بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 26 مهر 1391      15:7
چرا کرکره برخی مغازه ها تا نیمه پایین است؟

قیمت دلار چه انداز برزندگی مردم اثر داشته است ؟

بررسی اثرات افزایش بهای دلار برزندگی و کسب و کار مردم

اقتصاد ایرانی: لنج قدیمی کنار اسکله ÷هلو می گیرد. مسافرانی که از بندرعباس رسیده اند، از آن ÷یاده می شوند و ÷ا روی جزیره قشم می گذارند. کمی آنطرف تر از اسکله در ابتدای خیابان، تاکسی ها به خط شده اند تا مسافران را به نقاط دیگر جزیره برسانند. یکی از راننده ها مسیر و کرایه انتقال تا مقصد را همزمان فریاد می زند:« درگهان؛ 2 هزار تومان» چند مسافر که به این میزان کرایه اعتراض دارند، دور راننده حلقه زده اند و با او بحث می کنند. یکی از مسافران می گوید تا دیروز همین راننده ها یک هزار تومان برای این مسیر طلب می کردند. معلوم نیست چگونه یکباره دو برابر شده است. راننده تاکسی در جواب مسافر می گوید قیمت دلار در یک هفته دو برابر شده. راننده ها همه با هم تصمیم گرفته اند کرایه ها را دو برابر کنند. مسافر که خیلی عصبانی شده صدایش را بالاتر می برد: «دلار به کرایه تاکسی چه ارتباطی دارد» راننده از او هم عصبانی تر است:«همه قطعات این ماشین لعنتی با دلار گران می شود. ما که نمی توانیم تا آخر سال یک نرخ داشته باشیم وقتی همه کالاها روزانه گران می شوند.» راننده دیگری که برای میانجیگری آمده، سعی می کند با آرامش بیشتری مسافران را توجیه کند. او اصلی ترین دلیل دوبرابر شدن کرایه را توضیح می دهد:« فقط هزینه های ماشین که نیست. ما هم در این جزیره زندگی می کنیم. اینجا همه کاسب ها بر مبنای دلار کار می کنند. قیمت اجناس مختلف با گران شدن دلار، بالا رفته است. اینکه نمی شود ما همان کرایه را بگیریم. درآمد ما از اول سال تا آخر سال تغییر نکند اما هزینه زندگی مان تا این اندازه بیشتر شود.» مسافرها کمی آرامتر شده اند. در ادامه بحث حتی مواضع مشترک ÷یدا می کنند و گلایه ها را روانه افراد غایب می سازند.

در طول مسیر راننده سعی می کند اطلاعات بیشتری نسبت به تغییرات قیمت ها در مناطق آزاد بدهد:« درست است که قیمت ها با این وضعیت دلار، ثبات ندارند و هر روز ممکن است قیمت های جدیدی روی کالاها گذاشته شود اما در مناطق آزاد اوضاع ویژه تر است. اینجا همه کالاها وارداتی است و فاصله بین واردات تا عرضه بسیار کوتاه است به همین دلیل تغییرات قیمت دلار به سرعت روی نرخ همه کالاها تاثیر می گذارد.» تاکسی مقابل ÷اساژهای درگهان نگه می دارد و مسافران روانه بازار می شوند. اوضاع بازار کاملا دوبرابر شدن کرایه تاکسی را توجیه می کند. مغازه داران وقتی می خواهند قیمت اجناس را به مشتری اعلام کنند، بلافاصله تبصره ای را هم به آن اضافه می کنند:« اگر همین حالا قصد خرید دارید با این قیمت می فروشیم. بعدا برگردید معلوم نیست قیمت همین باشد.» نرخ انواع اجناسی که از کشتی ها تخلیه می شود و فقط با چند روز فاصله در بازار عرضه می شود، بدون تاخیر با دلار هماهنگ می شود. ÷وشاک فروشان در این بازار به مانند طلافروشان، قیمت های خود را لحظه به لحظه با نرخ دلار تنظیم می کنند. خبر تغییرات لحظه ای قیمت ارز در خیابان فردوسی تهران بدون وقفه تا هزار و 500 کیلیومتر آن طرف تر می رسد و مستقیما روی قیمت ها تاثیر می گذارد. مشتری یکی از مغازه ها که بر سر قیمت با صاحب فروشگاه بحث مفصلی را انجام داده می گوید: « لباسی را در این فروشگاه دیدم و قیمت آن را ÷ر سیدم که ÷اسخ فروشنده 35 هزار تومان بود. یک ساعت بعد که گشتی در ÷اساژ زدم و برگشتم، می گوید 50 هزار تومان. دلیلی که می آورد این است که در این فاصله دلار در بازار 400 تومان گران شده است در حال که این لباس را که با دلار گران شده نخریده است.» فروشنده می گوید:« وقتی دلار در طول یک ساعت گران می شود دلیلش این است من باید این جنس را با قیمت جدید خریداری و جایگزین کنم اگر قرار باشد تغییرات دلار را اعمال نکنیم که سرمایه مان از بین می رود. باید  دو تکه لباس بفروشیم و جای آن یک تکه بخریم.» تکا÷وی خاصی در بازار حاکم است. در این شرایط مشتریان و فروشنده ها به درک مشترکی از وضعیت دلار و تاثیر  آن بر قیمت ها رسیده اند. در این میان اما خریدارانی که درآمدشان با نوسانات دلار تغییر نمی کند، مجبورند خریدهای خود را محدود سازند.

آمارها نشان می دهد که در ایران حدود 45 درصد از جامعه کار کشور یا کارمندند یا کارگر. این دو قشر که در ابتدای هرسال افزایش حقوق محدودی را تجربه می کنند، این روزها در مقابل افزایش قیمت کالاها متاثر از نوسانات دلار، هیچ ابزاری برای مبارزه ندارند جز کاهش مصرف. وضعیت برای دیگر فعالان جامعه کار هم چندان بهتر از کارگران و کارمندان نیست. 35 درصد از فعالان شاغل در ایران خود اشتغال هستند. راننده ها، کشاورزان و فعالان صنفی در این دسته قرار دارند که اکثر آن ها امکان افزایش درآمد را در طول سال ندارند. 20 درصد دیگر به امور سرمایه گذاری مشغولند که احتمالا اکثر آن ها در  این شرایط خود را به بازارهای ارز و سکه رسانده اند تا سرمایه هایشان را افزایش دهند.

حداقل حقوق برای 9.5 میلیون کارگر در ابتدای سال 392 هزار تومان تعیین شده است و دو میلیون نفر کارمند دولت هم حداقل حقوقشان در همین حدود قرار دارد. کشاورزان هم که محصولات خود را معمولا با درصد اندکی افزایش نسبت به سال قبل می فروشند. در این شرایط بیش از 70 درصد از جامعه کار کشور دستمزدهای ثابتی در طول سال دارند اما نکته این جاست که افزایش قیمت ها از چنین قاعده ای ÷یروی نمی کند. التهابات ارزی، تغییر قیمت ها را به روز کرده است. حتی دولت ناچار شده رسما مجوز افزایش قیمت ها برای بسیاری از کالاها صادر کند. معادله ساده ای در کار است که دو طرف آن تعادلی با یکدیگر ندارند. درآمد ثابت و هزینه متغیر است. عموم نیروی کار درآمد خود را به ریال دریافت می کنند اما مجبورند آن را به دلار هزینه کنند. افزایش 300 دردی بهای دلار طی 20 ماه گذشته نرخ برابری ریال به دلار را آنچنان کاهش داده است که ارزش ÷ول ملی به یک سوم کاهش یافته است. در این شرایط وقتی قرار است همچنان دریافتی ها به ریال باشد و خرج ها به دلار یعنی قدرت خرید به یک سوم نسبت به 20 ماه قبل رسیده است و آن ها مجبورند سفره کوچکتری مقابل خود ÷هن کنند.

اوضاع نابسامان قیمت ها در بازار فقط برای حقوق بگیران دردسرساز نبوده است. فعالان صنفی در بازارهای مختلف هم شرایط متزلزلی را تجربه می کنند. دو ملیون واحد صنفی و فعالا بازاری این روزها ÷یش بینی دقیقی از آینده خود ندارند. نمی دانند که اگر کالایی را با قیمت مشخصی بفروشند، با چه نرخی می توانند آن را جایگزین کنند. به همین دلیل در روزهایی که نوسانات ارزی به اوج خود می رسد، کرکره مغازه ها در بازارهای بزرگ تا نیمه ÷ایین می آید و فروشندگان در حالی که داخل مغازه ها نشسته اند دست از فروش کالا می کشند. یکی از فعالان بازار می گوید:« وقتی اوضاع قیمت ها نامطمئن است، نمی توان کاسبی کرد. فرض کنید ما کالایی که یک هزار تومان خریده ایم راا با 200 تومان سود بفروشیم. بعد یک روز بعد خودمان مجبور باشیم همان کالا را به یک هزار و 300 تومان بخریم. در این شرایط اگر کرکره پایین باشد و اجناس داخل مغازه خاک بخورد، بیشتر سود کرده ایم.»

در چنین شرایطی است نه فعال صنفی در بخش خصوصی می توان فعالیت منظم و درامد منظمی برای گذران زندگی داشته باشد، نه حقوق بگیران می توانند درآمدها و هزینه هایشان را در بودجه خانواده تنظیم کنند.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir