحصار قدرت، ثروت و فرصت، بنا به صلاحدید شخصی و بدون پاسخگویی صورت گیرد، «معادله فساد» اتفاق می افتد. تجربه ۱۰۰ سال گذشته نشان می دهد افزایش درآمدهای نفتی همیشه همراه با پیدایش همزمان رونق نسبی و ظاهری اقتصاد و فسادی ملایم بوده است. در واقع شیوه توزیع درآمدهای نفتی که همواره در انحصار ساختار قدرت بوده، موجب رشد ملایم فساد در نظام اقتصادی کشور بوده است اما این روند در دولت های نهم و دهم به طور ناگهانی تغییر پیدا می کند؛ با وجود درآمد عظیم نفتی (رشد ۵۶ درصدی به نسبت کل درآمدهای نفتی کشور) کشور در این دوره، نه تنها رونق اقتصادی مشاهده نشد بلکه با رکود و بحران های شدیدی اقتصادی مواجه شدیم و همزمان فسادی بسیار گسترده و بی سابقه در نظام اقتصادی ایران شکل گرفت.

فضای بسته سیاسی؛ رشد فساد
راغفر با تاکید بر معادله فساد به بررسی علل وقوع فساد عظیم دولت احمدی نژاد پرداخت و عنوان کرد: نخستین عامل فساد، انحصار مطلق قدرت در این دوره است که با سرکوب گسترده گروه های رقیب (و نه الزاما مخالف) ایجاد شد. اخراج اساتید و دانشجویان، بسته شدن روزنامه ها و تعطیلی احزاب همه نشانه های این سرکوب گسترده است و همین فضای بسته سیاسی بهترین محیط را برای رشد فساد فراهم آورد. دومین عامل، نحوه استفاده از درآمدهای نفتی بنا به صلاحدید شخصی بود. خلافکاری های عجیب و غریب در ارایه لایحه بودجه به مجلس و تصویب دیرهنگام آن، درکنار فشارهای بدنه دولت منجر به اعطای اعتبارات بودجه یی در زمانی که بودجه هنوز مصوب نبوده، شده است و این فرصت را به وجود آورده که دولت منابع را بدون برنامه مشخصی در مکان دلخواه هزینه کند. مجلس نیز به علت همسویی سیاسی با این دولت، در قبال این مساله سکوت کرد و بسیاری از کاستی ها را نادیده گرفت. سرانجام چون فضای سیاسی کشور بسته بوده، با این توجیه که بهانه یی به دست رقبا ندهند، هیچگونه پاسخگویی در قبال نحوه هزینه کرد این درآمد کلان وجود نداشت.
راغفر البته سایر نهادهای قدرت را هم در این واقعه مقصر می داند. به گفته او همسویی بین دولت و مجلس و سایر نهادهای ناظر، موجب شده که دولت وقت فرصت گریز از پاسخگویی را داشته باشد. حتی وقتی که در سال های پایانی دولت احمدی نژاد، مجلس برای مبری کردن خود از فساد، اقدام به طرح پرسش از دولت کرد، به طرق مختلف از دریافت پاسخ عاجز ماند. راغفر افزود: ای کاش فساد اقتصادی بی سابقه در همان دوره متوقف می شد اما متاسفانه دامنه آن چنان گستردگی داشت که آثار آن تا به امروز نیز باقی است. اما مقابله با این فساد که تهدیدی علیه امنیت سیاسی و اجتماعی کشور محسوب می شود، پرهزینه ولی امکان پذیر است. این مبارزه به عزم سیاسی جدی نیاز دارد تا امکان تداوم بقا از فسادی که این امکان را با استفاده از غارت گسترده منابع ملی برای خود فراهم کرده است، از بین برود.

ریشه فساد در ساختار است نه افراد
محمدامین قانعی راد، رییس انجمن جامعه شناسان ایران با بیان اینکه رویکرد سیاسی در نگرش به فساد اقتصادی تبدیل به یک مارک برای محکوم کردن رقیب شده است، گفت: فساد در ایران با فرآیند توسعه گره خورده و لازم است فرآیندهای توسعه را به نحوی سازمان دهی کنیم تا از فساد فاصله بگیرد. فساد بحثی سیستماتیک است که از دوران پهلوی وجود داشته و نمی توان افراد و کارگزاران را در آن مقصر دانست. امروز با فساد نهادینه شده یی در تمام اجزای جامعه روبه رو هستیم که درون ساختارها رخنه کرده و اجتناب ناپذیر شده است. وجود بازار تولید پایان نامه و مقاله در فضای آکادمیک کشور خود گواه فراگیر شدن پدیده فساد است. دانشجویان و اساتید دانشگاه ها هرچند در جهت اشاعه فساد حرکت می کنند اما عاملان آن نیستند، بلکه به دنبال قرار گرفتن در محیط، به فساد آلوده شده اند؛ چراکه فساد سیستمی از ساختار نشات می گیرد و نه از کارگزاران.

وزارت علوم و دانشگاه آزاد
قانعی راد درگیری آموزش عالی با دو نهاد سیاست و پول را عامل اصلی پیدایش فساد آکادمیک در ایران خواند و گفت: دانشگاه نباید به فکر خودکفایی و تامین هزینه باشد؛ چراکه این مساله منجر به دور شدن دانشگاه از هدف اصلی خود که همان ترویج و گسترش علم است خواهد شد. پولی شدن آموزش عالی، سیاسی شدن دانشگاه و تبدیل آن به رانت، بورسیه ها و سهمیه ها، آیین نامه های رساله ها و ارتقای اساتید، پذیرش بیشتر از ظرفیت دانشجو و نهایتا الزام روسا و مدیران به داشتن مدرک آموزش عالی ازجمله عوامل بروز فساد سیستمی اکادمیک در ایران هستند. فساد حاکم بر فضای آکادمیک باعث شده، دانشگاه که باید نمونه یی از جامعه انسانی و اخلاقی باشد، روز به روز به نابودی نزدیک تر شود. در این زمینه وزارت علوم و دانشگاه آزاد در راس هرم فساد آکادمیک قرار دارند و با تجاری کردن آموزش و سیاست های غلط و سوء مدیریت ها، دانشگاه را روز به روز به سمت فساد بیشتر می کشانند. در این میان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای عبور از بحران آموزش عالی نیز هیچ برنامه یی ندارد به طوری که گویا هیچ مشکلی در این رابطه وجود ندارد.
قانعی راد راه رهایی از فساد اقتصادی را بازسازی ریشه ای و آموزش معرفی کرد و گفت: مردم در مواجهه با فساد ابتدا با آن درگیر شده و آلوده می شوند اما در مراحل بعدی به دلیل وجود نارضایتی ها و ناعدالتی ها دست به تغییرات احساسی می زنند. مردمی که آلوده فسادند، علیه آن می شورند و سیستم را تخریب می کنند این دقیقا اتفاقی است که در سال ۵۷، در ایران رخ داد، چون کشور قبل از انقلاب درگیر فسادی سیستمی بود. به گفته قانعی راد آموزش راه حل اجتناب از تنش برای رفع فساد است و اگر گره کور فساد را با آموزش باز نکنیم، فساد حاکم بر فضای جامعه باعث فروپاشی اجتماعی می شود.

ایران در مراحل اولیه فساد سیستماتیک
احمد توکلی، نماینده مجلس هم یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود که ضمن انتقاد از اقتصاد دولتی، حاکمیت کامل بازار بر اقتصاد را هم رد کرد و این مساله را برای جامعه ایرانی خطرناک شمرد. او فساد سیاسی را سوءاستفاده از قدرت عمومی برای کسب نفع خصوصی تعریف کرد و گفت: فساد هنگامی سیستمیک می شود که دستگاه های مبارزه با فساد خود به آن آلوده شوند. در این مرحله، مبارزه با فساد بسیار سخت شده و باقی ماندن فساد نیز برای کشور بسیار پرهزینه است. اما ایران در مراحل اولیه فساد سیستمیک است و این به آن معناست که نهادهای نظارتی آرام آرام درگیر فساد می شوند. وقتی فساد سیستمیک می شود، کارگزاران فساد قدرت می گیرند و اجازه تغییر سیستم را نمی دهند. در این حالت آنها نه تنها معلول فساد، که علت آن نیز هستند. برای مقابله با آنها باید برخورد قضایی صورت گیرد و خوف ایجاد شود تا عاملان بدانند که شرکت در فساد، هزینه های سنگین دارد. یکی از بارزترین مثال هایی که احمد توکلی برای شناخت بهتر انواع فساد سیاسی به کار می برد، دولت احمدی نژاد است. او با نام بردن گروه آریا، اشاره به حمایت ویژه از این گروه کرد و وزرای صنایع، بازرگانی و رییس دفتر احمدی نژاد را مسوولان این حمایت و صاحب نفعان فساد حاصله دانست.

مخالفت با حاکمیت کامل بازار آزاد
جلسه کارگروه جامعه شناسی فساد مجالی شد برای حمله به هاشمی رفسنجانی. توکلی در حالی که عوارض وجود فساد سیاسی در کشور را بررسی می کرد، دولت هاشمی رفسنجانی را پیشتاز ورود تجمل گرایی به رفتار مسوولان خواند و او را متهم به تغییر الگوی مصرف جامعه ایرانی کرد. به عقیده این نماینده مجلس، تغییر روحیه ساده زیستی مسوولان و رجوع به تجمل گرایی از زمان هاشمی رفسنجانی کلید خورد و این مساله به تجمل گرایی جامعه ایرانی دامن زد. شروعی که نهایتا به تمایل جامعه به مصرف کالای لوکس و تخصیص منابع به تولید این کالا ها به جای تولید کالای ضروری منجر شد.
البته توکلی، هاشمی را متهم به فساد نمی کند، چراکه ثروت او را متعلق به پیش از انقلاب می داند. اما معتقد است که بین خطبه ها و مواضع او و شیوه زندگی اش تفاوت بسیاری وجود داشته است. از نظر توکلی، ایراد خطبه هایی در حمایت از عدالت و برابری اجتماعی، با تملک ثروت زیاد مغایرت دارد.
احمد توکلی که می گوید از ابتدا مخالف اقتصاد دولتی بوده است، هاشمی را از مبلغان اصلی این اقتصاد می شمارد اما معتقد است که گروه هاشمی پس از گردشی ۱۸۰ درجه یی به سمت اقتصاد خصوصی روی آورده اند و به اصطلاح از آن طرف بام افتاده اند. او که با سپردن ۱۰۰ درصدی اقتصاد به بخش خصوصی و حاکمیت کامل بازار آزاد مخالف است، اعتقاد دارد که نباید دولت را تماما کنار گذاشت. «موافق دولتی کردن نیستم، اما اعتقادی هم به رها کردن اقتصاد در دست بازار بی رحم و فاسد ندارم.»

منتشر شده در روزنامه تعادل


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir