بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 1 مرداد 1397      12:17

هشدار نفتی دوم به ترامپ

اقتصاد ایرانی: «جهان بدون اوپک» را تصور کنید؛ این موضوعی است که برخی نمایندگان کنگره آمریکا به دنبال آن هستند. آنها بر این باورند که اوپک با ایجاد انحصار در تولید نفت، قیمت ها را به نفع خود بالا نگه داشته است و فشار اقتصادی بسیاری به مصرف کنندگان بنزین در آمریکا وارد می کند.

از این رو آنها بارها لایحه ای با عنوان «قانون ضد انحصار در تولید و صادرات نفت» که به اختصار نوپک(NOPEC)  نامیده می شود را برای رای گیری و تبدیل به قانون به صحن مجلس برده اند. اما آیا واقعا این اوپک است که با بالا نگه داشتن قیمت نفت هزینه زیادی به رانندگان در آمریکا و دیگر کشورهای مصرف کننده نفت تحمیل می کند؟ هفته گذشته گلدمن ساکس با انتشار یادداشتی، دونالد ترامپ را مسوول نوسان قیمت نفت معرفی کرد. آنطور که دنیای اقتصاد در گزارش خود در این باره با عنوان «مقصر تلاطم بازار نفت» نوشته است: «به اعتقاد گلدمن ساکس تصمیمات سیاسی دولت آمریکا به نوسانات بازار نفت دامن زده و چشم انداز قیمت ها را تیره کرده است. به این ترتیب اختلالات عرضه در بازار نفت تحت تاثیر تصمیمات سیاسی آمریکا از جمله تحریم نفتی ایران، می تواند قیمت ها را بار دیگر به ۸۰ دلار بر بشکه برساند.»

به گزارش دنیای اقتصاد، بعد از هشدار گلدمن ساکس، حال نوبت جولیان لی، استراتژیست نفت در بلومبرگ و تحلیلگر سابق مرکز مطالعات انرژی جهانی است که به سیاست های مسوولان آمریکایی اعتراض کند و تلاش برای تصویب لایحه نوپک را غیرعقلانی بخواند. او تلاش برخی نمایندگان کنگره آمریکا برای تصویب قانون نوپک را بی ثبات کننده بازار نفت می داند و بر این باور است که وجود اوپک برای ثبات بازار نفت و امنیت عرضه نفت ضروری است. لی عقیده دارد اوپک از سویی با جلوگیری از ریزش قیمت نفت موجب تقویت سرمایه گذاری در صنعت نفت و افزایش عرضه در سراسر جهان شده و از سوی دیگر با ایجاد ظرفیت مازاد تولید در شرایط اختلال عرضه از جهش قیمت نفت به سطوح بسیار بالا جلوگیری می کند.

به کارگیری مجدد لایحه ای به نام نوپک

آن طور که سایت فورچون خبر داده است، سناتور چاک گراسی به همراه یک سناتور جمهوری خواه دیگر و دو سناتور دموکرات لایحه ای را به کار انداخته اند که بر اساس آن آمریکا اجازه دارد اوپک را به دلیل انحصار در تولید نفت تحت تعقیب قضایی قرار دهد. روزنامه آمریکایی تلگراف نیز ضمن انتشار این خبر گفته است که هر چهار سناتور دنبال کننده این قانون، از ایالت هایی به مجلس سنا راه یافته اند که در آنها قیمت بالای بنزین تاثیر شدیدی بر اقتصاد مردم می گذارد. سناتور چاک گراسی در بیانیه خود گفته است: «زمان پایان دادن به کنترل غیرقانونی قیمت نفت توسط اوپک فرا رسیده. ما متعهد به کاهش وابستگی به نفت خارجی هستیم، به ویژه زمانی که قیمت به طور مصنوعی و غیرقانونی بالا نگه داشته شده است. با این لایحه ما به اعضای اوپک نشان خواهیم داد اقدامات ضد انحصاری آنها را تحمل نخواهیم کرد.»

علاوه بر مجلس سنا، ظاهرا قانون گذاران در مجلس نمایندگان آمریکا نیز در حال تنظیم لایحه «قانون ضد انحصار در تولید و صادرات نفت» یا همان نوپک(NOPEC) هستند. این اولین بار نیست که کنگره آمریکا علیه اوپک اقدام می کند. در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ نیز نمایندگان و سناتورهای آمریکایی به ضدیت با اوپک برخاستند و تلاش کردند لایحه نوپک را به قانون تبدیل کنند. اقدامی که با مخالفت روسای جمهور وقت یعنی جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۰ و باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ مواجه شد و به مرحله اجرا در نیامد.

اما آنچه در شرایط کنونی اقدامات کنگره آمریکا را نگران کننده تر می کند حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید است. در واقع این احتمال وجود دارد که او برخلاف روسای جمهور قبلی آمریکا این قانون را تصویب کند و به مرحله اجرا درآورد. تصویب این لایحه به وزارت دادگستری آمریکا اجازه می دهد که بر اساس قانون ضد انحصار (antitrust) در این کشور، علیه ۱۵ عضو اوپک اقامه دعوی کند و این می تواند به غرامت های میلیارد دلاری منجر شود. جیسون بوردوف، مدیر مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا بر این باور است که شانس امضای قانون نوپک توسط ترامپ بیش از هر یک از روسای جمهور سابق آمریکا است. او بیش از هر رئیس جمهور دیگری در آمریکا درباره قیمت نفت حرف زده و بارها اوپک را مورد خطاب قرار داده است. ترامپ حتی پیش از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا نیز مخالفت خود با اوپک را بارها نشان داده است. بلومبرگ در این باره نوشته است: «ترامپ در کتاب خود در سال ۲۰۱۱ (با عنوان آمریکا را دوباره شماره یک کنیم) و در فضای مجازی ظرف ۳۰ سال گذشته بارها به اوپک تاخته است. او می گوید قیمت واقعی نفت ۳۰ دلار است و اوپک جیب مردم آمریکا را خالی می کند.»

آیا نوپک مشکل بنزین آمریکا را حل می کند؟

تلاش علیه اوپک احتمالا در آمریکایی که شهروندان آن بیش از هر کشور دیگری بنزین در موتور خودروهای خود می سوزانند، برای سیاست مداران محبوبیت ایجاد می کند. میزان تقاضای نفت آمریکا روزانه بیش از ۱۹ میلیون بشکه است که بخش اعظم آن صرف تولید بنزین می شود.

با این حال آن طور که کارشناسان از جمله تحلیلگران گلدمن ساکس می گویند بخش مهمی از نوسانات قیمت نفت به سیاست های ترامپ باز می گردد. او با تحریم نفتی ایران و ونزوئلا آینده عرضه نفت را مخاطره آمیز کرده است. علاوه بر این بخش مهمی از قیمت بنزین در آمریکا مانند دیگر کشورهای واردکننده نفت به اعمال مالیات بر مصرف این سوخت باز می گردد. بر اساس آمار منتشر شده از سوی اوپک، در سال ۲۰۱۷ تنها حدود ۴۶درصد از قیمت بنزین به نفت مربوط بوده و ۵۴ درصد آن به هزینه پالایشگاه داران و مالیات بر مصرف این سوخت اختصاص داشته است. این در حالی است که آمریکا نسبت به بسیاری از کشورها مالیات کمتری برای مصرف بنزین اخذ می کند. به طور مثال در سال ۲۰۱۷ در انگلیس تنها ۸/ ۲۲ درصد قیمت بنزین از محل نفت بوده و بیش از ۶۴ درصد قیمت این سوخت به شکل مالیات در اختیار دولت قرار گرفته است. بنابراین اینکه سیاستمداران غربی اوپک را به عنوان مقصر قیمت بنزین به مردمان خود معرفی می کنند، تنها اقدامی سیاسی است.نه تنها نمی توان اوپک را مقصر قیمت بنزین در کشورهای مصرف کننده دانست، بلکه به باور جولیان لی، حیات اوپک برای ثبات بازار نفت ضروری است.

ناجی به نام اوپک

اوپک از سال ۱۹۸۲ به دنبال افت شدید قیمت نفت نظام سهمیه بندی را برای اعضای خود تعریف کرد تا کشورهای عضو این سازمان در چارچوب مشخصی به تولید نفت بپردازند. جولیان لی در یادداشت خود این پرسش را مطرح می کند که اگر کشورهای عضو اوپک می توانستند بدون هیچ ضابطه و قانونی به تولید بپردازند چه می شد؟ او در پاسخ میگوید: «بدیهی است که قیمت نفت به قدری کاهش مییافت که تولید نفت در مکان هایی چون آلاسکا، خلیج مکزیک، دریای شمال، غرب کانادا و بسیاری از ذخایر نفتی دیگر صرفه اقتصادی خود را از دست می داد و متوقف می شد. مدیریت عرضه این گروه در طول ۲۰ سال گذشته برای ۳۳ میلیارد بشکه نفت اضافی در کشورهای غیرعضو اوپک ظرفیت تولید ایجاد کرد. »

در واقع برای دانستن اینکه جهان بدون اوپک به چه شکل خواهد بود، نیازی نیست خیلی به تخیل متوسل شویم. کافی است سال ۲۰۱۶ را به یاد بیاوریم؛ یعنی زمانی که به دلیل بالا گرفتن اختلافات در اوپک اعضای این سازمان هر یک در بیشترین سطح توان خود نفت تولید می کردند و قیمت ها به حدود ۲۶ دلار بر بشکه رسید. این مبلغ کمترین سطح قیمت نفت ظرف ۱۳ سال پیش از آن زمان بود. رسیدن قیمت نفت به ۲۶ دلار برای رانندگان آمریکایی در کوتاه مدت مطلوب بود، قیمت بنزین در آن سال برای آنها به ۲ دلار در هر گالن رسید. اما به دلیل اعمال مالیات بر مصرف بنزین مطلوبیتی که رانندگان آمریکایی از افت قیمت بنزین کسب کردند به اندازه کاهش قیمت نفت نبود. در واقع در سال ۲۰۱۶ قیمت نفت نسبت به سال ۲۰۱۴ حدود ۷۵ درصد افت قیمت را تجربه کرد، اما قیمت بنزین در این کشور کمتر از ۵۰ درصد کاهش یافت. هرگالن بنزین در آمریکا در حال حاضر یعنی زمانی که قیمت نفت بین ۷۰ تا ۷۵ دلار است، حدود ۳ دلار به فروش می رسد.

اما نکته قابل توجهی که توسط جولیان لی بر آن تاکید شده، زیانی است که صنعت نفت آمریکا و به دنبال آن اقتصاد این کشور از افت قیمت نفت متحمل شد. در واقع با رسیدن قیمت نفت به سطوح کمتر از ۳۰دلار سرمایه گذاری در میادین نفت شیل توجیه اقتصادی خود را از دست داد، از این رو میزان حفاری در صنعت نفت آمریکا حدود ۸۰ درصد کاهش یافت. این اتفاق در سراسر جهان رخ داد و تنها جایی که با رکود حفاری مواجه نشد، خاورمیانه بود. این موضوع به خیل عظیم کارکنان اخراجی در شرکت های نفتی آمریکایی منجر شد. آنجا بود که آمریکایی ها نیز به کمک خواستن از اوپک متوسل شدند. رکس تیلرسون، مشاور ترامپ در مسائل مربوط به انرژی در دوران رقابت های ریاست جمهوری از اوپک خواسته بود تولیدات خود را کاهش دهد تا قیمت نفت افزایش یابد. تیلرسون بعد از انتخابات به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا وارد کاخ سفید شد، اما بعد از حدود یک سال به دلیل اختلافاتش با ترامپ بر سر برجام از این پست کنار گذاشته شد.

علاوه بر این، جولیان لی میگوید، اگر لایحه نوپک تصویب شود، انگیزه کمی برای کشورهای تولیدکننده نفت برای کنترل سطح مازاد عرضه نفتشان باقی می ماند. در سالیان گذشته وجود ظرفیت مازاد اوپک مانند شیر امنیتی عمل کرده که علاوه بر جلوگیری از عرضه شدید نفت در بازار، از افزایش شدید قیمت ها نیز ممانعت کرده است. لی در ادامه به نتایج یک پژوهش در مرکز مطالعات و تحقیقات ملک عبدالله واقع در عربستان اشاره می کند. براساس این پژوهش، مازاد ظرفیت تولید اوپک به واسطه کاهش نوسانات قیمت نفت در شرایط اختلال در عرضه ۱۷۰ تا ۲۰۰ میلیارد دلار در سال به اقتصاد جهانی فایده رسانده است. به طور مثال بدون وجود این ظرفیت مازاد عرضه انقلاب لیبی می توانست قیمت نفت را به بیش از ۳۰۰ دلار بر بشکه برساند.

لی در ادامه در سطور پایانی این یادداشت اتکای آمریکا به ذخایر استراتژیک خود برای عبور از شرایط بحرانی را نیز بی فایده می داند. آمریکا در حال حاضر حدود ۶۶۷ میلیون بشکه نفت در غارهای نمکی در خط ساحلی خلیج مکزیک نگهداری می کند، این ذخایر به منظور استفاده در شرایط اضطراری و برای جلوگیری از شوک عرضه ایجاد شده است. با این حال لی می گوید: «آمریکا نتوانست در سال ۱۹۹۰ با توسل به ذخایر استراتژیک خود که بزرگ ترین ذخایر نفتی جهان محسوب می شود، از شوک قیمتی حمله عراق به کویت جلوگیری کند.» صدام حسین، رئیس جمهوری وقت عراق به دلیل مشکلات مالی بعد از جنگ با ایران، خواهان حمایت مالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بود. او خواهان بخشیدن بخشی از طلب این کشورها به عراق بود و از سوی دیگر خواهان کاهش تولید آنها و افزایش قیمت نفت شده بود. با مقاومت این کشورها به خصوص کویت، در آگوست ۱۹۹۰ عراق به این کشور حمله کرد. این جنگ تا فوریه ۱۹۹۱ و تا زمان دخالت کشورهای غربی ادامه یافت. کویت پیش از جنگ حدود دو میلیون بشکه در روز نفت تولید می کرد و در طول جنگ تولیداتش به صفر رسید. تولید نفت این کشور تا سال ۱۹۹۴ به سطح پیش از جنگ بازنگشت. جنگ خلیج فارس موجب شد که بهای نفت حدود ۲۵ درصد رشد کند و از ۱۸ دلار به ۲۳ دلار برسد. آمریکا همچنین در جریان حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز نتوانست از ذخایر استراتژیک خود استفاده کند.

با توجه به دلایل ضرورت حیات اوپک، به نظر میرسد در چنین شرایطی حمله به اوپک کاملا غیر منطقی است. اما در حال حاضر کمتر اقدام منطقی در آمریکا دیده می شود، به طوری که جولیان لی می گوید: «ظاهرا حمله به متحدان و بی ثبات کردن بازارها تفریح جدید واشنگتن است.»


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir