بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 4 مرداد 1394      14:2

تحلیلی اقتصادی از جنایات داعش

نویسنده :
علی سرزعیم

اقتصاد ایرانی: از زمان ظهور داعش، شاهد انتشار فیلم‏ های هولناکی از کشتن انسان های اسیر به دست داعش هستیم. سربریدن، سوزاندن، اعدام‏ های دسته جمعی، مثله کردن و مسائلی از این دست آنقدر زیاد شده که به وجود آنها عادت کرده ایم و دیگر انتشار این فیلم ‏ها ارزش خبری خود را از دست داده‏ اند. شاید این سوال به ذهن شما رسیده باشد که چرا گروه داعش چنین اقداماتی می‏کنند؟ احتمالا اولین پاسخی که به ذهن شما رسیده این است که داعشی ‏ها وحشی و درنده خو هستند و انجام چنین اقداماتی لذت می‏برند و عطش کثیف روانی خود را سیراب می‏کنند. این البته یک پاسخ دم دست است اما می‏تواند همه جواب نباشد. کسانی که انسان هایی عمیق ‏تر هستند تحلیل عمیق‏ تری عرضه می‏کنند. آنها می‏گویند انتشار این فیلم‏ها به داعش کمک می‏‏کند رعب را در دل مخاطبان و دشمنان‏شان بیاندازند و این امر به آنها کمک می‏کند تا فتوحات خود را با هزینه کمتری انجام دهند. شاهد مثال آنکه وقتی خبر حمله داعش به سمت رمادی رسید، سربازان عراقی با اینکه از برتری عددی و امکانات نظامی برخوردار بودند، ترسیدند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. لذا داعشی ‏ها یک استفاده از استراتژیک از این اقدامات انجام می‏دهند و مسئله صرفا ارضای عقده ‏های روانی نیست. این جواب هم اگرچه سهمی از حقیقت دارد اما همه داستان نیست و تنها گوشه و بخشی از حقیقت را بیان می‏کند. به اعتقاد نگارنده تحلیل سومی نیز می‏تواند مطرح شود و این تحلیل سوم در کنار دو تحلیل قبل کمک می‏کند تا پازل معمای فهم رفتار داعشی ‏ها تکمیل شود. این تحلیل سوم از سمت مباحث اقتصادی مطرح می‏شود.

بیایید یک بار دیگر به مساله نگاه کنیم. داعشی ها ردیف می‏شوند و تعداد زیادی اسیر مثلا سی نفر را یک جا با شلیک گلوله از پشت به قتل می‏رسانند. باید سوال کرد که آنها چرا چنین اقدامی می‏کنند و احتمالا چه هزینه فایده‏ ای برای تصمیم ‏گیری در انجام این عمل صورت می‏دهند. فایده انجام این عمل در دو تحلیل قبل بیان شد اما هزینه این اقدام از دست دادن اسیر است. نگه داشتن اسیر خود امری هزینه ‏زاست زیرا باید خوراک وی را تعیین کرد و جایی برای نگهداری وی تدارک دید و احیانا نیازهای درمانی وی را تامین کرد و همچنین بخشی از نیروی های رزمی خود را صرف مراقبت از آنها نمود. قبول همه این هزینه ‏ها زمانی توجیه دارد که این امید وجود داشته باشد که بتوان این اسیرها را با نیروهای اسیر خودی مبادله کرد. اگر احتمال مبادله اسیر در آینده وجود داشته باشد، زنده گرفتن رزمندگان مخالف ارزش می‏یابد و ممکن است اسیر کردن به رغم هزینه‏ هایی که دارد توجیه داشته باشد. اما اگر چنین احتمالی وجود نداشته باشد، گروهی که اسیرهایی در اختیار دارد، انگیزه نخواهد داشت تا برای نگهداری اسیر هزینه کند و ترجیح خواهد داد با قتل آنها هرچه زودتر از شر آنها خلاص شود. لذا اگر حکومت عراق یا سوریه نخواهد که سربازان اسیرش به دست داعش یا دیگر گروه‏ های مخالف کشته شوند باید گزینه مبادله اسیران را جدی بگیرد و در این راه گام برد.

باز ممکن است این سوال مطرح شود که اگر چنین است چرا دولت عراق یا سوریه تا کنون به این کار به شکل گسترده مباردت نورزیده است؟ پاسخ به این سوال به ماهیت پویای مسئله بر می‏گردد. مقصود از این تعبیر این است که یک اقدام در زمان حال، ممکن است انگیزه ‏های برای اقدام در زمان آینده را تحت تاثیر قرار دهد. وقتی یک حکومت اعلام کند که هیچ اسیری را مبادله نخواهد کرد، نه تنها دشمنان وی خواهند فهمید که نگهداری اسیر بی ‏فایده است بلکه سربازان آن حکومت نیز این علامت را دریافت می‏کنند که اگر اسیر شوند به دست مخالفین کشته خواهند شد. لذا ترجیح خواهند داد تا جای ممکن از اسیر شدن بپرهیزند و تا آخرین قطره خون در برابر دشمنان مقاومت کنند. حال اگر باب مبادله اسیر باز شود، سربازانی که در خط مقدم هستند، همیشه این احتمال را در نظر خواهند گرفت که شاید تسلیم شدن به امید مبادله شدن بهتر از مقاومت تا آخرین قطره خون باشد. همین امر موجب می‏گردد تا انگیزه جنگیدن آنها سست شود. حکومت نیز که از این امر مطلع است باید با این امر مقابله کند و به همین دلیل مجبور است این علامت را ارسال کند که حاضر به مبادله اسیر نیست و برنامه‏ای برای مبادله سیستماتیک اسیران در دستور کار ندارد. حتی اگر دولت سوریه یا عراق عزمی برای چنین مبادلاتی داشته باشند، احتمالا گروه‏های مخالف انگیزه‏ای برای اینکار ندارند زیرا آنها نیز نمی‏خواهند تا جنگجویان آنها انگیزه خود را برای جنگیدن تا آخرین قطره خون از دست بدهند. لذا ماهیت پویای مسئله مانع می‏شود تا مبادله اسیر به صورت سیستماتیک صورت گیرد. در نتیجه نگهداری اسیر توجیه خود را از دست می‏دهد و به همین دلیل این انگیزه برای گروه ‏هایی چون داعش ایجاد می‏شود که با استفاده از اسیران خود دست به اقدامات هولناک و چندش آوری بزنند. به بیان دیگر تا وقتی که اسیر داشتن ارزشی نداشته باشد و صرفا هزینه به همراه داشته باشد، انجام اقدامات نمایشی از طریق کشتار غیرمعمول آنها توجیه می یابد.

تنها راه گریز از این مشکل شاید این باشد که سازمان ملل برنامه مبادله غیرسیستماتیک اسیران را هر از گاهی و آنهم به ندرت و اتفاقی ترتیب دهد ولی روشن است که ماهیت غیرسیستماتیک این مبادله نمی‏توان انگیزه کافی برای نگهداری اسیران و نکشتن آنها فراهم سازد. 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir