بابک زنجانی از چه کسانی در دولت قبل دستور فروش نفت ایران را گرفت؟

 رضا زندی

«کل اوین چند؟... بابک زنجانی در بدو ورود به زندان اوین (شکلک خنده).» این پیامک طنز را یک روز بعد از دستگیری میلیاردر جوان(!) دریافت کردم. هر جامعه ای دو محکمه دارد؛ افکارعمومی دیدگاهش را با ابزار مختلف ابراز می کند و عدالتخانه محاکمه می کند. سخنگوی قوه قضاییه عصر دوشنبه رفته، خبر مهمی را در اختیار رسانه ها گذاشت: «بابک زنجانی با توجه به مسائل و اتهامات وارده در هفته های اخیر از سوی مراجع قضایی بازداشت شد.» خبر در شب چند روز تعطیلی ترکید. دادستان کل کشور اتهام بابک زنجانی را مالی اعلام اما از بیان جزئیات آن خودداری کرد. محسنی اژه ای نکته باریکی به «فارس» گفت: «زنجانی پس از تحقیقات بازرسی کل کشور به لحاظ اینکه از کشور فرار نکند، بازداشت و در اختیار بازپرس است.» احتمال فرار... کار بابک زنجانی به اینجا رسیده است؟ بعد از آن هم خبرگزاری دولت به نقل از یک منبع آگاه گزارش داد: «بابک زنجانی به زندان اوین منتقل شده و قرار است در شعبه 15 دادسرای کارکنان دولت به اتهاماتش رسیدگی شود.» دستگیری جوان 25هزار میلیارد تومانی(!) در رسانه های بین المللی هم بازتاب ویژه ای داشت. بابک زنجانی، پدیده خبری یک سال گذشته است. بابک زنجانی از کجا شروع کرد؟ از چه پله هایی بالا رفت؟ چه کسانی با او بودند؟ سرنوشتش چه خواهد شد؟ مردم قضاوت می کنند. قاضی حکم می دهد. میلیاردر در «اوین».

نیم ساعت جلوی چشمانم رژه رفتند

زیر کت، «کلت» به کمر داشت، محافظی که جلوی در اتاق کار بابک زنجانی ایستاده بود. اتاق که نه، سالنی بزرگ و شیک در طبقه فوقانی ساختمان «سورینت». کمی جلوتر از میدان آزادی در یک خیابان فرعی. روبه روی شرکت هواپیمایی قشم. قرار مصاحبه «آسمان» با بابک زنجانی ساعت 8 شب بود. آخرین هفته تابستان گذشته. نیم ساعت زودتر رسیده بودم. بابک زنجانی را هرگز ندیده بودم. ترجیح دادم تنها وارد اتاق کارش نشوم. به نگهبان جلوی در ساختمان حضورم را اعلام کردم و داخل ماشین برگشتم تا عکاس بیاید. می خواستم بدانم بابک زنجانی چرا و چطور نفت ایران را گرفته و فروخته است؟ بیش از دو میلیارد دلار از پول نفت ایران را چرا و چطور برنگردانده است؟! در این نیم ساعت اما سوال دیگری برایم پیش آمد. بابک زنجانی کیست؟ از کجا آمده؟ چطور به اینجا رسیده است؟ ماجراها یکی یکی پیش چشمم رژه رفتند؛ از آقای «ب.ز» احمدی نژاد در مجلس تا گزارش سایت بازتاب امروز که برای اولین بار بابک زنجانی را با اسلحه نشان داد. از اینکه خود را «بسیجی اقتصادی» خوانده بود! تا اینکه نامش بالای سر «هواپیمایی قشم» است و هواپیمای اختصاصی سوار می شود. از... تا... بابک زنجانی پدیده عجیبی است. او تنها یک شخص نیست.

سند جعلی از تاجیکستان زنجانی را به اوین برد

«بابک زنجانی دو هفته قبل به مسوولان بانکی کشور اظهار کرده بود که مبلغ دومیلیارد یورو از بدهی های خود بابت پول نفت را به یکی از بانک های تاجیکستان منتقل کرده است. وی برای باوراندن این موضوع به مسوولان دولت ایران، اقدام به تبانی و پرداخت رشوه به رئیس جمهور تاجیکستان می کند و او نیز به بانک مرکزی این کشور دستور می دهد مدارک لازم را در جهت تأیید ادعای بابک زنجانی در اختیار وی قرار دهد.» این مطلب را سایت خبری «انتخاب» هفته گذشته به نقل از یک منبع مطلع منتشر کرد و در ادامه اش نوشت: «از سوی دیگر بابک زنجانی با مذاکره و اغفال یکی از بانک های خصوصی کشور از این بانک نیز به عنوان طرف ایرانی سوءاستفاده می کند. با اعزام نماینده بانک مرکزی به تاجیکستان به همراه نماینده این بانک خصوصی همه شرایط برای اغفال دولت ایران در این موضوع که دو میلیارد یورو طلب ایران در تاجیکستان وجود دارد اما قابل انتقال به ایران نیست، فراهم می شود. اما در آخرین مرحله تیزهوشی مقامات وزارت نفت و بانک مرکزی موجب می شود تا پرده از این توطئه برداشته شود.» با این فرضیه رئیس جمهور تاجیکستان باید پاسخ بزرگی به ایران بدهد. سایت «انتخاب» خبر دیگری را هم به نقل از سخنگوی بانک ملی تاجیکستان منتشر کرد: «عبدالغفور کوریوف، سخنگوی بانک ملی تاجیکستان در گفت وگو با رادیو اروپای آزاد، مدارک آقای زنجانی مبنی بر همکاری با بانک مرکزی تاجیکستان را جعلی خواند. وی هرگونه همکاری این بانک با بابک زنجانی برای انتقال پول به ایران را رد کرد.» بابک زنجانی، مالک بانک «ارزش» در تاجیکستان است.

چهره ای بی واکنش، صدایی نازک

با عکاس «آسمان» که وارد دفترش می شویم تا جلوی در به استقبالمان می آید. دفترش سالن بزرگی است که با چند پله شیشه ای به سالن دیگری متصل می شود که محل جلساتش است. راحت می خندد و صورت بی واکنشی دارد. صدایش نازک است. وقتی خدمتکارش می خواهد بروند مصاحبه را نگه می دارد تا با او خداحافظی کند. از همان اول اما، باورم نیست که ثروتی به این وسعت را در چند سال، آن هم در اتمسفر ایران، بدون پشتوانه کسب کرده باشد. مصاحبه که پیش می رود بر باورم استوارتر می شوم. می نشینم بلافاصله چند شماره از مجله آسمان را جلویش می گذارم و خودم را معرفی می کنم. نگاهی به جلد مجلات می اندازد. کپی مصاحبه ای که در آن خود را «بسیجی اقتصادی»! خوانده نشانش می دهم و تعریض می زنم که احتمالا مصاحبه را مصادره به مطلوب کرده است. می خندد و تاکید می کنم که نمی خواهم مصاحبه ای اینگونه داشته باشیم.

چرا با با بابک زنجانی مصاحبه کردم؟ پدیده ای در یک سیستم

اوایل پارسال بود یا اواخر سال قبل ترش خاطرم نیست. اما خوب به یاد دارم که از منبعی شنیدم که نفت ایران در وسط دریا جابه جا می شود. این خبر در ذهنم ماند تا به اتفاقات ماه های پایانی سال گذشته رسیدیم. زمانی که نام بابک زنجانی سر زبان ها افتاد. چند بار خواستم درباره اش بنویسم. اما به دو دلیل بهترین شیوه را مصاحبه با او دانستم و نه گزارش. اول: فقدان اطلاعات لازم و مستند. دوم: احساسم این بود که نوشتن درباره بابک زنجانی صرفا نوشتن درباره فعالیت های یک شخص نیست که او یک پدیده بود. پدیده ای در یک سیستم. در لابه لای مصاحبه سی ام شهریور بابک زنجانی با «آسمان» برخی زوایایش علنی می شود. به ویژه وقتی نحوه فروش نفت و جابه جایی آن مفصل توضیح داد و ما امکان چاپ آن را در شرایط تحریم نداشتیم. خواننش بخشی از آن مصاحبه اما، همین جاست:

* اجازه دهید ابتدا به موضوع نحوه ورودتان به نفت برسیم. شما کارهای انتقال پول برای قرارگاه خاتم الانبیاء در زمان ریاست آقای رستم قاسمی را در آنجا انجام می دادید. وقتی ایشان وزیر نفت شدند به شما پیشنهاد کردند که وارد کارهای نفتی شوید؟

- خیر. ایشان حتی یک بار هم چنین پیشنهادی به من نکردند. بچه های شرکت های مختلف نفت می شنیدند که سیستم ما دارد کار می کند. چون حساب باز کردن در بانک های خارج خیلی سخت است. همین الان اگر کسی بخواهد در بانک های خارجی حساب باز کند، باید 50 هزار دلار خرج کند. نفتی ها شنیده بودند که بانک First Islamic دارد این کار را انجام می دهد و یک مجموعه ایرانی است که تندتند پول حواله می کند. از طرفی دیگر 22 بانک در ایران به سیستم من متصل شده بود. هر کس که می رفت حتی 2 هزار یورو در بانکی حواله می کرد، اسم بانک من روی آن نوشته می شد. روی حواله می نوشت فرستنده پول First Islamic Bank. این را همه می دیدند. تا متوجه می شدند یک سوئیفت به نام First Islamic است صبح به صبح 50 نفر زنگ می زدند تا در این بانک حساب باز کنند. پس کسانی که به یک شکلی با نفت کار می کردند یکی یکی می آمدند در این بانک حساب باز می کردند تا اینکه یکی از بچه های نفت را دیدم که در نیکو کار می کرد.

* آن شخص نفتی که شما دیدید چه کسی بود؟

- آقای کمال دانشیار بودند. [رئیس اسبق کمیسیون انرژی مجلس] آقای دانشیار به من گفتند ما هم می خواهیم در First Islamic Bank حساب باز کنیم.

* آقای دانشیار را چه وقت و کجا دیدید؟

- من ایشان را حدود دو سال پیش در قرارگاه خاتم الانبیاء دیدم.

* چرا آقای دانشیار به آنجا رفته بودند؟

- قرارگاه خاتم الانبیاء از نفت طلب داشت. مرا صدا کردند گفتند چطور می توانی پول را به این آقایان بدهی. گفتم چقدر است؟ گفتند حدود 15 میلیون دلار.

* از شرکت نیکو می خواستند طلب قرارگاه را بدهند؟

- بله. در حقیقت می خواستند پول را به حساب هایی که قرارگاه معرفی می کند واریز کنند. قرارگاه سه ماه بود می خواست پولش را از نیکو بگیرد اما نمی توانست. در حقیقت شرکت نیکو، نفت را می فروخت و طبق دستور بانک مرکزی به حساب هایی که باید واریز می کرد.

* می خواهم بدانم قرارگاه، نفت می فروخت یا بابت پروژه هایی که برای وزارت نفت انجام داده بود طلبکار بود؟

- قرارگاه بابت پروژه هایی که برای وزارت نفت انجام داده بود طلبکار بود. آقای دانشیار گفت چطور می شود پول را به اینها برسانی؟ گفتم من سریع السیر می رسانم. پول تان کجاست؟ گفت: فلان جا.

* فلان جا یعنی کجا؟

- الان یادم نیست. چین یا هند یا کره یا جای دیگر بود، درست یادم نیست. من هماهنگ کردم و کمتر از 5 ساعت این پول (حدود 15 میلیون دلار) منتقل شد. این کار که انجام شد آقای دانشیار خیلی خوشحال شدند و گفتند شما به شرکت ها بیایید و با رئیس مان، آقای جشن ساز آشنا شوید. من رفتم آقای جشن ساز، مدیرعامل نیکو را دیدم. ایشان از من خواست تا کاری کنم حساب هایشان باز شود.

* یعنی چه که کمک کنید حساب های نیکو باز شود. مگر حساب های این شرکت بسته بود؟

- کسی پول از نیکو نمی گرفت. کسی حساب برایش باز نمی کرد. گفتم در بانک برایتان حساب باز می کنم و کارهایتان را عملیاتی می کنم. آقای جشن ساز همان جا با آقای قاسمی (وزیر نفت) تلفنی تماس گرفت.

* آقای جشن ساز به آقای قاسمی چه گفت؟

- آقای قاسمی گفتند شما شخصی به نام بابک زنجانی می شناسید؟ ایشان هم گفته بودند که می شناسند و به آقای جشن ساز گفته بودند که می توانید به صورت قانونی کارتان را پیش ببرید. مرا دعوت کردند بانک مرکزی. چند وزیر هم در جلسه حضور داشتند.

* چه وزرایی در جلسه بودند؟

- آقای غضنفری، وزیر صنعت، معدن و تجارت بودند. آقای حسینی، وزیر اقتصاد، آقای بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی و خود آقای قاسمی، وزیر نفت در جلسه حضور داشتند. یک نفر دیگر هم حضور داشت که الان خاطرم نیست.

* دستور جلسه شما با این وزرا چه بود؟

- بحث های مفصلی شد. نهایتا یک صورتجلسه دست نویس تنظیم شد و قرار شد برای پول هایی که در خارج است و نمی توانند منتقل کنند شرکت HK حسابی در بانک ما باز کند و از این طریق پول ها منتقل شود.

* HK دیگر چه شرکتی است؟

- یکی از شرکت های زیرمجموعه شرکت نفتی نیکوست که در اصل زیرمجموعه وزارت نفت بود. ما این مصوبه را گرفتیم و از فردایش، آنها حساب هایش را در بانک First Islamic باز کردند. به محض افتتاح حساب گفتند ما چند فقره حواله داریم، منتظریم تا پول مان برسد تا این حواله ها را انجام دهید. چند روز طول کشید تا این پول به بانک برسد. از آن طرف پیمانکاران، وزارت نفت را تحت فشار گذاشته بودند. به همین خاطر من 240 میلیون دلار ریختم به حساب شرکت HK تا این شرکت، حواله هایشان را بزند. اینها این پول را حواله کردند تا این 240 میلیون دلار بعدا به بانک من برسد. مطمئن بودم منابع اش وجود دارد.

* این پول از کجا قرار بود به حساب HK بیاید؟

- نمی دانم. از چین بود یا از جای دیگر. من هم دنبالش بودم تا زودتر این پول بیاید. پول نفت در کره، هند و... گیر کرده بود و مطالب رسانه ای هم شده بود. من می رفتم این پول های گیر کرده را می آوردم به First Islamic Bank و از آنجا حواله می کردم.

* مگر وزارت نفت، شرکت نیکو یا شرکت HK اساسا می توانستند پول به حساب شما واریز کنند؟

- خیر. نمی توانستند. ما می رفتیم یک حساب در بانکی که ایران در آنجا حساب داشت باز می کردیم. بعد در داخل بانک، پول را به حساب ما واریز می کردند و ما از آنجا پول را به بانک First Islamic حواله می کردیم. جز این روش هم، به هیچ وجه پول بیرون نمی آمد.

* با این روش چقدر پول حواله کردید؟

- حدود 770 میلیون یورو من به حساب پیمانکاران نفت پول منتقل کردم.

* با چه کارمزدی؟

- با کارمزد 7 در هزار. یعنی به یک درصد هم نمی رسید.

* آیا دولت و نهادهای مسوول، از این کار شما اطلاع داشتند؟

- همه در جریان بودند. همه نهادهای نظارتی و امنیتی هم مطلع بودند که چه اتفاقی دارد می افتد. تا رسیدیم به اینجا که دیگر بانک مرکزی منابعی نداشت که پول بدهد. به من گفتند شما می توانی از محل فروش نفت کاری کنی که به مجموعه پول برسانی. من هم گفتم تلاش می کنم ببینم می توانم مشتریانی معرفی کنم تا نفت بخرند.

* چه کسی به شما گفت که نفت بفروشید؟

- آقای وزیر نفت (آقای قاسمی) گفتند. آقای جشن ساز گفتند. در کارگروه هایی که می نشستیم از همه نهادهای مسوول بودند. همه دنبال این بودند که بشود منابعی پیدا کرد. من هم اعلام آمادگی کردم که شاید بتوانم برای نفت مشتری پیدا کنم.

* از کجا مشتری پیدا کنید؟

- من تلاش کردم از هند، سنگاپور، مالزی و... یکسری مشتری پیدا کنم. به نفتی ها گفتم این مشتری ها، نفت می خواهند اما نمی توانند نفت ایران را بخرند.

* امور بین الملل شرکت ملی نفت، خودش در هند، سنگاپور و حتی مالزی مشتری دارد. شما همان مشتری ها را معرفی کردید؟

- آنها دیگر نمی توانستند نفت ایران را بخرند. اگر می خریدند که شرکت نفت رأسا به آنها می فروخت.

* چطور از شرکت نفت نمی خریدند، آن وقت از شما می خریدند؟!

- دلیل داشت. من در مالزی به دیدار ماهاتیرمحمد رفتم. ایشان می خواست برای پتروناس نفت بخرد اما می گفت از ترس تحریم آمریکایی ها نمی تواند این کار را بکند. به من گفت شما بیا واسطه شو، این نفت را بخر و به ما بده.

* آقای زنجانی! فقط فرد یا شرکت ملی نفت که تحریم نبود. نفت ایران تحریم است. مشخصات نفت ایران هم مشخص است. در همه جای دنیا قابل شناسایی است. این چه حرفی است که شما می زنید. نفت ایران را چه شما بفروشید چه شرکت نفت فرقی نمی کند.

- این هم روش داشت. اگر شرکت نفت، نفت را می فرستاد، آنالیزش مشخص بود. معلوم هم بود که مقصدش کجاست. من عملیاتی روی آن انجام می دادم.

* چطور این کار را می کردید؟

- {روش کارش را مفصل توضیح می دهد اما به دلیل شرایط تحریم امکان چاپ آن وجود ندارد.}

دستور روحانی مقدمه دستگیری زنجانی؟

دو روز قبل از دستگیری بابک زنجانی دستور رئیس جمهور روحانی خطاب به معاون اولش، برای مبارزه با مفاسد اقتصادی منتشر شد. جهانگیری رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز هست. بسیاری دستور روحانی را مقدمه دستگیری بابک زنجانی می دانند. پس متن کامل این دستور خواندنی است: «از آنجا که مبارزه با مفاسد اقتصادی، لازمه پیشرفت و عدالت است و دولت تدبیر و امید برای خروج اقتصاد کشور از رکود و ایجاد رونق اقتصادی، تامین امنیت برای فعالیت سالم اقتصادی را در اولویت کار خود قرار داده است، مقتضی است اقدامات لازم برای شناسایی و مجازات کسانی که با تبانی و سوءاستفاده از امتیازات خاص، زمینه ویژه خواری و درآمدهای غیرموجه فراهم کرده اند در اولویت کار قرار گیرد. به ویژه ضروری است موارد سوءاستفاده از شرایط تحریم مورد رسیدگی قرار گیرد و برای حراست از حقوق مردم و بیت المال، اقدام فوری صورت پذیرد و گزارش مربوطه ظرف یک ماه به اینجانب ارائه گردد.» آیا روحانی و قوه قضاییه با هم هماهنگ بودند؟ زمان به این سوال پاسخ می دهد.

اختلاف 50 میلیون تومانی در قیمت ساعت بابک زنجانی

در میانه مصاحبه ام بابک زنجانی برای لحظاتی بیرون در ایستاد تا با یکی از مدیرانش صحبت کند. با یکی دیگر از مدیرانش که در مصاحبه حضور داشت درباره قیمت ساعت بابک  زنجانی صحبت کردم. گفت: «قیمت ساعت آقای زنجانی قریب به 150 میلیون تومان است.» در انتهای مصاحبه از بابک زنجانی پرسیدم:

* ساعتی که به دست دارید چند می ارزد؟

" 100 میلیون تومان."

* ابایی ندارید از اینکه ظاهر متولی داشته باشید از اینکه ظاهر متولی داشته باشید یا دفتر شیکی داشته باشید؟

«دزدی که نکردم. برای خودم است. دوست دارم اینطور باشم. هر وقت دیدید کسی پنهان کاری می کند بدانید کاری کرده است. من از روز اول زندگی ام بهترین ماشین را سوار شدم و بهترین خانه را داشتم. به کسی بدهکار نیستم، بالا و پایین هم رفته ام.»

یازده روز پیش از این مصاحبه اما، بیژن زنگنه، وزیر نفت، اعلام کرده بود بابک زنجانی 2 میلیارد دلار به وزارت نفت بابت فروش نفت بدهکار است. زنجانی معتقد بود پول در حساب بانک مالزی اش First Islamic است و به خاطر تحریم ها امکان انتقالش وجود ندارد. مصاحبه که تمام شد عکاس «آسمان» می گفت انگار 50 میلیون تومان اختلاف قیمت در یک ساعت مچی، آنقدر برای آقایان مهم نیست!

نامه نمایندگان مجلس  صراحتا بابک زنجانی را متهم کرد

سوم دی، دوازده نماینده مجلس در نامه ای سرگشاده به سران سه قوه خواستار تعقیب قضایی سران سه قوه شده بودند: «سال ها مماشات با فسادهای مالی، متاسفانه امروز کشور را به فساد سیستمی رسانده است. ویژگی این مرحله از فساد آن است که دستگاه ها و نهادهای مسوول مبارزه با فساد، خود گرفتار مراتبی از فساد می شوند.» این نامه مهم نمایندگان مجلس را احمد توکلی، الیاس نادران، غلامرضا مصباحی مقدم، اسماعیل کوثری، محمدرضا آشتیانی، احمد امیرآبادی، حسین ذولانوار، محمد دهقان، مفید کیایی نژاد، احمد سالک، حسین نجابت و علیرضا سلیمی امضا کرده اند: «فساد مالی مزمن، به فساد سیاسی و جرایم یقه سفیدها دامن زده است. بدین معنا که سوءاستفاده از قدرت عمومی برای مقاصد شخصی تباری و گروهی گسترش یافته و به رشد شگفت آور زراندوزان بی آزرمی منجر شده است که به عنوان مجرمان یقه سفید خریدار کالای سیاه از فروشندگان تکیه زده بر مصادر دولتی و حکومتی هستند.» ادامه این نامه، صراحتا نام بابک زنجانی را به میان می آورد: «این عناصر مشئوم که مرتبا تکثیر می شوند، در زمان های نسبتا کوتاه به ثروت های افسانه ای دست می یازند... یک مصداق که این روزها رنج مردم شریف را دوچندان کرده است بابک زنجانی است.» بعد از این نامه بود که بابک زنجانی در فیسبوکش پاسخ داد: «امروز تلاش های من آزاردهنده شده ولی چون یک بار من را ندیده اید حتی نمی دانید چه کرده ام قضاوت سالمی نکردید. با عرض معذرت حتما شما نمی دانید من بابت این زحماتی که کشیده ام آیا پرونده قضایی دارم یا خیر.»

آموزش و پرورش هم بابک زنجانی را پس زد

وقتی آموزش و پرورش متوجه شد که بابک زنجانی می خواهد از طریق هزینه های درمان وارد ماجرای دانش آموزان «شین آباد» شود دستش را روی سینه او گذاشت و رد کرد. وزارت آموزش و پرورش هفته گذشته با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد: «با عنایت به اطلاع رسانی روابط عمومی برخی شرکت ها مبنی بر آمادگی برای پرداخت هزینه های درمان دانش آموزان شین آبادی، وزارت آموزش و پرورش با سپاس از خیرین محترم مدرسه ساز و استقبال از مشارکت سایر اقشار و نهادهای مردمی که در طول سال های متمادی منشأ خیر و برکت فراوان برای نظام تعلیم و تربیت بوده اند به اطلاع می رساند این وزارتخانه از پذیرش هر گونه مشارکت که با انگیزه های سیاسی یا در جهت تطهیر افرادی که در مظان اتهامات و گمانه زنی های رسانه ای هستند معذور است.» معاون اجرایی معاونت درمان وزارت بهداشت هم موضعی مشابه گرفت: «شب گذشته باخبر شدم که آقای بابک زنجانی گفته پول عمل جراحی این کودکان را می دهد. این بسیار ناراحت کننده است. یعنی دولت اینقدر بی پول شده است! در حالی که هر چقدر هزینه این افراد شود دولت متعهد به پرداخت آن است و مشکلی از این بابت وجود ندارد.»

مثلث حسن میرکاظمی، سعید مرتضوی، بابک زنجانی

وقتی در اثنای مصاحبه، از بابک زنجانی پرسیدم که چطور با مرتضوی ملاقات کرده است، گفت: «همانطور که گفتم از طریق آقای حسن میرکاظمی هماهنگ کردم. آقای میرکاظمی به آقای مرتضوی زنگ زد و موضوع را گفت. آقای مرتضوی گفتند شب بیایید منزل ما.» پرسیدم:

*چرا در منزلشان قرار گذاشتند؟

پاسخ داد: «نمی دانم. اتفاقا ما هم یک جعبه شیرینی گرفتیم و رفتیم منزلشان. آقای مرتضوی گفتند موضوع چیست. گفتم پولی دارم که می خواهم به ایران بیاورم. حتی اگر شرکت های مناسبی داشته باشید می خریم. ولی مهم این است که اول پولم را به ایران منتقل کنم. گفتند فردا بیایید تامین اجتماعی صحبت کنیم. رفتیم تامین اجتماعی و ایشان شماره حسابی هم از سرمایه گذاری تامین اجتماعی دادند. من هم مبلغ 4 میلیارد یورو را معادل «ین» ژاپن، به آن بانک ژاپنی گفتم ذی نفعش را به نام تامین اجتماعی تغییر بدهد. این پول به حساب تامین اجتماعی آمد و آنها هم 4 میلیارد یورو به عنوان تضمین به ما چک دادند. این چک را هنوز دارم. بعد لیستی از شرکت های تامین اجتماعی به من دادند و گفتند یکسری شرکت از آنها انتخاب کنم. در همین شرایط بود که به ما زنگ زدند بیا. ما رفتیم.»

بعد هم گفت که با همراهی حسن میرکاظمی و شیرازی منش به سازمان تامین اجتماعی رفته است. حسن میرکاظمی همان کسی است که عکسی از او روی موتور منتشر شد.

* یعنی در سال 88، آقای حسن میرکاظمی که بعدها عکستان با ایشان منتشر شد را نمی شناختید؟

"خیر. آن موقع نمی شناختم."

بازنگرداندن چک تامین اجتماعی، برگی دیگر در پرونده زنجانی

بیست و هفت آبان امسال، تفاهم نامه هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی با بابک زنجانی لغو شد. یک ماه بعد، سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، از عدم تحقق وعده بابک زنجانی در بازگرداندن چک 17 هزار میلیاردی تامین اجتماعی خبر داد. مصطفی افضلی فرد به «فارس» گفت: «این چک در ازای 4 میلیارد یورویی که برای خرید 17 شرکت بزرگ سازمان تامین اجتماعی در نظر گرفته شده بود نزد آقای زنجانی است.» افضلی فرد همچنین درباره جعلی بودن سند پرداخت 2 میلیارد دلاری پول نفت از سوی زنجانی گفته است: «بانک مرکزی مدعی جعلی بودن اسناد است.» او از بررسی این موضوع در کمیسیون اصل 90 خبر داد. روابط عمومی بانک مرکزی هم هفته گذشته رسما اعلام کرد که «واریز هیچ گونه وجهی به حساب بانک مرکزی بابت بدهی بابک زنجانی تایید نمی شود.» یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس هم به سایت های خبری گفت که سند ارائه شده از سوی زنجانی به کمیسیون اصل 90 بابت پرداخت بدهی وزارت نفت، جعلی بوده است.

بچه راه آهن، جوان 25 هزار میلیارد تومانی، زندان اوین

می گفت بچه مجله راه آهن است و کارش سالامبورفروشی رونق گرفته است. آن هم به ترکیه. او سابقه زندان دارد. آن هم در زندان قصر. به تاریخ ها درست اشاره نمی کند. حتی یک بار به صراحت به او گفتم که چطور تاجری است که تاریخ ها را درست به خاطر ندارد! حالا هم دولت ترکیه به خاطر کشف فساد بزرگ مالی به هم ریخته است هم بابک زنجانی دوباره به زندان افتاده است. پروژه بزرگ ساخت و ساز «ایران زمین»اش لغو پروانه شده و برخی اتفاقات ترکیه را به رابطه او با رضا ضراب ربط داده اند. بابک زنجانی چطور در حدود یک دهه، 25 هزار میلیارد تومان دارایی به دست آورده است! بابک زنجانی یک پدیده است. ریشه های این پدیده را باید شناخت. قوه قضاییه و همه نهادهای مسوول باید همه ریشه ها را شناسایی و عادلانه رسیدگی کنند. اگر کسانی با تحریم ها کاسبی کرده اند مردم آنها را نخواهند بخشید. قضاوت محکمه افکار عمومی در تاریخ خواهند ماند.

خبرگزاری دولت، آزادی احتمالی بابک زنجانی را با قید وثیقه تکذیب کرد. با پیش رفتن پرونده بابک زنجانی، احتمالا نام های بیشتری مطرح می شود. شایسته است قوه قضائیه در این باره اطلاع رسانی کند. همه کسانی که در این سال ها در کنار زنجانی بودند حالا باید جوابگوی شرایط فعلی هم باشند.

از دفترش که خارج می شوم ساعت یازده شب است. مصاحبه تمام شده است.

حالا خبر دستگیری بابک زنجانی "در کل اوین.." پیچیده است.

 منبع: هفته نامه آسمان