بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 7 آذر 1391      0:54
نماینده جنبش حماس در تهران از حواشی عزه و اقتصاد فلسطین می گوید

حداقل اقصاد قوی داریم

اگر حماس از مسیر مبارزه خارج شود ملت فلسطین او را کنار خواهد زد

اقتصاد ایرانی: نماینده جنبش حماس در تهران به گفت و گویی با هفته نامه مثلث پرداخته است. بخش مهمی از گفته های او فضای سیاسی را در بر می گیرد ولی با توجه به اهمیت حواشی فعالیت های حماس و اتفاقات غزه براقتصاد ایران، سایت اقتصاد ایرانی متن کامل گفت و گوی هفته نامه مثلث را در اختیار خوانندگان خود می گذارد.

خالد قدومی از نسل فلسطینی هایی است که بیشتر عمر خود را خارج از سرزمین مادری خود طی کرده؛ اصالتا اهل نابلس است و جز در دو سالگی که به فلسطین رفته، در بیشتر مناطق خاورمیانه سفر کرده یا ساکن بوده. او پزشک است و در رشته مدیریت بیمارستان تحصیلات خود را نیز تکمیل کرده است. در حالی که اسرائیل به غزه حمله کرده بود، در دفتر جنبش حماس در تهران روبه روی او نشستیم تا در مورد آنچه این روزها در غزه می گذرد گفت وگو کنیم. البته این تنها سوالات ما در مثلث نبود، چه آنکه این روزها سخنان زیادی در مورد آینده حماس و آنچه این جنبش با آن روبه روست سخن می رود. مساله دیگر اینکه سوریه و حماس دچار اختلاف شده اند. سوریه کشوری است که سال ها میزبان رهبران حماس بوده و حالا پس از بحران هایی که در این کشور در حال وقوع است، رابطه این دو شکرآب شده است. همه اینها و البته روابط ویژه حماس با اخوان المسلمین مصر و امیر قطر را در گفت وگوی ویژه مثلث با خالد قدومی، نماینده جنبش اسلامی فلسطین – حماس در تهران بخوانید.

 

 

به عنوان نخستین سوال، چرا رژیم صهیونیستی در شرایط کنونی به غزه حمله کرده است؟

در ابتدا لازم می دانم به ارواح طیبه شهدا درود بفرستم. بی شک خون این شهدا راه ما را برای پیروزی هموار می سازد. برای پاسخ به سوال شما مبنی بر اینکه چرا رژیم صهیونیستی مقطع کنونی را برای حمله به غزه انتخاب کرد، لازم است چند نکته را بیان کنم؛ وجود رژیم صهیونیستی به عنوان اشغالگر اراضی فلسطینی نشان می دهد که هیچ گاه اشغالگری آنها پایانی نداشته است و ادامه دار است. چه آنکه از زمان تشکیلش این اشغالگری ادامه دارد، اما نتانیاهو یک شخص خیره سر، جاه طلب و تجاوزگر است که اشغالگری کنونی را وسیله ای برای جذب آرای بیشتر در انتخابات پیش رو کرده است. تفکر غالب هم در جامعه اسرائیلی حرکت به سمت تندروی است، به صورتی که مردم به دنبال آن هستند کسی بر سر کار بیاید که بتواند امنیت را برای آنها به ارمغان بیاورد. این امنیت طبیعی است که از طریق جنگ ممکن خواهد بود. نتانیاهو، دولت را منحل کرده و خواستار برگزاری انتخابات زودرس ظرف 9هفته شده است. دلیل این امر هم این است که او ناچار شد به دلیل اختلافاتی که در دولت ائتلافی اش وجود داشت آن را بر هم زند. بنابراین با اتکا به همان اندیشه قدیمی و سنتی اسرائیل که معروف است به «تفکر ژنرال ها»، جنگی را برپا کرد تا جنایت های بیشتری را مرتکب شود.

دلیل دوم اما، این است که ما در حال حاضر شاهد حضور دولت هایی هستیم که از درون انقلاب های عربی برخاسته اند. نتانیاهو برای ارزیابی اقدامات این دولت ها در مساله فلسطین شهید احمد الجعبری، این فرمانده دلیر مقاومت را به عنوان یک هدف بزرگ برگزید تا واکنش آنها را بسنجد. مساله سوم اینکه برآورد رژیم صهیونیستی بعد از حمله به کارخانه اسلحه سازی یرموک سودان که یک انبار سلاح بود، این است که موشک ها و سلاح های مقاومت اندک هستند. گرچه در این هدف ارزیابی توان نظامی مقاومت نیز در دستور کار آنها قرار داشت. آنها گمان می کردند با این اقدام به ذخیره های نظامی مقاومت - که به نظر آنها اندک هستند - ضربه زده اند، اما به صراحت عرض می کنم امروز نتانیاهو در ارزیابی های خود شکست خورده است.

یعنی شما معتقد هستید رژیم صهیونیستی به هیچ یک از اهداف خود نرسیده است؟

 بله؛ نتانیاهو در نخستین سخنرانی خود و ایهود باراک، وزیر جنگ کابینه اش پس از حمله اخیر به غزه، دستپاچه بودند و آماری که ارائه کردند غلط و اشتباه بود. چه آنکه آنها مدعی بودند 80-70 درصد توان مقاومت را از بین برده اند.

این در حالی بود که بعد از گذشت 36 ساعت موشک هایی که تنها حماس، منهای گروه های دیگر مقاومت، به تاسیسات صهیونیستی شلیک کردند، چیزی حدود 520 موشک بود. دیدیم که حماس یا نیروهای مقاومت، پارلمان رژیم صهیونیستی را هدف قرار دادند. دیدیم که نیروهای مقاومت 3 محور را هدف قرار دادند، یکی در شمال شرق منطقه عسقلان با فاصله 25 کیلومتری، منطقه شرق یعنی منطقه قدس با فاصله 65 کیلومتری و همین طور تل آویو که در 75 کیلومتری غرب غزه است را هدف قرار دادند. نکته جالب اینکه اهداف به دقت هدف گیری شده و تلفات زیادی را روی دست دشمن صهیونیستی به جای گذاشت. مقاومت هیچ گاه متوقف نشده است.

شما یکی از اهداف حمله به غزه را ارزیابی کشورهایی دانستید که در آن بیداری رخ داده است. با این پیش فرض، فکر می کنید انقلاب عربی چه تاثیری بر مقاومت دارد و نکته دوم فکر نمی کنید با حضور دولت هایی برخاسته از این انقلاب ها یک مقدار جبهه سیاسی برای حل مساله فلسطین فعال تر شده باشد؟ می توان گفت با مجموعه تلاش هایی که در مساله اخیر غزه از نظر سیاسی ایجاد شده است شکل جدیدی از مقاومت به وجود آمده است؟

 به جای اینکه آن را شکل جدیدی از مقاومت بنامیم، یک نمونه جدید در منطقه در حال شکل گیری است. این الگو اما دارای ویژگی هایی است. این انقلاب ها برخاسته از نظر و آرای مردم است که فی نفسه یک خطر برای رژیم صهیونیستی محسوب می شود.

دگرگونی جبهه های مختلف در منطقه خاورمیانه و ورود بازیگرهای جدید در زمین بازی خاورمیانه بستر مناسبی را در منطقه ایجاد کرده است؛ اما اینجا یک مساله مهم وجود دارد و آن هم در اولویت های این کشورها در منطقه است. دولت های جدید برخاسته از انقلاب های عربی به هر حال یک سری اولویت های منطقه ای داخلی، بین المللی و امنیتی دارند که طبق آن برنامه ریزی می کنند. برای مثال مصر را عرض می کنم؛ آیا اولویت مصر در حال حاضر تقویت اقتصاد ملی یا مسائل اجتماعی است یا اینکه تقویت جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی؟! ما فلسطینی ها نظر خاصی در این رابطه داریم. ما معتقدیم که این دو هدف جدا از هم نیستند. حال سوال این است این امر چطور ممکن است؟ پاسخ اما روشن است. کشوری که خود را از نظر اقتصادی به درجه ای از رشد و توسعه رسانده است پس می تواند در برابر حریف خود نیز موفق باشد. بنابراین در این کشورها من اولویت ها را از هم جدا نمی کنم و به عنوان یک بسته به آن نگاه می کنم. در مقابل اگر بخواهم اولویت های موجود را از هم جدا کنم، اصول و ارزش ها را زیر پا گذاشته ایم. اگر این کار را انجام دهیم، تبدیل به حکومت تندرویی شدیم که اولویت های داخلی خود را فراموش کرده و دچار ریسک هایی می شود که عاقبت خوشی ندارد. همه باید به شکل متوازن پیش بروند.

در این رابطه من به آینده خوش بین هستم. البته نیاز است که اندیشمندان در مورد این اولویت ها مباحثاتی انجام دهند.

یک بدبینی در میان برخی رسانه های منطقه خاورمیانه وجود دارد، به این صورت که برخی معتقد هستند دولت های برخاسته از انقلاب های عربی در واقع برخاسته از طرح خاورمیانه جدید غربی ها هستند. در پس این ماجرا مساله فلسطین هم قرار دارد، جایی که مثلا امیر قطر میاندار مساله فلسطین در ائتلافی با المرسی و اردوغان است؛ به طور اجمالی همان تشکیل دولت فلسطینی ضعیف شده ای در تکه ای از سرزمین های اشغالی.

 در اینجا باید یک مساله را روشن کنم؛ مساله فلسطین یک عامل وحدت بخش در میان جهان اسلام است. فردی که مدعی است شناگر خوبی است باید در دریا مورد امتحان قرار گیرد. یک فرد یا یک کشور - اصلا نیازی هم نیست نام ببریم – مثلا در قضیه فلسطین یک ابتکار عمل دارد. ما به عنوان ملت فلسطین می خواهیم آنها را مورد آزمایش قرار دهیم که آیا چیزی از آنها حاصل می شود؟! مقاومت هم در این شرایط اما چاره ای جز حضور در خط مقدم ندارد. ابزار ما هم در مقابله با دشمن صهیونیستی هر چیزی می تواند باشد؛ سنگ، موشک، هواپیما و...

می خواهم بگویم مقاومت امروز در جای خودش قرار دارد، در سوی دیگر اما کشورهای عربی - اسلامی در مساله فلسطین چه اندیشه ای دارند؟ آیا حامی آزادسازی قدس و فلسطین هستند؟ آیا حاضر هستند در یک منازعه جدی نظامی، سیاسی و دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی شرکت کنند یا نه؟ آیا همچنان به دنبال همان اندیشه های قبل و ماقبل انقلاب های عربی هستند؟ امتحان و آزمون حقیقی همین است.

با نگاه به صحبت های شما آیا حماس همچنان بر مواضع خود استوار است؟ آیا حماس، «حماس خوبی» برای جبهه سازش نخواهد شد؟

 از کودکی تا پس از ورود به جنبش عبارتی را به من آموخته اند، اینکه نباید «اشخاص یا سازمان هایی را مقدس بدانیم» بلکه باید کارشان را مورد ارزیابی قرار دهیم، باید دید چه ایده ای با چه ایدئولوژی در برابر دشمن اشغالگر قرار دارد.

با توجه به آوارگی، ستم و ظلمی که به ملت فلسطین تحمیل شد، آنها برای برون رفت از مشکلات خود به طور گسترده به آموزش علم و تحصیل روی آورده اند. در حال حاضر درصد تعلیم در میان فلسطینیان بالای 97 درصد است، این به لحاظ نظری. اما از نظر عملی مردم فلسطین آزمون های زیادی را پشت سر گذاشته اند. همین تجربیات، ملت فلسطین را در برابر رهبرانی که می خواهند آرمان فلسطین را پایمال کنند، بسیار حساس کرده است. شخصیتی مثل سلام فیاض (نخست وزیر دولت انتصابی تشکیلات خودگران) با آن همه قدرت مالی که در اختیار دارد، هیچ گاه مطلوب و مورد قبول مردم فلسطین نیست، می دانید چرا؟ چون با یک چتر آمریکایی بر سر این ملت نازل شد. ملت هم او را پس زده است، خود آمریکا هم نمی تواند او را بر سر ملت حاکم کند. بگذارید یک نکته جالب در مورد او بگویم؛ او حتی امنیت خودش را هم نمی تواند تامین کند چه آنکه برای رفتن به محل کار خود در رام الله به دلیل اینکه ساکن قدس شرقی است باید از میان شهرک های صهیونیستی با اسکورت اسرائیلی عبور کند.

حماس، همان طور که از نامش پیداست «جنبش مقاومت اسلامی» است. ما اگر این سه عنصر تشکیل دهنده حماس نباشیم، چه هستیم؟! مثلا جنبش نباشیم، مقاومت هم نباشیم، اسلامی هم نباشیم، دیگر هیچ چیز نیستیم و همه چیز خود را از دست داده ایم.

قبول، اما تحرکات زیادی این روزها برای دورکردن حماس از شرایطی که در آن است، وجود دارد.

 اتهاماتی مطرح است، آن هم از سوی کسانی که یا به حماس حسادت می ورزند یا اینکه دشمن هستند. آنها همچنان در اندیشه های قدیمی به سر می برند. حالا باید دید آیا با این همه شهادت طلبی، مقاومت و مبارزه علیه دشمن صهیونیستی آیا حماس می خواهد به سمت مذاکره برود؟ مطمئن باشید هر گاه حماس از مسیر مبارزه خارج شود، خود ملت فلسطین او را کنار خواهد زد، همان طوری که ملت رهبران سازشکار گذشته را نپذیرفت و از آنها عبور کرد. اما مطمئن باشید شکر پروردگار، حماس مصمم و پابرجا در موضع خود که بر اساس مقاومت است محکم ایستاده است.

آنچه این روزها در جنگ غزه توسط رسانه های غربی همواره تکرار می شود، کمک نظامی ایران به مقاومت فلسطینی است؛ به خصوص که آنها می گویند موشک فجر 5 ایرانی به اهداف صهیونیستی اصابت کرد.

 (می خندد)

شفاف بگویید...

 من بی پرده عرض می کنم، مطمئن باشید با شما شفاف و صریح خواهم بود. من در این مقوله به دو دلیل نمی خواهم وارد جزئیات شوم. اول اینکه من یک فرد سیاسی هستم و دوم اینکه ورود به این قضیه سودمند نخواهد بود.

این خیلی شفاف بود...

 (می خندد)... از آن طرف قضیه هم اما کمک ها و مساعدت های برادران ایرانی به مقاومت چیز پوشیده ای نیست. به هر حال برادران ما در جمهوری اسلامی ایران در تمام سطوح به فلسطین کمک می کنند. بنابراین من نیازی نمی بینم وارد این موضوع شوم.

ما پاسخ خودمان را گرفتیم.

متشکرم. جهان اسلام در کمک به فلسطین بخل نمی ورزد، به خصوص جمهوری اسلامی ایران.

در سال 2009 میان گروه های محور مقاومت – حزب الله، حماس، جهاد اسلامی و...- با ایران و سوریه عهدنامه ای امضا شد که اگر به هر کدام از آنها تجاوزی صورت گرفت آنها به وسایل مختلف در جهت حمایت از یکدیگر کوشش کنند. با این مقدمه صراحتا بفرمایید میان حماس و سوریه چه رخ داده است که امروز شاهد هستیم که رفته رفته میان این دو جدایی رخ داده است؟

 این سوال شما بسیار مهم و حساس است. این سوال البته میان رسانه ها مطرح است، اما اشتباهی در آن رخ داده است. البته از صراحت شما در پرسش این مساله تشکر می کنم.

ویژگی ما در جنبش حماس این است که هر کس ما را یاری دهد از او تشکر می کنیم و به آن اقرار می کنیم. هر کس، هر گروه، کشور یا سازمانی به ما کمک کند می داند که مساله کمک به حماس برگرفته شده از اعتقاد اوست و آنها دو هدف را پیش رو دارند. او خوب می داند که با حمایت خود از حماس از امنیت جامعه اسلامی و عربی در برابر رژیم صهیونیستی حمایت کرده و دوم اینکه بر اساس این باور به طرفی کمک می کند که مورد ظلم واقع شده است تا حق خود را بگیرد.

رژیم صهیونیستی همچنان خطر بالقوه جهان اسلام است و در آن سو می بینیم که حماس همچنان در سنگر مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی قرار دارد. حماس تغییری نکرده، خطر و تهدید رژیم صهیونیستی هم همچنان پایدار است. باید اینجا به نکته ای ظریف اشاره کنم، آیا طرف سوم باورهایش دچار تزلزل شده است؟ آیا گمان می کند رژیم صهیونیستی خطری برای جهان اسلامی نیست؟ آیا گمان می کند حماس دیگر نیروی مقاومت ضد صهیونیستی نیست؟ اینها پرسش های جدی هستند.

سوریه را می گویید؟

 اسم نمی برم، اما مساله سوریه که مورد پرسش شماست. امروز در سوریه بحرانی است که از یک سال و نیم پیش ادامه دارد. ما معتقد هستیم که فلسطینی ها در این مساله دخیل نیستند. اول اینکه این یک مساله صددرصد داخلی است. دوم اینکه ملت سوریه دارای مطالباتی مشروع است که خود رئیس جمهور بشار اسد نیز در سخنرانی دوم بر آن تاکید کردند. سوم ما طرفدار اصلاحات به دست خود مردم سوریه هستیم و مخالف ریختن یک قطره خون مردم سوریه. وقتی می گوییم یک قطره خون یعنی ریختن آن، ریخته شدن خون همه مردم سوریه است. مخالف دخالت نظامی بیگانگان در سوریه هستیم. شک نکنید، جدی عرض می کنم. معتقدیم دخالت نظامی بیگانه شر مطلق است و هیچ خیری در آن نیست.

این درست! فکر نمی کنید کسانی که امروز به غزه سفر می کنند و از مخالفان سرسخت بشار اسد هستند، مطالباتی از حماس دارند.

 ما از همه کسانی که در مساله سوریه خود را درگیر کرده اند خواهش می کنیم، چه کسانی در داخل یا خارج آن، که طرف فلسطینی را در سوریه دخالت ندهند و از آن به عنوان یک سوخت بر جنگ افروزی که در حال وقوع است استفاده نکنند. این موضع شفاف، دقیق و صریح ما در موضوع سوریه است.

پس چرا دفتر حماس در دمشق بسته می شود؟ برگردیم به صحبت شما در مورد اینکه ما را دخالت ندهید. آیا به نظر نمی رسد که حماس به طور ناخواسته با توجه به روابط ویژه با مصر انقلابی و قطر که مخالف سوریه هستند، رابطه ای برقرار کرده است.

 من در پاسخ بخش اول سوال باید بگویم که شما باید این پرسش را از رهبری سوریه داشته باشید.
 تا دو هفته پیش دفاتر ما در دمشق باز بودند. با توجه به دلایلی که قبلا ذکر شد، ما هیچ موضعگیری در قبال مسائل سوریه نداشتیم؛ چه از نظر حمایت یا مخالفت. اما متاسفانه دیدیم نیروهای دولت سوریه، دفاتر ما را مهر و موم کردند. درست است که رهبران جنبش با توجه به شرایط موجود و ماموریت های مورد نظر در سوریه نبودند، اما معتقد هستیم هر جا یک حریمی دارد و باید حرمتش حفظ شود. گفتم دلایل این امر را باید از آنها پرسید.

من مایلم این مطلب را اشاره کنم؛ ناچار شدیم که با توجه به نیازهای کاری که داشتیم به خارج از سوریه سفر کنیم و خیلی ها پراکنده شدند. خب ما فلسطینی هم هستیم و کشورمان اشغال شده است و هر کدام یک پاسپورت از کشوری دیگر داریم. مثلا آقای ابو مرزوق ساکن مصر است و پاسپورت مصری دارد. آقای اسامه حمدان در لبنان اقامت دارند، آقای خالد مشعل و برادران ما در رهبری در اردن به سرمی برند. آقای ابولولید در قطر هستند و... همه اینها به صورت ابتکاری مشغول کارهای روزمره هستند.

شما گفتید که حماس یک جنبش است. با توجه به پیشینه اخوان المسلمین شما چه قرابت و نزدیکی با آنها دارید؟ آیا از اخوان المسلمین مصر تاثیر می پذیرد؟

 حماس، اخوان المسلمین فلسطین است، اما یک موسسه واحد هستیم.

و مستقل؟

 بله مستقل؛ مثل اخوان المسلمین اردن، مصر و... سازمان ما مستقل عمل می کند.

این سوال را به خاطر این پرسیدم که در میان اخوان المسلمین مصر قرائت های مختلفی وجود دارد. آیا در حماس هم به اینگونه است؟ شفاف تر بگویم آیا در حماس جناح های مختلفی وجود دارد؟

 ما که همه فرشته نیستیم، به هر حال اصل بر شورا و اجماع است. ممکن است که ما دو رأی متفاوت از هم داشته باشیم. البته اینگونه نیست که ما در درون جنبش کسانی را داشته باشیم که اصول حماس را قبول نداشته باشند. به هر حال ما در درون خودمان با اصولی که داریم مباحثه و تبادل نظر می کنیم. در درون خودمان هم نظرات مختلفی وجود دارد.

میانه رو یا یک مقدار رادیکال؟

 این تقسیم بندی خطرناک است. من گفتم با حفظ اصول خودمان - داخل خطوط قرمز - اگر من رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناسم شما من را رادیکال می دانید؟ اگر از قدس چشم پوشی نکنم رادیکال هستم. هیچ کس در جنبش نیست مگر به این مسائلی که اصول ماست معتقد باشد. این دسته بندی غربی است و مهم نیست. در جنبش مسائلی مورد رای گیری قرار می گیرد و نظر با اکثریت است و خدا را شکر می گویم که تاکنون به مساله ای برنخورده ایم که فردی یا کسی در حماس غیر از رای اکثریت اقدام کند و همه تابع نظر توافق موجود یا اکثریت هستند.

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

کلمات کلیدی : حماس - فلسطین
نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir