بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 12 بهمن 1394      11:53

مراودات تجاری ایران و چین در پساتحریم

تجربه نشان داده است کشورهای منطقه و همسایه ایران بازارهای جدی برای صادرات هستند و در پساتحریم ایران باید به حجم صادرات خود بیفزاید و فراموش نکند که چین در پروژه راه ابریشم به دنبال افزایش صادرات خود و حذف رقباست.

اقتصاد ایرانی: چند روز پیش شاهد حضور رییس جمهور چین به همراه معاونان، نخست وزیر و ۶۰۰ تن از بازرگانان چینی در کشور بودیم؛ سفری به دعوت رییس جمهور کشورمان و پس از ۱۴ سال از آخرین سفر رسمی رییس جمهور چین به ایران.

ظاهرا «امپراطور» بار دیگر سوداری سرزمین پارس را در سر دارد. ادامه ناآرامی ها در خاورمیانه، لغو تحریم ها و تغییر در معادلات جهانی، شرایط ویژه ای رقم زده که نظر مقامات چینی را به خاورمیانه -قلب انرژی جهان- جلب کرده است.

از چین که سخن به میان می آید، تصویر انبوهی از اجناس نامرغوب و دسته چندم در ذهن ما ایرانی ها تداعی می شود. شاید بتوان گفت بخشی از این داستان به دلیل انزوای ایران در جوامع بین المللی در پی دیپلماسی ناکارآمد دولت وقت در یک دهه گذشته بوده و سبب آن شد که چین در مقابل خرید نفت، فروش کالاهای بنجل خود را به ایران باج خواهی کند.

نفت ایران منزوی شده بود و دیگر خواستگاری نداشت و چشم بادامی ها مجال آن را یافتند که شرایط دل خواهشان را به ایران تحمیل کنند و معامله را به نفع خود رقم بزنند. آنها همچنین با خروج پیمانکاران طراز اول اروپایی، جای خود را در طرح های زیرساختی کشور بازگرداند و باز هم امتیاز گرفتند.

به گزارش خبرآنلاین، اقتصاد چین با توجه به تحولات گسترده ای که در سال ۱۹۷۸ رخ داد، به سوی آزادی گام برداشت. در پی تحول، آمریکا، اروپا و حتی ژاپن و کره جنوبی اجازه سرمایه گذاری های کلانی را در این کشور یافتند و طی ۳۷ سال گذشته چین به غول بزرگ اقتصادی صنعتی دنیا تبدیل شد؛ چنان که رشد متوسط ۹.۵ درصدی چینی ها در هر سال، به طور حتم مدیون این تغییر نگرش در اقتصاد و دست شستن از سیاست های سابق مائو، رهبر پیشین چینی ها بوده است؛ سیاست های بلندپروازانه ای که با رویای احراز قطب سوم سیاسی دنیا همراه بود، اما چین اکنون به سوداگری تبدیل شده که اولویت نخست خود را استفاده از فرصت های اقتصادی می داند.

در دوران برقراری تحریم ها، چینی ها با فرصت طلبی در ایران حضور یافتند و تلاش بر آن داشتند که در غیاب شرکت های اروپایی، به طور عمده در قالب تامین کالا برای ایران، منافع خود را دنبال کنند تا این که لزوما سرمایه گذاری مستقیمی در ایران داشته باشند.

به دلیل نیاز اساسی چینی ها به انرژی، با توجه به الزامات رشد اقتصادی آن، در عین حال ایران یکی از تامین کننده های اصلی نفت و گاز در خاورمیانه برای این کشور محسوب می شد، بر این اساس چینی ها در شرایط تحریم، جانب ایران را گرفتند و با فرصت طلبی، منافع قابل توجهی را تاکنون نصیب خود کرده اندآنها در موضع قدرت قرار داشته و ایران حق انتخاب دیگری نداشت، بنابراین چینی ها با چاشنی عدم ریسک پذیری بازرگانان ایرانی، کالاهای نامرغوب خود را در ازای خرید نفت به ایران فروختند. طی چند هفته اخیر و با اجرایی شدن برجام و رفع تحریم های بین المللی، برخی پیش بینی ها بر آن است که ایران از بزرگ ترین شریک تجاری خود فاصله بگیرد و به سوی کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا برود.

برخی ناظران بر این باورند که رقابت شرکت های اروپایی از سهم شرکت های چینی در بازار ایران بکاهد. حال آن که واقعیت های دنیای تجارت خارجی تابع عوامل دیگری هم هستند. مزیت های نسبی ایجاد شده برای چین در اقتصاد ایران با لغو تحریم ها محو نخواهند شد و بنگاه هایی که خواهان ورود به بازار ایران هستند، با رقیب سرسختی مواجه خواهند بود که در ابعاد مختلف اقتصاد ایران حضور دارد و حضورش تثبیت شده است.

این کشور می داند در ایران حضوری قوی و ریشه دار دارد و با افزایش شدت رقابت، نوع رقابت و امتیازدهی این کشور نیز تغییر خواهد کرد، ولی شکی نیست که در پساتحریم فرصت جدیدی برای توسعه روابط ایران و چین و تقویت موضع ایران در مذاکره با این کشور می تواند ابعاد جدیدی را به این رابطه اضافه کند، ولی از شدت و میزان آن نخواهد کاست.

رابطه ایران و چین پیچیده نیز می تواند باشد. پروژه جاده ابریشم یکی از زمینه های همکاری و رقابت مسالمت آمیز بین دو کشور است. تجربه سال های اخیر در منطقه نشان داده است کشورهای منطقه و همسایه ایران اولین بازارهای جدی برای صادرات محصولات ایرانی هستند و در پساتحریم ایران باید به حجم صادرات خود بیفزاید و فراموش نکند که چین در پروژه راه ابریشم به دنبال افزایش صادرات خود و حذف رقباست.

ایران برای چین یکی از بازارهایی بوده است که تقاضایش سوخت موتور توسعه اقتصادی این کشور شده است. برای چین، ایران تنها شریک تجاری نیست، ولی برای ایران، چین یک شریک عمده تجاری است. در این عدم توازن طبیعی منافع و نقش ها برد ایران و برد چین در یک قالب تعریف نمی شوند.

این دو کشور منافع مختلفی دارند و بازی برد - برد بین این دو کار آسانی نیست. در شرایطی می تواند از بازی برد - برد صحبت کرد که دو کشور مشابهت هایی در اندازه و بازارها و الگوهای مصرف داشته باشند. بهترین بازی برد - برد در برابر اژدها جلوگیری از تسلط او بر میدان است. برای رابطه بهتر و بازی برد - برد با چین، فضای اقتصاد ایران باید رقابتی تر شود.

مصرف کنندگان ایرانی هرگز ذائقه خود را برای کالاهای غربی از دست نداده اند و با وجود روابط اقتصادی ایران و چین، ما هرگز شاهد راه اندازی واحدهای صنعتی بزرگ در داخل ایران توسط چین نبوده ایم. بیشتر کارخانه های ایرانی متکی به فناوری غربی هستند.

احیای این پیوندها باعث می شود ایران بتواند صادرات خود را به کشورهای منطقه گسترش دهد. ضمن آن که در این نقش جدید فقط متکی به یک کشور نیست. رابطه ایران و چین ادامه خواهد داشت و فعالان اقتصادی هر دو کشور در فضای پساتحریم نیز به همکاری هایشان ادامه خواهند داد. برای آن که رقابت جدی باشد، باید فضای مشابهی هم در روابط اقتصادی با سایر کشورها ایجاد کرد تا حجم فعالیت ها و رقابت های برخاسته از آن جدی باشد.

در شریط موجود ما توانسته ایم که فضای بین الملل را به سمت خودمان جلب کنیم و بسیاری از سرمایه گذاران غربی برای آمدن به ایران لحظه شماری می کنند. در چنین فضایی مدیریت شرایط برعهده خودمان خواهد بود. این هنر ما خواهد بود که یک فضای رقابتی را بین شرق و غرب ایجاد کنیم تا برنده نهایی وضعیت موجود، اقتصاد ایران باشد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir