بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 24 مهر 1391      9:31
به مناسبت سالگرد درگذشت محمد تقی ایروانی

کارآفرینی که کفش ملی را ماندگار کرد

بررسی الگوی زندگی محمد تقی ایروانی موسس کارخانه کفش ملی در کارآفرینی

کمی دورتر از مرکز پرتردد شهر تهران، در حاشیه اتوبانی که یکسرش به تهران و سوی دیگرش به استان البرز می رسد، انباری قدیمی در دل مجموعه ای اقتصادی تنها افتاده است. گروه صنعتی «شامخ» برای مجموعه خودروسازی سایپا قطعات یدکی تولید می کند. نگهبان مقابل انبار مجموعه با دست محوطه را نشان می دهد و انبارها را یکی یکی می شمارد. انبار لنت ترمز، سپر، چراغ و انبار کفش ملی. آخرین انبار شباهتی با دیگران ندارد. سایپا چند سال قبل محوطه کارخانه کفش ملی را خریداری کرد و یکی از بزرگترین انبارهای خود را در آن بنا نهاد. اما کارمندان مجموعه همچنان محوطه را به نام سابقش می شناسند. یک راننده تاکسی مقابل گروه صنعتی سایپا و انبار کفش ملی در حالی که به انتظار مدیرعامل مجموعه ایستاده می گوید:« اهالی منطقه همگی به این محدوده می گویند کفش ملی. چهار راه کفش ملی، خیابان کفش ملی و انبار کفش ملی. حتی وقتی می خواهند به مجموعه شامخ بیایند هم می گویند کفش ملی.» نگهبان مقابل خروجی مجموعه در حالی که خودروهای عبوری را چک می کند می گوید:«بچه که بودم کفش ملی برام می خریدن.سه سالی میشه که ظهر نهار رو تو محوطه کفش ملی می خوریم.» راننده کامیونی مقابل ساختمان اصلی کفش ملی ایستاده است. او از اصفهان به تهران آمده تا محموله قطعات یدکی پراید را به خود به مرکز ایران ببرد. کنار دکه ای که به رانندگان چای و کیک و سیگار می فروشد، ایستاده است. مسول بوفه او را خوب می شناسد و به اسم کوچک صدایش می زند. رضا راننده اصفهانی می گوید:«وقتی برای اولین بار آمدم به این محوطه تعجب کردم که دیدم اینجا کفش ملی است. هنوز فروشگاه های کفش ملی در اصفهان کار می کنند. فکر کردم اشتباه شنیدم. پشت ماشین هنوز یک جفت کیکرز دارم که تولید کفش ملی بود. وقتی کوه می رویم می پوشم.» میراث محمد تقی ایروانی در دورافتاده ترین بخش اتوبان قدیم تهران وکرج تنها در چشم رانندگان کامیون، انبارگرداننان و نگهبانان سایپا  مانده است. کارخانه ای که پس از تاسیس در دهه 50 قصد داشت، بزرگترین تولیدکننده وصادر کننده کفش خاورمیانه لقب گیرد ولی حالا تنها قطعات یدکی ارزان ترین تولید سایپا را در خود جایی داده است. مسول فروش یک فروشگاه کفش ملی در خیابان سهروردی تهران می گوید:« ما دیگر تولید نداریم. تمام الگوها را به چین می فرستیم و آنها برای ما کفش می زنند. اینطور هزینه ها خیلی کم می شود. در نهایت هم کار به صرفه تر است.» خودش را سرگرم تنظیم آنتن تلویزیون 21 اینچی کرده که در فروشگاه نصب شده است:« مثل سابق مشتری نداریم. کیفیت کفش ها خیلی بالا نیست. بیشتر مردم یا کفش خارجی می خرند یا کفش بدون اسم تهیه می کنند. متاسفانه حتی بعضی وقت ها عنوان کفش ملی بد هم شده است. مثلا یک جوانی آمده بود و می گفت کفشی دارید که زیر آن آرم کفش ملی نخورده باشد. اتفاقا ما هم داشتیم. یعنی در بیشتر شعبه های کفش ملی تولید جاهای دیگر هم فروخته می شود. قیمت ها هم از نمونه های دیگر ارزان تر است.» سال ها قبل محمدتقی ایروانی هنگامی که سنگ بنای کارخانه خود را گذاشت، تصوری از کیفیت پایین نداشت. او قصد داشت تولیدات خود را به کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی اروپای شرقی هم صادر کند ولی پس از گذشت سال ها از کارخانه های او تنها انباری حاشیه نشین و فروشگاه های مهجور باقی مانده است. مسول اداره اموال محمدتقی ایراوانی در سال های پس از انقلاب، اکنون در اتاق بازرگانی حضور دارد. او پس از مصادره اموال ایروانی سرپرست کارخانه کفش ملی شد. موهای سرش همگی سفید شده، عینک می زند و با حسرتی از گذشته می گوید:« وقتی اداره کارخانه را در دست گرفتیم، تقریبا کارها هنوز مرتب بود. البته در سال های بعدی به دلیل غیراقتصادی شدن تولید، ادامه کار صرفه اقتصادی چندانی نداشت. چند سال قبل هم کفش ملی به صورت رسمی ورشکسته شد. البته هنوز شعبه ها و انبارها حفظ شده است.» محمدتقی ایروانی به گفته بسیاری از همراهان سابق او مردی اهل تلاش و تکاپو برای تولید بود. فریدون شیرین کام پژوهشگر تاریخی و نویسنده کتاب خاطرات ایروانی در مورد سوابق ایروانی می گوید:« ایروانی در 21 بهمن ماه 1299 ، چند روز قبل از سوم اسفند که تهران تحت تصرف نیروهای قزاق قرار بگیرد، در خانواده ای تاجر پیشه (تا هفت نسل پیشینیانش تاجر)، در محله مشیر شیرازبه دنیا آمد. تجارتخانه پدربزرگ رحیم پر از اجناس مختلف، از جمله توتون، پارچه های پیراهنی و غیره بود. همچنین اولین کسی بود که تعدادی پمپ دستی به شیراز آورد و همین امر باعث شد مردم چاه های بیشتری حفر کردند . پدرش میرزا کاظم بود که دو زنش قبل از مادر رحیم فوت شده بودند . وی بیش از 20 سال با همسرش نزهت الزمان پارسا، اختلاف سن داشت پدر و عموی رحیم نیز با اتکا به سرمایه خود و نیز ارثیه زنانشان به زمین داری، تجارت و در تعدادی از فعالیت های اقتصادی مشارکت داشتند. پدر رحیم در شیراز تجارتخانه ای داشت که به واردات چای، قماش، و تریاک م ی پرداخت رحیم فرزند بزرگ خانواده بود که مادرش را هنگام تولد فرزند چهارمش در سن 6 سالگی از دست داد .بعد از این زمان پدر ازدواج دیگری نکرد. عموی رحیم عبدالرحمن که با خاله رحیم حشمت الزمان پارسا ازدواج کرده بود به پرورش محمدرضا و سرپرستی محمد رحیم و محمد کریم پرداختند در حالیکه فرزندی نداشتند. محمد کاظم، در 19 آذرماه 1324 درگذشت. رحیم با برادرانش ارتباط کاری نداشت و هرکدام بطور مستقل کار کردند . محمد کریم مانند رحیم برای ادامه تحصیل به امریکا رفت اما به تحصیل ادامه نداد و در آنجا درگذشت. اما محمد رضا که مردی دست و دل باز بود زندگی خود را بیشتر از راه فروش اموال به ارث رسیده گذراند.» به گفته شیرین کام رحیم ایروانی کودکی را در تجارت خانه پدر گذرانده بود. جایگاه او در تجارت خانه بیش از آنکه به آقازاده های تاجر شباهت برده باشد به شاگرد حجره های بازاری نسبت برده بود. او در حجره کارهای پستی و نظافت را انجام می داد:« رحیم از کودکی در تجارتخانه شان کارهای مختلفی از جمله جاروب کردن و کارهای مرسوله پستی را انجام م ی داد. رحیم بعد از اتمام دوره دبستان در مدرسه باقریه، برای یادگیری زبان انگلیسی در 12 سالگی به کالج ستیوارت اصفهان رفت.. این انتخاب نشان می دهد که خانواده اش به اهمیت آموزش مدرن توجه داشتند. رحیم در سال 1320 دبیرستان را در رشته ادبی به پایان رساند . قبل از قبولی در دانشکده حقوق بدون اطلاع پدر به آبادان رفت و مدتی در شرکت نفت آبادان کار کرد. رحیم در سال های 1321 الی 1324 در دانشکده حقوق، علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران، در رشته قضایی ادامه تحصیل داد. از اساتیدش برخی مثل شیخ محمد سنگلجی، سید حسن امامی، احمد متین دفتری، پیرنیا، مصباح زاده، سید علی شایگان، کریم سنجابی، عبدالله معظمی نقش مهمی در فعالیت های فکری، سیاسی اجتماعی دهه سی ایفا کرد.» رحیم در دوره دانشجویی مدتی در پمپ بنزین خیابان وصال تهران کار می کرد. او مدتی بعد به توصیه پدرش ازدواج کرد. پدر به او تذکر داده بود دختری از خانواده ای تجار و مذهبی برای ازدواج انتخاب کند. محمد تقی نیز چنین کرد. رحیم در همین زمانها به فکر ازدواج افتاد. شیرین کام می گوید:«  به توصیه پدرش گوش کرد که م ی گفت همسرت را از خانواده تجار باهوش، زیبا ومسلمان انتخاب کن . در اثر تدریس زبان انگلیسی در دبیرستان مهرآئین شیراز،( تنها دبیرستان هیات مرسلین کلیسایی انگلستان درشیراز) با خانم الا جرالد مدیر دبیرستان خواسته خود را در میان گذاشت الا نیز زینت منتخب را که دانش آموز شاگرد اول آن دبیرستان بود و ویژگی های مورد نظر او را داشت پیشنهاد کرد . زینت دختر حاج فرج منتخب رئیس اتاق تجار شیراز بود . رحیم در دیداراول به زینت گفته بود : من روشی در زندگی دارم که در خدمت مادرزنم باشم. اصرار های رحیم در نهایت تصمیم حاج فرج منتخب را تغییر داد و آن دو در 4 تیرماه 1327 به عقد یکدیگر درآمدند.» زندگی ایروانی پس از ازدواج با تغییراتی همراه می شود. او ایده های بزرگی در سر داشت. آغاز دوران تازه نجارت محمد تقی ایروانی اینگونه بود:«اولین تجارتخانه خود را در سرای محمدی در سبزه میدان بازار تهران با نام شرکت سهامی باتا و شرکت استاندارد به منظور صادرات کتیرا، مواد روغنی ، مغز گردو، آنقوزه و پنبه و در مقابل چتائی، کفش، چتر، گونی و گالش ازچکسلواکی وارد می کرد با استخدام دو انگلیسی کار صادرات و واردات را در تابستان 1330 آغاز کرد . بعد از آن زمینی در چهارراه گلوبندک خرید و پاساژ استاندارد را با دو راه ورود و خروج در خیابان خیام احداث کرد.» به گفته دکتر سعیدی استاد دانشگاه تهران و دیگر پژوهشگر بروری زندگی ایروانی، رحیم پیشنهاد اولیه تاسیس کارخانه کفش را به توماس باتا داد، که در آن موقع نمایندگی فروش او را داشت. اما باتا به سبب ملی شدن کارخانجاتش در اروپای شرقی نپذیرفت. مصرف گالش در جامعه اکثرا روستایی ایران تقاضای زیادی داشت. این نوع کفش، عموما مورد درخواست اهالی مناطق سردسیربود. نخستین اقدام ایروانی در جهت جایگزین کردن واردات این کالای پر مصرف بود. به همین منظور به چکسلواکی سفر کرد وحاصل آن آوردن دو کارشناس و یک دستگاه اتوکلاف بود که از آن برای گرم کردن لاستیک و درست کردن گالش در خیابان خیام سرای محمدی استفاده م ی شد. تولید این نوع کفش در داخل کشور، در حدود 3 تا 4 تومان در مقابل مشابه خارجی 10 تومانی اش هزینه داشت. رحیم معتقد بود که همه مردم به نان و کفش نیاز دارند . اما اگر بتوانند برخی اوقات نان نخورند نمی توانند بی کفش بمانند . رحیم ایده های جالبی داشت. او می گفت توسعه بدون کفش امکان پذیر نیست. سال 1334 زمینی در مهرآباد تهران برای توسعه فعالیت کارخانه اش خریداری کرد. وسعت زمین 700 متر بود که 400 متر ساختمان آن 35 کارگر را در خود جایی داده بود. او به سرعت قرارداد همکاری با شرکت «لیبشه» امریکایی منعقد کرد. شیرین کام در مورد این مقطع زندگی او می گوید:« رحیم کار تولید کفش را در مهرآباد با شراکت با لیبشه امریکایی از کارخانه کفش ولکو شروع کرد تا با امتیاز این شرکت تولیدات خود را در ایران به فروش برساند. این شرکت کفش های تنیس کف تخت، سبک و کتانی می فروخت. که با زیره لاستیکی پرس شده تولید می شد. دستگاه های پرس را شرکت ولکو به ایران وارد کرده بود. رویه کفش دو لایه، مانند برزنت به هم در کفش ملی دوخته می شد. بعد از مدتی با خریداری ماشین های دوخت از پارچه های داخلی استفاده شد کفش ولکو حاضر به سرمایه گذاری و آوردن فناوری به ایران شد. رحیم به امریکا رفت و نقشه کارخانه تهیه و ماشین آلات آن را از شرکت وارد کرد . کارخانه در بدو امر روزانه 150 زوج محصول داشت. شرکت کفش نام «ملی » گرفت که مردم خاطره مبارزات ملی شدن نفت را در ذهن داشتند . در این زمان ناصر معتبر، مصطفی عطری و مولر اهل چکسلواکی، کسانی بودند که با رحیم همکاری می کردند. رحیم با خریداری تعداد زیادی خانه در مهرآباد جنوبی به توسعه کارخانه ها پرداخت.» در این دوره زمانی رقبای در کنار ایروانی قرار گرفته بودند. کفش های تولید چکسلواکی و کفش سه ستاره و کفش مهشید شرایط بازار  را برای ایروانی قدری دشوار ساخته بودند. اما ایروانی با بکارگیری روشی تلاش کرد تا بازار را به انحصار خود در آورد. علاوه بر تولید کفش به تاسیس کارخانه در زمینه تولید زیره کفش لاستیکی PVC ، تولید آستر و بند کفش، تولید جوراب (خرداد 1347 ) تولید مقوا و کارتن (در آذر 1350 ) قالب، ماشین سازی، تولید تسمه در 600 اندازه برای صنعت، کشاورزی و خودرو (فروردین 1352 )، تولید انواع دستکش و روی بند (در سال 1352 )، نیز که ابزارهای لازم برای صنعت کفش بود، اقدام کرد. مرحله بعدی توسعه در نقطه ای اغاز شد که در همان جا کار کفش ملی به پایان رسید. تقی ایروانی زمینی را در اتوبان قدیم تهران و کرج خریداری کرد و بزرگترین مجموعه صنعتی تولید کفش را احداث کرد. کارخانه او مدتی بعد ده هزار کارگر را به استخدام در آورد. کارخانه ایروانی سال ها بعد به دولت انتقال پیدا کرد. محمدتقی به بوستون امریکا رفت و مدتی بعد راهی مصر شد. او بازهم در مصر کارخانه ای دیگر تاسیس کرد و 700 نفر را به استخدام درآورد. ایروانی سه سال قبل چهره در نقاب خاک کشید.

ایروانی چه کرد؟

محمد تقی ایروانی در دسته بزرگترین کارآفرینان 5 دهه گذشته ایران جای می گیرد. براساس اطلاعاتی که در کتاب پیشگامان رشد از عملکرد ایروانی منتشر شده او چنین سابقه ای داشته است:«ایروانی در طی سال های فعالیت صنعت ی اش در تاسیس بیش از 50 شرکت صنعتی و تجاری و بیش از 25 شرکت صنعتی در زمینه تولید انواع کفش با شرکای خارجی و داخلی مشارکت داشت . اولین شرکت با نام باتا در تیر1330 و آخرین شرکت را به نام چرم خسروی نو در سال 1356 به منظور دباغی و چرمسازی به ثبت رساند. شرکت کفش پویا به تولید کفش ورزشی دربهمن سال 1330 ، کفش فارس مرداد 1342 ، تولید کفش چرمی، کفش صنعتی در بهمن سال 1347 کفش ایمنی و پوشش، سرپائی ملی شهریور 1349 با تولید دمپایی و ... تاسیس شدند. با رشد کارخانه های کفش سازی از جمله کفش ملی نیاز به واردات کفش شدیدا کاهش پیدا کرد و جای خود را به واردات فناوری و ماشین آلات کفش سازی داد.»

تولید نیروی انسانی از دو سالگی

بسیاری اعتقاد دارند، ایروانی تنها کارآفرینی بزرگ نبوده است. او طی سال های فعالیت خود توجه بسیار ویژه ای به کارکنان خود ارائه می داد. او 400 خانه برای آنها ساخت و مدتی بعد شهرکی مسکونی در اتوبان قدیم تهران و کرج راه اندازی کرد. همچنین علاوه بر فعالیت اقتصادی در همین زمان به یک کار بزرگ اجتماعی دست زد که تا آن زمان در تاریخ ایران سابقه نداشت . شرکت کانون مشاوره اقتصادی در تیرماه 1343 به منظور بزرگ کردن 22 کودک از دو ماهه تا دو ساله با نام ایروانی پور تاسیس شد تا در آینده این کودکان از مدیران بنگاه صنعتی او بشوند قسمت عمده بودجه کانون به مصارف تحصیلی اطفال برسد و لوازم خوراک و پوشاک و وسائل زندگی ساده و کم خرج باشد . در اسناد این موسسه آمده است:« هیچیک از اطفال پس از رسیدن بسن هیجده سال و خاتمه تحصیلات تعهدی در مقابل کانون نخواهند داشت. از هر لحاظ مختارند که دراجتماع وارد و به آبرومندی زندگی کنند . فقط انتظار مؤسسه اینست که آنان نسبت به تحصیل دانش جدی بوده و ادب و آراستگی و تمسک بدیانت مقدسه اسلام و امانت و صداقت و حسن اخلاق را پیشه خود ساخته و تمام بیست نفر یکدیگر را برادرانه دوست بدارند.»

ایجاد ده هزار اشتغال

شیرین کام اعتقاد دارد، کارنامه ایروانی در ایجاد اشتغال درخشان است. او می گوید:«ایروانی علاوه بر تاسیس فروشگاه کفش ملی در سطح ایران ویکسان سازی قیمت در کل فروشگاه ها توانسته بود به شوروی و اروپای شرقی کفش پوتین صادر کند در طی بیش از 30 سال فعالیت، توانسته بود در سال 1356 قریب به 10 هزار نفر را در شرکت هایش مشغول نماید. او گروه کفش ملی را به خانواده تبدیل کرد. تعصب نسبت به گروه در نزد ایروانی و مدیران عالی و میانی فوق العاده بود. بر این اساس پوشیدن کفش غیر ملی، برای پرسنل توبیخ به همراه داشت. آنها حق نداشتند از شرکت های دیگر صنعتی با نام کامل ذکر کنند و تنها حرف اول آن گروه ها یاد می شد در غیراینصورت 2 تومان جریمه می شدند. این تعصب در حفظ گروه پس از انقلاب نیز حفظ شد، بطوریکه 25 سال پس ازمصادره، با آمدن هرمدیر جدیدی به او تلفن می زد و تبریک می گفت و او را تشویق به حفظ موسسه می نمود زیرا معتقد بود که چند هزار نفر از طریق آن زندگی می کنند. از خانواده ایروانی تنها محمد رحیم به فعالیت صنعتی روی آورد و در فاصله سالهای 1358 - 1324 با تاسیس شرکت کفش ملی و ده ها شرکت اقماری در زمینه کفش، چرم و انواع شرکت های خدماتی سرمایه گذاری در بانک و بیمه نقش موثری در توسعه صنعت کفش ایفا کرد.»

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ali
جمعه 7 آذر 1393      10:57

من یکی از کارکنان شرکت کفش ملی بودم،اما هیچکاه تقدیر و تشکری از پرسنل نشد. واقعا...............
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir