بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : پنجشنبه 28 ارديبهشت 1391      19:6

معنی برخی سیاست های ارزی فعلی را واقعا نمی فهمم!

بخش نخست گفتگوی اقتصادایرانی با آقای اصغر فخریه کاشان، معاون اسبق ارزی بانک مرکزی درزمان ریاست مرحوم دکترمحسن نوربخش ودکترمحمد حسین عادلی درباره تحلیل وضعیت فعلی بازار ارزوسیاست های جاری ارزی ،شنبه هفته جاری از نظرگذشت. اکنون بخش دوم وپایانی این گفتگوکه به ارایه راه حلی مشخص برای درمان وضعیت بازارارز با توجه به تجربیات گذشته می پردازد را می خوانید.

 

 

بخش نخست گفتگوی اقتصادایرانی با   آقای اصغر فخریه کاشان، معاون اسبق ارزی بانک مرکزی درزمان ریاست مرحوم دکترمحسن نوربخش ودکترمحمد حسین عادلی درباره تحلیل وضعیت فعلی بازار ارزوسیاست های جاری ارزی ،شنبه هفته جاری از نظرگذشت. اکنون بخش دوم وپایانی این گفتگوکه به ارایه راه حلی مشخص برای درمان وضعیت بازارارز با توجه به تجربیات گذشته می پردازد را می خوانید. وی در این بخش از گفتگو پارهای از سیاست های ارزی دولت را به نقد کشیده وبرای اصلاح آن نسخه می پیچد.

...سیاست های ارزی که این روزها بدان عمل می شودتا چه حد منطبق بر واقعیات اقتصادی است وتجربیات شما چقدر آنرا تایید می کند؟

 آنچه که امروز در بازار ارز از نظر سیاستی اتفاق می افتد بر خلاف سیاست های موثری است که قبلا وجودداشت و امتحانش را پس داده بود. ما تقاضا را محدود کردیم تا نرخ ارز بالا نرود اما امروز تقاضا این محدودیت را ندارد و بخشی از آن ناشی از این تصمیم دولت است که به سوی اقتصاد آزاد حرکت کنند تا اگر روزی ما عضوWTO  شویم و باید محدودیت ها و سدهای تعرفه ایی را برداشته و تعرفه ها را حذف کرده باشیم. تولید ما باید بتواند خودش را جمع وجور کند. متوجه هستید که اکنون خیلی از اقلام ما تعرفه ندارند و از طرفی دیگر فرآیند واردات کشور بطور کلی مانع زدایی شده ودولت سعی کرده تمام محدودیت هایی که وجود داشت را از پیش پا بردارد که اینها موجب شده است تقاضا برای ارز بالا رود.

از سوی دیگرتوزیع پول در جامعه و نقدینگی بسیار بالایی که وجود دارد در غیاب سیاستهای روشن و اقتصادی برای پس انداز میل به مصرف و سرمایه گذاریهای کوتاه مدت سفته بازانه را افزایش داده است، بنابراین دهک هایی از جامعه به سمت کالاهای لوکس وارداتی می روند از ماشین های بسیار لوکس گرفته تا آدامس های خارجی. لذا افزایش واردات افزایش تقاضا برای ارز را ایجاد کرده و قیمت ها را نا متعادل می سازد.

از طرف دیگر نقدینگی زیادی که در دست مردم است چون جای مطمئنی را برای سرمایه گذاری پیدا نکرده و سود مورد انتظاری را که طالبش است، در بخش مسکن یا تولید و یا سایرزمینه های  سرمایه گذاری بدست نیاورده. به سمت بازار ارز و سکه سوق پیدا کرده است. بنابراین تقاضاهایی که جدید است به تقاضاهای قبلی موجود در بازار اضافه شده است. تقاضاهایی  که ناشی از افزایش پول و نبودن جایگزینی برای سرمایه گذاری است باید مدیریت شود که این مدیریت الان انجام نمی شود. بازار سهام که می توانست بخشی از این پول سرگردان را جمع کند به دلیل مشکلاتی که در صنایع و کارخانجات پیش آمده مطلوبیت خود را از دست داده است. از طرفی هم مقایسه سود سهام با سود آنی ناشی از معاملات ارز و سکه که سریع بدست مردم می رسد موجب شده حتی عده ای سهام خود را بفروشند و از بازار سهام بیرون بیایند و باز هم به تقاضای موجود در بازار ارز بیفزایند.

نقش تحریم در این موضوع چقدر است؟

تحریم هم عامل دیگری است که تقاضا را برای ارز بالا برده است. تحریم یک واقعیت است که نباید آنرا کوچک نمایی کرد. بلکه باید به عنوان یک مشکل مانند سایر مشکلاتی که با آن درگیر هستیم به آن نگاه و برای حل آن فکرکرد. روشن است تحریم و محدودیت هائی که علیه بانک ها و شرکت های حمل و نقل کشور ایجاد شده ، موجب شده مسیر تجارت خارجی ما از بانک ها خارج و به سمت بازار غیر بانکی سوق پیدا کند یعنی دریافت ها و پرداخت ها چه در واردات و چه در صادرات که اکنون بوسیله بانک ها به سختی انجام می گیرد باید بصورت نقد و خارج از شبکه بانکی انجام شود. حجم این معاملات حجم قابل توجهی است و فشار زیادی به تقاضای بازار وارد می کند. لذا دولت باید برای پوشش این مسئله نیز فکری بکند. در بالا به کلیات آن اشاره کردم و پیدا کردن مصداق عملی امر یغیر ممکن نیست، البته مشکل را به صفر نمی رساند ولی می تواند تا وضع فعلی باقیست بطور قانونی و بدون آنکه معنی اقدام به عمل غیر قانونی پیدا کند کاهش یابد.

درکنار این عوامل توجه داشته باشید مسئله امنیت سرمایه گذاری و افقی که مردم برای آینده اقتصاد در ذهن خودشان دارند، نیز در بازار ارز اثر مستقیم می گذارد. به درست یا غلط افرادی که سرمایه دارند با کوچکترین شایعه حساسیت های خودشان را خواهند داشت و این حساسیت ها موجب تصمیم گیری آن ها می شود. یعنی اگر کسی احساس کند شرایط اقتصادی کشور خوب نیست بلافاصله سعی می کند منابع و امکانات خود را به سمتی ببرد که فکر می کند امنیت بیشتری برای آن وجود دارد. لذا هر نوع شایعه ای می تواند موجب افزایش تقاضا ی ارزشود. احساس نیاز به نقد بودن دارایی ها، کوتاه بودن عمر سرمایه گذاری ها، عدم اطلاع افراد  به میزان واقعی  ریسک ها وغیره همگی تقاضا را در بازار ارز تحریک می کند. این ها مسائلی است که باید در تحلیل های دولت برای مدیریت بازار ارز مورد توجه قرار گیرد که متاسفانه ظاهرا مورد توجه نیست و آسیب هم از همین مواضع به قیمت ارز وارد شده است.

با توجه به وضعیت ارزی خوبی که کشوردر سال های اخیر داشته طرف عرضه ارز با مشکلی مواجه نیست؟یعنی دولت اگر بحث تقاضا را فروبنشاند مشکل قیمت ارز حل می شود؟

 موضوع طرف عرضه در تعیین قیمت ارز همیشه مطرح است و لکن با توجه به ذخائر ارزی خوب کشور تغییرات مقطعی قیمت نفت تاثیر چندانی در بازار ارز ندارد. اما عرضه ارز یک فرآیند است و صرف درآمد داشتن نمی تواند ضامن عرضه مطمئن ارز باشد. لذا اکنون همپای مسئله تقاضا، این سوال مطرح است که آیا ما در ازای تقاضای بسیار بالایی که برای خرید ارز در جامعه ایجاد کرده ایم می توانیم عرضه مناسبی داشته باشیم؟ پاسخ این است که به لحاظ منابع می توانیم داشته باشیم چون خوشبختانه قیمت نفت بالاست و نیازهای واقعی کشور به دلیل توانی که در داخل هست، با این میزان درآمد به راحتی تامین می شود حجم ذخائر ارزی هم خوبست. اما چیزی که عرضه ارز را محدود کرده است، - بحث تحریم ها و کانال هایی  است که هر روز بر روی بانک های کشور بسته می شود و عرضه ای که برای رفع یک تقاضا لازم است نمی تواند به موقع به صحنه بیاید و همین می تواند نوسانات روزانه در بازار ایجاد کند. این نوسانات روزانه برای کسی که دنبال سودجویی از تغییرات مقطعی قیمت ارز  است، سیگنال خطرناکی است برای اینکه فکر می کند بلافاصله منابع اش را به سمت این نوسانات روزانه سوق دهد و از آن بهره برداری کند. لذا آنچه که ما اکنون در بخش عرضه ارز با آن مواجهیم، محدودیت های عرضه است نه کمیت آن. فی نفسه ما منابع و درآمد ارزی داریم و درآن شکی هم نیست اما دسترسی به این منابع و آزادی عمل و مانور دادن با این منابع ارزی و در اختیار داشتن آن برای آنکه بتوانیم به موقع برای جلوگیری از نوسانات تقاضا ارزعرضه کنیم با محدودیت مواجه است. لذا بخشی از محدودیت های تحریمی که علیه ما ایجاد شده یعنی تحریم های شورای امنیت بخش کم اهمیت موضوع هستند. به عبارت بهتر تحریم دولت ها به اعتقاد من خیلی برای ما خطرناک نیستند چرا که این دسته از تحریم ها به تعبیر دشمنان هدفمند هستند و هدف آن به تعبیر خودشان به سمت بحث های اتمی و نظامی است.

پس نگرانی از تاثیر کدام بخش تحریم ها برقیمت ارز است؟

تحریمی که ما بیشتر تحت تأثیر آن قرار گرفتیم و بازار ارز نیز از آن تاثیر می پذیرد، تحریم شرکت ها و تحریم های مدیریتی بنگاههای طرف معامله با ایران و بانکهاست. یعنی شرکت ها و مدیریت های خارجی که باید با ما کار کنند به دلیل ترس ها و ریسک هایی که متصور هستند سعی می کنند با LC ایران و شرکت های ایرانی کار نکنند. این مسئله موجب شده است که ابعاد این مسئله، باعث فشار واقعا ناخواسته و غلط برجامعه شود.

حال در این شرایط باید چه کرد؟

من معنی برخی سیاست هایی که این روزها در بازار ارز کشور اعمال می شود را واقعا نمی فهمم. برخی کارها باید در بازار ارز به فوریت انجام شود و مطمئنا اثر فوری نیز خواهدداشت اما به هر دلیل انجام نمی شود. من درک نمی کنم در چنین شرایط ارزی که ما داریم چه لزومی هست واردات بی رویه محصولاتی به داخل کشور داشته باشیم که نه در اولویت هست و نه در سبد زندگی خانواده هایی که متوسط به پایین هستند قراردارد. چرا ما مثلا برای واردات خودرو خارجی، آدامس، شکلات، پنیرهای خارجی و دیگر کالاهای لوکس ارز می دهیم؟ مگر غیر این است که اقشاری که از نظر جمعیتی درصد کمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند مشتری این اجناس هستند؟ آیا تخصیص ارز برای این کالاها افزایش خودخواسته تقاضای ارز نیست؟ به صرف اینکه واردات این کالاها سود زیادی دارند باید آزاد گذاشته شوند و تقاضا برای ارز را افزایش دهند ؟خطر دیگری که این امر دارد این است که به تولید داخلی لطمه می زند. عرض کردم ما زمانی در تنظیم سیاست های ارزی کشور تلاش کردیم تولید داخلی را بالا ببریم تا بتوانیم واردات ودر نهایت مصرف ارزرا کاهش دهیم و این امر را حتی به قیمت استقراض ارزی دنبال کردیم. اما اکنون واقعا نمی فهمم  چرا داریم با واردات بی رویه هم به تولید داخلی لطمه می زنیم و هم مجددا به تقاضا ی موجود برای ارز اضافه می کنیم.

یعنی به فوریت باید واردات را کنترل کرد؟

ما در شرایط ویژه ای زندگی می کنیم که این شرایط حکم می کند اگر سمت عرضه ارز را نمی توان کنترل کرد سمت تقاضا راکه می شود کنترل کرد. ممکن است ما نتوانیم کنترل صد در صد بازار تقاضا را داشته باشیم و بدیهی است با روش های امری و دستوری نمی شود بازار را اداره کرد چون اصولا اقتصاد را نمی شود با دستور اداره کرد، ولی می توانیم تقاضارا مدیریت کنیم. اگر تقاضای ارز را در بخشی که مربوط به تقاضای نقدی است مدیریت کنیم  و اگر مراودات ارزی بانکی که الآن کانال های آن بسته شده رابا بازکردن کانال های دیگری برای آن برقرار کنیم، بخش عمده ای از مشکل نوسانات قیمت ارز حل خواهدشد.

دربخش مدیریت تقاضا حق باشماست اما شاید بازکردن کانال های بانکی به این سادگی امکان پذیر نباشد.

چراهست. راه کارهای قانونی وجود دارد که نه تحریمها را دور می زند و بهانه به دست تحریم کنندگان می دهد و نه متقاضی داخلی را درفشار می گذارد. در واقع با ابتکارات در سیاست های بانکی می توان مشکل ارز را در داخل کشور حل کرد .

این راه حل ابتکاری که می گوئید چیست؟

عرض کردم که دردوره های قبل تجربه اش وجوددارد. به طور ساده باید صادرات را به واردات وصل کرد. به این معنی که بانک مرکزی به صادرکنندگان اجازه دهد ارزی که از صادرات به دست می آورند را وارد بازار کرده وبفروشند. عرضه ارز در این حالت افزایش می یابد. البته در کوتاه مدت ممکن است آسیب هایی به دنبال داشته باشد اما دربلند مدت بازا را به تعادل می رساند. دولت در این شرایط و با وجود محدودیت هایی که دارد باید بپذیرد که نمی تواند مثل گذشته نیازهای ارزی را تامین کند پس باید از راههای مکمل برای ورود ارز به بازار کمک بگیرد. گفتم که صادرات غیر نفتی و صادرات خدمات فنی و مهندسی ما به ارقام خوبی رسیده است پس باید اجازه داد این درآمد وارد بازار شود. در واقع می توان گفت همزمان با اعمال مدیریت تقاضا و کاهش محدودیت های عرضه، بازارارز به تعادل نسبی می رسد. البته یک عامل سومی هم می تواند وجود داشته باشد تا این تعادل را بقا دهدوآن احساس امنیت و امید به آینده و اقتصاد کشوراست. اینکه مثلا سرمایه گذاری در کشور حمایت خواهد شد. احساس این که دولت در کنار تولید داخلی است و نه لزوما در کنار واردات و واردکنندگان. بد یا خوب این یک واقعیت است که خیلی از بازیگران اقتصاد کشوربه این اذعان دارند که دولت بیشتر درکنار واردات ایستاده است.

این موضوع راکه دولت به عمد ارز را گران کرده تا کسری بودجه اش را تامین کند را تا چه حد قبول دارید؟

این تصور که دولت از مسیر افزایش قیمت ارزمی خواهد کسری بودجه ریالی خودش را تأمین کند، می تواند به عنوان یک تئوری وجود داشته باشد. اما تصورم این است دولت اگر بخواهد کسری بودجه اش را از این طریق تأمین کند می تواند آشکارا از مجلس بخواهد و یک راه و قیمت جدید از فروش ارز را باز کند و ارز دو نرخی را بپذیرد کما اینکه الآن ارز دو نرخی را پذیرفته است. پس به نظر من اصولا دولت به این گونه اقدامات نیازی ندارد و این موضوع را چندان وارد نمی دانم.

درست است که مقررات را دولت وضع می کند و عرضه کننده نهایی ارز نیز دولت است اما واقعیت این است که بخشی از بازرگانی ما آزاد است و محدودیت هایی که در سال های قبل داشتیم حالا نداریم و بسیاری از موانع واردات نیز برداشته شده است. لذا آن بخش از تقاضای واردات و بازرگانی که در دست دولت نیست وارد بازارارز می شود و تقاضا را برای خرید ارزافزایش می دهد.

بااین اوصاف فکر می کنید دولت بتواند ارز را یک نرخی کند و در حد یک قیمت نگاه دارد؟

تصور نمی کنم که دولت بتواند نرخ ارز را روی یک نرخ ثابت نگه دارد. اگر می توانست این کار را انجام دهد در طی این 32 سال عملا این کار انجام می شد. دولت همچنین نمی تواند قیمت گذاری نهایی ارز را انجام دهد ارز تابع عرضه و تقاضاست و نرخ نهایی ارزرا نیز بازار تعیین می کند. اصولا ما درایران دو نوع مکانیزم برای تعیین قیمت ارز داریم:

اول قیمت ارزی است که می تواند بودجه دولت را تأمین کند. برآورد می شود که چه مقدار درآمد ارزی حاصل از فروش نفت و صادرات غیر نفتی خواهیم داشت و از طرفی هم این مقدار ارز برای مخارج هزینه های عمرانی نیاز داریم. یک نسبتی از این رابطه بوجود می آید که چقدر ریال نیاز داریم .

اما راه دوم حجم نقدینگی در بازاراست که دولت می تواند با کنترل نقدینگی، تقاضا برای ارز را کنترل کند. نگاهی به هر دو این مکانیسم ها نشان می دهد دولت بخشی از مسئله است و نمی تواند و نباید نظاره گر باشد چون بخش عمده نقدینگی ناشی از سیاستهای دولت است. اما همانطور که نرخ ارز، تورم و حجم نقدینگی ناشی از سیاستهای دولت است باید پذیرفت که کنترل آنها هم با سیاستگذاری رفع میشود نه با دستور. وقتی به این نتیجه رسیدیم می شود در بسیاری از سیاست های بانکی، تجاری و مالی تجدید نظر کرد. اما ظاهرا دوستان هنوز به این نتیجه نرسیده اند.

دردورانی که معاون ارزی بانک مرکزی بودید تجربه ای مشابه تجربه این روزهای بازار ارز داشتید؟ چگونه با آن برخورد کردید؟

بله. ما نیز در مقطعی دچارچنین  وضعیت و مشکلی شدیم که بازار ارز هر روز نوسانات شدیدی داشت، محدودیت در عرضه ارز داشتیم، درآمد نفتی برخلاف این روزها به شدت پایین آمده بود، از طرف دیگر بودجه کشوررا بر اساس یک نرخ فروش نفت فرضی بسته بودند. تقاضا برای ارز نیز بالا بود و مقدار عرضه ما نیز کفایت نمی کرد. از طرفی هم ما برای اینکه بتوانیم تقاضای ارز را کنترل کنیم محدودیت های بازرگانی در ثبت سفارش کالا و تخصیص ارز ایجادکرده بودیم اما فشار وزارتخانه ها و متقاضیان ارز بسیار زیاد بود. سرانجام نیز وزرا بدون توجه به این که واقعا کشور چه مشکلاتی می تواند پیدا کند آن قدر  فشار آوردند تا واردات بدون انتقال ارز را آزاد کردند. یعنی به جز بانکها انتقال ارز کالاهای وارداتی از طریق دیگرنیز امکان پذیر شد. بدین ترتیب آن سدهایی را که برای کنترل مدیریت تقاضای ارز گذاشته بودیم را برداشتند و شکستند. نتیجه آن شدکه چون بانک ها نمی توانستند تمامی ارز لازم برای واردات را پرداخت کنند و واردکننده چون نمی توانست تمام ارز مورد نیاز خودرا از طریق رسمی دریافت کند، می رفت وارد بازار آزاد می شد تا از طریق این بازار تقاضای اضافی خود را تأمین کند. در این زمان تقاضای خیلی زیادی وارد بازار ارز شد. همان موقع بلافاصله مسئولین بانک مرکزی تذکر دادند که این عمل موجب افزایش تقاضا و در نهایت رشد سریع نرخ ارز خواهد شد اما فشارهای زیادی علیه بانک مرکزی بوجود آمد تا ارز را در بازار تزریق کند و مشابه امروز که می گوییم اینقدر سکه یا دلار توزیع می کنیم، امتحان شد. اما دیدیم که این کار فقط می تواند چند ماه دوام بیاورد و در نهایت نیز آن اقدام خیلی در کشور فشار ایجاد کرد تا اینکه دولت پذیرفت بایستی جلوی واردات بدون انتقال ارز را بگیرد. یعنی پذیرفت این امر باعث ورود تقاضای اضافی به بازار ارز شده ویگانه راه کاهش فوری قیمت ارز کاهش تقاضاست. پس دولت انتقال ارز واردات را منحصر به شبکه بانکی کرد واز ورود تقاضای ارز اضافی واردکنندگان به بازارجلوگیری نمود. اگر الان نیز به وضعیت بازار ارز نگاه کنیم تشابه زیادی با آن روزها خواهید دید. اکنون نیز تقاضای واردکنندگان دربازار ارز وجود دارد و بانک مرکزی باید این تقاضا را درکنار سایر تقاضاهای موجود در بازار مدیریت کند. از سوی دیگر باید ارز را از راههایی دیگر-غیر از دولت -وارد بازار کند تا سمت عرضه تقویت شود اما به هر دلیل اثر کمی از این اقدامات در بازار به چشم می خورد.

 

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir