بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 8 ارديبهشت 1395      12:2

مجوز رسمی مجلس برای رونق امضاهای طلایی

اقتصاد ایرانی: در واپسین ماه های عمر مجلس نهم، از پیشنهاد طرح پرفرازونشیب دونرخی کردن بنزین رونمایی شد و نمایندگان در پرده اول، همان ابتدا آن را تصویب کردند و بلافاصله چند ساعت بعد به آن معترض شدند. گرچه دولتمردان از همان ابتدا درباره فسادآوربودن این طرح هشدار دادند، اما گویا گوشی بدهکار نبود و در نهایت طرح با تغییراتی به تصویب نهایی رسید و برای تأیید روانه شورای نگهبان شد. نگاهی به تجربه های گذشته در بحث چند نرخی، نشان می دهد چندنرخی بودن همیشه باعث شده است برخی افراد به امضاهای طلایی دسترسی پیدا کنند و در مُلک تحت امر خود، به هرکه بخواهند مرحمت هایی رانت گونه و غیرقانونی داشته باشند.

به گزارش شرق، رواج امضاهای طلایی، از دستاوردهای آتی دونرخی شدن بنزین است که حمیدرضا صالحی، نایب رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران نیز بر آن تأکید می کند و به عنوان نماینده بخش خصوصی می گوید بعد از این همه تجارب مختلف، نمایندگان مجلس نباید دچار این خطای بزرگ و نپذیرفتنی از سوی مردم، می شدند و مسیری را که منتهی به غیرشفاف شدن اقتصاد است می پیمودند.

ارزیابی شما از طرح دونرخی کردن بنزین که در دستور کار مجلس نهم قرار گرفت، چیست؟

ما در گذشته تجربه های زیادی در بحث چندنرخی بودن داشته ایم و در این تجربیات، همیشه چندنرخی بودن باعث شده است عده ای به امضاهای طلایی دست پیدا کنند و با گرفتن امتیازات ویژه بتوانند از این اختلاف قیمت، درآمدهای کاذب ایجاد کنند. این فساد به مرور زمان عرصه های بزرگی را تحت تأثیر قرار می دهد. به نظر می رسد بعد از این همه تجارب مختلف، نمایندگان مجلس نباید دچار این خطای بزرگ و ناپذیرفتنی از سوی مردم، می شدند. اگر قیمت بنزین پایین است، دولت و مجلس می توانند در یک برنامه بلندمدت، با توجه به نرخ تورم، درصدی افزایش قیمت را اعمال کنند. برای اقتصاد انرژی ایران اگر بنزین را ١٠ درصد گران کنند، بسیار مناسب تر از این است که آن را دو نرخی کنند. متأسفانه این یک اشتباه بزرگ و تاریخی است که مجلس نهم مرتکب می شود؛ در حالی که نمایندگان فعلی مجلس در روزهای انتهایی مسئولیت، باید با احتیاط کار کنند که هزینه های سنگین برای کشور ایجاد نشود. با توجه به اینکه این مجلس تجربه تک نرخی شدن بنزین را داشته است و محسنات آن، از جمله رفع فساد را شاهد بوده است، پیشنهاد ما به عنوان نمایندگان بخش خصوصی این است که از دونرخی کردن دوباره بنزین، پرهیز شود؛ چراکه آثار بسیار ناگواری خواهد داشت که زمینه ساز خسارت ها و هزینه های بیشماری در آینده خواهد بود. اجرای اولیه این طرح هزینه دارد؛ اما مطمئن باشید در سال های بعد به مراتب هزینه های بالاتری به کشور تحمیل خواهد کرد.

مشخصا منظور شما چه هزینه هایی است؟

وقتی توزیع بنزین دوباره دو نرخی شود، دوباره در این سازوکار، کارت سوخت و خریدوفروش آن اهمیت پیدا می کند و این یک جریان اقتصادی کاذب و نادرست در اقتصاد کشور درست می کند؛ یعنی درحالی که دولتمردان و حاکمیت تلاش می کنند اقتصاد از مشکلات فعلی فارغ شود، دوباره یک مشکل جدید درست می شود. مسئله بعدی این است که عده ای با امضای طلایی، رانت پیدا می کنند و فسادی که در این فرایند به وجود می آید، به مرور به مسئولان و مأموران دیگر نیز تسری پیدا می کند. جدای از اینها، دونرخی شدن بنزین، مانع توجه واقعی به اقتصاد انرژی می شود. باید بنزین به بهای واقعی خود برسد؛ اغلب دولت ها هزینه های زیادی را روی بنزین دریافت می کنند و عوارض و مالیات بالایی هم بر آن می بندند تا حدی که قیمت بنزین به چند برابر قیمت خرید آن می رسد. ما به این سمت حرکت نکرده ایم و می توانیم به مرور زمان با شیب مناسب، برای حصول این هدف تلاش کنیم؛ اما دونرخی کردن بنزین، می تواند سنگ بزرگی در این مسیر باشد.

گفتید دونرخی کردن بنزین باعث دستیابی برخی از افراد به امضای طلایی می شود. با توجه به اینکه ما پیش از این نیز سابقه دو نرخی و چندنرخی بودن بنزین را داشته ایم، این امضاهای طلایی برای چه کسانی و در چه مناصبی به وجود می آید؟

نمود امضاهای طلایی را می توان در بحث ارز مبادله ای دید. بارها تجربه شده که برخی از افراد با دسترسی به این امضاهای طلایی و مجوز های وارداتی، توانسته اند با ارز مبادله ای کالا وارد کنند و به راحتی در بازار آزاد بفروشند؛ اما صنعتگر و تولیدکننده ما که عمر و روان خود را صرف حرفه خود کرده، مجبور بوده است مواد اولیه را با ارز آزاد وارد کند. در بحث بنزین د و نرخی هم، همین اتفاق به راحتی می افتد. در فرایند دونرخی شدن بنزین، نظام تصمیم گیری میزانی را برای بنزین سهمیه ای در نظر می گیرد و میزانی را نیز به عنوان بنزین گران تر تعیین می کند. در نظام سهمیه بندی، جدای از سهمیه خودروهای شخصی، سهمیه های بالاتری هم به تاکسی رانی، بیمارستان ها، برخی ادارات و نهادها و... داده می شود. در این شرایط نیازمند شبکه ای منسجم، دقیق و هوشمند هستیم که بتواند مصارف و تخصیص ها را تفکیک کند تا حرکت اشتباهی اتفاق نیفتد. ما در توزیع کوپن و در سهمیه بندی قبلی بنزین، سختی های زیادی را تجربه کردیم. علاوه بر اینها وقتی کالایی دو نرخی می شود، قیمت آن به سمت نرخ بالایی حرکت می کند. هر امتیازی که ایجاد شود، برخی را برای سوءاستفاده از آن ترغیب می کند. کوپن فروشی و کارت سوخت فروشی یا تلاش های غیرقانونی برای گرفتن کوپن اضافی یا تلاش برای هک کردن و سوءاستفاده از کارت سوخت، بر کسی پوشیده نیست. ما باید تلاش کنیم مردم به سمت کار واقعی و مولد حرکت کنند؛ اما با این کارها، کار و بیزینس کاذب درست می کنیم. باید به سمت شفاف سازی اقتصاد حرکت کنیم؛ نه اینکه از اقتصاد آزاد مبتنی بر شفافیت به سمت پنهان سازی برویم و فضا را برای افرادی مهیا کنیم که می خواهند کارهای غیرمتعارف در اقتصاد انجام دهند. این می تواند یک خیانت تلقی شود. نظام اقتصادی کشور باید در مسیر درست قرار بگیرد؛ اما حالا که بی نظمی های سال های گذشته به انضباطی نسبی نزدیک می شود، این دو نرخی کردن به مسئولان آدرس غلطی می دهد که آنها را از هدف واقعی سازی قیمت حامل های انرژی دور می کند.

روزهای اول که طرح افزایش پلکانی قیمت بنزین ارائه شد، همگان از این طرح به عنوان جریمه پرمصرف ها یاد می کردند که باید برای مصرف بیش از سهمیه، مبالغی را به عنوان عوارض پرداخت کنند. به نظر شما این دو نرخی کردن بنزین می تواند باعث تنبیه و جریمه پرمصرف ها شود؟

خیر. اصلا نمی شود. هیچ ملاک و سازوکاری که بتواند شهروند پرمصرف و کم صرف را تشخیص بدهد، طراحی نشده است. پرمصرف، زمانی جریمه می شود که هزینه مصرف خود را بپردازد. حالا که گازوئیل را با یارانه عرضه می کنیم، آیا شهروندی که چهار دستگاه کامیون دارد به اندازه شهروندی که یک دستگاه کامیون دارد، به یک اندازه از یارانه بهره مند می شود؟ نه اصلا. ما سهمیه را به دستگاه تخصیص می دهیم، نه به شهروند. فرد متمولی و احتمالا پرمصرفی که چند خودرو دارد، به راحتی می تواند از بنزین سهمیه ای ارزان استفاده کند و آن فرد عادی که یک خودرو دارد هرگز نمی تواند بیش از سهمیه تعیین شده، بنزین ارزان بگیرد. ما باید تنبیه پرمصرف را از اینجا شروع کنیم. این کار راهی جز واقعی سازی قیمت حامل های انرژی ندارد. ما اگر بخواهیم به اقشار کم بضاعت جامعه کمک کنیم، نباید سازوکارهای اقتصادی را به هم بریزیم، بلکه مشخصا باید به همان طبقه ای که نیازمند حمایت است، در قالب برنامه های حمایتی مشخص رسیدگی کنیم. خلاف این هم اگر قصد تنبیه و جریمه قشری از جامعه را داریم نمی توانیم همه را در یک چارچوب بگنجانیم و بگوییم هر که خارج از این چارچوب باشد جریمه می شود. تصمیمات اشتباه و تعریف برنامه های غلط، سازوکارهای اقتصاد انرژی کشور را به هم می ریزد.

شما در طول صحبت، غیرشفاف شدن اقتصاد، ایجاد شغل های کاذب، نشر فساد و تحمیل هزینه به کشور را از تبعات دو نرخی کردن بنزین برشمردید که به صلاح کشور نیست. با توجه به اینکه در اسناد بالادستی کشور، سند چشم انداز ٢٠ساله را داریم که تبدیل شدن ایران به کشور طراز اول منطقه در افق ١٤٠٤ از عالی ترین اهداف آن است، آیا با سیاست گذاری هایی مانند دونرخی کردن بنزین، ایران می تواند به اهداف بلندمدت خود برسد یا چنین طرح هایی می تواند دستیابی به این هدف و دیگر اهداف سند چشم انداز را تحت تأثیر قرار دهد؟

اگر ما بخواهیم در راستای اهداف سند بالادستی چشم انداز ١٤٠٤ عمل کنیم، باید به سمت واقعی سازی قیمت حامل های انرژی برویم. باید نشان بدهیم کشور ما می تواند به جایگاهی برسد که هر که تلاش بیشتری دارد، به درآمد بیشتری می رسد و هرکس شغل کاذب دارد یا در پی رانت خواری و فعالیت های نامولد است، درآمد کمتری خواهد داشت. کشوری مانند ایران در صورتی به اهداف بلندمدت توسعه ای می رسد که مردم پرتولید و کم مصرفی داشته باشد. مصرف سرانه انرژی ما نسبت به میانگین دنیا سه برابر است. ما هر بشکه نفتی را که در ایران می سوزانیم به ٢٧٠ دلار جی دی پی تبدیل می کنیم، اما در ترکیه همین بشکه نفت به ٨٧٠ دلار جی دی پی تبدیل می شود. ما در سالیان طولانی این طور توجیه شده ایم که به دلیل نفت خیزبودن، می توانیم انرژی ارزان مصرف کنیم. زمانی می توانیم به رتبه مطلوب در منطقه برسیم که از داشته های خود به درستی استفاده کنیم. وقتی مقام معظم رهبری می فرمایند اقتصاد درون زای برون گرا، یعنی اقتصاد مبتنی بر تولید؛ یعنی تبدیل داشته ها به ارزش افزوده. با این طرح هایی که برای مردم اجرا می کنیم، با فرهنگ اعانه پروری و یارانه دادن، مردم را از عرصه تولید دور می کنیم. وقتی مردم از تولید دور بمانند و حاکمیت هم برای بیشتر دور شدن مردم از تولید کمک کند؛ عملا این مردم، این جامعه و این دولت هیچ وقت نمی توانند برنامه هایی نظیر ١٤٠٤ را عملی کنند. از دیگر اصول سند چشم انداز ٢٠ساله، کمک به شفافیت اقتصاد است؛ همان قدر که ارز تک نرخی می تواند به شفافیت اقتصاد کمک کند، دونرخی کردن در دیگر حوزه ها می تواند باعث نبود شفافیت شود.

با توجه به اینکه قبلا با کم شدن میزان سهمیه بنزین خودروها، ساز و کار تک نرخی شدن آن فراهم شد، برخی از مردم معتقدند طرح دونرخی کردن بنزین هم به آن سرنوشت دچار می شود. به نظر شما این اعتقاد مردم می تواند خللی در مسیر دولت ایجاد کند که برای تک نرخی کردن در سایر حوزه ها، به ویژه نرخ ارز، با مشکل مواجه شود؟

هر زمانی که ما به مردم آدرس غلط می دهیم، باید منتظر باشیم مردم هم در آینده تفسیرهای مورد نظر خود را داشته باشند. اگر به فرض ما گازوئیل را ٣٥٠ تومان به مردم می دهیم و هزار تومان روی آن یارانه می دهیم، چرا نباید با مردم صادقانه صحبت کنیم و مثلا بگوییم این یارانه می تواند به هزینه آموزش و بهداشت شما تخصیص یابد. چرا به جای برخورد صادقانه بیاییم گام به گام با طرح های مقطعی گازوئیل را دو نرخی کنیم و قیمت ها را به سمت نرخ بالاتر که مرجع قیمت ها می شود، ببریم و نرخ پایین را حذف کنیم. مجلس و دولت بگویند ما قصد داریم بنزین یا دیگر حامل های انرژی را تا فلان زمان به قیمت واقعی برسانیم و روی آنها عوارض و مالیات هم بگیریم. محل هزینه درآمدهای ناشی از آن را هم مشخص کنیم و جواب گوی آن باشیم. مردم متوجه می شوند که دولت و مجلس برنامه دارند. اگر خلاف این باشد و بخواهیم با طرح هایی مانند دو نرخی کردن بنزین، اهدافی تعیین کنیم که مدت زمان و امکان راستی آزمایی تحقق آنها هم مشخص نباشد، مردم می رنجند و از همراهی با دولت و مجلس منصرف می شوند. ما با این کارها مردم را بدگمان و از همراهی با حاکمیت دور می کنیم و این توهم ایجاد می شود که همیشه ترفند جدیدی در کار است.

یعنی گرچه طرح بنزین دو نرخی، در ظاهر قیمت را افزایش نداده است؛ اما مردم فکر می کنند این ترفندی است که عاقبت به کاهش سهمیه و افزایش قیمت ختم می شود؟

به دلیل تجارب گذشته عملا برای مردم این تصور ایجاد شده است که وقتی یک نرخ جدید مبنا قرار می گیرد، دیگر قیمت ها هم به سمت آن می روند؛ یعنی مردم فکر می کنند قیمتی که برای بنزین آزاد تعیین می شود، به مرور زمان، قیمت بنزین سهمیه ای را هم به سمت خود می کشد و هدف از این کار، فقط افزایش قیمت است. با مردم باید روراست بود. به نظر من مردم، فهیم و دانا هستند و طالب حرکت های پوپولیستی و عوام فریبانه نیستند و نمی خواهند کسی آنها را فریب بدهد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir