بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 14 تير 1395      13:52

بازی پونزی صندوق های بازنشستگی و اثرات آن بر بازارسرمایه

این بازی پونزی و شبکه ای است که باعث سوء استفاده وسیع در صندوق های بازنشستگی شده و پست های مدیریتی این صندوق ها به ویژه در حوزه سرمایه گذاری به جای آنکه بر مبنای کارایی تخصیص یابد بر مبنای ارتباطات فامیلی و یا حزبی تخصیص یافته است.

اقتصاد ایرانی: در چندماه اخیر بحث بر سر آینده صندوق های بازنشستگی تشدید شده و یکی از محورهای برنامه پنجساله ششم نیز قرار است ساماندهی وضعیت اسفناک این صندوق ها است، از همین رو مقالات متعددی توسط فعالان این حوزه به نگارش درآمد، در این میان یک نکته جالب و البته تکان دهنده به چشم می خود، مطرح شدن مفهومی است به نام نرخ پشتیبانی: نرخ پشتیبانی به این معناست که چند نفر باید حق بیمه بپردازند که یک مستمری بگیر حقوق خود را دریافت کند. در حالت عادی این نرخ باید هفت باشد که وضعیت صندوق های بازنشستگی طبیعی باشد. یعنی به ازای هر هفت نفر شاغلی که حق بیمه به یک صندوق می پردازد یک نفر مستمری بگیرد. اما اگر این نرخ به زیر پنج برسد یعنی زنگ بحران در صندوق های بازنشستگی به صدا درآمده است و آن صندوق به مشکل خورده. وقتی با این مفهوم آشنا شدم ناخودآگاه طرح کلاهبرداری پونزی و یا طرح های بازاریابی شبکه ای نظیر گلدکوییست در ذهن من تداعی شد، آنجا که یک عده پول میدهند تا یک عده دیگر منفعت کسب کنند و کسانی که در آخر لیست و انتهای پایینی هرم شبکه قرار دارند متضرر می شوند (از طریق عدم پرداخت /بتعویق افتادن/عدم رشد حقوق بازنشستگی و یا افزایش سن بازنشستگی)؛ و کسانی که در ابتدای لیست قراردادند (آنهایی که زودتر بازنشسته شده اند) به انواع مزایا دست می یابند. در حالیکه فلسفه صندوق بازنشستگی راه انداختن بازی پونزی نیست، این صندوق ها باید با پولی که در طول سالیان متمادی از من و شما می گیرند و از محل سرمایه گذاری صحیح و بلندمدت، بتوانند در دوران بازنشستگی حقوق و مزایا پرداخت کنند، حقوق دوران بازنشستگی من باید از محل سود سرمایه گذاری حق بیمه ای باشد که در طول سالیان خدمت به این صندوق پرداخت کرده ام، باشد و نه از محل حق بیمه پرداختی دیگران!!!

همین مفاهیم نادرست نرخ پشتیبانی و این بازی پونزی و شبکه ای است که باعث سوء استفاده وسیع در صندوق های بازنشستگی شده و پست های مدیریتی  این صندوق ها به ویژه در حوزه سرمایه گذاری به جای آنکه بر مبنای کارایی تخصیص یابد بر مبنای ارتباطات فامیلی و یا حزبی تخصیص یافته است. اگر واقعا قرار است که هفت نفر حق بیمه بدهند تا یک نفر حقوق بازنشستگی دریافت کند، این کار نیازمند تشکیلات عریض و طویل نیست و از طریق افتتاح یک حساب بانکی ویژه نزد بانکی با توان سرویس دهی خاص و حرفه ای نظیر بانک ملت یا پاسارگاد امکان پذیر است. به این ترتیب که از یک طرف پول بیمه پردازها به این حساب واریز و از سمت دیگر طبق برنامه به حساب بازنشستگان و از محل این حساب ویژه پول پرداخت شود.(البته اگر در بلندمدت نرخ زادو ولد یا نرخ ورود افراد به بازار کار هفت برابر نرخ خروج از بازار کار باشد و یا دوره ای که فرد پس از بازنشستگی زندگی کرده و مستمری میگیرد یک هفتم طول دوران کاری وی باشد نرخ پشتیبانی هفت قابل دسترس است که عملا در عالم واقع چنین وضعیتی امکان پذیر نیست).

از این بحث ها که بگذریم آنچه که در اینجا برای ما مهم است اثر این رخ داد ها بر بازار سرمایه است. همین وضع استفاک این صندوق ها است که باعث شده در طی دو سه سال اخیر یکی از فاکتورهای مهم در پیش بینی وضعیت بازار سرمایه در بازه های زمانی مختلف عملکرد صندوق های بازنشستگی بویژه در حوزه فروش سهام بمنظور تأمین حقوق و پاداش اعضای خود است. در سال های آتی به نظور می رسد وضعیت بحرانی تر شود، اما دقیقا چه اتفاقی ممکن است رخ دهد

  1. سناریو اول اینست که که این صندوق ها در مراحل اولیه ورشکستگی مانند صندوق فولاد شروع به تأمین هزینه های خود از محل فروش سهام نموده و از این مسیر باعث تشدید فشار بر بازار و جلوگیری از رشد بازار در یک بازه چندساله گردند. در این سناریو مداخله دولت بصورت دیرهنگام رخ داده و این مداخله نیز بخاطر دیرهنگام بودن بصورت کمک مستقیم و تزریق پول رخ داده و در عمل باعث افزایش تورم و رشد پایه پولی خواهد گردید.

  2. در سناریو دوم دولت پیش از ورشکستگی کامل وارد فاز حمایت از این صندوق ها می گردد، با ارایه کمک و پرداخت مطالبات صندوق ها باعث تقویت آنها گردد که این باعث می شود توان صندوق ها در ورود به بازار و خرید سهام افزایش یابد و این یعنی تشدید پتانسیل رشد بازار سرمایه، در کنار آن کمک دولت اگر از طریق منابع درآمدی خود باشد، با کاهش منابع قابل تخصیص به طرح های تملک دارایی های سرمایه ای بر بازار سرمایه اثر منفی دارد، و اگر این کمک از طریق خلق پول باشد، باعث افزایش تورم و رشد مضاعف بازار می گردد.

نتیجه اینکه رصد سیاست های دولت در مورد صندوق های بازنشستگی (بویژه در قالب برنامه پنج ساله ششم) و توجه ویژه به احکام برنامه، در اتخاذ تصمیمات صحیح در حوزه سرمایه گذاری های بلندمدت بورسی می تواند راه گشا باشد.

*نویسنده: محمد سعید حیدری: رییس اداره تامین مالی هلدینگ فناپ (وابسته به بانک پاسارگاد)


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir