حسن طایی از وضعیت اقتصاد خانوار در ایران روایت می کند:
متأسفانه به دلیل آنکه در ایران، بازار سرمایه یا بازار اعتباراتی که سرمایه خرد خانوارها را جمع کند وجود ندارد، تنها امید خانوارهای قشر متوسط بازار مسکن است و آنها پس اندازهایشان را در این بازار برای ساخت و ساز سرمایه گذاری می کنند. این در حالی است که بازار مسکن برای این سرمایه گذاران کوچک بسیار خطرناک و بطور کلی بازار خوبی نیست. شاید اگر این افراد سرمایه خرد خود را در بازار سهام به دست کارآفرینانی می سپردند که آنها این سرمایه را وارد چرخه تولید کنند و سود سهام به آنان بپردازند! برای اقتصاد ملی و تأمین هزینه های خانوارها نیز بسیار مفید بود. اینک این پس انداز به بازارهایی می رود که بسیار پرریسک و دارای نااطمینانی های فراوان است. مانند بازار ارز و سکه که خانوارها تخصصی در این بازارها ندارند. آنهایی که از بازار ارز و سکه نفع می برند، خانوارها نیستند. اگر بازارهای مالی تکامل پیدا کنند، خانواده ها می توانند پس اندازهای خرد خود را به این بازارها سرازیر کنند نه در بازار ارز و سکه. آنچه اهمیت دارد این است که این بازارها یا نهادهای مالی چنان تکامل پیدا کنند که خانواده ها بتوانند با اطمینان پس اندازهای خردشان را ماهانه به این بازارها تزریق کنند و بر اساس بازدهی های مسلم و قطعی که سرمایه گذارای در این بازارها دارد، زندگی خود را شکل دهند. بنابراین هر قدر که بازارهای مالی و پولی ثبات داشته باشند افراد می توانند بر اساس بازدهی سرمایه و تعیین درآمدهای دائمی وضعیت خود را سامان دهند. به هر صورت دهک هایی که ما راجع به آنها صحبت می کنیم، پس اندازی در اوضاع فعلی ندارند پیش از این نیز که از پس اندازی برخوردار بودند، این پس اندازها به مسیرهای درستی هدایت نمی شد. بنابراین نمی توانستند از پس اندازهایشان به میزان کافی بهره ببرند.