
« سفر به خارج » بار دیگر حسرت طبقه متوسط می شود
هر چند جذب گردشگر خارجی ، یکی از منابع مهم درآمدی کشورهاست ولی در عین حال "توریست فرستی" نیز از شاخصه های رشد کشورها محسوب می شود.
اگر مردم کشوری ، جهانگردی قابل توجهی داشته باشند ، این امر نشانگر آن است که اولاً سطح عمومی معیشت و درآمد مردم آن کشور ، بالاست و ثانیاً سیاست خارجی آن ، تعامل محور است. به عنوان مثال ، از زمانی که چین ، وارد پروسه رشد اقتصادی شد، مردم این کشور توانستند فرصت و توان مالی سفر به سرزمین های دیگر را بیش از پیش به دست بیاورند.
در ایران نیز طی 15 سال گذشته ، تا حد قابل توجهی سفرهای خارجی افزایش یافته بود ؛ هر چند نه در جذب توریست و نه در اعزام گردشگر ، هرگز استانداردهای مطلوب و مورد انتظار محقق نشد.
با این حال ، در سال های مورد اشاره ، شرایط به گونه ای رقم خورده بود که سفر خارج رفتن - که زمانی رویای محال طبقه متوسط بود و تفاخر منحصر بفرد ثروتمندان - عمومیت نسبی یافت و طبقه متوسط ، اگر هنوز نمی توانست سفرهای دور دنیا و تور اروپا و آمریکا را تجربه کند ، ولی دستکم می توانست با اندکی پس انداز و صرفه جویی ، هر چند سال یک بار هم که شده ، سفری به کشورهای نه چندان گران آسیایی داشته باشد: از ترکیه و ارمنستان و گرجستان گرفته تا هند و مالزی و تایلند.
اگر تا چندی قبل می شد با هزینه ای زیر یک میلیون تومان به سفرهای چند روزه در مالزی و ترکیه و امارات و ... رفت ، امروز با افزایش بی سابقه قیمت ارز و بلیت پروازهای خارجی و تورها ، سفر به خارج ، بار دیگر در حال تبدیل شدن به رویا برای طبقه متوسط است.
به عنوان مثال ، یک تور 7 روزه به استانبول ، در ایام نوروز92 ، حدود 2 میلیون تومان هزینه دارد. بازدید یک هفته ای از کوآلالامپور ، از 2.5 تا 3.8 میلیون تومان آب می خورد و تور یک هفته ای هند ، از 2.5 تا 3.5 میلیون تومان.
تور یک هفته ای پوکت نیز از 3 تا 7.2 میلیون تومان قیمت خورده است و "بالی" در اندونزی ، از 4.5 تا 6.5 میلیون تومان.
چهار روز رفتن به دوبی هم ، 2 تا 3 میلیون تومان خرج دارد.
این قیمت ها ، البته برای هر نفر در یک اتاق دو تخته است، قیمت اتاق های یک نفره ، بالاتر است و نسبت به هزینه های فوق ، 30 الی 90 درصد گران تر است، به عنوان مثال ، هزینه یک نفر در اتاق دو نفره هتلی 5 ستاره، در تور 7 روزه استانبول 2میلیون و 300 هزار تومان است ولی اگر کسی بخواهد اتاق تک نفره در همان هتل و ایام بگیرد باید 4 میلیون و 300 هزار تومان بپردازد. هزینه کودکان نیز بسته به سن و نیاز یا عدم نیازشان به تخت نیز اندکی پایین تر است.
نکته قابل توجه این که قیمت های فوق ، فقط هزینه بلیت و هتل هستند که بسته به نوع و درجه هتل و خدمات آن ، بالا و پایین می شوند. بخش عمده ای از هزینه های سفر ، پس از رسیدن به مقصد ایجاد می شود: هزینه خورد و خوراک ، حمل و نقل ، گشت های روزانه گروهی ، خرید و ... .
با این اوصاف ، اگر اعضای یک خانواده 4 نفری بخواهند یک هفته به مالزی بروند ، حدود 10 الی 15 میلیون تومان ، باید فقط برای بلیت و هتل بپردازند و طبیعتاً چند میلیونی هم هزینه های دیگر خواهند داشت. بدیهی است که پرداخت چنین هزینه ای برای عمده افراد طبقه متوسط ، ناممکن است و باید حسرت یک سفر معمولی خارجی را بخورند.
شاید در وهله اول ، چنین به نظر برسد که آژانس های گردشگری ، برندگان این وضعیت هستند اما واقع مطلب این است که در وضعیت کنونی ، نه آژانس ها برنده اند و نه مسافران.
مسافران از آن جهت برنده نیستند که باید هزینه های چند برابری را تحمل کنند و یا اساساً قید سفر را بزنند. آژانس ها هم از یک سو ، با افزایش قیمت ها ، از تعداد مشتریانشان به طور فاحشی کاسته می شود و از سوی دیگر ، ناگزیرند مدام "بی ثباتی اقتصادی داخلی" را با "ثبات اقتصادی طرف های خارجی" شان مدیریت کنند و متحمل ریسک شوند، به ویژه آن که بسیاری از آژانس ها ، صندلی های هواپیما و اتاق های هتل ها را چارتر کرده اند و با افزایش قیمت ارز و کاهش تعداد مسافر ، متحمل خسارت هستند.
از سوی دیگر ، به دلایل متعددی سیاسی ، ورود گردشگر به کشور نیز - که با توجه به برابری ریال و دلار به نفع توریست های خارجی است - بسیار محدود است و آژانس ها از این منظر نیز ، وضعیت مناسبی ندارند.
با توجه به شرایط پیش آمده ، انتظار می رود که امسال ، از حجم مسافران ایرانی به سمت مقاصد خارجی کاسته و به طور قابل ملاحظه ای بر حجم مسافران داخلی افزوده شود. این وضعیت ، آمادگی مضاعف مسوولان گردشگری داخلی را برای مدیریت سفرهای نوروزی و پاسخگویی به نیازهای جدید را می طلبد.
به امید روزی که ایرانیان ، به حدی از توانمندی برسند که بتوانند مانند بسیاری از ملل دیگر ، به نقاط مختلف جهان سفر و "سیر فی الارض" کنند.