بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : دوشنبه 27 آبان 1392      10:56
با خزانه خالی چه باید کرد؟

بزرگترین مشکل دولت بی پولی است

بیژن رحیمی دانش پاسخ می دهد

سایه فتحی

«تنها چاره دولت برای مدیریت منابع و پاسخ گویی به نیازهای عمومی، صرفه جویی، کاهش بودجه عمرانی و حذف یارانه دهک های پردرآمد است.» بیژن رحیمی دانش اقتصاددان که حدود سه دهه در بودجه نویسی و برنامه ریزی تجربه دارد در مورد خزانه خالی دولت می گوید:« دولت با تصمیم گیری صحیح در عرصه سیاست های مالی و پولی می تواند با همین منابع کم، هزینه های جاری خود را تامین کند اما نباید از دولت انتظار داشت که به نتایج درخشانی برسد. به گونه ای که وضعیت اقتصادی را بهبود بخشد. بلکه تنها باید توقع داشته باشیم دولت تنها در کوتاه مدت ثبات اقتصادی ایجاد کند.» در ادامه مشروح گفت وگو با مدیرکل اسبق شورای اقتصاد و کارشناس سابق سازمان مدیریت وبرنامه ریزی را می خوانید؛

دولت بارها اعلام کرده که  قوه جرییه را با خزانه خالی و هزاران میلیارد بدهی تحویل گرفته است. بنظر شما  با این شرایط کشور را چطور می توان اداره کرد؟

بدانید که خزانه خالی مفهوم ندارد. تاکید دولت بر خزانه خالی بیشتر از این جهت است که مانند گذشته نمی تواند هم بودجه جاری و هم بودجه عمرانی را تامین کند تا علاوه بر هزینه های جاری به فعالیت های عمرانی در جهت توسعه زیرساخت ها و زیربناهای کشور بپردازد. دولت از محل مالیات ، فروش اوراق مشارکت و اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای و مالی درآمد کسب می کند. درنهایت هم  همگی این درامدها به خزانه واریز می شود. آنچه دولت را نگران کرده این است که درامدهایی که از این طریق تامین می شود، تنها پاسخ گوی هزینه جاری کشور است. بنابراین دولت دیگر عایدی ندارد که بخواهد به بودجه عمرانی اختصاص دهد.این مساله در درازمدت می تواند اثر مخربی بر اقتصاد کشور داشته باشد چراکه هرچه دولت درامد کسب می کند صرف هزینه جاری می شود. بنابراین دیگر نمی تواند در مسیر  توسعه و رشد اقتصادی که از طریق سرمایه گذاری در بخش عمرانی بوجود می آید گام بردارد.

یعنی دولت می تواند پاسخگوی نیازهای عمومی باشد؟

توجه کنید در اقتصاد ایران هیچ گاه دولت بدون درامدهای نفتی نمی تواند تمام هزینه های جاری و عمرانی را تامین کند. دولت همیشه وابسته به درآمدهای نفتی بوده است. در این سالها نیز کاری انجام نشده که از وابستگی دولت به درآمدهای نفتی کم شود. متاسفانه هرچقدر درآمد نفتی افزایش یافت به همان میزان نیز به این درامد وابسته شدیم. بی انضباطی های مالی  دولت قبلی نیز باعث شد تا بر وابستگی به درآمدهای نفتی افزوده شود. این روال در دولت قبلی ادامه داشت تا اینکه طی دوسال گذشته تحریم نفتی کشور سبب شد تا دولت با از دست دادن درآمدهای نفتی با چالش جدی در تامین درآمدهای خود مواجه شود. در واقع اکنون نیز اتفاقی رخ نداده است. وضعیت همانند دو سال گذشته است و دولت باید با همان درآمدهایی که از طریق مالیات بر حقوق می گیرد و فروش اعتبارات تملک سرمایه ای و مالی کشور را مدیریت کند. پس خزانه خالی نیست ولی درامدها کم است.

راهکار چیست؟

نباید از دولت انتظار داشت که تغییر و تحول خاصی بوجود اورد و وضعیت اقتصادی را بهبود ببخشد. تنها انتظار این است که وضعیت موجود را تثبیت کند و با مدیریت منابع حداقل بتواند بودجه جاری را تامین کند تا نیازهای عمومی پاسخ داده شود.  وارد آوردن فشار به دولت تنها باعث بروز مشکلات بیشتر خواهد شد. اکنون دولت باید راهکاری پیدا کند تا در سال آینده پرداخت یارانه نقدی ساماندهی شود. دیگر دولت نمی تواند با این اوضاع و احوال اقتصاد ایران به کل مردم یارانه بدهد. رشد نقدینگی که پرداخت یارانه های نقدینگی به آن دامن زد خطرات زیادی را برای اقتصاد ایران به وجود آورده است. هر چقدر هم دولت تلاش کند بازهم با صرفه جویی و کاهش بودجه عمرانی این شرایط بحرانی را مدیریت کند بازهم روند رشد نقدینگی و فشارهای تورمی قطع نمی شود.

با این اوصاف تنها گزینه پیش روی دولت برای اداره کشور کاهش بودجه عمرانی و حذف یارانه دهک های پردرآمد است؟

در شرایط فعلی راهکار دیگری وجود ندارد. باید دولت از بودجه عمرانی کم کند. البته نباید عمران و توسعه را متوقف کند ولی نباید از دولت انتظار داشت که پروژه های عمرانی جدیدی را اجرا کند. بهتر است که همان پروژههای در حال اجرا و نیمه تمام اولویت بندی شوند و برحسب نیاز بودجه آنها تامین شود. مجلس هم  نباید از دولت انتظار داشته باشد که هم بودجه جاری را تامین وهم نیازهای عمومی را پاسخ دهد.

البته با حذف یارانه دهک های پردرآمد مخالفت شده است؟

موافق یا مخالف باشیم باید یارانه دهک های پردرآمد حذف شود. متاسفم که از مسایل اقتصادی تعبیر سیاسی می شود. چرا دولت باید به طبقات اجتماعی که درآمد آنها ماهانه بالای 10 میلیون تومان است یارانه بپردازد؟ 45 هزار و 500 تومان در ماه چه نیازی از زندگی این افراد که میلیونی درآمد دارند را برطرف می کند. این سیاست دولت مبنی برپرداخت یارانه به همه مردم از ابتدا اشتباه بود و تنها باعث بروز تورم و رشد نقدینگی بالغ بر 500 هزار میلیارد تومان شد. البته دولت نمی تواند به سرعت و در کوتاه مدت  یارانه دهک های پردرآمد را حذف کند. ولی باید در بودجه سال 93 به شکلی برنامه ریزی کند تا این 3 دهک از جمعیت یارانه بگیر حذف شوند.

بنظر شما  تیم اقتصادی دولت از عهده مدیریت تخصیص منابع و ساماندهی سیاست های ملی و پولی در جهت تثبیت شرایط اقتصادی برخواهد آمد؟

تخصیص منابع با هر میزان درآمدی که دولت داشته باشد قابل انجام است.در زمان دولت قبلی وقتی درآمدهای نفتی کاهش پیدا کرد با سیاست های درست یا غلط  به هر طریقی منابع تخصیص داده شد و با این وضعیت کشور اداره شد.  اکنون هم با تغییر دولت مدیران توانمند و متخصصی بر سر کار آمده اند. نباید عجله کرد باید دید که دولت در گزارش 100 روز چه برنامه ای پیش بینی کرده و یا در بودجه سال 93 چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت. بعد از آن می توان درباره عملکرد مدیران دولت جدید سخن گفت. اما مسلم است که اگر مدیران متخصص درست تصمیم گیری کنند، می توان از بروز اشتباهات گذشته جلوگیری کرد و با گرفتن تصمیم های منطقی و صحیح تخصیص منابع را حتی با منابع اندک انجام داد.

تصمیم گری های دولت باید  بر مبنای اولویت بندی باشد. اگر دولت بخوبی تشخیص دهد اولویت با کدامیک از بخش هاست می تواند بخوبی از عهده تخصیص منابع در جهت مدیریت اقتصادی برآید. در ضمن به یاد داشته باشید که تخصیص منابع بر عهده وزارت اقتصاد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی است. اما مهار تورم و نقدینگی  بر عهده بانک مرکزی است. مشکل چندانی در زمینه سیاست های مالی وجود ندارد اما در زمینه سیاست های پولی باید رییس کل بانک مرکزی این سیاست ها  را به شکلی در نظر گیرد که در راستای سیاست های مالی باشد. بنظر می رسد سیاست های پولی آقای سیف در جهت تثبیت اقتصادی است. امیدوارم با گذشت زمان هماهنگی ها بیشتر شود و در نهایت سیاست های منطقی و کم هزینه در زمینه سیاست های مالی و در عرصه سیاست های پولی اتخاذ شود به این ترتیب شاید بتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم.

دولت طی دو هفته آینده گزارش عملکرد 100 روزه را اعلام خواهد کرد. این مساله تا چه میزان می تواند تاثیر گذار باشد؟

اتفاقا ارائه گزارش 100 روزه اگر آنطور که دولت آقای روحانی وعده داده جامع و بیان گوی واقعیت های اقتصادی کشور باشد می تواند برحرکت شاخص های اقتصادی بسیار تاثیر گذار باشد. مردم باید در جریان باشند که وضعیت اقتصادی ایران در چه درجه ای از استانه بحران قرار دارد. اگر حقایق اقتصادی کشور صادقانه با مردم بیان شود این امر کمک می کند تا آنها بیشتر با دولت همراهی کنند. البته نباید مردم را نگران کرد. البته لازم است دولت حقایقی را به مردم بگوید که مطمئن است بیان انها نتیجه مثبت دارد و باعث همراهی بیشتر مردم با دولت می شود. در دولت قبلی یکسری سومدیریت ها و بی انضباطی های مالی باعث برهم ریختگی اقتصاد کشور شد مردم حق دارند بدانند چه مسائلی باعث شد که وضع اقتصاد ایران به شرایط بحرانی و بغرنج برسد. از طرفی هم مردم باید آگاه باشند که تیم اقتصادی که در دولت یازدهم برسرکار آمده تمام تلاش خود را برای ساماندهی مشکلات و بهبود وضعیت اقتصادی انجام می هد. اگر این اطمینان خاطر بوجود آید آنها صبوری خواهند کرد تا نتایج سیاست های صحیح اقتصادی به ثمر نشیند.

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir