بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 اسفند 1395      13:13

چشم‌انداز ناامیدکننده اقتصادهای نوظهور آسیا

اقتصاد ایرانی: سراسر آسیا و جهان ظاهرا شاهد بازگشت مردان قدرتمند هستند. شی جین پینگ، رییس جمهور چین از زمان روی کار آمدن در سال ۲۰۱۲ به تدریج قدرت خود را افزایش داده و کنترل بیشتری را در دست خود گرفته است. دو سال پس از روی کار آمدن او، نارندرا مودی، نخست وزیر هند و جوکو ویدودو (جوکووی)، رییس جمهور اندونزی، با ارائه وجهه یک اصلاح طلب اقتصادی و سیاسی قوی، قدرت را در کشورهای خود به دست گرفتند.

این سه چهره به مثابه دستان قدرتمندی فرض شدند که این سه کشور بزرگ در حال توسعه برای بخشیدن جان دوباره به اقتصادهای دچار مشکل شده شان به آنها نیاز داشتند. با این حال سال ۲۰۱۷ هم رسید و هنوز هیچ یک از این رهبران تغییرات چندانی در کشورهای خود ایجاد نکرده اند. برنامه نه چندان قدرتمند اصلاحات جوکووی به همان نسبت رشد نه چندان قابل توجهی را در پی داشتند. برنامه شی در حمایت از بازار که در سال ۲۰۱۳ تصویب شد، تقریبا به جایی نرسید. در این میان می توان گفت هند بهترین عملکرد را داشت، اما در این کشور هم مودی از پیشروی در زمینه تغییرات کلیدی که می توانستند به رشد اقتصادی بیشتر منجر شوند، خودداری کرد. حقیقت این است که مردان قدرتمند آسیا چندان هم قدرتمند نیستند.
به گزارش تعادل، بلومبرگ در گزارشی به قلم مایکل شومان می نویسد، این مساله به ویژه برای جهانی که روی بازارهای نوظهور در آسیا و دیگر نقاط برای بالا بردن رشد اقتصادی جهانی حساب می کند، حایز اهمیت است. موسسه تحقیقات اقتصادی «کپیتال اکونومیکس» در ماه اکتبر گذشته گزارشی را تحت عنوان «پایان عصر طلایی» منتشر و در آن پیش بینی کرد که «انتظارات گسترده برای افزایش مجدد و دوام آوردنی رشد بازاهای نوظهور پس از کاهش روند رشد در سال های اخیر ناامیدکننده خواهد بود.» طبق پیش بینی ها در این تحقیقات تولید ناخالص داخلی اقتصادهای نوظهور در سال های آتی رشدی بیشتر از ۴ درصد را شاهد نخواهد بود که این میزان به شدت کمتر از رشد ۶ درصدی در سال ۲۰۰۰ است.
اگرچه در مورد اقتصادهای بزرگی همچون هند و چین، دستیابی به نرخ رشد قابل توجه طبیعتا دشوارتر است، اما این کشورها پتانسیل رسیدن به چنین رشدی را دارند و رهبری مناسب برای دست یافتن به آن را ندارند. در این زمینه می توان سیاست گذاری های کنونی را با تصمیم گیری های قاطعانه و متهورانه یی که آسیا در سال های پویایی شاهد آن بود، مقایسه کرد.
در اوایل دهه ۱۹۹۰ در هند پی.وی ناراسیمها رائو، نخست وزیر و مانموهان سینگ، وزیر دارایی این کشور نوار بزرگی از قوانین رایج را که مقدس انگاشته می شد، پاره کردند. در اوایل دهه ۱۹۸۰، دنگ شیائوپینگ و هیاتی از متفکران پیشرو بی خردی های اقتصادی مائو را رها کردند. سوهارتو در اندونزی هم با وجود اشتباهات بی شمارش، تغییرات شدیدی ایجاد کرد که به کاهش قابل توجه فقر در چهارمین کشور پرجمعیت جهان منجر شد.
اکنون سوال این است که چرا رهبران امروزی با چنین قدرتی عمل نمی کنند؟! بخشی از این مشکل به موفقیت مربوط می شود. اگرچه میلیون ها نفر در این کشورها هنوز در فقر به سر می برند، به طور کلی خیلی کمتر از گذشته درمانده به نظر می رسند و همین مساله از فوریت اقدام از طریق تغییرات دشوار و احتمالا نامحبوب می کاهد. از سال ۱۹۸۰ تاکنون سرانه تولید ناخالص داخلی در اندونزی به بیش از ۵ برابر، در هند به ۶ برابر و در چین به بیش از ۲۶ برابر افزایش یافته است. با وجود این حقیقت که جهانی سازی محرک اصلی این دستاوردها بوده است، اما هنوز صداهای قدرتمندی وجود دارند که در مورد لزوم بازی بیشتر اقتصاد به ویژه در پی نوسانات در اقتصاد جهانی در یک دهه گذشته متقاعد نشده اند.
این مساله نیز قابل توجه است که بیشتر اهداف ساده پیش تر محقق شده اند. پیش تر ایجاد ارتباط میان اقتصادهای کم هزینه به تجارت جهانی و زنجیره های تامین و خدمات برای دستیابی به اهدافی بزرگ در بهره وری و درآمدها کافی بودند. اما اقتصادهای امروزی پیچیده تر و چالش های پیش روی آنها هم دشوارتر هستند. چشم انداز بازگشایی بخش های تحت محافظت و تسهیل قوانین به نوعی تهدیدی برای منافع خاصی محسوب می شود که از رشدهای اقتصادی گذشته سود می بردند. برای نمونه، برنامه شی جین پینگ برای اصلاحات همه از شرکت های دولتی گرفته تا بانک ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
این مساله هم درست است که هیچ یک از رهبران آسیایی به اندازه یی آزادی عمل ندارند که بتوانند مطابق خواسته هایشان اقدام کنند. مودی همچنان مجبور است با مخالفت های سیاسی در کشورش مدارا کند و جوکووی باید از زمین مین گذاری شده سیاسی حتی در درون حزب خودش، جان سالم به در برد. حتی شی جین پینگ هم اواخر امسال با کنفرانس حزب کمونیست مواجه خواهد شد که ممکن است به تغییر و چینش مجدد رهبران ارشد کشور منجر شود.
در همین حال دموکراسی یک مانع نیست. به نظر می رسد که میان تلاش شی جین پینگ برای تسلط بیشتر بر چین و روند اصلاحات بازار آزاد رابطه یی معکوس وجود دارد. مودی که به شیوه یی دموکراتیک انتخاب شده است، در مقایسه با شی جین پینگ اصلاحات معنادارتری را در هند به اجرا گذاشته است که از نمونه آنها می توان به کاهش موانع سرمایه گذاری خارجی و اصلاحات در زمینه قوانین مالیاتی اشاره کرد. جاکووی هم پس از شروعی آرام، دست کم در راستای تسهیل تاسیس شرکت های خارجی در اندونزی اقدام کرد.
برای دونالد ترامپ که خود را یکی دیگر از مردان قدرتمند اقتصادی می داند، درس های زیادی برای آموختن وجود دارد. ورود ترامپ هم همانند شی جین پینگ، مودی و جاکووی، با افزایش امید سرمایه گذاران و مدیرعامل شرکت ها به تغییرات عظیم همراه بود. اما انتظارات بالا خیلی سریع می توانند به ناامیدی های بزرگ منجر شوند. همتایان آسیایی ترامپ همگی اجازه دادند که اتفاقات سیاسی در پیگیری دستور کار آنها برای اصلاحات تاثیر بگذارد و حالا با توجه به وخامت شرایط در کاخ سفید، این احتمال وجود دارد که ترامپ اشتباهی مشابه را تکرار کند.
تا زمانی که رهبران آسیایی امروزی نتوانند به مسیر اصلی بازگردند، اقتصاد کشورهایشان هم در مسیر صحیح قرار نخواهد گرفت. مودی باید کمپین برای اصلاح اراضی را از سر بگیرد تا بتواند روند بازسازی صنایع را تسریع بخشد و همچنین باید خصوصی سازی شرکت های دولتی را آغاز کند.
جوکووی باید برنامه زیرساخت ها را پیش ببرد. در عین حال مقامات هر دو کشور هند و اندونزی باید در راستای کاهش موانع در استخدام و اخراج کارگران اقدام و بدین وسیله بخش تولیدات را جذاب تر کنند، چرا که این مساله به افزایش درآمدها و صادرات منجر خواهد شد. شی جین پینگ باید پرداخت یارانه به شرکت های سودجو را که منفعتی ندارند، متوقف کند و اجازه دهد که نیروهای بازار تاثیر بیشتری بر بازارهای مالی و سرمایه گذاری داشته باشند. شاید اگر رهبران آسیایی با شجاعت و سرعت بیشتری تصمیم بگیرند، بتوان عصر طلایی آسیا را از ورطه نابودی نجات داد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir