بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : پنجشنبه 27 مهر 1391      10:13
حال اقتصاد ایران چطور است؟

روایت اعدادی که دروغ نمی گویند

علی رشیدی، رئیس انجمن اقتصاددانان ایران از گرفتارهای اقتصاد ایران می گوید

 

 

وضع اقتصاد ایران که از لحاظ سیاسی با کل دنیا در سطح بین المللی مسئله پیدا کرده است و از نظر داخلی درگیر جناح بندی ها و نقطه نظرات متفاوت و متضاد شد، آشفته است. این آشفتگی روابط بین المللی و سیاسی در اقتصاد انعکاس یافته و اوضاع اقتصاد کلان را با چالش های جدی روبرو کرده است..

وضعیت متغیرهای اقتصاد کلان که در شرایط جاری نیز حاکم است عبارت اند از؛

  1. با قانون برنامه پنجم و با اهداف دراز مدتی که برای اقتصاد گذاشته شده و با اهداف افق سال 1404 هیچ ارتباطی ندارد. از رشد اقتصادی 8 درصد خبری نیست و در سال جاری (2012) انتظار رشد منفی (8%- درصد) نیز می رود.
  2. مسئله بیکاری است؛ نرخ ببکاری واقعی در سال 1388 حدود 6/14 درصد و نرخ تورم 5/20 درصد بود. در برنامه توسعه قرار بر این بوده که نرخ بیکاری در 1391 به زیر 10% برسد و تورم نیز سال به سال کمتر شود و به زیر ده درصد تنزل کند، اما نرخ بیکاری واقعی 19 درصد است و در سال 1391 حدود 9/26 درصد تورم خواهد بود. بنابر این نرخ ها بیش از دو برابر نرخی است که قرار بود کاهش پیدا کند. سوالات زیادی وجود دارد که چقدر برنامه ها تخیلی بوده و یا چه عواملی پیش آمده که این آمارها را تخیلی کرده است. به نظر من هر دو عامل وجودداشته است چرا که مقتضیات بهبود کارآیی فراهم نیست و در بهترین حالت بهره وری کل عوامل تولید 6% درصد است در حالیکه قرار بود 5/2 درصد از رشد اقتصادی از بهره وری بدست آید بنابراین هیچ بودجه ای نمی تواند به وضع اقتصادی مملکت کمک کند . عدم ارتباط بین عملکرد اقتصاد با آنچه که راهنمای اقتصاد بوده حاکم است و که در همچنین محیطی بودجه سال 91 فاقد هدف هایی برای اقتصاد کلان می باشد.
  3. اعداد  و ارقامی که در بودجه کل ذکر شده یک رشد 29 درصدی را نسبت به سال گذشته نشان می دهد مسئله اصلی غیر قابل بودن پیش بینی بودن ارقام بودجه است  در بودجه سال 1391 اعتبارات 97 دستگاه بیش از 50 درصد افزایش یافته و 52 دستگاه ردیف بودجه ای جدید پیدا کرده اند که بنظر می رسد عاملی برای تأخیر در ارائه بودجه به مجلس باشد.

در ردیف درآمدها 44 درصد درآمد بودجه مربوطه به درامدهای مستقیم نفت و گاز است ولی دیگر درآمدهای بودجه مانند حقوق گمرکی واردات و مالیات بر نقل و انتقال کالا نیز به طور غیر مستقیم وابسته به نفت و گاز است با توجه به این آمار و ارقام دو سوم بودجه از طریق نفت و گاز تأمین می شود.

موسسه مورگان استایلی چیس اعلام کرده است که صادرات نفت ایران تا جولای سال جاری یک میلیون بشکه در روز کاهش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر تولید نیز 400 هزار بشکه در روز کاهش یافته است بنابراین درامدی که از محل صادرات نفت پیش بینی شده 6/51 میلیارد دلار بعلاوه 5/14 درصد سهم واردات نفت و 36 درصد سهم صندوق توسعه ملی و %2 سهم حساب ذخیره ارزی یعنی جمعاَ 7/71 است اصلاَ قابل تحقق نیست درآمد ارزی سال 91 حدود یک سوم تا نصف سال قبل خواهد بود و این امر سقوط تولید و کاهش بیشتر صادرات نفت را بدنبال دارد.

مسئله دیگر در بودجه بندی سال 91 مخارج دولت 34 درصد رشد داشته است.

مسئله دیگر پرداخت یارانه هاست که بزرگترین ابهام را برای آینده اقتصاد مملکت بوجود آورده است طبق آمار برآورد شده تا اسفند 90 مجموعا 15 ماه را پرداخت یارانه ها اجرا شده و بیش از 50 هزار میلیارد تومان هزینه شده است در حالی که درآمد واقعی حدود 28 هزارمیلیارد بوده است بقیه آن را استقراض از بانک مرکزی و از امکانات نفت و غیره استفاده شده است. برای سال جاری پیش بینی شده که برای پرداخت یارانه ها از 70 هزار میلیارد تا 115 هزار میلیارد تومان دولت باید تهیه کند. سوال اصلی این است که چه بخشی از اقتصاد و کی باید این پول ها را بپردازد؟! اگر قیمت فروش بنزین را افزایش دهند این انتقال قدرت خرید جامعه به دولت است و روی مصرف و قدرت خرید همه ی مصرف کنندگان انرژی در جامعه تأثیر دارد. بخصوص اینکه 40 درصد انرژی توسط خود دولت مصرف می شود بنابر این درامدهای پیش بینی شده از بالا بردن حامل های انرژی تحقق پیدا نکرده و نخواهد کرد چون خود دولت مصرف کننده عمده می باشد. تنها  و آن چه را که بدست می آورند از مردم می گیرد و مردم نیز توان پرداخت محدودی دارند.  

کمیسیون تلفیق مجلس در بررسی های اولیه که بر روی بودجه سال 91 انجام داده به نتایج خوب و قابل تأملی رسیده است که در 8 بند خلاصه می شود.

  1. گنجانده نشدن اعتبار یارانه ها در بودجه حداقل حدود 40 هزار میلیار تومان که رقم بسیار مهمی است.
  2. نرخ ارز معلوم نیست
  3. غیر واقعی بودن درآمدها.
  4. روشن نبودن سقف بودجه.
  5. انتشار اوراق مشارکت که تأثیر مستقیم بر درآمدها ی دولت دارد و بصورت کسب مجوز مطرح شده است.
  6. روشن نبودن توزیع بودجه بر مبنای شاخص های کلان و تأثیر آن بر روی اقتصاد است.
  7. گنجاندن تعداد طرح های جدید در بودجه که با نظرات خاصی در بودجه گنجانده شده و ربطی به برنامه پنج ساله ندارد.
  8. تضاد مواد لایحه بودجه با قانون برنامه پنجم

اگر درآمدهایی که پیش بینی شده است تحقق پیدا نکند تکلیف پرداخت حقوق، دستمزد کارمندان دولت و اجرای طرح های عمرانی و غیره چه می شود؟!! آیا فکر تنظیم یک بودجه اضطراری کرده ایم؟

در شرایطی که این همه عوامل نامساعد وجود دارد و تهدیداتی که با آن مواجهه هستیم چگونه با خیال راحت بودجه ای را تنظیم می کنیم و4/33 درصد نیز آن را افزایش می دهیم.

اما مهمترین مطلب مسئله یارانه هاست که حداقل معادل هزینه های جاری دولت می باشد و معلوم نیست از کجا باید تأمین شود مرحله دوم یارانه ها آیا باید شروع شود یا نه! قیمت حامل های انرژی چه خواهد بود؟ و ممکن است تا حداقل 40 درصد افزایش پیدا کند ولی همین حالا هم با مشکل مواجه هستیم و اثرات تورمی حذف یارانه ها و توزیع پول ماهانه فشارهای تورمی اقلام ضروری مصرفی را به بیش از 50 درصد رسانده است..

مسئله دیگرطبق اخبار منتشر شده فروش نفت است در حال حاضرکشتی های نفت کش ما در دریاهای بین المللی به دنبال مشتری هستند جعبه سیاه که مسیر حرکت کشتی ها را نشان می دهد را خاموش کرده اند که مشخص شود این کشتی در دریاها کجا هستند و به کجا می روند و کجا نفت را بفروش می رسانند همچنین ایران حاضر شده نفت را نسیه با مهلت شش ماه بفروش رساند و حتی پول های محلی را قبول می کند خود این امر ضررهای بسیاری به قدرت خرید ایران وارد می کند و از امکانات فنی و تکنولوژیکی کشور برای رفع نیازهای داخلی می کاهد .

مسئله عمده بودجه مخارج دیگر تأمین اجتماعی است که مقوله بسیار وسیعی است و از نظر کل جامعه مهم است. مسئله وضعیت طبقات، درآمدی و توزیع درآمد. طبقات پایین و محروم جامعه و خدماتی که دولت باید ارائه دهد. خدمات بیمه بازنشستگی از کارافتادگی، معلولین، طبقات محروم که درآمدی ندارند مسئولیت دولت در قبال اینها چگونه خواهد بود؟ چقدر هزینه دارد و چقدر خود استفاده کنندگان می بایست تأمین کنند؟ آینده این برنامه ها چه خواهد بود و چه بخشی از بودجه سالانه را تشکیل بدهد؟

راه حل ساده سازی شکل تنظیم و ارائه بودجه  است باید اختیارات بیشتری به استان ها داده شود در بودجه کل سهم ان ها مشخص شود و جزئیات در سطح استان مورد قبول قرار گیرد. جامع بودن بودجه که همه ی درآمدها و مخارج ها را پوشش دهد ضد ارزش شده است و درسیاست های دولت به اقتصاد کلان  و متغیر های کلان توجه نشده است.  


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir