بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 12 بهمن 1394      11:34

عربستان در جدال اقتصادی

اقتصاد ایرانی: ژانویه ٢٠١٦ بدترین ماه بورس نیویورک از سال ٢٠١٠ تاکنون تلقی می شود، چه از لحاظ تنزل شاخص های بورس و چه از نظر میزان نوسان در قیمت ها. در روز جمعه ١٥ ژانویه ٢٠١٦ (٢٥ دی ١٣٩٤) شاخص داوجونز ٣٩١ واحد تنزل یافت و دو شاخص مهم دیگر بازار سهام بیش از 2 درصد کاهش یافتند. از سال ٢٠١٥ تنزل قیمت نفت به صورت منظم بورس های آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به اینکه در سال های قبل به نظر می رسید کاهش قیمت نفت، به دلیل کاهش هزینه انرژی، اثر اقتصادی مثبتی را برای این کشور در پی داشته باشد، به همراه کاهش قیمت نفت در بازار های جهانی، شاخص های بورس نیز از افزایش برخوردار می شد.

به گزارش دنیای اقتصاد، اما این تاثیرپذیری از سال ٢٠١٤ به صورت معکوس بوده و تداوم آن اسباب شگفتی تحلیلگران را فراهم آورده است. تردیدی وجود ندارد ازجمله دلایل کاهش قیمت نفت در یکی، دو سال اخیر از بالاتر از ۱۰۰ دلار به زیر ۳۰ دلار، به سیاست های تولید نفت عربستان مربوط می شود. ابتدا تصور می شد که اقدام عربستان در افزایش تولید و کاهش قیمت نفت، از یک طرف برای ضربه زدن به تولید کنندگان آمریکایی است که از طریق فن آوری موسوم به فراکینگ، با هزینه بالا و از طریق تزریق بخار آب داغ، نفت های موجود در شکاف صخره های اعماق زمین را استخراج می کنند. از طرف دیگر هدف این اقدام عربستان ایجاد فشار مضاعف بر اقتصاد تحت تحریم ایران بود، اما با تزلزل غیر منتظره کل بازار مالی آمریکا، پیرو هر مورد کاهش قیمت نفت، به تدریج به نظر می رسد که این بازار در واقع در گرو چگونگی تغییر قیمت نفت است و باز به نظر می رسد عربستان با آگاهی از این ارتباط قصد دارد که از این حربه فشار علیه آمریکا نیز استفاده کند. این موضوع در هفته آخر ماه ژانویه بیشتر نمایان شد. به این ترتیب که مشخص شد صندوق های ذخیره حکومت های عربی به ناگاه حجم های قابل ملاحظه از سهام بازار های آمریکا را که در بدره خود داشتند به بازار عرضه کرده اند، که منجر به زنجیره عرضه از طرف کارگزارانی شد که براساس الگو های کامپیوتری به عکس العمل می پردازند. این رویکرد شاخص های بورس نیویورک را به نحو قابل ملاحظه ای متزلزل کرد. این تنزل قیمت سهام، بیش از آن چیزی بود که می توانست از شرایط نامناسب اقتصاد چین و تاثیر آن بر اقتصاد آمریکا حاصل شود. چه اینکه شرایط نامناسبی که هم اکنون اقتصاد چین با آن روبه رو است و موجب نگرانی بازار های مالی جهان شده، باید خود را در بازار های مالی اروپا نیز نشان می داد در صورتی که رویکرد های اخیر بی ثباتی بورس، ابتدا و به شدت بیشتر در بازار مالی آمریکا رونمایی می شود.

این موضع گیری عربستان در مورد آمریکا به عوامل پشت پرده ای مربوط می شود که عمدتا از زمان شروع دومین دوره دولت اوباما پیگیری شده است. یعنی فشار از طرف آمریکا به عربستان در ارتباط با روش هایی که جزئی از شخصیت و موجودیت حکومت سعودی است. برای مثال وابستگی به مذهب وهابی و شاخه های آن مانند سلفی گرایی و تجلی عملی آن در شمایل طالبان و داعش و مانند آنکه از شرق آسیا تا سواحل مدیترانه و کشور های آفریقایی، عامل آشوب خشونت بار شده و آثار آن به صورت فعالیت های تروریستی در اروپا و آمریکا و سیل غمبار و تاسف آور و تراژیک فراریان به سوی سواحل اروپا متجلی است. شاه جدید عربستان، ملک سلمان در بهمن ماه ١٣٩٣، پس از مرگ ملک عبدالله به سلطنت رسید. گفته می شود که با توجه به سن بالای ٨٠ سال شاه جدید، امور حکومت به دست محمدبن سلمان افتاده است که حدود ۳۰ سال سن دارد و از رده های پایین صف شاهزادگان، به کمک پدر و بر خلاف سنت های مرسوم آنان، بر کشیده شده است (همین امر در داخل خاندان پنج هزار نفری شاهزادگان آل سعود نیز تنش های جدی را ایجاد کرده است). اینکه محمدبن سلمان که امروزه همه کاره عربستان است، دارای روحیه ای تهاجمی است، از اقدامات او در حمله نظامی بی رحمانه به یمن و بمباران شهر های این کشور، از اسفندماه ١٣٩٣ و سایر موارد ازجمله پیگیری جنگ اقتصادی از طریق نفت و بازار های مالی، مشخص می شود. لیکن این روحیه تهاجمی از طرفی نشان دهنده بیم و نگرانی از عاقبت کار آل سعود نیز هست. یعنی نوع حکومت و روش و منش قبیله ای، مطلقه و واپس گرایی که روزگار آن و امکان جور آمدن آن با دنیای امروز، مدت طولانی است که سپری شده و ناکارآیی ذاتی آن در داخل عربستان نیز مشهود است. ملک سلمان در زمان تصدی به سلطنت حدود ۳۰ میلیارد دلار پول بین مردم و کارمندان دولتی (معادل دو ماه حقوق) توزیع کرد و شرکت های خارجی را نیز مجبور کرد که رقم های مشابه دریافتی کارمندان دولت، به کارکنان سعودی خود بپردازند. معمولا پخش پول بین مردم برای کسب مقبولیت، خبر خوشی از وضعیت درونی نظام ها نیست. این نکته که اخیرا توسط برخی تحلیلگران ازجمله جک استراو، وزیر خارجه اسبق انگلستان مطرح شد، مبنی بر اینکه استراتژی اوباما در نزدیکی با ایران در جهت حفظ تعادل در منطقه در برابر عربستان است، ظاهرا مدت ها است که برای عربستان آشکار بوده است. لیکن باید دید در گیری در یک جنگ اقتصادی پنهان برای حفظ جایگاه عربستان در منطقه و جایگاه آل سعود در عربستان دستاوردی برای آل سعود به همراه خواهد داشت یا ورود به یک بازی خطرناک تلقی خواهد شد؟


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir