بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 17 شهريور 1392      10:4
اوباما به سوریه حمله نکند، قول خودکفایی انرژی او محقق نمی شود

ادامه بحران خاورمیانه تا 3 سال

- محسن رنانی مولف کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» معتقد است، در چارچوب نظریه این کتاب حمله آمریکا به سوریه قطعی است، حتی اگر کنگره آمریکا نظر منفی بدهد.

علی پاکزاد: محسن رنانی دانشیار قتصاد دانشگاه اصفهان و مولف کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» در گفتگو با خبرآنلاین اعلام کرد که حمله آمریکا به سوریه قطعی است، وی در تشریح دیدگاه خود گفت: طبق نظریه ای که من در این کتاب تشریح کرده ام، باید انتظار داشته باشیم که آمریکا قطعا به سوریه حمله کند چون شرایط کنونی سوریه فرصتی استثنایی برای غرب است که از دست دادنش به منزله خطای استراتژیک برای غرب است. با توجه به روندهای جدید بازارهای انرژی، اگر اوباما به سوریه حمله نکند ممکن است بخشی از قولهایی که به مردم آمریکا برای پایان اعتیاد به نفت داده است را نتواند محقق کند.  او معتقد است منافع حمله به سوریه برای آمریکا آنچنان شدید و تاریخی است که بعید است کنگره با این کار مخالفت کند یا حتی اگر مخالفت کند بعید است اوباما از حمله منصرف شود.

وی در بخش دیگری از این گفتگو هشدار می دهد که غرب در بحران سوریه به دنبال ایجاد مناقشه ای جدید و بلند مدت برای ایران است، رنانی تاکید دارد: ایران باید مطمئن باشد که آمریکا به سوریه حمله می کند و بنابراین در این داستان نباید با تحلیل های موهوم خطای استراتژیک بکند و خودش را درگیر کند. او می گوید آمریکا بدش نمی آید که با حمله به سوریه پای ایران را هم به مساله بکشاند که بتواند باب یک تنش تازه و بلندمدت را بگشاید. پس باید زنهار بدهیم که مبادا سیاستگران کشورمان تصمیمات احساسی و خطا بگیرند.

رنانی با اشاره به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران و چرخش سیاسی ناشی از آن که چهره تازه و معتدلی از ایران در فضای بین المللی ارایه می کند گفت: غرب و آمریکا این تصویر جدید ایران را برای برنامه های خود در منطقه مناسب نمیدانند. سرکارآمدن یک دولت اعتدال گرا در ایران می تواند برنامه های آمریکا برای این منطقه و برای بی ثبات کردن بازار نفت را به هم بریزد، بنابراین بحران سوریه بهترین موقعیت برای وارد کردن ایران در یک مناقشه جدید و به چالش کشیدن تصویر جدید ایران و ادامه مناقشه ای است که پیش از این از طریق هیاهو برسر کاربردنظامی فعالیت های هسته ای دنبال می شد. بنابراین امروز به دلیل تغییر فضای سیاسی ایران غرب، محتاج به موتور محرک جدیدی است که در بلند مدت همچنان فضای منطقه را ملتهب نگه دارد تا مانع کاهش قیمت نفت شود.

محسن رنانی می افزاید: همانطور که در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» نوشته ام غرب  نیاز دارد که طی یک دوران حدود هشت ساله منطقه خاور میانه و ایران در حالت بحرانی به سر ببرند تا قیمت هر بشکه نفت در حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ دلار باقی بماند تا توجیه اقتصادی لازم جهت عبور غرب از نفت فراهم شود، و اکنون پنج سال از این مدت سپری شده است. پس غرب دستکم سه سال دیگر باید در این منطقه بحران ایجاد کند و قیمت نفت را بالا نگهدارد. بر اساس این تئوری هرگاه عوامل مناقشه برانگیز منطقه ای کم رنگ می شود، غرب و آمریکا بحران جدیدی در منطقه ایجاد می کنند، در حال حاضر بحران سوریه جایگزین مناسبی برای پرونده اتمی ایران است، البته این به معنی بسته شدن پرونده اتمی ایران نیست بلکه غرب دوباره به این پرونده رجوع خواهد کرد ولی در شرایط فعلی که چهره سیاسی ایران دچار دگرگونی به سوی اعتدال است این پرونده پتانسیل کافی برای بحران زایی ندارد.

نویسنده کتاب «چرخه های افول اخلاق واقتصاد» معتقد است در ده سال گذشته غرب توانسته است از طریق بالا نگهداشتن قیمت نفت، سرمایه گذاری در انرژیهای نو را با نرخ رشد فزاینده ای افزایش دهد و به صورت شتابان به سوی افزایش انفجاری تولید انرژیهای پاک برود. این روند حتی در دوره ای که اقتصاد غرب وارد رکود شده بود، جز یک سال، نیز ادامه یافت. اما برای اولین بار پس از ده سال، نرخ رشد سرمایه گذاری در این انرژیها در سال ۲۰۱۲ شدیدا رو به کاهش گذاشته است که به نظر می رسد این کاهش در سال ۲۰۱۳ نیز ادامه یافته است. نکته نگران کننده برای غرب این است که در زمانی که اقتصاد غرب در رکود بود سرمایه گذاری در این انرژیها با سرعت  فزاینده رشد می کرد ولی اکنون که اقتصاد غرب دارد وارد دوران رونق می شود نرخ رشد این سرمایه گذاریها کاهش یافته است. اگر این روند یکی دوسال دیگر ادامه یابد، چشم انداز شدیدا سودآور انرژیهای نو در ابهام فرو می رود و نرخ رشد سرمایه گذاری در این انرژیها دچار کاهش می شود و ممکن است آینده برخی پروژه های تازه آغاز شده با ابهام روبه رو شود. پس باید یک چشم انداز روشن دیگر ایجاد شود تا دوباره سرمایه گذاری در انرژیهای نو جان تازه ای بگیرد. راه کار این هم این است که قیمت نفت به آستانه بالاتری - مثلا حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰ دلار - منتقل شود و برای یکی دو سال در این نرخ باقی بماند. الان به علت کند شدن نرخ رشد تقاضای نفت و پیدا شدن منابع جدید برای عرضه نفت، بازار نفت به خودی خود پتانسیل یک جهش قیمت را ندارد. بنابراین تنها راه یک چنین افزایش شدیدی در قیمت نفت نیز ایجاد یک بحران بزرگ بین کشورهای منطقه است بویژه اگر کشورهای نفتی خیلج فارس هم در آن درگیر شوند و بحران سوریه بهترین فرصت برای ایجاد این بحران است.

رنانی افزود: اوباما پس از انتخاب شدن در دوره دوم ریاست جمهوری اش به مردم آمریکا قول داده است که تا سال ۲۰۲۰ نه تنها واردات نفت آمریکا را متوقف کند بلکه آمریکا به یک صادر کننده نفت تبدیل شود. برای تحقق این وعده هیچ راهی ندارد جز این که قیمت نفت بین ده تا بیست دلار دیگر بالا برود و تنها راه تحقق آن نیز استفاده حداکثری از بحران سوریه به منظور انتقال بحران از سوریه و دریای مدیترانه به خلیج فارس است. آمریکا خیلی امیدوار است که با حمله به سوریه پای ایران پس از احمدی نژاد را به یک مناقشه تازه باز کند و از این طریق بتواند منازعه سوریه را به یک مناقشه تازه در منطقه خلیج فارس تبدیل کند.

رنانی معتقد است: بیشترین سود اقتصادی حمله به سوریه و انتقال مناقشه به خلیج فارس را پس از آمریکا و غرب، روسیه می برد. بنابراین روسیه تا جایی که بتواند از سوریه و متحدانش امتیاز بگیرد با حمله به سوریه مخالفت می کند اما در دقایق آخر با گرفتن امتیاز از غرب با این حمله موافقت می کند و پس از حمله غرب نیز به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان جهانی نفت منافع ناشی از افزایش شدید قیمت نفت را هم به جیب خود می ریزد.

رنانی در این گفتگو به سیاستگذاران جمهوری اسلامی ایران توصیه می کند حتی الامکان با اشراف بر مقاصد غرب تلاش کنند از وارد شدن بیشتر در بحران سوریه فاصله بگیرند.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir