بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 4 بهمن 1394      14:46

پساتحریم و سرنوشت طرح‌های عمرانی

اقتصاد ایرانی: بدون شک لغو تحریم های طولانی مدت اعمال شده علیه کشورمان فرصت های بسیار مشهودی را در بخش های مختلف اقتصادی فراهم خواهد ساخت و این را هم می دانیم که بخش های مختلف اقتصادی سهم های متفاوتی از این فرصت ها را می توانند به خود تخصیص دهند و مهم تر از همه باید هوشیار باشیم در کنار فرصت های آشکار، همواره تهدیدهای پیدا و پنهانی نیز وجود دارد. این موضوع بیانگر این واقعیت انکارناپذیر است که اگر بهره برداری از فرصت ها و کاهش اثرات تهدیدها به خوبی مدیریت نشود یا برنامه ریزی یکپارچه و جامعی برای بهره برداری از فرصت ها و کاهش ریسک تهدیدها تدوین نشود، چه بسا پس از چند سال با پیامدهای نامطلوب اقتصادی و پدیده های جدید و پیش بینی نشده مواجه شویم.

به گزارش دنیای اقتصاد، اگرچه موسسات اقتصادی و تخصصی بین المللی در گزارش های ارزیابی کارشناسانه خود ظرفیت سرمایه گذاری در ایران را بسیار بالا و بازار کشور را بسیار بکر و تشنه سرمایه گذاری توصیف می کنند، اما اگر با این واقعیت، آگاهانه، با تدبیر و برنامه ریزی برخورد نشود و بدون در نظر گرفتن خروجی های آمایش سرزمین، منابع به دست آمده را احیانا به صورت ناموزون در بخش های مختلف اقتصاد تقسیم کنیم، چه بسا تمامی فرصت ها همچون سال های وفور درآمدهای نفتی به تهدیدهای آشکار برای اقتصاد و توسعه کشور بدل شوند. در طول ماه های گذشته که بحث های کلی در مورد اقتصاد و پساتحریم در رسانه ها مطرح بوده اکثر دولتمردان در سطوح مختلف و اقتصاددانان و نخبگان صنفی و صنعتی از زوایای مختلف چگونگی بهره برداری از فرصت های پساتحریم را مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند. آنچه موجب نگرانی است اینکه یکی از بزرگ ترین معضلات اقتصادی کشور که از قضا بیشترین آسیب ها را نیز از تبعات تحریم ها در سال های گذشته دیده است در سبد بررسی و تسهیم فرصت ها دیده نمی شود و بسیار مغفول مانده است و آن بخش «طرح های عمرانی کشور» است. آنچه قابل پیش بینی است اینکه صنایعی نظیر صنعت نفت، پتروشیمی و گاز و برخی صنایع با مزیت بالای داخلی با توجه به ماهیت شان و اینکه سرمایه گذاری در آنها در مقایسه با سایر بخش های اقتصادی برای سرمایه گذاران خارجی از جذابیت بیشتری برخوردارند و شانس بیشتری برای بهره برداری از فرصت های پدیدار شده را خواهند داشت، اما نکته بسیار مهم و قابل توجه تصویر سهم سایر بخش های اقتصادی و از جمله طرح های توسعه عمرانی از این فرصت هاست که عمدتا به ایجاد و توسعه زیرساخت های کشور مربوط می شود و از جذابیت چندانی برای سرمایه گذاران خارجی و داخلی برخوردار نیستند. اکثر قریب به اتفاق طرح های عمرانی کشور در این دسته بندی جا می گیرند.

آنچه در دسته بندی طرح های عمرانی تعریف می شوند چه آنهایی که به صورت نیمه تمام و به حالت تعطیل درآمده اند و چه آنهایی که به دلیل اهمیت و اولویت آنها در دست اجرا هستند و چه آنهایی که برای توسعه کشور باید در سال های پیش رو اجرا شوند، همه آنها تشنه تزریق منابع مالی هستند و برای بهره برداری از آنها منابع هنگفتی مورد نیاز است. اکثر طرح های بخش های تامین آب (شرب و کشاورزی)، تامین برق، ایجاد زیرساخت های حمل ونقل و ایجاد زیرساخت های ارتباطات از آن جمله هستند. بخش های مذکور در مقایسه با بخش نفت و انرژی و پتروشیمی علاوه بر زیر سوال بودن اقتصادی بودنشان، ظرفیت های ساختاری جذب سرمایه خارجی یا حتی مشارکت با سرمایه گذاران خارجی را نیز ندارند. بخش طرح های عمرانی در واقع همان بخش از اقتصاد است که طی دهه های متمادی گذشته مستقیما از آبشخور درآمدهای نفتی تغذیه کرده است و در سال های گذشته هم با قطع یا کاهش منابع نفتی بیشترین آسیب را دیده اند و چهره اکثر آنها را غبار تعطیلی و رکود و خاموشی فرا گرفته است. هزاران شرکت پیمانکار و مشاور خصوصی که در این بخش از اقتصاد فعال بودند و طی سه دهه گذشته تجربه و دانش و مهارت قابل توجهی را اندوخته بودند عمدتا یا تعطیل شده اند یا انگیزه و توانایی کافی برای تداوم حیات خود را از دست داده اند!

طرح های عمرانی با توجه به ویژگی هایشان می توانند زنجیره تولید صنعتی را به حرکت درآورند و تقاضای غیرمخرب در اقتصاد را تقویت کنند و هم اینکه توانایی اشتغال زایی طرح های عمرانی با کمتر بخش اقتصادی قابل مقایسه است و پتانسیل بسیار بالایی برای کمک به کاهش بیکاری دارند. بنابراین فراموش کردن این بخش از اقتصاد یا اهمیت کم دادن به آن آثار و تبعات بسیار نامطلوبی بر سطح زندگی مردم، توسعه زیرساخت ها و آبادانی کشور خواهد گذاشت و مهم تر از آن فراموش نکنیم که حتی آماده سازی بستر لازم برای جذب سرمایه گذاری های خارجی یا استفاده از منابع مالی خارجی به میزان توسعه یافتگی زیرساخت های کشور بستگی دارد و اگر زیرساخت های عمرانی کشور ظرفیت لازم برای جذب سرمایه های بیشتر را نداشته باشند، عملا بر نرخ رشد اقتصادی هدف در سال های آتی و در برنامه ششم توسعه تاثیر منفی گذاشته و آن را غیرممکن خواهد ساخت.

یقینا اجرایی شدن برجام و آغاز رفع تحریم های اقتصادی، مالی و بانکی کشور در عرصه اقتصاد و سیاست در تاریخ کشور یک نقطه چرخش راهبردی به حساب می آید. ما قبلا یک نقطه چرخش راهبردی بی نظیر را که همانا افزایش سرسام آور درآمدهای نفتی بود از دست دادیم و اکنون همگی به از دست دادن فرصت های بی دلیل آن دوره افسوس می خوریم. برای اینکه در سال های آینده و در ارزیابی کارنامه عملکرد خود، در عبور از این نقطه چرخش راهبردی مهم زانوی غم بغل نکنیم باید با تشکیل اتاق فکر قوی متشکل از تمامی بخش های اقتصادی دولتی و خصوصی برنامه های اجرایی کشور را درخصوص بهره برداری از فرصت های پساتحریم طراحی کنیم. نه اینکه دوباره به همان سنت دیرینه در این کشور رفتار کنیم و عجولانه و بدون تدوین برنامه های بایسته، هر کس زودتر ظرف خود را به سر دیگ آش ببرد سهم خود را ببرد؛ غافل از اینکه نیازمندان بسیاری در صف ایستاده اند و تا صف به نیمه نرسیده صدای به ته دیگ خوردن کفگیر به گوش انتهای صف برسد و دوباره خود را ملامت کنیم که چرا این دیگ آش را متوازن، خردمندانه و آگاهانه توزیع نکردیم.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir