بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 21 مرداد 1392      11:54
مشکلات مالی درد مشترک فروشندگان مترو

فروش های زیرزمینی

پدیده دستفروشی دیگر تنها به واگن بانوان اختصاص ندارد بلکه حضور دستفروشان مرد هم در مترو پررنگ شده است

اقتصاد ایرانی: صدای آمدن قطار که در تونل می پیچد و نور چراغ هایش دیده می شود، مسافران نزدیک ترین در را نشان می کنند برای سوار شدن برای نشستن، سبقت می گیرند .در این حالت هیچ کس به زن جوانی با ساک دستی اش توجه نمی کند. قطار می ایستد و مسافران سوار می شوند. چند لحظه بعد قطار که به راه می افتد، صدای زن جوان بلند می شود: بام تل دارم، با خریدن یک بام تل، می توانید آرایشگر موهای خودتان باشید، بعد نوع استفاده از بام تل را، با موهای خود به مسافران نشان می دهد با همین بام تل می توانید به چند مدل موهای خود را درست کنید و دیگر نیازی به آرایشگاه ندارید.... کم کم توجه خانم ها جلب می شود و دورش جمع می شوند. اول فقط تماشاچی هستند اما اولین نفر که دست به جیب می شود، بقیه هم سراغ کیف پولشان را می گیرند.

هر کسی یکبار گذرش به متروی تهران افتاده باشد حضور تعداد زیاد زنان فروشنده را در مترو مشاهده خواهد کرد. فروشندگانی که متراژ مغازه آنها تنها به اندازه یک یا دو ساک دستی و گاه یک کوله پشتی است. اما اینقدر تنوع جنس دارند که توجه خسته ترین افراد را جلب می کنند. حتی اگر کسی قصد خرید نداشته باشد، نگاهی گذرا به وسایل آنها می اندازد.

طیف متنوعی از زنان و دختران در مترو به فروشندگی می پردازند. هر کدام به اقتضای سن و ظاهر، جنس خاصی را می فروشند. اجناسی هم که به فروش می رسد عمدتا نشانگر دقت این فروشندگان در شناختن سلیقه زنانی است که قیمت ارزان اجناس بیشتر از کیفیت آنها، مد نظر قرار می دهد. اجناسی مانند لوازم آرایش، خوراکی های کوچک، زیورآلات تقلبی(بدلی جات)، انواع گل سر و وسایل کوچک مربوط به آشپزخانه.  

سن زنان فروشنده بسیار متفاوت است از دختر بچه های 12-13 ساله گرفته تا زنان 65 ساله. پیرزنی که هر روز سوار مترو می شود. به سختی پله ها را پایین می رود، با ترس و لرز سوار پله برقی می شود و مسیرهای را تا ظهر چند بار می رود و برمی گردد. به قول خودش مریض است و ناراحتی قلبی و پا درد دارد، می گوید: حقوق بازنشستگی شوهرش کفاف کرایه خانه و خرج دوا و درمانش را نمی دهد. به همین خاطر مجبور شده کاری پیدا کند از یکی از آشنایان مقداری جنس می آورد مترو برای فروش تا هزینه های زندگیش راتأمین کند.   

خانمی که یکی از روسری های که برای فروش داشت بر سر کرده بود با صدای بلند گفت که روسری را از بانه یکی از شهرهای مرزی کردستان ایران با عراق است می آورد. 20 هزار تومان مغازه فقط 13 هزار تومان... بعد از اتمام این جمله توجه مشتریان را به خود جلب می کند، خانم چادریی که قیمت واقعی روسری ها را در مغازه ها دارد وسوسه خرید امانشان نمی دهد حتی اگر لازم نداشت صرفا به این دلیل که اگر از مغازه بخرد باید 20 هزار تومان بپردازد اما حالا می تواند با 13 هزار تومان همان روسری را بخرد و 7 هزار تومان سود کند بنابراین با همین فرض دندان طمع خود را گرد کرده و اقدام به خرید می کند. همین فروشنده می گوید: هر 3ه ماه یکبار می رود بانه تا با قیمت مناسب جنسش را تهیه کند و با قیمت بهتر و سود کم به دست خریداران برساند. در ادامه توضیح داد که چند تا فروشنده اند، برای اینکه قیمت جنس های تهران خیلی بالا رفته و مشتری ها نمی خرند، معمولا هر 2-3 ماه میروند بانه و با قیمت مناسب تر، جنس های مورد نیاز برای فروش را می خرند، اضافه کرد که مسافرهای مترو او را می شناسند علاوه بر این روسری ها، لوازم آرایش های مارک هم می فروشد که همه را از بانه تهیه می کند. اما با این وجود، متأسفانه قدرت خرید مردم پایین آمده و افزایش هر روزه تعداد فروشنده ها نیز خود مزید بر علت شده تا سود خوبی نداشته باشد.

کمی آن طرف تر مسافران در حال خرید لباس های زنانه هستند بدون توجه به امکان پرو لباس و خوشحال از قیمت پایین آنها، که تنها مشکلی برای آنها وجود دارد انتخاب رنگ این لباس هاست چرا که تنوع رنگ، انتخاب را برای آنها سخت کرده، کفیت و اندازه برای آنها شاید در درجه چندم قرار گیرد. زنی حدود 35 سال در حال فروختن لباس زیر زنانه است، انواع و اقسام رنگ ها از لباس های زنانه که توجه مسافران را جمع کرده  می فروشد، می گوید: لیسانس ادبیات دارد اما کاری تا کنون نتوانسته پیدا کند تا اینکه با  یکی از نزدیکانش که خودش به تازگی دستفروشی می کند با این کار آشنا شده، بعد به خانمی که در حال فروختن روسری است اشاره می کند که به همراه او  اجناس شان را از بانه تهیه می کنند.

دختری جوانی حدود 27 سال که تیپ هنری او بیشتر توجه مسافران را به خودش جلب کرده با مانتوی رنگی، ساپورتی که به همراه صندل مشکی او بیشتر از هر چیز دیده ها را به سمت خود می کشد، دستهایی که پر از نقش های رنگی به شکل مثلث که بیننده در نگاه اول می پندارد که نقاشی روی دست او امتداد همان تیپی است که این روزها بعنوان تیپ هنری در بین مردم بعنوان سبک مورد علاقه جوانها پذیرفته شده است. دستش را بالا میگیرد و از انواع خط لب ها و رژلب های مدادی با قیمت مناسب شروع به تبلیغ و جذب فروشنده می کند، شاید خیلی از مسافران به ابتکار عمل این دختر برای جلوگیری از درگیری با پلیس مترو او را تحسین کرده اند، بدون در انظار قراردادن جنس های خود و فقط با نشان دادن دست خود به مسافران فروشندگی خود را ادامه می دهد می گوید بهترین کاری بود که به ذهنم می رسید را انجام دادم، چونکه درگیر شدن با پلیس اصلا به دردسرش نمی ارزد، دیگر امیدی به یافتن مسیری مناسب برای کسب کار نداشته، و با دیدن فروشندگان مترو تصمیم گرفته که در در یک محیط زنانه و امن اجناس برای فروش بیاورد و منبع درآمدی را برای خود فراهم کند.

شالش را طوری روی سرش بسته که کاملا جلب توجه می کند. روی مو هایش کلی تل ها و گیره های زرق و برقی گذاشته که هر کدام یک رنگ و یک مدل هستند. شال طلایی رنگش جلوه اجناسش را چند برابر کرده، دختری با قد بلند و پوست برنزه و لنز آبی طوسی گذاشته و بخیه بینی اش حاکی از عمل زیبایی اوست. چند گیره سر رنگی آویزدار هم به جلوی مو هایش زده. دست هایش را بالا می گیرد و با صدای تقریبا بلند که خانم ها بشنوند می گوید: تل های نگین دار و ساده، دونه ای هزار. گیره های مو دارم. خانمی تمام تل ها را می گیرد و نمی تواند بین ساده و نگین دار بودن آنها به تفاهم برسد که کدام یک را بخرند. آن طرف هم دختر 18- 19 ساله، گیره ای زرق و برق دار را روی سرش امتحان می کند، در همین مهلت فروش چند دقیقه ای، چند تا از تل و گیر موی خود را بفروش می رساند. میگوید: اجناسش را از کیش می آورد تا هزینه های روزمره اش را دربیاورد، در ادامه می گوید: کار کردن که عیب نیست، حُسن فروشندگی در مترو این است که تو فقط با خانم ها سروکار داری، به نسبت کار منشی گری که کل وقتت را می گیرد و در آخر حقوق ناچیزی به تو می دهند که اصلا جواب گوی هزینه هایت نیست سود خوبی هم دارد.

فروشنده ی جوانی با حدوداً  30-35 سال سن، با صدایی که حاکی از خستگی کار در زیر زمین و سرپا بودن های مدام همرا با استرس های ناشی از پلیس مترو سعی می کرد داد بزند، دونات رضوی 3 تا هزار... لواشک پذیرایی بسته هزار. آدامس وایت بسته 1500 تومان.... در چند ایستگاهی که قابل مشاهده بود فروش خوبی داشت، می گوید: خوراکی بیشتر از هر چیز دیگه ای فروش می رود و سود خوبی هم دارد. مردم الان قدرت خرید چیزهای دیگری را ندارند اما خوراکی مخصوصا دونات رضوی در ساعات اول صبح کاری و بعدازظهر فروش خوبی دارد.

خطوط چهره اش حاکی از سن 40 تا 45 سال او بود، چادر بر سر، با صورت ساده و بدون هیچ آرایش سعی می کرد با گرفتن چادر نیمی از صورت خورد را پنهان کند که مبادا در نگاه آشنایی، آشنا جلوه کند، در حال فروش تاب و شلوارک و گرم کن بود با صدای آرام همراه با نوعی شرم از این کار، خیلی در جذب کردن مشتری توانایی نداشت، می گوید: شوهرش تولیدی دارد بعضی از جنس هایی که می آورد تولید خود آنهاست برای اینکه الان وضعیت بازار زیاد خوب نیست تصمیم گرفته به مترو بیاید و جنس هایش را در اینجا بفروشد که کمکی به شوهرش کرده باشد قیمت آنها هم به نرخ تولیدی است.  

صدای شال با کیفیت و قیمت مناسب از واگن بعدی به گوش می رسد، دختر جوانی که 25 سال سن با مقنعه و مانتو پارچه ای و شلوار جین ساده همراه با کوله پشتی، حاکی از دانشجو بودن اوست در حال فروش شال های رنگی است می گوید: اجناسش را از بازار بزرگ تهیه می کند، برای تأمین هزینه های دانشگاه آزاد مجبور شده تا فروشندگی در مترو را بعنوان منبع درامدی برای هزینه های دانشجویی خود انتخاب کند، در ادامه می گوید: متأسفانه دست رو دست زیاد شده دیگه هیچ سودی برای آنها ندارد، الان هم این کار را انجام می دهد، مجبوراست تا هزینه های دانشجویی خود را تآمین کند و تا جنس هایی را که آورده به فروش نرساند چک ضمانتش آزاد نمی شود.

فروشنده جوانی که حدوداً 25-26 ساله، وارد قطار شد اگه کوله اش را برای فروشندگی باز نمی کرد و اجناسی که همراهش بود را بیرون نمی آورد و درادامه داد نمی زد که خانم هااااا... کسی به فکرش هم خطور نمی کرد که همچین دختری با سر وضع شیک و کفش های مارکدار فروشنده باشه به حَسَبِ میزان شیکی خودش جنس آنتیک و قیمت بالا می فروخت. فروشنده نقره جات زینتی بود که نمونه آنها را می توانستی در نقره فروشی های منوچهری ببینی! می گوید: میدان تجریش مغازه دارند اما برای اینکه هزینه مغازه روی اجناس کشیده می شود قیمت ها به نسبت بالاتر است و چون قبلا در مترو فروشنده های زیادی را دیده، تصمیم گرفته برای فروش بهتر، و خریدار نیز توان خرید داشته باشه از مترو استفاده کند. در ادمه از قیمت مناسب اجناسش نسبت به مغازه ها گفت که از سی هزار تومان تا دویست هزار تومان دارد. و اینکه با اطلاع از نداشتن پول نقد کافی راه حلی را هم انتخاب کرده که اگرمسافری برای خرید پول کافی همراهش نبوده شماره موبایلش را به او داده و با هم قرار می گذارند تا مشتری خرید مورد نظرش را انجام دهد.

این شغل هم مانند شغل های دیگر قوانین خاص خود را دارد. فروشندگان مترو اکثراً همدیگر را می شناسند گاهی برای هم تبلیغ هم می کنند. معمولا سعی می کنند جنس های مشابه نداشته باشند و کسانی هم که جنس هایشان مشابه است با هم وارد یک قطار نمی شوند و به خاطر هم صبر می کنند. ترس مشترک آنها از پلیس مترو موجب شده تا همدیگر را با موبایل از حضور پلیس در ایستگاه ها خبردار کنند و با پیشنهاد اینکه در کدام ایستگاه پیاده شود که پلیس حضور نداشته باشد. خود همین ترس مشترک در کنار درد هایی که شاید نه مثل هم، اما از یک جنس است و آن مشکل مالی است، در کنار ذات رقابت دنیای بازار و معاملات، می توان  نوعی از  هماهنگی و تسامح را در میان آنها دید  که شاید آن را کمتر در دنیای کسب و کار رقابتی آقایان دید. هرچند گاهی بحث هایی میان فروشندگان قدیم و جدید (به نسبت سابقه کاری) مترو اتفاق می افتد اما خالی از خشونت است.

درد مشترک اکثر فروشندگان مشکلات مالی است که دلیل مهمی برای روی آوردن آنها برای فروشندگی مترو است. شاید هیچ جا به اندازه مترو برای فعالیت زنان دستفروش که مهارتی و یا امکانی برای کار در دنیای بیرون ندارند، مناسب باشد. زیرا در یک فضای کاملا زنانه به حرفه خود اشتغال دارند و این خود نوعی احساس امنیت که ناشی از خریدارن هم جنس است به آنها می دهد و از طرفی دیگر فروشندگان خود به استقبال خریداران می روند و این شانس فروش آنها را بیشتر می کند.

در ذیل لیست برخی از اقلام همرا با قیمت آنها که در مترو بفروش می رسد، آورده شده است.

پوشاک

قیمت

لوازم آرایشی

قیمت

لوازم بهداشتی

قیمت

اقلام خوراکی

قیمت

مانتو

20000

رژ

3 تا 7000

خمیردندان خارجی

4000

دونات رضوی 3 عدد

1000

روسری

13000

ریمل

4 تا 12000

مسواک

2000

تمرهندی

1000

شال

5000

مدادچشم

2 تا 3000

نخ دندان

1500

لواشک

1000

  -

خط لب

2000

پد لاک پاکن

1500

آدامس

1500

جوراب

2000

لاک

3000

دستمال های جادویی

2000

آلو جنگلی

1000

 

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir