بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 11 فروردين 1392      2:7
نایب رئیس مجلس از مشکلات اقتصادی و سیاسی دولت می گوید

عملا از حمایت احمدی نژاد توبه کردم

ماهنامه نسیم بیداری در گفت و گویی با محمدرضا باهنر به بررسی عملکرد سیاسی و اقتصادی دولت پرداخته است

معصومه ستوده : محمد رضا باهنر اعتقاد دارد که راه برگشت برای بسیاری از فعالان سیاسی باز است به شرط اینکه توبه آن ها عملیاتی شود و تنها لق لقه زبان نباشد. دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین تصریح دارد که به عنوان یک فعال سیاسی بار ها به اشتباه خود اعتراف کرده است همچنانکه موضع گیری وی در برابر احمدی نژاد به خوبی این مساله را به تصویر می کشد... دبیر کل جامعه سلامی مهندسین در عین حال تاکید دارد که توبه برای عرصه سیاست امری ضروری است زیرا بسیاری از بازیکنان این عرصه قواعد بازی را به رسمیت نمی شناسندو در نتیجه داور آن ها را اخراج می کند و باید تعهد لازم را بدهد تا دوباره بتوانند در زمین بازی کنند.... باهنر در لابه لای سخنان خود تصریح می­کند که اگر فعالان سیاسی توبه کردند نباید انتظار داشته باشند که رئیس جمهور و یا رئیس مجلس شوند همچنانکه معترضان به انتخابات ریاست جمهوری نباید انتظار داشته باشند پس از توبه احتمالی  پیش نماز شوند.

*در حال حاضر شاهدیم که موضوع توبه سیاسی به کرات درادبیات سیاسی اصولگرایان استفاده می شود. قبول دارید که توبه امری معنوی و شخصی است. به نظر شما چرا این مساله وارد عرصه عمومی شده است؟ آیا به کار گیری این واژه در عرصه ای که محل آزمون و خطا است درست است؟

قبل از ورود به توبه سیاسی باید جرم سیاسی را مورد بررسی قرار داد و آن را از جرم امنیتی و... جدا کرد. به نظر من قانون باید چارچوبی را برای جرایم سیاسی در نظر بگیرد و دادگاه جرایم سیاسی مانند دادگاه مطبوعات باید با حضورهیات منصفه برگزار شود. البته قانون در حال بررسی این مساله است تا جرایم سیاسی به شیوه ای متفاوت مورد رسیدگی قرار بگیرد. از این فضا که بیرون برویم جرم هایی مانند جرم امنیتی مطرح می شود که جرم ضدیت با انقلاب نیز دراین دسته بندی قرار می گیرد. من به خاطر دارم که قبل از اشغال افغانستان توسط آمریکا، طالبان مرتب در حال تهدید ایران بود. آن زمان ایران یک مانور در مرز افغانستان اجرا کرد که بیشتر حالت بازدارندگی داشت. یکی از روزنامه ها اطلاع پیدا کرد که این مانور یک مانور جدی نیست به همین دلیل فکر کرد خبر تاپی بدست آورده و تیتر صفحه یک خود را به این موضوع اختصاص داد. همان زمان نشریه بسته شد و مدیر مسئول آن بازداشت شد و حتی بعید نبود که به جرم جاسوسی محاکمه شود زیرا امنیت ملی موضوع شوخی برداری نیست.

*به نظر می رسد که مرزهای این جرایم چندان مشخص نیست؟

درچارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور می توان بسیاری از مسائل را نقد کرد امکان دارد که بسیاری نسبت به قوانین انتقاداتی داشته باشند اما زمانی که در معرض اجرای قانون قرار گرفتند دیگر نمی توانند از اجرای آن سرباز بزنند. این قانون حتی باید در مورد نماینده ای که به این قانون در مجلس رای منفی داده است نیز اجرا شود. دوستان باید توجه کنند که محیط نقد با تخریب متفاوت است. متاسفانه بعضی از دوستان این موضوع را خلط می کنند. همچنانکه برخی تصور می کنند که اگر قانونی را نقد می کنند می توانند آن را اجرا هم نکنند در حالیکه این تصور کاملا نادرست است. حتی این تصور در محیط اجرا هم دیده می شود به ترتیبی که یک وزیر تصور می کند چون این قانون را نقد کرده پس می تواند اجرا نکند. وقتی این مقام اجرایی می گوید که من قانون را قبول ندارم بنابراین اجرا نمی کنم در پاسخ به این فرد باید گفت: «تو بیجا می کنی قانون را اجرا نمی کنی». همین قانون شکنی و نادیده گرفتن قانون مبنایی شد که فتنه ۸۸ شکل گرفت و از آن زمان «توبه سیاسی» به ادبیات حاکم راه یافت.

*اما قبل از سال ۸۸ نیز این واژه استفاده می شد؟

به کار بردن این واژه بیشتر مربوط به دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم می شود. البته اگر بخواهیم سابقه بیشتری برای توبه سیاسی ذکر کنیم می توانیم به رفتار منافقین در ترور ها یا قرار گرفتن آن ها در کنار صدام اشاره کنیم. البته منافقین از همان ابتدا تلاش داشتند که اعتراضات خود به جمهوری اسلامی را سیاسی قلمداد کنند اما بعد از مدتی اقدام به براندازی کردند و حتی بر علیه هموطنان خود با دشمن همکاری کردندو دست به اسلحه بردند. در انتخابات ۸۸ نیزیک دروغ بزرگ مطرح شد و آن حوادث رخ داد. به هر حال در هر انتخاباتی از جمله انتخابات مجلس و... امکان دارد که تخلفاتی رخ بدهد و افراد اعتراض کنند و حتی در جریان رسیدگی وقتی مشخص شود که تخلف گسترده است انتخابات آن حوزه ابطال می شود. در انتخابات ۸۸ افرادی مدعی شدند که تخلف رخ داده است. رسیدگی به تخلف راه و روش و فرایند قانونی خود را دارداما این افراد رسیدگی به اعتراضات از روش قانونی را قبول نکردند و در همان زمان اعلام کردند که ما در خیابان تکلیف را مشخص می کنیم این کار مصداق لشگر کشی است و در هیچ لشگر کشی نقل و نبات پخش نمی کنند به هرحال در چنین اعتراضاتی دعوا، گاز اشک آور وجود دارد. با کسی که بخواهد نتیجه رای ریخته شده در صندوق رای را در کف خیابان با لشگرکشی مشخص کند، برخورد جدی می شود. در چنین شرایطی اگر کسی مجرم باشد به جرایمش رسیدگی می شود و دیگر توبه ای وجود ندارد اما اگر کسی حمایت کرده یا این افراد را مورد تایید قرار داده می تواند توبه کند چراکه برگشت به فضای سیاسی کشور، قوانین و مقررات خاصی دارد. در زمین فوتبال نیز اگر یک بازیکن قوانین را مورد توجه قرار ندهد کارت زرد می گیرد حتی امکان دارد که آن قانون کاملا ناجوانمردانه باشد اما همه موظف هستند قوانین را اجرا کنند. اگر بازیکنی در این زمین چندین بار خطا کرد در نهایت اخراج می شود و تا مدت ها نمی تواند به زمین بازگردد و بازی کند و در نهایت باید این تعهد را بدهد که دیگر این خطا را تکرار نمی کند. در توبه سیاسی ما نیز براین مساله تاکید می کنیم که فرد باید عذر خواهی کند و از اقدامات گذشته خود اعلام برائت کند و قول دهد که قوانین بازی را به رسمیت می شناسد و در این صورت می تواند بار دیگر به زمین بازگردد.

*منظورتان از مجرم و غیر مجرم در بحث انتخابات ۸۸ چیست؟

در انتخابات ۸۸ یک دروغ بزرگ به نام تقلب مطرح شد و این افراد حاضر نشدند که نهادهای رسمی به این مساله رسیدگی کنند.

*به نظر شما با توجه به انتقاداتی که این افراد نسبت به عملکرد شورای نگهبان داشتند بهتر نبود که یک نهاد فراقوه ای تشکیل می شد تا ضمن رسیدگی به اعتراض این افراد، اعتماد آن ها را هم جلب می کرد.

شما توجه کنید که این سخنان دوباره تکرار حرف های گذشته است. من با مهندس موسوی جلسه مفصلی داشتم من به ایشان گفتم که شورای نگهبان می گوید ما پنج درصد از صندوق را بازشماری می کنیم اگر تغییر معناداری در آن رخ داد تا ۱۰۰ درصد صندوق ها را بازشماری می کنیم اما آقای موسوی تاکید کرد که بحث ما چیز دیگری است. متاسفانه اینقدر این دروغ بزرگ تکرار شد که دیگر به سوالات معمولی هم پاسخ داده نشد زیرا فضای بازی عوض شد. به هرحال در کشور سی انتخابات برگزارشد و در انتخابات مجلس بار ها شده که در اثر تخلفات معناداری که رخ داده انتخابات آن حوزه باطل شده است اگر به یاد داشته باشید انتخابات اصفهان یک بار باطل شد. حالا جالب اینجاست که وقتی به این افراد گفتیم که بالفرض دوباره انتخابات برگزار شد و شما رای نیاوردید چه کار می کنید؟ آن ها پاسخ دادند دوباره اعتراض خیابانی می کنیم. این اظهار نظر مصداق جنگ آشکار است. با این حال کسانی که سران فتنه بودند در صورت توبه می توانند زندگی عادی داشته باشند نباید انتظار داشته باشند که رئیس مجلس و یا حتی پیش نماز شوند. کسانی که حمایت کردند باید از واژه تقلب اعلام برائت کنند حال امکان دارد که کسی بگوید تخلفی در حد ۱۰۰ هزار رای صورت گرفته این مساله دیگری است اما اگر شما مدعی باشید که در ۴۰ میلیون رای ۲۰ میلیون رای بالا و پایین شده باشد این مساله به هیچ وجه قابل قبول نیست و شما نمی توانید چنین دروغ بزرگی را مطرح کنید. بنابراین کسانی که در سخنان خود بار ها اعلام کردند تقلب موجب شده تا نتیجه آرا عوض شود باید به اشتباه خود اعتراف کنند.

*کسی که از نظر شما به این اشتباه خود اعتراف کند چه پست هایی را می تواند در اختیار بگیرد؟

این مساله که اگر یکی ازحامیان گفت تقلب یک توهم بزرگ بوده است و به اشتباه خود اعتراف کرد، رئیس جمهور بشود یا نشود نیز محل بحث است.

*فکر نمی­کنید طرح مکرر واژه توبه سیاسی از سوی اصولگرایان بیش از اینکه در جهت درمان زخم­ها باشد، حربه­ای زیرکانه برای حذف رقبا در رقابت­های آتی سیاسی از جمله انتخابات ریاست­جمهوری یازدهم باشد؟

نه. رقیب ما سه گروه فتنه گرا ها، انحرافیون و دیگر مجموعه ای از اصلاح طلب های غیر فتنه گر هستند. من بار ها به این افراد گفتم که شما باید فعالیت داشته باشید. البته من از سوی دوستان خود بار ها مورد شماتت قرار گرفتم که چرا این افراد را دعوت به کار سیاسی می کنید اما واقعیت این است که ما همه اصلاح طلبان را به چوب فتنه نمی رانیم. طرف حساب فتنه گر ها نظام است و نظام مشکل خود را با فتنه گر ها حل می کند. ما به عنوان یگ گروه سیاسی به مهندس موسوی گفتیم که شما ۱۳ میلیون رای خوب گیرتان آمده­است، قدر این رای را بدانید و آن را مدیریت کنید دنیا که به آخر نرسیده است اما با این اعتراضات این تعداد رای رااز دست دادند. زیرا در پاسخ به اینکه اگرانتخابات نتیجه دیگری داشته باشد چه کار می کنید مهندس موسوی گفت بار دیگر اعتراض می کنم. این سخن هیچ پشتوانه منطقی ندارد و نشان می دهد که فرد می خواهد همه چیز را به هم بریزد.

*برخی از اصولگرایان پیش تر هم برای اصلاح­طلبان به دلیل برخی از اقدامات اعتراضی از جمله تحصن نمایندگان مجلس ششم درخواست اشد مجازات را کرده بودند. آیا درست است رقیب در جایگاه قاضی بنشیند و برای منتقدین خود این گونه خط ونشان بکشد؟

شما می دانید که مجلس شورای اسلامی را هیچ مقامی نمی تواند منحل کند. این مربوط به مجلس اول و دوم و... نیست. حتی در زمان بازنگری قانون اساسی عده ای پیشنهاد دادند که مقام معظم رهبری بتواند مجلس را منحل کند اما همان زمان ایشان دستور دادند این مساله از دستور کار خارج شود. این مساله فلسفه ای دارد زیرا سمبل جمهوریت این نظام مجلس شورای اسلامی است حالا اگر عده ای از نمایندگان بخواهند مجلس را منحل کنند، آیاباید از آن ها تشکر کرد و گفت: «دستتان درد نکند که این قدر بچه های خوبی هستید.. به نظر من این افراد تازه به دوران رسیده هایی بودند که تصور می کردند که حالا می توانند نظام را عوض کنند. فرانسه در جهان به عنوان مهد دموکراسی شناخته شده است یکی از اصول قانون اساسی آن ها، حاکمیت نظام لاییک است و در آن آمده است که این اصل به هیچ روش دموکراتیک قابل تغییر نیست. این به این معنا است که اگر ۹۰ درصد مردم فرانسه رای بدهند که ما نظام لاییک را نمی خواهیم امکان ندارد که بتوان این اصل بنیادین را تغییر کند مگر اینکه مردم انقلاب کنند. زمانیکه یک عده تصمیم گرفتند تا مجلسی که امکان ندارد مقامی بتواند آن را منحل کند، ازرسمیت بیاندازد باید چه کرد. معلوم است که این نماینده ضد انقلاب است این نماینده یک مبارز سیاسی نیست. مبارز سیاسی تعریف و فرایند خاص خود را دارد. من بار ها گفته ام که مخالفت با قانون اساسی جرم نیست. اما اگر کسی بخواهد یک اصل قانون اساسی را عمدا زیر پا بگذارد با این فرد برخورد می شود. من لازم است که یک سوال را از شما بکنم آیا مجلس شورای اسلامی می تواند در همه موارد قانون تصویب کند؟

*بله مجلس می تواند قانون در همه حوزه ها تصویب کند.

اگر مجلس قانونی تصویب کند که دوره مجلس به جای چهار سال، چهار سال و یک ماه باشد آیا می تواند این قانون را تصویب کند.

*نه نمی تواند چون در قانون اساسی بر چهار ساله بودن دوره نمایندگی تاکید شده است؟

چه اشکالی دارد.

*اما مجلس نمی تواند قانون اساسی را نادیده بگیرد؟

بله با وجود آنکه مجلس می تواند در همه حوزه ها قانون تصویب کند اما نمی تواند از قانون اساسی تخطی کند.

*فارغ از تمام سخنانی که گفته شد آیا این مساله را قبول دارید که در جامعه ما راه برای توبه سیاسی یا اعتراف به اشتباه باز نیست. در اکثر موارد اولین اعتراف شما به اشتباه، پایان حیات سیاسی شما هم محسوب می شود؟ من لازم است اشاره کنم به حاشیه هایی که بعد از سخنان آقای عسگر اولادی به وجود آمد به محض اینکه رفتار گذشته خود را نقد کرد چقدر مورد تخطئه قرار گرفتند؟

اما آقای عسگر اولادی در عین حال طرفدارانی هم دارد. من هم امکان دارد از مخالفان یا موافقین ایشان باشم اما توجه داشته باشید که کسی با آقای عسگر اولادی به دلیل سابقه اش برخورد نمی کند اما وقتی کسی در کارنامه خود سابقه براندازی داشته باشد موضوع متفاوت می شود براندازی که تنها با اسلحه نیست. امکان دارد کسی بخواهد یک آجر از زیر پای مجلس بکشد تا مجلس به زمین بیافتد این کار، بزرگ ترین رفتار ضد انقلابی است. حالا اگر چنین فردی بگوید که ببخشید اشتباه کردم که دوباره نمی توان این فرد را وارد مجلس کرد.

*به نظر شما فضا برای اعتراف به اشتباه چقدرباز است با توجه به اینکه همه ما در رفتارهای اجتماعی خودمان دچار اشتباه می شویم و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که اشتباه نکرده است؟

این بستگی به شرایط دارد. مثلی داریم که می گوید «کوه کوه میاد مو مو می ره» یعنی یک سونامی می آید تا زمانی که آثار آن بخواهد از بین برود مدت ها زمان می برد همچنانکه امکان دارد که آثار یک جرم شش ماه بعد از بین برود یا اینکه چندین سال باقی بماند.

 

*پس به این بهانه می توان تا مدت ها مانع حضور برخی از فعالان سیاسی از جمله نمایندگان مجلس ششم یا برخی از افراد موثر در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری شد و راه را برای برگشت آن ها بست؟

به نظرم شما نباید از لفظ بهانه استفاده کنید. توجه داشته باشید که یک نماینده مجلس با اعتصاب و تحصن تلاش می کند تا مجلس را از رسمیت بیاندازد در حالیکه در قانون اساسی تصریح شده که کشور یک روز بدون مجلس نمی تواند اداره شود. اگر فردی این اقدام را کرد و بعد از مدتی عذرخواهی کرد و دوباره به مجلس برگشت و این کار رادوباره انجام داد باید چه کارکرد. به نظر من این فرد باید در عمل نشان بدهد که توبه کرده اند توبه که تنها به لق لقه زبان نیست.

*شما به عنوان یک فعال سیاسی که سال ها در مجلس حضور داشته اید آیا شده است که به اشتباه خود اعتراف کنید؟

بله من در دوم خرداد اعتراف کردم که ادبیات ما ادبیات مردم پسندی نبوده و نتوانسته ایم ادبیات خود را به روز بکنیم.

*به خاطر حمایت از آقای ناطق؟

نه به دلیل ادبیاتی که استفاده کردیم. آقای ناطق آن زمان اعلام کرد که من دنباله روی آقای هاشمی هستم و آقای خاتمی گفت که من دنباله روی آقای هاشمی نیستم و مردم از دنباله رو بودن آقای هاشمی بدشان می آمد. البته مردم نمی دانستند که چه چیزی می خواهد جای هاشمی بیاید اما دنبال ایجاد تحول بودند و ما این پیام را به موقع درک نکردیم.

*من منظورم تاکتیک ها واستراتژی های شما از جمله تثبیت قیمت­ها در مجلس هفتم و یا انتخاب احمدی نژاد بود؟

ما بار ها قانون تصویب کردیم اما زمانی که متوجه اشتباه شدیم آن را اصلاح کردیم.

*حمایت از محمود احمدی نژاد چطور؟

عذر خواهی که تنها به بیان نیست من در عمل این کار را انجام دادم اتفاقا خبرنگاری از من پرسید احمدی نژاد ۸۴ با احمدی نژاد ۸۹ چه فرقی دارد که شما آن زمان از ایشان حمایت می کردید اما در حال حاضر مخالف هستید. من همان زمان گفتم احمدی نژاد امکان دارد تغییر نکرده باشد اما من اطلاعاتم در مورد احمدی نژادخیلی بیشتر شده در حالیکه سال ۸۴ وی را کمتر می شناختم. توبه من رفتارم است بسیاری هم توبه می کنند اما عمل نمی کنند من از زمانی که حامی احمدی نژاد بودم تا زمانیکه از وی زاویه گرفتم کاملا در رفتار سیاسی خودم این مساله را نشان دادم. این رفتار مصداق توبه است.

*پس قبول دارید که بیان و اعتراف به اشتباه در فضای سیاسی ما جا نیفتاده است؟

نه اصلا اینجور نیست شما همان چیزی که ذهن خود دارید می خواهید القا کنید. کسانی امکان دارد بار ها بگویند استغفرالله ولی بار دیگر همان کار را انجام دهند.

*از این نظر این سوال را مطرح کردم که شما و اقای احمدی نژاد هر دو عضو جامعه اسلامی مهندسین بودید؟

آقای احمدی نژاد در سال ۸۴ کاندیدای ما نبود و کاندیدای ما آقای لاریجانی بود اتفاقا من به آقای احمدی نژاد بسیار نزدیک تر از آقای لاریجانی بودم زیرا آقای لاریجانی اصلا در جلسات ما شرکت نمی کرد با این حال من رئیس ستاد آقای لاریجانی بودم. چون جبهه پیروان به این نتیجه رسیده بود که آقای لاریجانی صلاحیت بیشتری دارد زمانیکه انتخابات به دور دوم کشیده شد جبهه پیروان سکوت کرد. سال ۸۸ هم بار ها اعلام کردم که من به ایشان رای ندادم و به آقای رضایی رای دادم.

*اما این شایعه خیلی گسترش پیدا کرده بود که به آقای موسوی رای دادید؟

نه. من به آقای رضایی رای دادم البته اگر به مهندس موسوی هم رای داده بودم می گفتم. اما واقعیت این است که من فارغ از فتنه ۸۸ از سال ۶۴ با سیاست های مهندس موسوی مخالف بودم آن زمان من ۲۷ ساله بودم و مهندس موسوی ۳۴ تا ۳۵ ساله بودند من در مجلس جز مخالفان ایشان بودم.

*چرا برخی از اصولگرایان از سخنان آقای عسگر اولادی که تلاش دارند تا انتخابات آتی به یک جشن ملی تبدیل شود استقبال نمی کنند.

نه. من هم حرف های ایشان را قبول دارم دلیل انتقاد منتقدان را بهتر است از خودشان بپرسید.

*فکر نمی­کنید اعتراف به اشتباه از سوی کسانی که در قدرت حضور دارند تبدیل به یک تابو شده و بیشتر کسانی به اشتباه خود اعتراف می کنند که از قدرت رانده شده اند.

نه این درست نیست به هرحال افرادی که این فکر را می کنند دیر یا زود مجبور می شوند به اشتباهات خود اعتراف کنند و نوبت آن ها هم می رسد.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir