بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : شنبه 16 آبان 1394      10:29

آدرس استان‌های زیر خط فقر مسکن

اقتصاد ایرانی: ۴۸ درصد از خانوارهای نیازمند حمایت در استان های تهران، اصفهان، خراسان رضوی و خوزستان و فارس هستند و منابع مالی مورد نیاز این خانوارها نیز ۶۵ درصد از کل منابع را به خود اختصاص می دهد، ضمن اینکه طبق برآوردهای انجام شده برای مطالعات بازنگری در طرح جامع مسکن خط فقر کلی خانوار با احتساب بعد خانوار مربوط به این گروه های درآمدی در سال ۱۳۹۱ در دامنه یی از ۷ هزار و ۷۶۰ هزار ریال تا ۱۰ میلیون ریال در نوسان بوده، این درحالی است که این رقم در سال ۱۳۸۵ از ۲ هزار و ۱۶۰ هزار ریال تا ۲ هزار و ۸۷۰ هزار ریال متغیر بوده است به این ترتیب می توان گفت که درصد افراد زیر خط فقر در سال ۱۳۸۵ از ۲۰ تا ۲۸ درصد بوده در صورتی این شاخص در سال ۱۳۹۱ در دامنه یی از ۲۷ تا ۳۲ درصد متغیر بوده است.

به گزارش تعادل، نتایج مطالعات بازنگری در طرح جامع مسکن نشانگر آن است که بیش از ۴۸ درصد از ساکنان استان سیستان وبلوچستان جزو دهک اول قرار می گیرند در صورتی که این نسبت در استانی مانند تهران ۷ درصد است براساس تقابل بین شاخص قیمت و هزینه خانوار می توان به برآوردی از نرخ فقر در سطح استان های کشور دست یافت. برآورد انجام شده بیانگر آن است که دامنه و شدت فقر در استان هایی مانند سیستان وبلوچستان به شدت بالاست، در سال ۱۳۹۱ حدود ۵۶ درصد خانوارهای شهری این استان زیر خط فقر قرار داشته اند و باتوجه به اینکه نرخ اسکان غیررسمی در این استان نزدیک به ۵۰ درصد است به خوبی ارتباط بین فقر سکونتی و فقر شهری و فقر کلی مشخص می شود.

در کل توزیع دهک های هزینه یی در استان های مختلف کشور نشان می دهد که:

در استان سیستان و بلوچستان دهک هزینه یی اول ۳۲.۷ درصد از کل جمعیت را تشکیل می دهد که این امر بدین معناست که وضعیت فقر این گروه از افراد بسیار نامطلوب است.

استان قم با ۲۰.۸ و استان ایلام با ۱۹.۱ بعد از سیستان وبلوچستان بیشترین خانوارها را در دهک اول هزینه یی دارند.

استان های البرز، زنجان، تهران و چهارمحال و بختیاری به ترتیب کمترین میزان خانوار را در دهک هزینه یی اول دارند و این ارقام کمتر از ۳ درصد است.

در استان های ایلام، بوشهر، سیستان وبلوچستان و کرمان به ترتیب ۲۱.۶، ۱۵.۲ و ۱۴.۶ درصد از خانوارها در دهک دوم هزینه یی قرار دارند.

جمع خانوارهایی که در سه دهک هزینه یی اول قرار دارند در استان های سیستان و بلوچستان و ایلام به ترتیب ۵۸.۸ و ۵۸.۵ درصد است.

استان های قم، بوشهر، گلستان، کرمان و کردستان با قرار گرفتن در رتبه های سوم تا هفتم بیشترین تعداد جمع خانوارهای سه دهک هزینه یی اول را دارند.

تجمع فقر در بعضی استان ها مانند سیستان وبلوچستان و ایلام کاملا مشهود است، گرچه خط فقر مسکن در این دو استان تفاوت فاحشی دارند.

در استان های تهران، زنجان و چهارمحال و بختیاری جمع خانوارهایی که در سه دهک اول هزینه یی قرار دارند کمترین میزان است.

استان تهران کمترین درصد جمع خانوارهای سه دهک اول را دارد، بدین معنا نیست که این استان کمترین مشکل مربوط به فقر مسکن را دارد.

این درصد نسبت به جمعیت این استان بالاست و باتوجه به خط فقر مسکن استان تهران که بالاترین رقم در میان استان های کشور است، حل مشکلات مسکن در این استان را دشوار می کند.

تهران، سیستان و بلوچستان در صدر خط فقر مسکن

براساس شاخص کیفیت و با تحلیل پاره یی از شاخص های مرتبط، همچون فضای سرانه حداقل و امکانات حداقل می توان معادل حداقل مسکن و ارزش استیجاری آن را در هر استان محاسبه کرد و خانوارها و افرادی را که هزینه اجاره یا هزینه مسکن آنها کمتر از این مقدار است به عنوان افراد زیر خط فقر مسکن محسوب کرد، براساس تجزیه و تحلیل حاصل از اطلاعات موجود:

خط فقر مسکن در استان تهران برای یک نفر در هر سال برابر با ۱۵ میلیون ریال است. این بدین معناست که اگر یک نفر نتواند ماهانه ۱.۳۳ میلیون ریال برای یک ماه پرداخت کند از مسکن مناسب برای سکونت برخوردار نیست.

به عبارت دیگر، یک خانوار چهار نفری ساکن در استان تهران برای داشتن یک مسکن حداقلی باید ماهانه ۵.۳۳ میلیون ریال (۵۳۳ هزار تومان) برای تامین مسکن پرداخت کند در غیر این صورت، این خانوار زیر خط فقر مسکن قرار دارد یا مسکن مناسبی برای سکونت ندارد.

بعد از استان تهران، خط فقر مسکن در استان هرمزگان بالاترین مقدار ۱۴ میلیون ریال را در میان استان های کشور دارد.

استان های البرز با خط فقر مسکن ۱۱.۵ و سیستان و بلوچستان با خط فقر مسکن ۹.۶ میلیون ریال در سال در رتبه های بعدی خط فقر مسکن قرار دارند.

کمترین میزان خط فقر مسکن مربوط به استان ایلام و برابر است با ۲.۸۴ میلیون ریال در سال است.

سرانه فقر مسکن در استان سیستان و بلوچستان و استان هرمزگان بالا و اختلاف فاحشی با سایر استان های کشور دارد که نشان می دهد وضعیت فقر مسکن در این دو استان نامساعد و رفع این فقر نیازمند منابع مالی فراوانی است.

مشکل این دو استان وقتی تشدید می شود که سرانه خط فقر مسکن این دو استان بعد از تهران در میان استان های کشور بالاترین مقدار را دارد.

درصد خانوارهای فقر از نظر مسکن در استان بوشهر ۳۶ درصد، کرمان ۳۳ درصد و در استان خوزستان برابر با ۳۱ درصد است که به این استان ها اولویتی برای سیاست گذاری برای رفع فقر مسکن می دهد.

حجم گروه های در اولویت حمایت 

حجم گروه های در اولویت حمایت بیانگر حجم کل افرادی است که از نظر سکونتی فاقد استانداردهای مناسب هستند. بسیاری از این افراد مالک واحد مسکونی خود هستند و تنها اقدام مناسب برای آنها ارتقای تدریجی شرایط سکونتی و مسکن آنهاست اما برای برنامه ریزی نیازمند اولویت هایی هستیم و اصولا هر برنامه یی باید بر مبنای اولویت بندی تهیه و تنظیم شود به همین دلیل در این قسمت سعی می شود برآوردی از میزان نیاز به حمایت از نیازمندترین گروه های درآمدی را به دست آوریم. بر اساس مطالبی که تاکنون گفته شد، نخستین و اصلی ترین اولویت با خانوارهای واقع در دهک های اول تا چهارم درآمدی هستند که مالک واحد مسکونی نبوده و در عین حال به دلیل بالا بودن هزینه اجاره، مجبورند برای حفظ سکونت خود از حجم هزینه های انجام شده در مواردی مانند مواد غذایی یا بهداشت خود بکاهند و به این ترتیب گرفتار دور باطل فقر شوند.

از آنجا که پرداخت یارانه مسکن یا هرگونه حمایت بخش عمومی از مسکن خانوارهای کم درآمد باید تنها به پوشش شکاف بین توان مالی خانوار و هزینه تهیه مسکن منحصر شود، نیاز است که توان مالی خانوار که شامل پس اندازهای گذشته و آتی وی به دقت بررسی و برآورد شده و درنظرگرفته شود.

بانک ها تامین کننده ۳۱ درصدی هزینه خرید 

با مدل کردن نرخ پس انداز برای دهک های درآمدی این فرصت پیش می آید که به مطالعه تاثیر سیاست های اقتصادی بر نرخ پس انداز و به دنبال آن محاسبه یارانه مسکن مورد نیاز پرداخت. رشد اقتصادی خصوصا هنگامی که سهم بیشتری از منافع حاصل از آن نصیب فقرا شود به عنوان راه حل نهایی و بلندمدت فقر یا اینکه به تحلیل اولیه اثر رشد اقتصادی بر میزان اضافه شدن به حجم نیازهای خانوار در سال های آتی پرداخت که به این امر در طراحی مدل کلان اقتصادی پرداخته می شود. برای انجام محاسبات لازم درخصوص پاسخ به سوالات فوق فروض زیر مد نظر قرار گرفته اند:

خانوار تنها می تواند ۸۰ درصد از پس انداز خود را به امر تهیه مسکن اختصاص دهد.

منبع بازپرداخت وام مسکن برای مستاجران، پس انداز جاری و مبلغی است که اینک به عنوان اجاره می پردازند.

وام مسکن ۲۰ ساله با نرخ ۱۴ درصد به متقاضیان پرداخت می شود.

مبلغ رهن + ارزش اتومبیل + ذخیره پس انداز (۱۰ برابر پس انداز سالانه) ثروت خانوار را تشکیل می دهند.

مسکن حداقلی ۵۲ متر مساحت دارد.

محاسبات نشان می دهد که پس اندازهای آتی کم درآمدترین خانوارهای غیر مالک حداکثر ۳۱ درصد از قیمت یک واحد ۵۶ متری را می توانند، تامین کنند. به عبارت دیگر در صورتی که نظام بانکی کشور وامی که بازپرداخت اقساط ماهانه آن در توان این خانوارها باشد در اختیار آنها قرار دهد، این وام تنها معادل ۳۱ درصد از قیمت یک واحد ۵۰ متری در محل سکونت خانوار خواهد بود این نسبت با افزایش درآمد و پس انداز افزایش می یابد اما تنها دهک دهم است که می تواند تنها با اتکا به درآمدهای آتی خود صاحبخانه شود البته این امر مشروط به وجود نظامی کارا در پرداخت اعتبار خرید مسکن است، مالکان نیز برای نوسازی مسکن خود نیاز به منابع مالی دارند که همانند غیرمالکان این منابع می تواند از طریق دارایی های خانوار، وام و یارانه تامین شود اما مالکان از یک سو به دلیل عدم پرداخت اجاره توان پس انداز بیشتر و دریافت وام بیشتری دارند و از سوی دیگر به دلیل مالک زمین بودن نیاز کمتری نیز به منابع مالی دارند.

متوسط منابع مالی موجود هر دهک درآمدی برای تهیه مسکن مناسب از جمع متوسط وام، متوسط پس انداز گذشته، متوسط مبلغ رهن در صورت مالک نبودن و متوسط ارزش خودرو به دست آمده است، برهمین اساس یک خانوار شهری در سال ۱۳۸۰ با احتساب پس انداز خانوار و وام بانک توانایی تامین یک واحد مسکونی ۷۸ متر مربعی را داشته است، اما این نسبت در سال ۱۳۸۵ به حدود ۶۶ مترمربع و بر اساس برآورد های به عمل آمده به ۵۹ مترمربع در سال ۱۳۹۰ کاهش یافته است.

نتایج بررسی این شاخص در دهک های درآمدی نشانگر آن است که کاهش میزان این شاخص در ۶ دهک درآمدی که در برگیرنده گروه های کم در آمد است از شدت بیشتری برخوردار بوده است. برای برآورد بهتر، توان اقتصادی متشکل از دو عنصر پس انداز و توان دریافت وام یا به عبارت بهتر توان بازپرداخت اقساط وام در نظر گفته شده است. نرخ پس انداز که حاصل برآورد الگوی اقتصادسنجی پس انداز و دارایی های بادوام به عنوان پس انداز است، برآورد شده است. این برآورد پس انداز سالانه بر اساس متوسط سابقه کار افراد شاغل در خانوار که ارقامی از ۱۰ تا ۱۳ سال را شامل می شود، محاسبه شده است. بر اساس برآوردهای انجام شده متوسط پس انداز ۶۸۰ میلون ریال بوده که در دامنه یی از ۶ تا ۴۶.۸ میلیون ریال در نوسان بوده است، اما برای محاسبه توان دریافت وام فرض شده که وام مسکن با نرخ ۱۴ درصد و در دوره ۲۰ ساله به متقاضیان پرداخت شود در مقابل میزان یا درصد قابل پرداخت اقساط وام از حاصل جمع سهم هزینه مسکن و نصف نرخ پس انداز نقدی و غیر نقدی در نظر گرفته شده است با این فروض میزان وام قابل دریافت دهک های مختلف درآمدی محاسبه شده است براساس نتایج حاصله متوسط توان دریافت وام ۶۳۰ میلیون ریال است که از۲۲ میلیون تومان تا ۶۳۷ میلیون تومان در نوسان بوده است.

حال می توان از ارقام فوق یارانه مورد نیاز و حجم جمعیت نیازمند حمایت را محاسبه کرد بر اساس این ارقام بیش از ۲.۵ میلیون خانوار دهک های اول تا چهارم که مالک نیستند نیازمند حمایت اولیه هستند که اگر سرانه فضای مسکونی ۱۵ مترمربع و مساحت متوسط واحد مسکونی ۵۲ مترمربع به عنوان مسکن حداقل در نظر گرفته شود و قیمت متوسط هر مترمربع ۱۵ میلیون ریال در نظر گرفته شود، حجم کل یارانه مورد نیاز برای رفع نیازمندی های این جمعیت  ۱۰۲۰ هزار میلیارد ریال خواهد بود.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

کلمات کلیدی : خط فقر مسکن - نرخ پس انداز
نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir