بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : يکشنبه 30 آذر 1393      18:53

چرا جهان با سقوط قیمت نفت مواجه شد؟

مفروضات بد در مورد چگونگی کار صنعت نفت آمریکا از یک طرف و قدرت اوپک و عربستان سعودی از طرف دیگر، باعث ایجاد یک سری تصورات غلط در مورد اینکه قیمت ها از کجا کنترل می شود و اینکه در نهایت آنها به کجا می روند، شده است.

اقتصاد ایرانی: نفت در اول فوریه ۲۰۱۱ به بالای ۱۰۰ دلار به ازای هر بشکه رسید. این وضعیت به مدت سه سال باقی ماند و با وجود بالا و پایین شدن قیمت نفت در بازار انرژی، افت و خیز بسیار اندکی داشت. بر همین اساس زمانی که در ژوئن سال جاری قیمت نفت ذره ذره رو به افول رفت، بسیاری از کارشناسان که این رویا را در سر می پروراندند که نفت صد دلاری باقی خواهد ماند، در خواب غفلت بودند.

این نگرش ها موجب سقوط بسیار عظیم و شوکه کننده ای در قیمت نفت در ماههای گذشته شد. یکی از دلایل این مسئله این است که تولیدات نفت آمریکا در چند سال اخیر افزایش یافته و همچنین تولیدات نفتی لیبی نیز رو به فزونی است. این افزایش ها از یک طرف و اقتصاد ضعیف جهانی از طرف دیگر، اشباع شدن نفت را با خود به همراه داشته است. در اواخر ماه گذشته، اعضای سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) اعلام کردند که قیمت ها را کاهش نمی دهند و قیمت نفت ثابت می ماند. اما نفت به سرعت به زیر ۷۰ دلار به ازای هر بشکه رسید و قیمت نفت از اوج آن در ماه ژوئن حدود ۴۰ درصد کاهش یافت.

خبرگزاری بلومبرگ اعلام کرد که نفت وارد عصری جدید شده است. رییس تحقیقات نفتی یک بانک بزرگ خبر از نابودی اوپک داد. البته تحول در بازار انرژی از سالها قبل شروع شده بود. بر همین اساس کارشناسان عصر جدید را عصر کاهش قیمت نفت و اوپک به حاشیه رفته اعلام کرده اند که هر کسی باید خود را با آن وفق دهند.

اما قبل از اینکه هر کسی از دیدگاههای جزم گرایانه به سمت دیدگاههای کاملاً متفاوت چرخش داشته باشد، باید این سوال را از خود پرسید: چرا بسیاری از افراد در مورد قیمت نفت (و پیش بینی آن) اشتباه می کردند؟ مفروضات بد در مورد چگونگی کار صنعت نفت آمریکا از یک طرف و قدرت اوپک و عربستان سعودی از طرف دیگر، باعث ایجاد یک سری تصورات غلط در مورد اینکه قیمت ها از کجا کنترل می شود و اینکه در نهایت آنها به کجا می روند، شده است.

 ایالات متحده آمریکا توسط نفت سخت (که بسیاری از افراد آن را نفت شیل می خوانند) هدایت و کنترل می شود که این نفت در پاسخ به نیازهای بازار از طریق تزریق مایعات و حفاری های سنتی ایجاد می شود. با نفت سخت، امکان برنامه ریزی و حفاری چاه ها در چند ماه به جای چند سال وجود دارد. به این معنا که تولیدات را  نسبتاً سریعتر در زمان مورد نظر می توان افزایش داد و برعکس هنگامی که حفاری متوقف شد، تولیدات به سرعت قطع می شود. این ویژگی منجر به نتایجی می شود از جمله این که اگر اشباع نفت افزایش یابد و قیمت آن شروع به کاهش کند،رشد تولیدات نفت سخت، کم می­شود و قیمت ها ثابت می­ماند.

در واقع، حتی اگر نفت سخت بیشتر پاسخگوی نیاز بازار باشد، اصلاحات آنی و فوری نیستند. در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ این مسئله روشن شده بود که هنگامیکه تولیدات نفت شیل مثل نفت سخت، با تزریق افزایش یابد، قیمت نفت گاز نزدیک به ۶۰ درصد در یک سال، قبل از عقب نشینی تولید کنندگان، کاهش می یابد. این نکته در زمستان گذشته که سرمای غیرمترقبه هوا، نیاز به سوخت را افزایش داد و به علت عدم توان صنعت در افزایش تولید، قیمت گاز دو برابر شد، تقویت گردید. این مسئله مردم را به این نتیجه سوق داد که احتمال تغییرات ناگهانی و چشمگیر در قیمت نفت خام وجود دارد.

اما یکی از دلایل مهمی که مردم پیش بینی سقوط نفت را از دست دادند، عدم تفکر جدی در مورد این مسئله بود که چگونه سیاست ها به خصوص در خاورمیانه به تولیدات نفت شکل می دهد. دو مفروض اشتباه در راستای متقاعد کردن مردم در مورد اینکه قیمت ها نمی تواند خیلی زیاد افت کند، وجود داشت.

اول اینکه اپک یک کارتل با عملکرد خوب است که تمام تلاش خود را می کند که قیمت نفت بر اساس هدف توافق شده مشخص می شود. در مواجهه با مازاد اخیر نفت در بازار جهانی ، اپک یک کارتل منسجم است که توانایی کاهش تولیدات و بالا نگه داشتن قیمت و درآمد را دارد.

اما باید گفت؛ علاوه بر اینکه اوپک در هماهنگی ها توانایی ندارد، مجموعه کشورهای عضو نیز اشتراکات کمی در مسائل مختلف از جمله نفت دارند. مثلاً قطر از آینده ونزوئلا حمایت نمی کند و مراقب آن نیست. از طرف دیگر برای عربستان شکست ایران مهم تر از موفقیت آن است. یا مثلاً برای هر یک از اعضای اوپک این مسئله که دیگران تولیدات نفت خود را متوقف کنند وسوسه انگیز است و با تشویق آنها روبرو می شود اما این در حالی است که خود آنها از این کار امتناع می ورزند. آنها از قیمت بالای نفت نهایت سود را می برند. اما مشکل مشترکی که برای همه اعضا وجود دارد این است که در حالیکه همه اعضا این دیدگاه را دارند اما هیچ کدام تولیدات نفت را کاهش نمی دهند و اوپک - به لحاظ نگرشی و عملکردی- تجزیه شده است.

عدم انسجام میان اعضای اوپک پدیده جدیدی نیست و تقریباً به یک رویه و هنجار در این سازمان تبدیل شده است. مثلا در سال ۲۰۰۸ که اوپک با افت قیمت نفت روبرو شد، با کندی و تأخیر  عکس العمل نشان داد. تا زمانیکه قیمت نفت از ۱۴۵ دلار تا ۶۰ دلار نرسید توقف قیمت نفت از طرف این گروه اعلام نشد و تنها زمانی که قیمت به زیر ۴۰ دلار کاهش یافت، اقدامی قاطع صورت گرفت. مشابهاً در اواسط ۱۹۸۰ در مقابل کاهش ناگهانی قیمت نفت هیچ اجماعی شکل نگرفت تا اینکه عربستان سعودی گروه را از طریق جریان بازار مجازات کرد که به میزانی از هماهنگی تن در دهند. در واقع، هر چه اوپک در افزایش قیمت موفق بوده اما در مواجهه با فشارهای جدی چه کاهش قیمت و چه در بحران نفتی ۱۹۷۳ ناموفق بوده و سیاست های غیرمعمولی داشته اند.

مفروض اشتباه دوم برای همه حتی برای کسانی که نسبت به اوپک به عنوان یک کلیت شک داشتند وجود دارد. مفروض دوم این است که عربستان به تنهایی قدم بر می دارد. عربستان سعودی که تقریبا یک سوم تولیدات اوپک را کنترل می کند از دیگر اعضای گروه  در تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن بازار، فعال تر است. در سال های اخیر، بسیاری از تحلیل گران به این نتیجه رسیدند که عربستان سعودی تصمیم گرفته بود که قیمت واقعی نفت را ۱۰۰ دلار به ازای هر بشکه اعلام کند. این باور که بالا ماندن قیمت نفت برای عربستان ضروری است با بروز بهار عربی تقویت شد. چون با بهار عربی هزینه های آرامش داخلی برای عربستان افزایش یافت.

پانزده سال پیش، اغلب تحلیلگران نفت پیش بینی کردند که برای بازه زمانی مشخصی نفت خام حدود ۲۰ دلار به ازای هر بشکه ثابت خواهد ماند. استدلال آنها این بود که این قیمت را عربستان و اوپک کنترل می کنند. در دهه ۲۰۰۰ ثابت شد که این استدلال اشتباهی فاحش بوده است. قیمت نفت تقریباً در کمتر از ده سال ۱۵ برابر افزایش یافت در حالی که عربستان سعودی عکس العمل کمی نشان داد. در این راستا عربستان سعودی به متوازن کردن بودجه سالانه خود نیازی ندارد چون پول زیادی در بانک های متعدد دارد و کسری بودجه خود را در گذشته  پرداخت کرده است.

با این حال علیرغم اینکه صرفا در ماه گذشته احتمال کاهش قیمت نفت پایین تر آمده بود، در حال حاضر تحلیلگران با اعتماد به نفس بالا به دنبال توضیح این مطلب هستند که جهان جدید نفت، شبیه چه چیزی است. این تحلیلگران از عصری خبر می دهند که در آن نفت آمریکا بر بازار جهانی حکومت می کند. یک خبرنگار روزنامه تایم،  از یک انقلاب شیل دم می زند. آنها نیز کاهش قیمت نفت را برای سالهای آینده، پیش بینی می کنند.

علت این سوءمحاسبات ریشه در نظم هم دارد. دهه گذشته به ما این مطلب را آموخته است که قیمت نفت مدت زمان زیادی ثابت نمی ماند و مسائل سیاسی و نه تنها مسائل اقتصادی بر قیمت نفت موثر هستند. در واقع، برخی از تحلیلگران که به عوامل ژئوپلتیکی توجه دارند هشدار جدی در مورد کاهش قیمت نفت، حداقل در یک سال آینده را می دهند. این مسئله زمانی است که عرضه به مراتب بیشتر از تقاضا است. نزدیک به دو سال پیش مایکل لوی (نویسنده این مقاله)، کاهش قیمت نفت را پیش بینی کرده بود. هر چند نتوانست تاریخ این بحران را به عقب بیندازد.

بر اساس مطالب بالا این سوال پیش می آید که چه اتفاقی امروزه برای قیمت نفت افتاده است؟ در پاسخ باید گفت عوامل مختلفی در این زمینه دخیل است که شامل این موارد می شود: نزول در رشد عرضه نفتی آمریکا و تصور این مسئله که اقتصاد جهان یا تصمیم گیری نهایی در مورد کاهش قیمت و به عقب راندن توسط عربستان اتخاذ می شود. دیگر اینکه اگر صنعت آمریکا با کارآمدتر شدن، با کاهش قیمت نفت مقابله کند و اگر اقتصاد جهانی همچنان بی ثبات بماند و یا عربستان کماکان در حاشیه باشد، قیمت نفت در آینده کمتر از این هم خواهد شد.

در نهایت باید گفت؛ تنها یک فرد بی ملاحظه و بی توجه با اعتماد به نفس کاذب می تواند یک نتیجه خاص را شرط بندی کند.

 

منبع: واشنگتن پست


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir