بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 2 مهر 1392      17:23

آیا امشب، تابوی 34 ساله در نیویورک می شکند؟

روزبه علمداری: تابوی 34 ساله ملاقات مسئولان عالی رتبه ایران و آمریکا شکسته خواهد شد یا خیر؟ این سوالی است که از فروشندگان ارز و طلای خیابان استانبول گرفته تا مردمی که درد معیشت دارند و روشنفکران و فعالان سیاسی که به اوباما نامه می نویسند، همگی در ذهن دارند و بی صبرانه پیگیر اخبار امشب نیویورک هستند.

اگرچه در آن سال، رئیس جمهور ایران پیشنهاد نامگذاری سال گفت و گوی تمدن ها را مطرح کرد و جهانیان هم از آن استقبال کردند، اما وقوع انفجار برج های دوقلو در سال 2001 -سالی که به نام گفت و گوی تمدنها نامگذاری شد- و وقایع متعاقب آن، بحث ملاقات را تا سال ها از میان برد. محور شرارت نامیدن ایران توسط بوش پسر در آغاز سال 2002 میلادی، دیوار میان تهران-واشنگتن را بلند تر کرد و حتی همکاری استراتژیک دو کشور در افغانستان که سال قبل از آن(2001) شکل گرفته بود هم نتوانست زمینه مساعدی برای از سرگیری رابطه باشد.در سال 2002 چند ماهی پس از آنکه صدام حسین ظرف سه هفته سقوط کرد و متحدان ایران -همچون افغانستان- در مصادر امور آن کشور قرار گرفتند، به ناگاه پرونده ای باز شد که هیچ کس فکر نمی کرد تا یک دهه بر کل معادلات ایران و غرب سایه بیفکند؛ «پرونده هسته ای» از یک موضوع فنی تبدیل به نقطه آوردگاه سیاسی ایران، اروپا و آمریکا شد و تمام مناسبات میان آنها تحت الشعاع همین دعوای جدید قرار گرفت.تیم هسته ای ایران توسط حسن روحانی و با عضویت افرادی همچون محمدجواد ظریف اداره شد و در اولین اقدام مهم، طی بیانیه سعدآباد، با حضور وزرای خارجه سه کشور اروپایی، ایران پروتکل الحاقی منع گسترش سلاح اتمی را پذیرفت و به نشانه اعلام حسن نیت، غنی سازی اورانیوم را تعلیق کرد.حدود دو سال بعد و پس از بهانه جویی آمریکا، ایران فعالیت یو سی اف اصفهان را از سرگرفت و کار تحویل دولت جدید شد؛ دولت جدید با هنجارهای سیاسی جدیدی که داشت، مسیر پرونده هسته ای را وارد مسیر جدیدی کرد که به شورای امنیت سازمان ملل متحد منتهی شد؛ تیم قبلی سازشکار خوانده شدند و علی لاریجانی که تعلیق غنی سازی را دادن درَ غلتان و گرفتن آب نبات می دانست، این بار با 5 عضو شورای امنیت به اضافه آلمان طرف شد. بعدها که حتی لاریجانی بر اثر اختلاف نظر با مواضع تند رئیس دولت کار را تحویل سعید جلیلی داد، مسیر گذشته ادامه یافت که در اواسط آن، با نماینده آمریکا هم مذاکراتی بی ثمر انجام شد.مذاکرات با تصویب پی در پی قطعنامه ها در شورای امنیت و تصویب تحریم های رنگارنگ حالت فرسایشی به خود گرفت که تحریم نفت ایران نقطه داغ آن محسوب می شد؛ تیم قبلی اما همچنان مغضوب بود و رئیس و اعضای آن آماج حملات و انتقادات بی امان. در اواسط آن دوره -1387- باراک اوباما با شعار «تغییر» وارد کاخ سفید شد و از شروعی جدید در روابط خارجی آمریکای پس از بوش خبر داد. شعار وی اگرچه مورد توجه دولت احمدی نژاد و نامه نگاری او با اوباما انجامید اما به خاطر عدم اطمینان بخش های تأثیرگذار نظام و سپس حوادث داخلی ایران در سال 1388 فرجامی نیافت و کلیدواژه های «تحریم» و «قطعنامه» همچنان پرتکرارترین کلمات در رابطه ایران و غرب باقی ماندند.
ورق برمی گردد
اما 24 خرداد 1392 همه چیز را تغییر داد؛ بادها از سوی دیگر شروع به وزیدن کرد و همان تیمی که سازشکار خوانده می شد، زمام امور را بدست گرفت؛ رئیسش رئیس جمهور و عضو ارشد آن وزیر امور خارجه؛ دولتی که تحریم های سنگین و روابط خارجه آشفته را تحویل می گرفتند حل موضوع هسته ای را اولویت خود خواندند و روحانی که در برنامه های تبلیغاتی بر موضع پیشینش مبنی بر مذاکره با کدخدا(آمریکا) پافشاری کرده بود عزم را بر حل سریع موضوع، همراه با تدبیر و دیپلماسی اصولی، قرار دارد.مقام معظم رهبری هم حمایت صریح خود از «دیپلماسی صحیح» را اعلام کردند و البته گوشزد کردند که هدف و ماهیت دشمن نباید فراموش شود.حالا رابطه با غرب حول محور پرونده هسته ای، در نقطه داغ خود قرار گرفته است و گویا دولتی که خود را «دولت تدبیر و امید» نامیده است، قصد حل سریع موضوع را دارد، رئیس جمهور آمریکا هم نامه می نویسد و آمادگی خود برای مذاکره را اعلام می کند.  تمام نشانه ها، از مصاحبه روحانی با شبکه ان. بی. سی گرفته تا مقاله در واشنگتن پست و سایر سخنرانی های ده روزه گذشته، نشان می دهد که رئیس جمهور جدید آمادگی دارد تا تز خود مبنی بر مذاکره با کدخدا را عملی کند؛ تا هم بر پرونده پر کش و قوس هسته نقطه پایانی بگذارد و هم دیوار بلند میان تهران واشنگتن را با تکیه بر آراء 24 خرداد فروبریزد.حسن روحانی دیشب در حالی پا به نیویورک گذاشت که محمدجواد ظریف وزیر خارجه وی، از هفته گذشته مذاکره و فضاسازی سیاسی را در مقر سازمان ملل متحد آغاز کده و شب گذشته ملاقات هایی با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیر خارجه انگلیس انجام داده است؛ گویی تمام تنش ها و التهابات 8 سال گذشته یکباره نه تنها فرونشسته است، بلکه جای خود را به خنده و مذاکرات پیش رونده داده است؛ طرف های مذاکره نسبت به آینده مذاکرات ابراز امیدواری می کنند و زمان مذاکرات سریعا تعیین می شود، تهران و کاخ سفید مکررا امکان یک ملاقات بزرگ میان حسن روحانی و باراک حسین اوباما را بعید نمی دانند.این بار اما صداهای مخالف در داخل ایران -دست کم در ظاهر امر- شنیده نمی شود، وحدت نظر بسیار بیش از زمان اصلاحات است و خبر ملاقات احتمالی، تیتر یک روزنامه های تهران است. اسرائیل هم در آن سوی میدان در حال اعمال فشار به باراک اوباما -برنده جایزه صلح نوبل در چند سال قبل- است تا شاید بتواند جلوی انجام هر ملاقات و سپس برقراری رابطه در آینده را بگیرد تا جایی که رویترز می گوید، رنگش از شدت ترس ناشی از این موضوع پریده است، اما آن هم صدایش انگار مانند پارسال و سالهای قبل  پر رمق و پرقدرت نیست.
جاوید قربان اوغلی: هیچ ملاقاتی تصادفی نیست
در همین زمینه جاوید قربان اوغلی دیپلمات سابق کشورمان در گفت و گو با جماران می گوید: برداشت من از فضای سیاسی حاکم بر کشور در 10 روز گذشته و واکنش کاخ سفید، این است که احتمال ملاقات دو رئیس جمهور زیاد است که البته به شکل تصادفی خواهد بود و نه ملاقات رسمی؛ هر چند که در عرصه دیپلماسی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست.وی افزود: اکنون زمینه این ملاقات فراهم است و اگر رخ دهد، یک اتفاق مبارک و بازی برد- برد است که دستاورد آن، شکستن تابوی مذاکره دو کشور خواهد بود که باعث می شود مذاکرات دو کشور در سطوح پایین آغاز شود.سفیر اسبق ایران در آفریقای جنوبی  در مورد آینده روابط دو جانبه دو کشور، یادآور شد: اوباما در دور اول ریاست جمهوری خود اعلام کرد که آماده مذاکره بدون پیش شرط با ایران است و اکنون تغییراتی که در ایران پس از انتخابات 24 خرداد 92 رخ داده، زمینه مساعدی را برای این نوع مذاکره فراهم کرده است.وی افزود: آزادی زندانیان سیاسی در ایران و مواردی از این دست، توجیه مردم آمریکا برای مذاکرات احتمالی توسط اوباما را تسهیل می کند.
علی حکمت: ملاقات می تواند پیش زمینه رابطه باشد

اگرچه تا امشب این سوال، بلاخره جوابی خواهد گرفت، اما سابقه این موضوع طولانی تر از چند ساعتی است که به زمان موعود باقی مانده است. اولین بار در سال 1377 بود که مسئله ملاقات میان روسای جمهور ایران و آمریکا به عنوان یک اتفاق احتمالی مطرح شد. آن زمان یک سال از روی کار آمدن رئیس جمهور اصلاح طلب ایران سید محمد خاتمی می گذشت؛ وی که 20 میلیون رأی مردم را همراه داشت و با ادبیات جدیدش توجه جهان را برانگیخته بود، در معرض ملاقات با همتای آمریکایی خود از حزب دموکرات قرار گرفته بود که به تازگی یک پرونده رسوایی را از سر گذرانده و مترصد فرصتی بود که بتواند از فضای متأثر از آن پرونده بیرون بیاید. اما عدم یکدستی در مجموعه تصمیم گیری داخل ایران و فشارهایی که بر روی دولت نوپا و رئیس جمهور جدیدالورود وجود داشت مانع از آن شد که این امکان به فعلیت برسد و نتیجه آن شد که تلاش های بیل کلینتون برای «دست دادن و خوش و بش» با رئیس جمهور خوش مشرب ایران ناکام ماند.

جماران این موضوع را با یکی از روزنامه نگاران باسابقه کشورمان هم در میان گذاشت که وی هم نظری مشابه قربان اوغلی(دیپلمات) داشت. وی با بیان اینکه زمینه ها به گونه ای فراهم شده که ملاقات میان اوباما، روحانی انجام شود، گفت: ملاقات احتمالی به طور رسمی برنامه ریزی شده نخواهد بود و به عنوان مثال، بر سر میز ناهار دبیرکل سازمان ملل متحد یا در جای دیگری، تنظیم خواهد شد.

وی افزود: اگر ملاقات انجام شود، فورا مسئله خاصی اتفاق نمی افند، بلکه امری که به صورت تابو درامده بود خواهد شکست؛ زیرا عده ای که در ایران و آمریکا فکر می کردند تماس دو کشور امر محالی شده است، متوجه می شوند که گفت و گو و ملاقات امری نیست که فعل یا ترک فعل آن، تابو باشد. ما در عصری زندگی می کنیم که بزرگترین مشکلات را با گفت و گو و مفاهمه حل و فصل می کنند.

حکمت یادآور شد: تأثیر ملاقات دو رئیس جمهور روانی خواهد بود و می تواند پیش زمینه ای باشد که دو طرف با سهولت بیشتر بتوانند با یکدیگر صحبت کرده و به تفاهم برسند.

اینکه آیا دست دادن دو مقام ارشد ایران و آمریکا می تواند نتیجه ای فراتر از حل موضوع هسته ای داشته باشد و زمینه مذاکره و نهایتا تجدید رابطه را فراهم کند، سوالی بود که از حکمت پرسیدیم. وی می گوید: این ملاقات می تواند پیش زمینه ارتباط رسمی و دیپلماتیک بین دول ایران و آمریکا باشد که البته نیازمند یک پروسه طولانی خواهد بود تا یخ ها آب شود. جلساتی که در قالب 5+1 انجام می شود می تواند به برقراری رابطه هم کمک کند.

سردبیر روزنامه خرداد، تصریح کرد: این عقلانیت در تهران و واشنگتن به وجود آمده است که مسائل خود را بدون واسطه و نگرانی توام با منطق و عقلانیت یا به گفته روحانی با تدبیر حل و فصل کنند. زیرا ادامه این وضع می تواند قبل از هرکس به نقع اسرائیل باشند؛ امروز بزرگترین نیرویی که از وضع فعلی روابط سود می برد اسرائیل است و لذا اکنون که موضوع تجدید روابط به میان آمده، بی تابی را در محافل صهیونیستی می بینیم، چون می دانند که روند مذاکرات به ضرر آنها تمام خواهد شد.

حکمت تأکید کرد: اگر بر مبنای عقلانیت و تدبیر پیش برویم حقانیت ایران ثابت می شود و تیم ایرانی که اکنون مذاکرات را بر عهده دارد، می تواند از عهده این کار بزرگ بربیاید.

تنها چند ساعت دیگر

باید دید اکنون که تمام جناح های متنفذ در نظام جمهوری اسلامی با تعامل سازنده موافقت خود را اعلام کرده اند و رئیس جمهور با حمایت مردم و تأیید رهبری راهی نیویورک شده است، آیا ملاقاتی که از 15 سال پیش انتظار آن می رفت انجام می شود یا خیر؟ این سوال چند ساعت دیگر پاسخ خود را پیدا می کند، اما آنچه که مسلم است ابنکه، چه ملاقات بزرگ انجام شود و چه نشود، تابوی ملاقات دو رئیس جمهور و آغاز روند برقراری رابطه شکسته شده است و این امر،  دو کشور را که شاید امروز در امور مهمی چون سوریه به تعامل با یکدیگر نیازمند هستند، یاری کند.

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

کلمات کلیدی : ایران و آمریکا
نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir