بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 19 دى 1395      9:35

درآمد امروز مدیران ۱۳۰ برابر بیشتر از میانگین دستمزد است

تحقیق جدید سازمان بین المللی کار نشان می دهد، ۱۰ درصد نیروی کار در اروپا که بالاترین دستمزد را دریافت می کنند، درآمدی معادل ۵۰ درصد نیروی کاری دارند که کمترین دستمزد را دارند در حالی که ۲۰ سال قبل میانگین دستمزد مدیران حدود ۴۵ برابر میانگین دستمزد سایر نیروهای کار بود این رقم اکنون به ۱۳۰ برابر رسیده است.

اقتصاد ایرانی: اکنون این را می شنوید: رئیس جمهور منتخب است که صحبت می کند. "این شرم آور است. شما این آدمها (مدیران) را می بینید که پول زیادی کسب می کنند. این یک شوخی تمام و کامل است." دونالد ترامپ این سخنان را در سپتامبر ۲۰۱۵ به شبکه سی بی اس نیوز گفته است.

رئیس جمهور آینده وضع موجود در شرکتهای بزرگ را محکوم کرده و نابرابری در پرداخت دستمزد را تقبیح کرده است و قول یک آمریکای بهتر برای همه شغل ها را داده است، آمریکایی که دوباره بزرگ خواهد بود.

در جریان همه پرسی ژوئن ۲۰۱۶ برای عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا، کمپین خروج به "گربه های چاق" حمله کردند و این اصطلاحی برای شرکتهایی بود که منافعشان در ادامه عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا تامین می شد. بانکداران و رهبران کسب و کار به عنوان دشمن ترسیم شدند، به خاطر دستمزد و پاداش های زیادی که دریافت می کنند، در مقایسه با افراد عادی که از این نابرابری رنج می برند. کمپین خروج، درخواست خود را به عنوان تلاشی برای عدالت اقتصادی بیشتر مطرح کردند.

طی ماه ها و سالهای آینده خواهیم فهمید که آیا این درخواستها تنها یک شعار تبلیغاتی بوده است یا نه. ولی نباید شکی داشته باشید: کسب و کار در برابر این اتهام که شکاف در پرداخت دستمزدها بین مقام های ارشد شرکت و سایرین زیاد است، به شدت آسیب پذیر است. این حمله، قدرت زیادی دارد. این می تواند احساس رای دهنده را تغییر دهد و نتایج انتخابات مهم را تعیین کند.

تحقیق جدید سازمان بین المللی کار نشان می دهد، ۱۰ درصد نیروی کار در اروپا که بالاترین دستمزد را دریافت می کنند، درآمدی معادل ۵۰ درصد نیروی کاری دارند که کمترین دستمزد را دارند. دستمزدهای بسیار بالایی که توسط چند شرکت به افراد معدود پرداخت می شود، منجر به ایجاد هرمی از شکاف گسترده نابرابری دستمزد شده است. آمارهای شاخص «FTSE100» شرکتها همین وضعیت را نشان می دهد. در حالی که ۲۰ سال قبل میانگین دستمزد مدیران حدود ۴۵ برابر میانگین دستمزد سایر نیروهای کار بود این رقم اکنون به ۱۳۰ برابر رسیده است.

این شاید دلیل کافی برای شرکتهای بزرگ باشد تا برای مهار پرداخت های بیش از حد به مدیران، تامل کنند. ولی این فقط فریادهای پوپولیستی نیست که باید نسبت به آن نگران بود. مایکل سندل استاد دانشگاه هاروارد علیه چیزی که "غرور شایسته سالاری" توصیف می کند، هشدار داده است. وی می گوید، این مساله از نظر اخلاقی، مهلک است. این اعتقاد که سیستم به استعدادها و سختکوش ها پاداش می دهد، برندگان را تشویق می کند تا به موفقیت بیشتری دست یابند، این یک ابزار برای اندازه گیری فضیلت و برتری است. برای بازندگان در این سیستم، شایسته سالاری به نظر چیزی شبیه به نردبان است که مراحل رشد و ترقی را بیشتر و بیشتر از هم جدا می کند.

گاهی این مساله مطرح می شود که پرداختهای زیاد، اجتناب ناپذیر است. جهانی سازی، رقابت و تغییر فنی، نقش های رهبری را به مراتب مهمتر از قبل کرده است. یک جنگ استعداد وجود دارد. و افراد استثنایی قادر هستند مدیر عامل شوند. تقاضای زیاد و عرضه محدودی وجود دارد. بی شک، پرداخت باید افزایش یابد.

اما این استدلالات تا حد زیادی خودخواهانه است و دوام زیادی ندارد. کسب و کارها همواره بین المللی بوده و همواره تغییرات تکنولوژیکی داشته اند. مدیر عامل بودن اصلا ساده و آسان نیست. تاریخ قرن بیستم با ۲ جنگ جهانی، تورم فزاینده، بحران های مالی، جنگ سرد و شوک قیمت نفت، به شدت در برابر یک دوره ثبات مقاومت کرده است.

اندازه یک شرکت به تنهایی بسته پرداخت بالا به یک مدیرعامل را توجیه نمی کند. همانطور که سر فیلیپ همپتون رئیس سابق سینبوری و آر بی اس و رئیس فعلی گلاکسو اسمیت کلاین توضیح می دهد، هر چه یک شرکت بزرگتر باشد، اعتبار و پول کمتری باید به رئیس آن داده شود. طیف وسیعی از مدیران شرکتهای بزرگ هستند تا از کسب و کارها حمایت کنند. در هر صورت، اداره خوب شرکت نیاز به همه تصمیمات مهمی دارد که توسط تیمی از افراد اتخاذ شود نه فقط توسط مدیر عامل به تنهایی. چرا تنها مدیر عامل باید سهم نامتناسبی از پاداش را دریافت کند؟

انتشار اجباری نرخ دستمزد بین مدیران ارشد و نیروی کار متوسط در شرکت، به روشن شدن برخی شکاف های پرداختی کمک می کند. بر اساس قانون "داد فرانک" در خصوص نرخ پرداخت ها در آمریکا، این قانون قرار است احتمالا در بریتانیا نیز اجرایی شود. این شفافیت بیشتر موجب کاهش فشارها از روی هیات مدیره شرکتها خواهد شد. افول اتحادیه های کارگری نیز ظاهرا همزمان با افزایش شدید پرداختها به مدیران ارشد بوده است.

بازتعریف صدای کارکنان از طریق نمایندگان منتخب، در کمیته پاداش شرکتها، شاید به ایجاد زمینه اصلی برای مذاکره واقعی کمک کند. البته سهامداران نیز می توانند اقدامات بیشتری را برای خویشتنداری انجام دهند.

ولی در نهایت قانون به تنهایی کار زیادی نمی تواند انجام دهد. پرداخت خارج از کنترل، یک مشکل فرهنگی و سیستمی است. این مستلزم تغییر رفتار همه مشارکت کنندگان است. و این تغییرات موثرتر خواهد بود و دوام بیشتری خواهد داشت اگر افراد تصمیم بگیرند تا رفتار متفاوتی داشته باشند.

این شکاف را می توان با افزایش دستمزد کسانی که کمتر دریافتی دارند، کاهش داد. اما گزارش آی ال او نشان می دهد که هیچ راهکار آسان یا بدون دردسری برای کاهش این شکاف وجود ندارد. همانطور که پاتریک بلسر نویسنده گزارش به گاردین گفته است: در اروپا، نابرابری در بین شرکتها، تقریبا نیمی از نابرابری ذستمزد را تشکیل می دهد. این به شما می گوید که تنها حداقل دستمزد نمی تواند شکاف نابرابری را حل کند.

"رهبری پاسخگو و مسئول" به عنوان موضوع اصلی داووس ۲۰۱۷، باید اقدامات موثری را برای مقابله با نابرابری ثروت و درآمد اتخاذ کند. این به تفکر جدید نیاز دارد ولی شاید نیاز است به ایده های قدیمی تر نیز نگاهی انداخته شود که در ۳۰ سال گذشته از مد افتاده است.

رایان اونت نویسنده اکونومیست و نویسنده ثروت انسانی، کار و نبود آن در قرن بیست و یکم، می گوید: در جهانی که فناوری فرصت های شغلی را متزلزلتر و برای بسیاری از کارگران کمتر سودآور کرده، توزیع مجدد درآمد و ثروت باید سخاوتمندانه تر باشد.

در حالی که ترامپ وارد کاخ سفید می شود، و دولت بریتانیا برای آغاز مذاکرات ترک اتحادیه اروپا آماده می شود، مدیران باید توجه کنند که نه تنها چه کاری می توانند برای پیشرفت کسب و کار انجام دهند بلکه برای تقویت جوامعی که در آن فعالیت می کنند، چه کاری می توانند انجام دهند.

منبع: مجمع جهانی اقتصاد


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir