بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 9 خرداد 1388      10:52
نگاهی به دیدگاههای اقتصادی کاندیداهای ریاست جمهوری

رقابت براى تصاحب اقتصاد

از میان چهارنامزد انتخاباتی تنها میرحسین موسوی است که متنی مکتوب تحت عنوان برنامه اقتصادی خود ارایه کرده است.او در این برنامه عنوان کرده که قصد دارد اقتصادرا برمبنای اخلاق اداره کند.اگرچه دربرخی از رئوس برنامه های خود از مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران سخن گفته اما درهیچ کجا راهکاری فراتر ازآنچه که درسالهای گذشته دراقتصاد ایران به کار گرفته شد،سخنی ...

شمارش معکوس برای برگزاری دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری در ایران با برگزاری رقابت های تلویزیونی آغاز شده است.سخنان،مواضع ومتون مکتوب چهارنامزد انتخاباتی طی دو ماه گذشته نشان می دهد که محورانتخابات دهم به عکس انتخابات گذشته "اقتصاد" است.این درحالی است که است که برخی از تحلیل گران پیش از برگزاری انتخابات دهم معتقد بودند که فضای محدود سیاسی و افزایش درآمدهای نفتی کشور طی چهار سال دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد،احتمال سوق دادن انتخابات دهم به سوی آزادی های بیشتر در عرصه سیاسی خواهد شد.اما با وقوع بحران مالی دنیا و تاثیر آن براقتصاد ایران از طریق کاهش بهای نفت این فرض را به سوی "اقتصاد" تغییرداد.ازسوی دیگر عملکرد دولت نهم دربرهم زدن ساختار برنامه ریزی کشور موجب نارضایتی بدنه کارشناسی کشور شده که آثار آن امروز به صورت نارضایتی عمومی در جامعه پدیدارشده است.از همین رو نامزدها محور رقابت را"اقتصاد"قرار داده و دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را "اقتصاد محور" کردند.

با نگاهی به برنامه ها،سخنرانی ها وتیم اقتصادی نامزدهای انتخاباتی دو گرایش دراين رقابت ها متمایز می شود.اقتصاد لیبرالی و اقتصاد موسوم به چپ که با دو طیف چپ پوپولیست وچپ نهادگرا دیدگاههای اقتصادی خود را تبلیغ می کنند.بررسی ساختار فکری تیم اقتصادی هوادار این چهار نامزد تقسیم بندی دیگری نیزآشکار می کند."حلقه نیاوران"،"حلقه علامه" و"حلقه بهشتی"سه طیفی هستند که ازچهار نامزد انتخاباتی به صورت آشکار ویا پنهان حمایت فکری می کنند.

حلقه "نیاوران"عنوانی است که به اقتصاددانان لیبرالى گفته مى شود که در اواسط دهه 70 وپس از تدوين اولين برنامه توسعه کشوردر موسسه عالى پژوهشى وابسته به سازمان مديريت و برنامه ريزى سابق با محوريت دکترمحمد طبیبیان دور هم جمع شدند.اگرچه اين حلقه فکرى هيچ گاه رسما فعاليتى نداشت اما ردپاى عقايد آنان در برهه از تصميم گيرى ها آشکار مى شد.اين گروه در تدوين برنامه اول،دوم و سوم توسعه درکشورنقش آفرين بودند.پس از تدوین برنامه اول توسعه این حلقه با جذب اقتصاددانان طرفدار نسخه های بانک جهانی شکل ساختاری تری به خود گرفت.بعدها اقتصاددانی نیز از دانشکده اقتصاد صنعتی شریف به این حلقه فکری پیوستند.اگرچه اقتصاددانان با این گرایش فکری درسالهای گذشته کمتر در تدوین برنامه های توسعه ای یا مناسب اجرایی کشور نقش داشتند اما نمى توان تاثيرحضور آنان وخط دهى به احزاب سياسى نمى توان ناديده گرفت. حلقه نیاوران در انتخابات پيش رو چندان فعال نيست،اما منفعل هم نيست..اگرچه مسعود نیلی عضو شاخص این گروه با ارایه طرح اقتصادی"توزیع سهام نفت" به یاری مهدی کروبی پیوسته اما اوپس از قرارگرفتن نامش درکنار حامیان کروبی هرگونه وابستگی به این نامزد انتخاباتی را تکذیب کرد با این حال به نظر می رسد درصورت پیروزی این نامزد حضور حلقه "نیاوران" در تیم اقتصادی کروبی بیش از سایر نامزدها باشد.از سوی دیگرسکوت اعضای حلقه نیاوران دربرابر طرح مسعود نیلی برحمایت تلویحی آنان ازارایه این ایده به مهدی کروبی حکایت دارد.

حلقه "علامه"اگرچه طیف های فکری گسترده ای را در خود جای داده اما مرکزیت آن اقتصاددانان نهادگرایی هستند که درتدوین برنامه چهارم توسعه نقش داشتند.برجسته ترین عضو این طیف محمد ستاری فر و فرشاد مومنی است؛همفکران مرحوم دکتر حسین عظیمی که اقتصاددانان او را تنها اقتصاددان داراى تز اقتصاد توسعه براى ايران مى شناسند.فرشاد مومنى که جدى ترين منتقد سياستهاى دوران تعديل ساختارى در دهه 70 به شمار مى رود،اينک مسئولیت تدوین برنامه اقتصادی میرحسین موسوی را برعهده دارد.او به کمک طيفى از اقتصاددانان نهادگراها،به دنبال نهادينه کردن اقتصادی هدایت شده با نقش پررنگ دولت هستند.چه آنکه عقايد فکر محمد ستارى فردربرنامه چهارم به عرصه عمل نرسيد. ازهمين رواز آنجا که سابقه و گرایش فکری میرحسین موسوی دولت محوری است،برنامه های اقتصادی اعلام شده از سوی او نیز بی تاثیر از این نظرات اقتصادی نیست.

"حلقه بهشتی" طیف دیگری از اقتصاددانان هستند که در راس آنها ناصر شرافت جهرمی قراردارد.اين گروه شايد تنها طيف فکرى دراقتصاد ايران است که به جز برخى سالهاى محدود(دولت اول سيد محمد خاتمى) امکان حضور ایده هایشان را دراقتصاد ايران يافتند.به همين دليل بهترین دوران بسط عقاید فکری ياران ناصر شرافت جهرمی دولت محمود احمدی نژاد است که شاگردان و همفکرانش در پست های کلیدی کشورجای گرفتند.پرویز داودی از ياران "حلقه بهشتی" است که با همراهی شرافت جهرمی راهبردی سیاستهای پولی و بانکی کشور را برعهده دارد.از این رو انتظار می رود که تیم اقتصادی محمود احمدی نژاد برای بار دوم از ایده های "حلقه بهشتی" تاثیربپذیرد.

درمیان کاندیداهای ریاست جمهوری محسن رضایی فاقد حامى يا حلقه فکری است.البته داود دانش جعفری او را همراهی می کند،مهندسی اقتصاد خوانده که در دولت احمدی نژاد به دلیل مقاومت دربرابر اعمال سیاستهای مداخله گرایانه در حوزه پولی برکنار شد.دانش جعفری اقتصاددانی نزديک به نهادگراست و در دسته بندی های اقتصاد سیاسی همردیف اقتصاددانان نهادگرا البته با مواضع سیاسی اصولگرا جاى مى گيرد.دانش جعفری سالها در تدوین سیاستهای کلی اصلی 44 در مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت کرده و روابط نزدیکی با محسن رضایی دارد.

تفکیک دیدگاههای اقتصادی

از میان چهارنامزد انتخاباتی تنها میرحسین موسوی است که متنی مکتوب تحت عنوان برنامه اقتصادی خود ارایه کرده است.او در این برنامه عنوان کرده که قصد دارد اقتصادرا برمبنای اخلاق اداره کند.اگرچه دربرخی از رئوس برنامه های خود از مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران سخن گفته اما درهیچ کجا راهکاری فراتر ازآنچه که درسالهای گذشته دراقتصاد ایران به کار گرفته شد،سخنی به میان نیاورده است.مهمتر از آن تاکید برنامه میرحسین موسوی برقانون مداری است؛این درحالی است که هیچ کجا به اصلاح قوانین اقتصادی دست وپا گیراشاره نشده است.اگر اصل 44 قانون اساسی را در 30 سال گذشته مهمترین مانع رشد بخش خصوصی بدانیم که با ابلاغیه رهبری مسیر حرکت را آسانتر کرده،در برنامه میرحسین موسوی بدان هیچ اشاره ای نشده است.درواقع بررسی برنامه ای نامزد ریاست جمهوری با برشی از مدیریت اجرایی او در 20 سال گذشته نشان می دهد که نه فقط او بلکه کسانی که برنامه اقتصادی او را راهبری می کنند،به دنبال اقتصادی دولت محورند،با این تفاوت که نقش بخش خصوصی اندکی پررنگ تر از سالهای گذشته است.

کروبی را باید لیبرال ترین نامزد انتخاباتی در اقتصاد دانست.علاوه بر طیف اقتصاددانان لیبرال که از وی حمایت می کنند،درسخنرانی های خود بیش از آنکه به نقش دولت تکیه کرده باشد، به پايبندى بر اصل آزادی های فردی دراقتصاد پرداخته است.اگرچه او در دور پیشین انتخاباتی با طرح پرداخت 50 هزارتومان(طرح منتسب به مهدی صحراییان)مورد اقبال عمومی قرار گرفت،اما در رقابت های این دوره پخته تر به میدان مبارزه انتخاباتی وارد شده است.مسعود نیلی طراح اقتصادی پرداخت سود سهام نفت قصد دارد،ساختار تازه ای را دراقتصاد ایران بنا نهد،هرچند نام طرح به اعتقاد برخی از کارشناسان "رگه های پوپولیستی" دارد.

برای محمود احمدی نژاد ارایه برنامه اقتصادی دراین دوره کار سختی نیست.درواقع او طرح خود را یکسال زودتر از رقابت های انتخاباتی رونمایی کرده است.طرح تحول اقتصادی ، به جاى آنکه ساختار بيمار دولت را نشان بگیرد تا نتايج آن برای مردم مثمر ثمر باشد،ساختار دولت را نشان گرفته است.به جز طرح تحول اقتصادی احمدی نژاد از طرحهایی مثل سهام عدالت درآستانه انتخابات بهره می گیرد.پرداخت سود سهام ان هم درآستانه انتخابات،حتى اگر برنامه ريزى براى لايحه هدفمند کردن يارانه ها مطابق زمان به انتخابات نرسد،پرداخت پول نقد از طريق سود سهام عدالت امکان پذير است.ازهمين رو بايد انتظار داشت برنامه هاى پوپوليستى دوره قبل همچنان ادامه يابد.عملکرد تيم اقتصادى احمدى نژاد موجب گسترده ترشدن سايه سنگين اقتصاد دولتى شد.

محسن رضایی دربین کاندیداهای ریاست جمهوری فقیرترین کاندیدا ازحیث ارایه برنامه اقتصادی است.بررسی سخنرانی هایی که در طول دوماه گذشت از سوی وی و یا داود دانش جعفری مطرح شده،تنها نقد دولت نهم است و هیچ برنامه ای مکتوب یا طرحی که نشان دهد،پشتوانه فکری رضایی برای این انتخابات چیست،وجود ندارد.

درچنين شرايطى رقابت هاى انتخاباتى دور دهم حول محور رقابت بين چپ هاى نهادگرا،چپ هاى دولت محور و ليبرالهاى پوپوليست به نتيجه خواهد رسيد.هرکدام از اين طيف هاى فکرى برنده انتخابات دور دهم ايران شوند،بايد انتظار تحولاتى در اقتصاد ايران را داشت.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir