بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : پنجشنبه 9 ارديبهشت 1395      11:41

اقتصاد مقاومتی متری برای اندازه‌گیری

اقتصاد ایرانی: برجام به فرجام برسد یا نرسد یک واقعیت غیر قابل انکار وجود دارد، همواره یکی از ابزارهای غیرقانونی نظام سلطه برای وارد آوردن فشار به نظام جمهوری اسلامی ایران در طول سی و دو سال گذشته تحریم بوده و مرتبا بر حجم این تحریم ها افزوده است. این وضعیت با اجرای تحریم خرید نفت، بانک مرکزی، کشتیرانی، بیمه و... از سوی نظام سلطه به اوج خود رسید.

شاید بیراه نباشد که بیان شود، تحریم بانک مرکزی یک کشور در واقع به معنای شلیک نخستین موشک به کشور مقابل برای شروع جنگ اقتصادی است. در مقابل اتخاذ چنین رویکردی از سوی غرب، مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح و آن را یک روش مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور عنوان کردند. تعریف اقتصاد مقاومتی به عنوان تشخیص حوزه های فشار و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن آنها و در شرایط آرمانی تلاش برای تبدیل این فشارها به فرصت است.

به گزارش تعادل، اقتصاد مقاومتی در راستای کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش بر خوداتکایی است. این موضوع البته در شرایط پسابرجام هم به قوت خود باقی است و ایشان بارها در مقاطع مختلف به اهمیت آن اشاره کرده اند. علت این مساله هم کاملا روشن است: وضعیت بیمار اقتصادی کشور. نگاهی به آمارهای اقتصاد کلان و خرد نشان می دهد که اقتصاد ایران با مشکلات عمیق و ساختاری روبرو است که با رویکرد کنونی حاکم بر فضای کشور حل شدنی نیست، اگرچه بتوان برای دوره کوتاهی با مسکن های کوتاه مدت آن را آرام کرد.

شاخص های اقتصادی تحت فشار

مروری بر برخی متغیرهای اقتصادی خود نشانگر این موضوع است. بر اساس گزارش مرکز پژوهش های اقتصادی مجلس، متوسط رشد اقتصادی سالانه کشور از سال ۱۳۸۷ تاکنون ۱.۰۶ درصد بوده است. همچنین متوسط درآمد حقیقی ناخالص سالانه خانوارهای شهری و روستایی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۳ روند نزولی داشته است. متوسط رشد تشکیل سرمایه ثابت از سال ۱۳۸۸ تا انتهای ۱۳۹۳، ۲.۸- درصد بوده است. صادرات غیرنفتی نیز نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. رشد بخش خدمات هم که بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد در سال ۹۴، ۲- درصد را نشان می دهد. همچنین بخش صنعت هم رشد منفی ۳ درصد را نشان می دهد.

همچنین رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۴ قطعا منفی یا نزدیک به صفر خواهد بود. این آمارها و واقعیت های درون جامعه نشان می دهد که کشور با وجود پیشرفته یی بسیار خوب اقتصادی، البته با مشکلاتی روبه روست که بیشتر به ساختار اقتصادی کشور بستگی دارد. نویسنده اعتقاد دارد که مهم ترین اقدامی که مجموعه قوای سه گانه و به خصوص دولت باید برای عملی شدن اقتصاد مقاومتی انجام دهند، مردمی کردن اقتصاد است که موضوع محوری اقتصاد مقاومتی به شمار می رود.

آسیب شناسی اقتصاد ایران

برای آنکه یک نظریه یا یک گفتمان در عرصه عملیاتی به منصه ظهور برسد باید چند مرحله را طی کند. نخستین مرحله تشخیص مساله است که این کار توسط مقام معظم رهبری با استفاده از مشورت های مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام شد. درست است که نخستین بار واژه اقتصاد مقاومتی در سال ۱۳۸۹ توسط ایشان بیان شد، اما بیان حقائق جنگ اقتصادی در سال ۱۳۸۶ زمانی که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور در شرایط مناسبی قرار داشت به عنوان یکی از مسائل اساسی کشور بیان می شود. به هرحال اعمال تحریم های گسترده و بی سابقه خود نشان از تشخیص صحیح و به موقع است. بعد از تشخیص که به درستی انجام شد نوبت به تبیین مساله می رسد. کاری که باید توسط اصحاب دانشگاه، حوزه و خود شخص نظریه پرداز صورت بگیرد.

سرعت عمل ناکافی

برخی مولفه های اساسی که رهبری در مقاطع مختلف بدان اشاره کرده اند کارآفرینی، حرکت در چارچوب برنامه بلندمدت، اجرای طرح هایی در جهت کاهش اسراف و وابستگی به خارج، مدیریت مصرف، کاهش وابستگی به نفت، مردمی سازی و توجه به بخش خصوصی، توجه به شرکت های دانش بنیان، حرکت در چارچوب جهاد اقتصادی و موارد متعدد دیگری است که در سخنرانی های مختلف در جمع اقشار مختلف بدان اشاره فرموده اند ولی می بینیم که سرعت اجرایی شدن این برنامه ها و رویکردها ناکافی بوده و هنوز جا برای سرعت بخشیدن بیشتر به فرآیندهای اجرایی وجود دارد.

در این میان برای مشخص شدن دقیق روند رو به رشد یا عقب رفت اقتصاد ایران در تحقق سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بیان دقیق هریک از این اهداف و مولفه ها یک ضرورت است خود نیازمند مشارکت همگانی نخبگان علمی است که متاسفانه نه ورود پیداکرده اند و نه شرایط مناسبی برای طرح و ارزیابی هریک در دانشگاه ها توسط نهادهای بالادستی تولید علم صورت گرفته است. این در حالی است که باید با توجه به شرایط تعریف دقیقی در قالب شاخص های قابل سنجش صورت گیرد که در این زمینه هم به نظر اهتمام جدی صورت نگرفته و اگر چه با تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حرف هایی در این بخش مطرح شده ولی هنوز شاهد برون دادی جدید در این بخش نیستیم، به عبارت ساده تر اقتصاد مقاومتی با وجود آنکه دو سال از ابلاغ آن می گذرد متری برای اندازه گیری ندارد.

فرهنگ سازی عبارتی مظلوم

تبلیغ و فرهنگ سازی مرحله یی دیگردر جهت عملیاتی شدن سیاست و مولفه های تبیین شده اقتصاد مقاومتی است. باید نهادهای فرهنگی، رسانه یی و مکتوب و مجازی در جهت به فعلیت رساندن ظرفیت های بالقوه کشور به امر اطلاع رسانی، شفاف سازی و مهندسی فرهنگی در امر اقتصاد مقاومتی بپردازند.

رصد اقتصاد مقاومتی و بیان مسائل و مشکلات اساسی پیش روی آن هم از دیگر وظایف این قسمت است. به عبارت دیگر رساندن و مفهوم سازی عام اقتصاد مقاومتی و پایش و نظارت عمومی بر آن به صورت دوطرفه از کارهای مهمی است که باید در این بخش صورت بپذیرد. اما گلایه های گاه وبی گاه صداوسیما از عدم تخصیص بودجه دولت که منجر به مسائل اساسی شده است یکی از مصادیق عدم همکاری در این حوزه است. خود این کار باعث شده است که صداوسیما به تبلیغات برندهای خارجی روی بیاورد که قطعا باسیاست های تبلیغ مصرف کالای داخل که پشتوانه شرعی و عقلی دارد در تناقض باشد و این روند نشان می دهد که در نهایت عبارت فرهنگ سازی که در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی تحت عنوان گفتمان سازی دسته بندی شده همچنان مظلوم است.

باور به ضرورت این سیاست ها

تثبیت گام دیگری است که اجرایی شدن سیاست های اقتصاد مقاومتی به آن نیاز دارد. مهم ترین نکته در فهم تثبیت نظریه اقتصاد مقاومتی کلمه «باور» است. تثبیت به این معناست که باید همه ارکان نظام از دولت و ملت به این باور رسیده باشند که تنها اقتصاد مقاومتی و تکیه به ظرفیت های درونی است که می تواند برگه برنده ملت ایران در آینده انقلاب اسلامی باشد و نه چیز دیگری. این موضوع از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و اتفاقا به نظر می رسد پاشنه آشیل دولت و نخبگان دانشگاهی و حوزوی کشور همین مساله است.

شاید کمتر کسی در کشور وجود داشته باشد که به وجود مسائل و مشکلات اقتصادی در کشور اذعان نکند. اما مساله آنجایی است که نسخه مورد نظر حل مسائل اقتصادی باید پیچیده شود. به نظر می رسد مشکل دولت و نمایندگان اقتصادی آن در عدم دانش اقتصادی یا عدم توجه به حل مسائل اقتصادی کشور نیست، دیدگاه و باور به چگونگی حل مسائل است که تغییر را ایجاد می کند.

رییس جمهور در آخرین سخنرانی خود در هیات دولت به عنوان یکی از مولفه های رونق اقتصادی به مساله افزایش فروش نفت اشاره کردند. همچنین ورود تجار و بازرگانان کشورهای مختلف، افزایش واردات و غیره همه نشانگر یک دیدگاه خاص است: تکیه به توان بیرونی برای رشد اقتصادی. باور به ظرفیت های اقتصادی کشور و وجود توان جامع ومانع داخلی برای پیروزی در جنگ اقتصادی در بدنه دولت و وزرای محترم آن دیده نمی شود. این موضوع در بیانات امام خامنه ای مدظله العالی بارها و بارها به طرق مختلف بیان شده است. نباید این گونه تصور کرد که بدنه اقتصادی دولت درصدد حل مشکل اقتصادی کشور نیست یا اینکه دانش کافی را ندارند، بلکه مساله اساسی این است که باید ابتدا پذیرفت که ما می توانیم و سپس به فکر برنامه ریزی بود.

نگاهی به عملکرد دولت در این دو سال ونیم نشان می دهد که حرکت های زیادی جهت عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی انجام شده ولی آنچه رخ داده است به قدری بخشی و آشفته بوده است که در یک تصویر کلی نمی توان آن را به عنوان حرکتی دقیقا رو به جلو تلقی کنیم.

دولت باید برای هر یک از مراحل اجرایی سیاست های تقاصد مقاومتی اهداف دست یافتنی و عملیاتی طراحی کند. اما هنور این خروجی به صورت منسجم ارائه نشده است هرچند برنامه های بخشی از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور تدوین شده ولی به نظر می رسد هنوز خروجی منسجمی از این برنامه های استانی در دسترس نیست.

توجه به مولفه مردمی کردن اقتصاد و بخش خصوصی، از جمله محورهایی است که دولت باید با جدیت آن را دنبال کند تا در نهایت بتوان با واگذاری وظایف اجرایی در این بخش و هویت بخشی به مردم فشار ناشی از روند اجرایی در این بخش را از دوش خود بردارد.

اقتصاد مقاومتی زمانی اجرایی خواهد شد که دولت به تواند بر چالش درونی خود بین تصدی خواهی و واگذاری تصدی ها به مردم به ثباتی قابل دفاع برسد،روندی که به نظر می رسد حدود دو دهه در ساختار دولت ها وجود داشته و هنوز هم به نتیجه نرسیده است.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir