بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : پنجشنبه 12 بهمن 1391      13:42
اگر فریدمن زنده بود، چه می‏کرد؟

میراث فریدمن

مزاح های فریدمن همچنان در خاطره های باقی مانده است از جمله اینکه اگر شما دولت فدرال را به عنوان مسوول صحرای آفریقا بگمارید، طی پنج سال آنجا با کمبود شن مواجه می شود.

اقتصاد ایرانی: میلتون فریدمن، کسی که 31 جولای صدمین سالروز تولد او بود، همچون دوران طولانی حیات خود، هنوز هم با رخدادهای فعلی در ارتباط است. اقتصاددان شیکاگو منتقد دولت بیش از حد بزرگ بود (دولتی که از زمان مرگ فریدمن در سال 2006، بزرگتر هم شده است). او منتقد آتشین مزاج انحصار مدارس دولتی در بازار آموزش بود (که همچون همیشه در مقابل اصلاحات مقاومت می کنند). او یک روشنفکر متعهد بود: مطالب روان در جراید مشهور می نوشت (نزدیک ترین همانند او در این کار پل کروگمن است که البته از نظر ایدئولوژیک در نقطه مقابل فریدمن قرار دارد)؛ به عنوان یک مشاور فعالیت می کرد، در ایالات متحده برای بری گلدواتر و رونالد ریگان، و در خارج برای مارگارت تاچر و آگوستو پینوشه، دیکتاتور شیلی؛ و او قهرمان قانونی کردن مواد مخدر، روسپی گری و لغو خدمت سربازی اجباری بود.

مزاح های او به خصوص در مورد بوروکرات های شیفته ریاست همچنان در خاطره های باقی مانده: "اگر شما دولت فدرال را به عنوان مسوول صحرای آفریقا بگمارید، طی پنج سال آنجا با کمبود شن مواجه می شود."؛ "هیچ چیز دایمی تر از برنامه های موقتی دولت نیست". برخی از ایده های او هنوز هم طنین انداز هستند مانند اعطای کوپنی به والدین برای انتخاب مدرسه محل تحصیل فرزندانشان.

پس اگر او زنده بود اگر از سیاستگذاران اقتصادی می خواست که چه کاری انجام دهند؟ بخشی از آن واضح است: به کار گرفتن مقررات زدایی مورد نیاز جهان. اما پرسش فنی تری در مورد نقش بانک مرکزی وجود دارد. بانک های مرکزی و رکود اقتصادی موضوعی بود که فریدمن به شدت در موردش می اندیشید. پس پرسیدن این سوال در صدمین سالگرد تولد او موجه است که فریدمن به سیاستگذاران می گفت در مورد بدترین رکود اقتصادی از زمان رکود بزرگ، چه کاری انجام دهند.

در "تاریخچه پولی ایالات متحده"، که همراه با آنا جاکوبسن شوراتز نوشته شده، فریدمن به طرز قانع کننده ای می گوید که فدرال رزرو شریک جرم رکود بزرگ محسوب می شود چرا که در معکوس کردن سقوط خیره کننده عرضه پول ناکام ماند. شوارتز، کسی که در ماه ژوئن درگذشت، در سال 2007 نوشت که کتاب یک حرکت ضد انقلابی را در نگرش پولی ایجاد کرد که امروز نیز به شدت بر سیاست ها تاثیر دارد. در سال 2002، رئیس جدید فدرال رزرو، بن برنانکه، با مورد ستایش قرار دادن هر دو نویسنده، در مورد رکود بزرگ گفت: "شما درست می گویید، ما مسوول بودیم. ما بسیار متاسف هستیم. اما به لطف شما، دیگر چنین اشتباهی را مرتکب نخواهیم شد." آنچه باید انجام شود وضوح کمتری دارد. برخی اقتصاددانان، که کروگمن را نیز در بر می گیرد، معتقدند که فریدمن اگر زنده بود از تلاش های برنانکه برای رشد اقتصاد حمایت می کرد و حتی او را به اقدامات بیشتر تشویق می کرد. برخی دیگر می گویند که برنانکه  از میراث فریدمت سوء استفاده کرده است. در 1 آگوست، یعنی زمانی که فدرال رزرو در مورد سومین دور "تسهیل پولی" (خرید اوراق قرضه توسط خلق پول جدید) نشستی را برگزار می کند، برنانکه باید به این اظهارنظرها وزن ببخشد.

نرخ بهره پایین دهه 1930 به عنوان نشانه ای از سست بودن سیاست پولی تفسیر شد. فریدمن و شوارتز نشان دادند که نرخ بهره تعدیل شده با نرخ تورم شاخص بهتر بود و اینکه عرضه پول به میزان کافی نبود. هنگامی که بحران بانک ها، عرضه پول را بیشتر کاهش داد، عدم واکنش فدرال رزرو به وسعت یافتن رکود انجامید. فریدمن و شوارتز ادعا کردد که سیاست تسهیل پولی باید به کار گرفته می شد.

رکود، نگرش متمایز فریدمن در مورد اقتصاد کلان را شکل داد، نگرشی که به پول گرایی شهرت یافت. پول گرایی معتقد است که تغییرات عرضه پول در کوتاه مدت بر شاخص های حقیقی اقتصاد مانند اشتغال تاثیرگذارند اما در طول زمان تنها تورم را دستخوش تغییر می کنند: "تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی است." کاهش خطرناک عرضه پول همچون افزایش بی حد و حصر آن، جزو مسوولیت های بانک مرکزی محسوب می شوند.  هنگامی که کتاب "تاریخچه پولی" او در سال 1963 منتشر شد، نگرش کینزین نظریه غالب بود: اینکه تورم یک پدیده ناشی از طرف عرضه است که به خاطر هزینه های تولید ایجاد شده است.

فریدمن سیاست پولی را مورد سرزنش قرار دارد. رشد سریع پول، تقاضا را به مقادیر بیشتر از عرضه بالقوه اقتصادی می برد و "پولی بسیار را برای مقادیر کمی کالا بر جا می گذارد.". یک واکشن پولی برای مهار تورم کافی و ضروری بود. پل ولکر به عنوان رئیس فدرال رزرو این شیوه را به کار گرفت و تورم اقتصاد آمریکا را مهار کرد.

امروز، منقدین فدرال رزرو به ترجیح فریدمن مبنی بر رشد پایدار عرضه پول برای کمک به انضباط بانک مرکزی اشاره می کنند. جان تیلور متذکر شده که رشد پول در دوران رکود اخیر بسیار سریع بوده است. هاکس هم نهضت ضد تورمی فریدمن اشاره کرده. به نظر آلن ملتزر، "برنامه فدرال رزرو برای افزایش تورم (از طریق سیاست تسهیل پولی)... گامی بزرگ بر خلاف سیاستی است که مورد نظر فریدمن بوده است." این بیشتر شبیه کینزین های سابق است، که معتقدند تورم سریع تر می تواند کاهشی دایمی در بیکاری ایجاد کند. فریدمن این ایده را رد می کرد. او به "فرضیه نرخ طبیعی" معتقد بود که می گفت تلاش برای افزایش اشتغال به سطحی بالاتر از توان اقتصاد تنها دستمزدها را افزایش داده و به رشد تورم می انجامد.

فریدمن علاوه بر قیمت ها، متغیرهای دیگری را در مد نظر قرار می داد و همچنین او در مورد قوانین عرضه پول انعطاف پذیر بود. در سال 1984، نوشت که رشد آرام و ثابت پول "مفهومی ضروری برای تئوری پول گرایی نیست." و هنگامی که بحران اقتصادی دهه 1990 ژاپن دچار بهبود ضعیف و کاهش قیمت ها شده بود، فریدمن "بوسه زندگی" پولی در شکل سیاست تسهیل پولی را پیشنهاد کرد.

همیشه و همه جا بحثی هست

تولید اسمی آمریکا طی دوران رکود افت کرد و رشد آن نیز همچنان کمتر از میزان مورد انتظار در سیاست های انبساطی اخیر، باقی مانده است. می توان تصور کرد که فریدمن سیاست های پولی را برای کمبودهای فعلی مقصر بداند. انتظارات تورمی اندک می تواند نشان دهنده ظرفیت خالی تولید و فضا برای محرک های پولی باشد. این به برنانکه و همکارانش بستگی دارد که بسنجند آیا همه هر آنچه در توان داشته اند انجام داده اند و یا اینکه خود را در معرض انتقادهای ویرانگر فریدمن آینده قرار می دهند.  


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir