بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 9 اسفند 1391      11:3
حکایت سرمایه داری که روزگاری حقوق بگیر دولت بود

معلمی که پدر صنایع غذایی ایران شد

شاهرخ ظهیری از بزرگترین کارآفرینان و صنعتگران صنایع غذایی کشور روزگاری از شغل معلمی ارتزاق می کرد

 

کارآفرینان و تاجران بزرگ در ایران هر کدام مسیرهای ویژه ای را برای رسیدن به سرمایه های خود طی کرده اند. عده ای کسب و کار پدر را ادامه داده اند و ثروت خانوادگی خود را افزون کرده اند؛ برخی کار را از فعالیت های خرد بازاری یا تولیدی آغاز کرده اند و با روش های خاص خود به موفقیت های بزرگ دست یافته اند و حالا جزو صاحبان سرمایه در حرفه خود به حساب می آیند. در این میان اما سرمایه دارانی هستند که خواستگاه دیگری داشته اند. این دسته از کارآفرینان روزگاری حقوق بگیر دولت بوده اند و حالا شرکت های بزرگ را می گردانند. هرچند این نوع سرمایه داران چندان پرجمعیت نیستند اما نقطه شروع خاص آن ها موجب شده در میان سایر هم نوعان خود بیشتر جلب توجه کنند.

در میان سرمایه دارانی که کار خود را از حقوق بگیری آغاز کرده اند شاید شاهرخ ظهیری سرشناس ترین باشد. او را پدر صنایع غذایی ایران می دانند چراکه در چند صنعت غذایی مختلف قعالیت کرده و کار تولیدی بزرگی در این زمینه انجام داده است. بنیان گذار کارخانه سس مهرام، اولین کسی بوده است که مصرف سس را در ایران رواج داده و عموم را با این محصول غذایی آشنا کرده است. هرچند که بیش از یک دهه است مهرام به رسول تقی گنجی تاجر مشهور دیگر فروخته شده است و حالا خانواده او آن را هدایت می کنند.

شاهرخ ظهیری 82 ساله که بیش از 50 سال را در صنعت غذا گذرانده و کارآفرینی کرده ابتدا کار خود را با معلمی دبستان آغاز کرده است. او که در دوران کودکی پدرش را از دست داد با تدریس در دبستان 64 تومان حقوق دریافت می کرد تا بخشی از خرج خانواده را تامین کند. هرچند که پدر او هم تاجر بود و فرش به این شهر و آن شهر می برد اما روزگار به کام نبود و بازار کارش کسادشد تا ظهیری و خانواده اش از ملایر  به تهران کوچ کنند. خانواده مادری او هم تاجر بودند و با بازرگانان روس، مبادله انجام می دادند.

ظهیری، سال دوم تحصیل در دانشکده حقوق دانشگاه تهران را می گذراند که از اداره فرهنگ قم درخواست انتقال به تهران را داد. اما به جای انتقال به تهران به شهرستان کرج منتقل و در یکی از دبیرستان های کرج به تدریس تاریخ و ادبیات مشغول شد. او در دهه 30 شمسی حقوق ماهانه 150 تومانی دریافت می کرد که به همراه دیگر درآمدهای به جا مانده از اموال پدر زندگی خوب و مرفهی برای خانواده ظهیری فراهم کرده بود.

اما دغدغه های ظهیری در حقوق بگیری دولت خلاصه نمی شد به همین دلیل او در سال 1337 در کنار تدریس در یکی از دبیرستان های تهران در فروشگاه مرکزی کارخانه پارچه بافی درخشان یزد با حقوق ماهانه 350 تومان مشغول به کار شد.

او که تدریس در یک دبیرستان دخترانه را در دوران جوانی تجربه می کرد دل سوخته یکی از شاگردانش می شود خودش می گوید: «هر دو سخت عاشق و دلبسته هم شده بودیم. از آن عشق هایی که مشابه آن را بیشتر در کتاب ها و فیلم های سینمایی می توان سراغ گرفت.» ظهیری اما وقتیبه خواستگاری می رود پدر دختر پاسخ تاثیر گذاری به او می دهد: « به معلم جماعت دختر نمی دهم.» آن دختر به اجبار پدر به ازدواج یک سرهنگ در می آید اما پس از مدتی دست به خودکشی می زند. طعنه پدر خانواده دختر مورد علاقه شاهرخ ظهیری انگیزه ای برای حرکت جدی او در مسیر کسب و کار شد.

فروشگاه منسوجات کارخانه درخشان یزد در مقابل سبزه میدان اولین پایگاه ظهیری برای حرکت به سوی قله صنعت غذایی ایران بود. درخشان یزد سالانه میلیون ها متر پارچه موردنیاز تهیه یونیفورم های ماموران و افسران شهربانی کل کشور را تامین می کرد. این موضوع فرصتی می شود تا ظهیری خود را نشان دهد. او سپس با همان کارفرمای خود کسب و کارهای دیگر را هم تجربه کرد. ظهیری به همراه همین کارفرما در سال های بعد فعالیت تجاری در بخش واردات خودرو را نیز تجربه کرد و پیشرفت قابل توجهی در کار داشت به گونه ای که روزی صراف زاده نماینده یزد در مجلس شورای ملی که از سهامداران اصلی شرکت ایران و غرب بود او را برای همکاری فرا می خواند.

 اسداللـه علم وزیر دربار و دکتر بوشهری که در آن زمان شوهر اشرف پهلوی خواهر شاه سابق بود، از شرکای صراف زاده بودند. آن سه نفر بعدها گروهی را به نام گروه ماه تاسیس کردند که نوعی شرکت هلدینگ محسوب می شد. پس از مدتی کوتاه که شاهرخ ظهیری در شرکت ایران و غرب به فعالیت مشغول شد، به مدیرعاملی یکی از شرکت های تابعه آن به نام شرکت مهکشت رسید که در کار واردات ماشین آلات کشاورزی بود. شاهرخ ظهیری در آن مقطع علاوه بر مدیرعاملی شرکت مهکشت، مدیر فروش شرکت ایران و غرب نیز بود.

بعد از مدتی او با بزرگان این شرکت به اختلاف بر می خورد و آنجا را نترک می کند. ظهیری به یک سرکت واردات واشین آلات کشاورزی می رود اما با تغییر سیاست های دولت در واردات ماشین آلات کشاورزی و تاسیس کارخانه تراکتورسازی تبریز بازار کار آن شرکت کساد  می شود تا دوباره ظهیری به کار دولتی روی بیاورد.  او به مدت چهار سال در سمت مدیر مالی و ذی حساب در سازمان آب و برق گیلان مشغول شد. پس از چهار سال بار دیگر با تشکیلات شرکت ایران و غرب و شخص صراف زاده ارتباط برقرار کرد. به توصیه صراف زاده و شرکا ظهیری برای راه اندازی یک شرکت صنایع غذایی ترغیب شد. در آن زمان صنایع غذایی در ایران از محدوده تولید کمپوت و رب گوجه فرنگی و تولیدات فله ای دیگری چون خیارشور و ترشی فراتر نمی رفت. محصولات آمریکایی و اروپایی نیز بازار ایران را در دست داشتند. ظهیری به دلیل توجه روزافزون مصرف کنندگان به محصولات کنسرو شده به این سمت رفت و مقدمات تاسیس شرکت مهرام را فراهم کرد. سال 1349 ظهیری اولین دفتر شرکت مهرام را در پاساژ سلامت واقع در خیابان سعدی جنوبی راه اندازی کرد. رقبای بزرگی همچون یک و یک و چین چین اطراف مهرام وجود داشتند. قبلاشرکت اما ظهیری از میان محصولات کنسروی و غذایی، تولید سس را انتخاب کرد. سال 1351 در حالی که اولین محصولات تولیدی مهرام رفته رفته جای خود در میان مصرف کنندگان ایرانی باز می کرد، ظهیری بعد از 25 سال خدمت دولتی خود را بازنشسته کرده بود. او برای تولید سس مهرام به سرکه مرغوب با فرمول خاص نیاز داشت که در آن زمان تولید نمی شد بنابراین کارخانه تولید سرکه وردا که متعلق به شهرام پهلوی نیا، پسر اشرف پهلوی بود را به مبلغ 30 میلیون تومان خرید. با خرید کارخانه وردا، مهرام وارد مرحله تولید شد. در شروع کار، شرکت مهرام برای تولید هفت نوع سس، یعنی سس مایونز، سس فرانسوی، سس هزار جزیره، سس ایتالیایی، سس ساندویچ و سس ماهی و کچاپ برنامه ریزی کرده بود. ظرفیت رسمی تولید کارخانه نیز در آن زمان 2 تا 3 تن معادل 100 کارتن بود. برای فروش این محصول هم روش های خاصی ترتیب داده شد. ظهیری می گوید: «روزها کارمان این بود که کامیون های پخش محصولات مهرام را به پیچ شمیران می فرستادیم. بلافاصله افراد آموزش دیده ای را نیز به عنوان مشتری به مغازه های پیچ شمیران می فرستادیم و هرکدام انواعی از محصولات مهرام را خریداری می کردند. مغازه دار هم که می دید برای محصولات ما آن همه مشتری پیدا شده، رفته رفته میل بیشتری به خرید از ما پیدا می کرد. به این ترتیب فروش محصولات مهرام در مدت کوتاهی رونق گرفت.» بعدها کار مهرام آنچنان رونق گرفت که حتی بعد از انقلاب در زمان تحریم ها، محصولات این شرکت از طریق دوبی به آمریکا صادر می شد.

شاهرخ ظهیری با گذراندن این روزها سرانجام کارخانه مهرام را واگذار کرد تا این روزها هیچ گونه فعالیت اقتصادی نداشته باشد و  به غیر از سمت هایش در انجمن ها و سندیکاهای غذایی به فعالیت در اتاق بازرگانی بپردازد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir