بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 22 تير 1392      11:5
گفت و گو با محمدنهاوندیان رئیس اتاق ایران در مورد آینده اقتصاد ایران:

ترویج گفتمان اعتدال راه حل خروج از سختی هاست

محمد نهاوندیان رئیس اتاق ایران، روزهای پرمشغله و رفت و آمدی را می گذراند. از ماه ها پیش از انتخابات او به همراه جمعی دیگر از فعالان بخش خصوصی، با نگرانی به صحنه سیاست ایران می نگریستند و امیدوار بودند نامی از صندوق رای بیرون آید که همزمان اقتصاد و سیاست را سامان دهد. اوج تلاش ها به مدتی قبل از انتخابات و دعوت از کاندیداها برای حضور در اتاق ایران مربوط می شود.

 تیرماه هم به روزهای پرمشغله او بدل شده است. دیدار با سفرای چند کشور خارجی این فرصت را ایجاد کرد تا در محل اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و در همان دفتر معروف طبقه هفتم ریاست، گفت و گویی کوتاه با نهاوندیان داشته باشیم. او این روزها بیش از گذشته به ترویج گفتمان اعتدال امیدوار شده است.

***

آقای دکتر کشور دوران جدیدی را سپری می کند. امیدهایی ایجاد شده که جامعه به منطق اعتدال بازگردد. در این فضا جامعه اقتصادی ایران به کدام سمت باید برود؟

پیش از آن که در مورد وضعیت اقتصادی کشور بحث کنیم لازم است تا قدری درمورد گفتمان اعتدال بحث کنیم، گفتمانی که امروز به اصلی ترین نیاز و حتی خواسته مردم و کنشگران اجتماعی و اقتصادی بدل شده است. اعتدال یعنی حرکت در مسیری که به دور از افراط و تفریط باشد. کشور طی سال های گذشته و دهه های گذشته بارها زیان ناشی از افراط کاری ها را پرداخت کرده است. ماجرا هم به امروز و دیروز مربوط نیست و ریشه در تاریخ ایران دارد. با مطالعه تاریخ به این درک می رسید که هربار که کشور به سمت بحرانی پیش رفته است، پیش از آن افراط کارهایی در پس پرده رخ داده است. بنابراین به عنوان یکی از اعضای جامعه اقتصادی کشور می توانم توصیه کنم که ضروری است تا همگی به بسط و گسترش گفتمان اعتدال کمک کنیم. شک نداشته باشید که از راه گسترش این گفتمان می توانیم به نقاط درخشانی برسیم. خوشبختانه انتخابات و حضورگسترده مردم حامل پیامی اساسی و کلیدی برای آینده سیاست و اقتصاد ایران بود. به نشانه های این انتخاب توجه داشته باشید. گفتمان اعتدال احساس ثبات و آرامش در بازارها را به وجود آورده است. بازار ایران و اقتصاد ایران به این نشانه ها واکنش نشان می دهد. مسولیت بزرگ و مهم ما این است که نشانه هایی برآمده از همین گفتمان اعتدال را به جامعه و به بازار بدهیم.

بازاری که سال ها از بحران ها سود برده به این موضوع واکنش نشان می دهد؟

تمام بازار از بحران سود نبرده است! به طور نمونه تولید و اشتغال زیان دیده است. اساس اقتصاد کشور هم از افراط کاری ها و قانون گریزی ها زیان دیده است. در این شرایط وقتی بازار به معنای عام اقتصادی، متوجه می شود که رویکردها در کشور تغییر کرده و قرار است از این پس رفتارها در چارچوب منطق قرار گیرد، به طور حتم خود را با دوران تازه همراه می سازد. دقت کنید که مردم نشان دادند که از آگاهی رفیع و احساس مسوولیت برخوردار هستند. علی رغم دلخوری های موجود، زمانی که مردم احساس وظیفه می کنند که از وحدت و انسجام ملی در مقابل دسیسه های بدخواهاان باید حفاظت شود، مشارکت می کنند. نفس شرکت در این انتخابات یک پیروزی بود. یک انتخاب روشن و بی ابهام نسبت به گفتمان های مطرح صورت گرفت و رای مردم رای به گفتمان اعتدال بود. مردم با علم کامل، با اطلاع از دیدگاه های شفاف در مباحث بین کاندیداها گفتمان اعتدال را انتخاب کردند. انتخاب گفتمان اعتدال آغاز یک راه جدیدی است و مردم ترجیح دادند نگاه فراجناحی که در آن از شایستگان استفاده شده و خود را در نگاه تنگ گروهی محصور نمی کند انتخاب کنند. بنابراین مردم در جریان انتخابات به گزینه ای رای دادند که بیش از سایرین بر موضوع اعتدال تاکید داشت. بر همین اساس می توان بیان داشت که عموم مردم هم به درستی تشخیص داده اند که گفتمان اعتدال باید در کشور گسترش پیدا کند. توسعه، پویایی و بهبود شرایط اقتصادی کشور نیز از مسیر همین اعتدال محوری گذر می کند. حضور حداکثری و حماسی مردم در انتخابات نیز مهر تایید برگفتمان اعتدال بود.

تضمینی وجود دارد که تندروی های گذشته تکرار نشود؟

تضمین، همین فراگیر شدن گفتمان تازه است. اقتصاد ایران طی سال های گذشته از تندروی ها و برخی کج روی ها آسیب های فراوانی دیده است. در سطوح مختلف هم مردم و فعالان اقتصادی از این موضوع آسیب دیده اند. اقتصاد ایران براساس مسیری که سند چشم انداز ترسیم کرده بود باید به جایگاه اول در منطقه می رسید ولی اکنون با توجه به بررسی عملکردهای گذشته می توان بیان داشت که از آن نقطه فاصله داریم. برهمین اساس امروز منطق ما برای حضور درجمع کشورهای صاحب منزلت و اقتصادی پویا در منطقه، باید اعتدال باشد. فعالان اقتصادی به عنوان افسران اقتصاد ایران و همچنین مجریان واقعی توسعه اقتصادی، باید بر همین اصل تاکید کنند و با صبوری و منطقی فراگیر تلاش کنند تا زیان های گذشته را جبران سازند.

اعتدال در سیاست و فرهنگ هم معنا می یابد؟

گفتمان اعتدال، یک رفتار فراگیر است. یعنی نباید آن را تنها در چند حوزه خاص محدود و محصور کرد. وقتی می گوییم به سمت اعتدال برویم تنها این نیست که افراط کاری ها را کنار بگذاریم. اتفاقا یکی از مهمترین موضوعات گفتمانی پیش روی ما همین است که به همه بگوییم به بسط این گفتمان اعتدال محور کمک کنند. بازهم تاکید می کنم که اعتدال، تنها در اقتصاد یا سیاست خلاصه نمی شود. اعتدال در فرهنگ، رفتارهای اجتماعی و بسیاری از موضوعات دیگر، پیش شرط حرکت به سمت و سوی ساخت آینده ای درخشان برای کشور است. شما اگر به آموزه های دینی و اسلامی هم توجه کنید ریشه این اعتدال را پیدا خواهید کرد. امامان و بزرگان ما بارها تاکید کرده اند که حرکت درست در خط و مسیر اعتدال است. از رایج ترین توصیه ها هم همان اعتدال در گفتار است. حضرت علی هم بارها در کلامشان به اعتدال اشاره کرده اند و احادیث بسیاری داریم که این موضوع را تایید می کنند. به هرجهت، رفتار مردم هم نشان داد که همگی به این اجماع رسیده اند که باید در این مسیر حرکت داشته باشیم. تنها نیاز امروز ما توسعه این رفتار و این گفتمان است.

تصور می کنید جامعه ایران با گذر از بحران های سخت سال های گذشته مانند آنچه در اقتصاد رخ داد چقدر آمادگی برای این شرایط را داشته باشد. برای نمونه جامعه ای که به شدت عصبی و پرخاشگر شده است آیا می تواند ناگهان رفتار خود را تغییر دهد؟

اتفاقا همین نکته دلیل اصلی انتخاب گفتمان اعتدال است. جامعه ایران از عصبیت ها دل زده شده است. چه اقتصاد، چه جامعه، چه سیاست و چه فرهنگ، همگی دوران پرتلاطمی را پشت سرگذاشته اند. این دوران آسیب هایی داشته اما البته یافته های خوبی هم داشته است. آسیب آن، ترویج عصبیت در جامعه است و یافته هم این است که حالا پس از اینکه همگی نتیجه تندروی را  تجربه کرده ایم، باید راه تازه ای پیش گیریم. این انتخاب مردم هم نشان داد که جامعه آمادگی پذیرش این دوران تازه را دارد. وقتی سهم گسترده ای از مردم پای صندوق های رای می روند، معنای مستقیم آن این است که راه حلی صلح جویانه و عقلانی را برای اصلاح کشور می خواهند. راه حلی که از مسیر صندوق های رای انتخاب شده است. همین یک نکته نشان می دهد که جامعه پذیرفته است که دوران تندروی ها را پایان دهد و به سمتی برود که در عمق آن، تفاهم، همکاری، همراهی و اتحاد نهفته است. بنابراین برداشت من این است که اتفاقا مردم آمادگی کاملی برای پذیرش این موضوع را دارند. عصبانیت ها هم وجود دارد ولی همگی می دانیم که امید هم ایجاد شده است. این امید فراگیر می تواند، عصبانیت های گذشته را از میان ببرد و آغازی تازه برای ما باشد. در این شرایط نیاز است که هم مردم و هم نقش آفرینان جامعه به مردم تفهیم کنند که حالا پس از انتخابی امیدبخش، باید صبر پیش گرفت تا وضعیت به سمت بهبود برود.

اتفاقا این موضوع بسیار مهمی است. وقتی دلار ناگهان ارزان شد، موجی از سرخوشی در جامعه ایجاد شد. یعنی مردم و فعالان اقتصادی اولین نشانه را دریافت کردند ولی واقعا این نشانه درست بود؟ در همین حال و شرایط، شاید خواسته ها و توقعات زیادی در مردم ایجاد شود که برآورده نشدن آنها می تواند منجر به سرخوردگی شود. دلار که ارزان شد اگر باز گران شود، نتیجه این است که عده ای می گویند: این هم نشد! با این موضوع چه باید کرد؟

 بله این موضوع قابل پیش بینی هم بود. اما توجه کنید که اصلاح اقتصاد، یک فرآیند است. یعنی این طور نیست که ناگهان با یک جادو همه چیز درست شود. اگر قرار است که قیمت ارز اصلاح شود و به نقطه منطقی برسد نیاز به پیش شرط هایی دارد که همگی آنها باید رعایت شود. اگر قرار است که تولید رونق بگیرد و اشتغال به وضعیت مطلوبی برسد، آن هم نیاز به مجموعه ای از پیش شرط و کار دقیق دارد. منظورم این نیست که اینها به دشواری تمام اصلاح می شود، بلکه می خواهم بگویم که تمامی فرآیندها باید به دقت و البته سرعت طی شود که مردم، هم طعم رونق را بچشند و هم وضعیت به شکلی اصلاح شده باشد که با یک تکانه دیگر همه چیز از بین نرود. آنچه شما مثال زدید، خود، یک نشانه است. درست است که جو روانی و نه اقدامی عملی منجر به کاهش قیمت دلار شد، ولی همین، نشان می دهد جامعه ایران تا چه اندازه برای بازگشت به ثبات وآرامش عطش دارد. در این موقعیت، فعالان اقتصادی و بازیگران اصلی عرصه اقتصاد باید تمامی تلاش خود را معطوف به بازسازی اقتصادی کنند.

البته دولت هم در این راه با اصلاح بسیاری از ساختارها که طی سال های گذشته از بین رفته است، زمینه های بهبود سریع تر را مهیا می کند. مثال عینی تری بزنید. حالا بازهم کسی نمی داند باید چه کند؟

مثال عینی، بازگشت به قانون برای دست یابی به ثبات توام با رونق است. موضوع را برای شما با مثالی دیگر عینی تر می کنم. سال گذشته بخش خصوصی ایران با تمام توان کارشناسی و ظرفیتی که در اختیار داشت قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار را به مجلس ارائه داد. نمایندگان مجلس هم پس از گفت و گوها و کارشناسی های دیگر، رای به تایید قانون دادند. قانون برای اجرا آماده بود ولی متاسفانه مقبول دولت نیافتاد و اجرا هم نشد. رئیس جمهور منتخب بارها و بارها در سخنرانی ها، گفت و  گوها و نطق های انتخاباتی و حتی پس از انتخابات تاکید کردند در اجرای این قانون، تمام توان دولت را به کار می گیرند. حرکت در مسیر درست یعنی اینکه قانون اجرا شود. به طور نمونه اگر همین قانون اجرا شود، خواهید دید که بسیاری از مشکلات پیش روی بخش خصوصی از میان می رود و در نتیجه، تولید رونق بهتری می گیرد و اشتغال هم بهبود می یابد. البته بازهم می گویم منظور ما این نیست که قانون بهبود محیط کسب و کار مانند جادویی بر تنه سنگین اقتصاد ایران نورافشانی می کند و همه چیز را به مسیر بازمی گرداند ولی حداقل می دانیم که با اجرای قانون، در مسیر تعادل و بهبود حرکت می کنیم.  پس یک شرط بازگشت به دوران رونق، همین اجرای قانون و قانون گرایی است. چرا که طی سال های گذشته از قانونگریزی آسیب های فراوانی دیده ایم. امروز قصد داریم با تفاهمی ملی وهمه جانبه در مسیری قدم بگذاریم که دورنمای آن بهبود وضعیت اقتصادی باشد.

البته آقای دکتر اوضاع به همین سادگی هم نیست. شاخص های بین المللی نشان می دهد، وضعیت اقتصاد ایران نامطلوب است. از فساد تا ناکارآمدی در متن اقتصاد ایران جاری شده است. در این شرایط چقدر امید دارید که همراهی با مسیر اعتدال و قانون گرایی وجود داشته باشد؟

خیلی زیاد. من بازهم مجبور هستم شما را به انتخابات خرداد ماه ارجاع بدهم. انتخاب مردم و عقل جمعی که ناگهان به کار افتاد نشان می دهد که باید امیدوار بود.

چقدر باوردارید که با این گفتمان می توان وضعیت اقتصادی کشور را سامان داد. به هرحال در وضعیت مطلوبی قرار نداریم.

توجه داشته باشید که اتفاقا همین منطق اعتدال توصیه می کند که حتی در تفسیر شرایط هم دقت کنیم. به هر حال امروز بیش از هرچیز به امید برای بازسازی و بهبود وضعیت اقتصادی نیاز داریم. درست است که در وضعیت مطلوبی قرار نداریم و حتی از برنامه های گذشته هم فاصله گرفته ایم ولی باید نگاهی رو به آینده داشته باشیم. یک شرط اصلی و موثر در نگاه رو به جلو این است که امیدوار و خوشبین باشیم. در شرایطی که تمامی فعالان اقتصادی و دولت با این نگاه امیدوارانه به سمت بهبود محیط کسب و کار بروند به طور حتم می توانیم اقتصاد را سامانی مجدد دهیم. اما در این راه بیش ازهر چیز باید دقت کنیم که از مسیر اعتدال خارج نشویم. امیدواریم که پس از موفقیت در انتخابات و موفقیت های ورزشی، این بار در میدان اقتصاد هم دست آوردهایی داشته باشیم که مردم آنها در زندگیشان احساس کنند. این پیروزی سوم خواهد بود.

البته نشانه های موجود تاکید می کند که وضع نامطلوبی پیش رو نداریم.

دقیقا. به نشانه ها باور داشته باشید و با دقت آنها را بررسی کنید. اتفاقا در مطالعات اقتصادی، همین دقت در نشانه ها منبع بسیار مهمی است.امروز نیاز داریم که احساس آرامش و اعتماد نسبت به اقتصاد کشور تسری پیدا کند.

یعنی چه؟

یعنی همگی مسئولیت داریم که پیام رئیس جمهور منتخب را به عمق اقتصاد ایران تزریق کنیم. وقتی رئیس جمهور منتخب، گفتمان اعتدال را پیش گرفتند، ما هم باید اعلام کنیم که سیاست های اقتصادی کشور از این پس برمبنای اعتماد بر مردم استوار است. اعتماد بر مردم هم یعنی حرکت در مسیری که امور اقتصادی به بخش خصوصی واگذار شود و دولت به جایگاه اصلی خود بازگردد.

اتفاقا به جای مهمی رسیدید. سیاست های خصوصی سازی، طی سال های گذشته -حداقل براساس آمارهای رسمی- شکست خورده است. یعنی بنگاه ها از بخش دولتی به بخش شبه دولتی واگذار شده است. اولین اثر این اتفاق، از بین رفتن اعتماد است. دولت بعدی با این معضل چه خواهد کرد؟

در شعارها و گفته های رئیس جمهور منتخب بارها تاکید شده بود که کارها به اهلش سپرده می شود. ما هم به عنوان بخش خصوصی از ایشان توقع داریم که در مسیر اجرای این ایده، حرکتی دقیق داشته باشند. نگاه بدبین و نامحرم بودن بخش خصوصی در اقتصاد کشور باید از بین برود. بخش خصوصی یار همراه و همکار اقتصاد ایران بوده و در این میدان، انجام وظیفه می کند. باید از عبرت های پیشین استفاده شود. یکی از نکات در بیانات رییس جمهور منتخب این بوده است که در انتخاب وزرا و مسوولین آینده با تشکل های مردمی بحث می شود و رییس جمهور منتخب وعده کرده که اگر قرار است وزیری انتخاب شود بر این اساس خواهد بود که اهل هر صنف، بتواند به وزیر متبوع خود افتخار کند. در اولین نشست هیات نمایندگان اتاق ایران که پس از انتخابات ریاست جمهوری هم برگزار شد، بخش خصوصی ایران به صورت گسترده و فراگیر اعلام کرد که از این گفتمان، حمایت می کند. معنای این اقدام، حرکت در مسیر اعتدال بود. حداقل بخش خصوصی این آمادگی را دارد که برای بهبود فضای اقتصادی ایران با دولت همکاری صمیمانه داشته باشد. امیدواریم که دولت هم در این راه قدم بردارد. همان بیانیه ای که اتاق صادر کرد، خوشبختانه اثرات بسیار زیادی داشت و اقای روحانی هم از آن استقبال کردند. هفته گذشته هم اعضای هیات رئیسه اتاق ایران به دیدار رئیس جمهور منتخب رفتند و گفت و گوهایی که انجام شد بسیار مطلوب بود و نشان از همکاری صمیمانه می داد. با در نظر گرفتن این پیش مقدمات انتظار داریم که درآینده دولت به بخش خصوصی توجه ویژه ای داشته باشد.

بخش خصوصی چه کارهایی باید انجان بدهد؟

بزرگترین مسولیت امروز ما این است که رفتارهای معتدل بازگردیم. اتفاقا راه همان عدالت هم از اعتدال می گذرد. واقعا آنچه امروز کشور نیاز دارد، اعتدال و بازگشت به علم است. علم هم زمانی ایجاد می شود که کنشگران و موثران و اساسا به زبان دیگر تمام مردم به سمت مشورت با اهل فن بروند. یعنی کسانی که سال ها تحقیق کرده اند و مویی در راه علم سفید کرده اند، امروز باید راه را نشان دهند. مشورت با دیگران موجب می شود تا از رفتارهای خودسرانه و گاهی خودخواهانه خوداری کنیم. می بنید که اعتدال با علم گره خورده است. این دو در کنار هم می توانند عدالت را به همراه بیاورند. همان اعتدال می گوید منابع کشور باید چطور تقسیم شود تا همگان برخوردار باشند و اقتصاد هم به سمت و سویی برود که مصلحت جمعی است. مسولیت همه این است که فهم عمومی نسبت به اعتدال در اقتصاد را به صورت مصادقی به مردم نشان دهند. تقویت ساختارهای رقابتی بازار هم از مصادیق مهم نگاه اعتدالی است.

با این نگاه اعتدالی که شما می گوید، سهم دولت در اقتصاد ایران کم می شود؟

همین نگاه اعتدال حکم می کند که دولت به جایگاه اصلی خودش بازگردد. این یعنی که دولت سالاری تمام شود. البته پایان دولت سالاری به معنای دولت زدایی و مبارزه با نقش و جایگاه دولت هم نیست. ما می خواهیم دولت به جایگاه سیاست گذاری و برود. یعنی همان جایی که تضمین می کند رقابت منصفانه میان نهادهای مردمی و بخش خصوصی دراقتصاد صورت گیرد. پس حرف این نیست که اساسا دولت زدایی انجام شود. حرف درست این است که همگی تلاش کنیم دولت را به جایی بازگردانیم که برایش تعریف شده بود. توسعه اقتصادی باید در کنار توجه به وجوه اجتماعی صورت گیرد. اصلا هدف ما در بخش خصوصی این است که اقتصاد کشور را به مرحله ای از رونق برسانیم که در دلش عدالت هم محقق شود. یعنی رونق کسب و کار مردم را به منزلتی برساند که دیگر نگرانی اقتصادی نداشته باشند. در جلسه هیات نمایندگان اتاق ایران هم اعلام کردیم که اقتصاد هم حق مسلم مردم است. خوشبختانه رئیس جمهور منتخب هم پیش از این اعلام کرده بودند که با حفظ خواسته های ملی در مورد پرونده هسته ای و شان ایران، به سمتی پیش می روند که همزمان هم چرخ سانتریوفوژها بچرخد و هم چرخ کارخانه ها بچرخد. این خواسته ما هم هست.

اساسا بخش خصوصی مهمترین خواسته ای که از دولت آقای روحانی دارد، چیست؟

اصل خواسته بخش خصوصی ارامش است. در سایه آرامش بخش خصوصی و شرکت ها می توانند برنامه ریزی های بلند مدت داشته باشند.

حالا که این اتفاقات رخ داده، وضعیت اتاق هم تغییر میکند؟

اتاق همانطور که در قانون تاکید شده است، مشاور سه قوه است. ما در اتاق تلاش کرده ایم که به عنوان نماینده بخش خصوصی و همچنین حقوق مردم تا جایی که می توانیم به دولت ها مشاوره بدهیم. بررسی عملکرد اتاق هم نشان می دهد هیچ وقت دیدگاه سیاسی نداشته ایم. در حال حاضرهم قصد نداریم که در دولت حضور پیدا کنیم وهدف نهایی ما این است که از طریق همین مشاورها به مسیرتصمیم سازی ها کمک کنیم. اتاق در تصمیم گیری نقشی ندارد، هدف نهایی ما تصمیم سازی است. امروز می بینید که جوی از امید در کشور ایجاد شده است. خوشبختانه موفقیت های دیگری مانند پیروزی های ورزشی هم رخ داده است که اینها هم به گسترش جو امیدوار کننده در کشور دامن زده است. شما در حال حاضر این امید را در تمام مردم می بینید. اما باید دقت کنیم که با برخی اظهارنظرها و رفتارها التهاب در جامعه ایجاد نکنیم. وقتی قرار است کشور ساخته شود و در مسیر توسعه حرکت کینم، هرکس باید به سهم خودش قدمی بردارد. اگر حالا می گویم که دوران بازسازی است، بنابراین هر فرد باید به اندازه توان خودش به این روند یاری رساند. کسی نباید به دنبال سهم خواهی باشد. امروز تکلیف ومسولیت تاریخی به گردن ماست. در حال حاضر زمینه ها برای تعامل بهتر اتاق با سه قوه و بخصوص قوه مقننه ایجاد شده است. بنابراین ما از این موقعیت استفاده میکنیم و کیفیت رابطه خودمان با دولت را در جهت نهادسازی بهبود می بخشیم. نیاز به بازتعریف رابطه بخش خصوصی با دولت به شدت در اقتصاد ایران احساس می شود. دولت تا حدودی خود را رقیب بخش خصوصی می داند ولی حالا باید به سمتی برویم که این موضوعات بازتعریف شود و رابطه بخش خصوصی و دولت به شکلی منطقی درآید.  شأن اتاق در حوزه حاکمیت، ارائه مشورت و در حوزه خود این است که حقوق این بخش زیر سؤال نرود و ما به عنوان نماینده بخش خصوصی کشور باید روابط خود را با اجزای دولت و تشکل های بخش خصوصی تعریف کنیم.

 اساسا انتظار دارید دولت چه کند؟

برای نمونه، تشکیل مرتب و جدی جلسات شورای گفت و گوی دولت و بخش خصوصی که نهادی میان بخش خصوصی و دولت است، می تواند اولین خواسته بخش خصوصی ایران باشد. شورای گفت و گو تشکیل شده تا نظرات این دو بخش را به هم  نزدیک کند و راههای مناسبی را برای گذر از مشکلات پیش پای اقتصاد، پیش رو بگذارد.

می دانید که دولت براساس قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار مکلف شده تا نظرات بخش خصوصی در حوزه های مختلف را جویا شود. بنابراین در حال حاضر دو خواسته روشن داریم: یک، اجرای کامل قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار که رئیس جمهوری منتخب قول اجرای آن را داده است و دو، تشکیل منظم جلسات شورای گفت و گوی دولت و بخش خصوصی که می تواند دریچه ای تازه را پیش روی اقتصاد ایران قرار دهد.

شورای گفت و گو را نهادی موفق می دانید؟ یعنی همین جلساتی که برگزار شد، موفق بود که حالا دولت بعدی هم آن را ادامه دهد؟ واضح تر بگویم، خروجی شورای گفت و گو چه بود؟

شورای گفت و گو قرار بود تا مقدمات تفاهم و تعامل بیشتر میان بخش خصوصی و دولت را مهیا کند. به این معنا که تصمیمات دولت با مشاوره بخش خصوصی گرفته شود. به نظرم بررسی عملکرد شورای گفت و گو زمان دیگری را می خواهد ولی در صورت بندی کلی می توان بیان داشت که اصل ایجاد شورای گفت و گو به عنوان نهادی تعاملی، مناسب بوده است و حالا امید داریم که در دولت یازدهم با توجه به گفتمان اعتدال، شورای گفت و گو و ثمرات فعالیت آن هم نمود و بروزی تازه و برتر پیدا کند.

طی سال های گذشته فضای بدبینانه عجیبی براقتصاد ایران حاکم شده است. فضایی که ناامیدانه به آینده نگاه می کرد و امیدی هم برای بازگشت به دوران رونق ندارد. تصور می کنید می توان از این وضعیت رها شد؟

قطعا با پایبندی به همان گفتمان اعتدال و حفظ امید و البته اجرای قانون می توان به نقطه مطلوب رسید. امیدواریم در پایان دوره یازدهم، رییس جمهورمنتخب بتواند اظهار کند که تورم بالای 30 درصد، بیکاری بالای 12 درصد و بدهی های بالای دولت به سیستم بانکی را برطرف کرده و یک اقتصاد آرام با رشد پایدار و با درجه بالای سرمایه اجتماعی را به دولت بعدی تحویل بدهد. سرمایه اجتماعی، همان موضوعی است که طی سال های گذشته از همین تریبون اتاق ایران بارها اعلام کرده ایم که باید جدی گرفته شود. سرمایه اجتماعی نباید از دست برود. ما به سهم خودمان تلاش کرده ایم که بخش خصوصی، مسئولیت های اجتماعی خود را انجام دهد. امیدواریم به دوره ای برسیم که سرمایه های اجتماعی هم بازسازی شود.

یکی از اصلی ترین مشکلات اقتصاد ایران، موضوعات خارجی و اقتصاد بین الملل مااست. به نظر شما تحریم ها کم می شود؟ روابط تجاری از بین رفته یا صدمه دیده ما بهبود می یابد؟

به طور حتم دنیا پیام انتخابات ایران را گرفته است. حالا همه می دانند که در ایران اعتدال حاکم شده است. چندی قبل سفرای چند کشور اروپایی به اتاق ایران آمده بودند. می دانید که اتاق ایران در جریان دوران تحریم های اقتصادی، تلاش های بسیاری را برای کمک به اقتصاد کشور صورت داده بود و رایزنی ها را رها نمی کرد. بازتاب حضور سفرای کشورهای اروپایی در اتاق ایران برای ما این بود که نشانه های اولیه در مورد بازگشت به دوره آرامش دریافت شده است. وقتی رئیس جمهور منتخب در نطق های انتخاباتی و پس از انتخابات خود بارها تاکید کردند که قصد دارند با حفظ پیش شرط ها و همچنین خواسته های قانونی کشور به سمت تعامل با جهان خارج بروند، بخش خصوصی ایران هم درک کرد. نگاه سیاست خارجی نیز در گفتمان اعتدال در مسیر تحقق حقوق ملی، رویکردی را دنبال می کند که طرف های مقابل نیز به انتخاب زبان مودبانه و پرهیز از تقابل و تخاصم وادار شوند. این که مردم این رویکرد را ترجیح دادند حتما قوت ما را در مذاکرات و مناسبات آینده بیشتر می کند. با خلق حماسه سیاسی، خوشبختانه حماسه اقتصادی می تواند آغاز شود. این رای مردم به گفتمان اعتدال در عرصه اقتصاد هم صدق می کند.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir