بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 خرداد 1395      11:12

عکس‌العمل متفاوت ملت در رفراندوم یارانه‌ها

اقتصاد ایرانی: چندی پیش خبری منتشر شد که از یک رفراندوم در حوزه دستمزد پایه بدون کار در یکی از کشورهای توسعه یافته خبر می داد؛ برنامه ای که به طور چشمگیری رفاه اجتماعی را در این کشور پیشرفته دگرگون می کرد؛ اما بااین حال، در برگزاری این همه پرسی در دو روز گذشته، مردم این کشور از دریافت دستمزد پایه بدون کار (یارانه) دوهزارو ٥٠٠ فرانک سوئیس (معادل دوهزارو ٥٥٥ دلار آمریکا) استقبال نکردند و در پایان ساعت رأی گیری حدود ٧٧ درصد از رأی دهندگان سوئیسی به این طرح رأی منفی دادند. این در حالی است که در گذشته هم مردم این کشور کوهستانی از دریافت یارانه برخوردار بوده اند.

به گزارش شرق، در وهله نخست آنچه در قیاس رأی منفی مردم سوئیس به دریافت دستمزد پایه بدون انجام فعالیت اقتصادی با انصراف ندادن مردم از دریافت یارانه های نقدی در ایران می توان مشاهده کرد، این پرسش را در اذهان ایجاد می کند که چرا در ایران مردم حاضر به گذشت از این یارانه نیستند. اغلب کارشناسانی که با آنها به گفت وگو نشستیم بر این عقیده بودند که بی اعتمادی مردم به دولت ها و تصمیمات آنی دولت هاست که مردم را بر آن داشته که دم را غنیمت شمارند و از این یارانه یا منفعت حداقلی بهره مند شوند؛ هرچند دراین میان برخی از کارشناسان معتقدند خصلت زیاده خواهی مردم ایران است که سبب می شود دست از دریافت یارانه نقدی نکشند؛ گفته ای که از سوی دیگر کارشناسان به طور جدی رد می شود. به گزارش سی ان ان مانی و گاردین، این طرح رفاهی در سوئیس طرفداران زیادی در فعالان سیاسی و اجتماعی اروپا پیدا کرده بود. سوئیسی ها به طرحی موسوم به دریافت حقوق پایه بدون کار برای همه رأی منفی دادند؛ این خبر تاکنون واکنش های بسیاری در رسانه های دنیا و شبکه های اجتماعی به دنبال داشته است. درواقع این برنامه اجازه می داد سوئیسی ها درآمدی معادل حقوق پایه دریافت کنند، بدون آنکه بخواهند بیرون از خانه، کار کنند و دولت موظف می شد این میزان را هر ماه به حساب آنها واریز کند و مالیات هم دریافت نکند. طرفداران این طرح که گروهی از فعالان سیاسی و اجتماعی سوئیس هستند، از سال ٢٠١٣ در حال مذاکره با پارلمان و شورای فدرال هستند تا به دولت بقبولانند، دولت باید در نظام توزیع درآمدها تجدیدنظر کند. حال آنکه دولت سوئیس مخالف این طرح بوده و معتقد است این طرح درآمدهای مالیاتی را کم کرده و به اقتصاد این کشور ضربه می زند. بااین حال طرح پرداخت پول نقد به شهروندان سوئیسی که بیش از صد هزار امضا برای همه پرسی داشت، به رأی گذاشته شد. حامیان این پیشنهاد مصر بودند پرداخت چنین مستمری ای به مبارزه با فقر و نابرابری در دنیایی که یافتن مشاغل خوب با درآمدهای ثابت در حال دشوارترشدن است، کمک می کند. البته نظرسنجی های قبلی نشان می داد بیش از ٧٠ درصد مردم سوئیس با این طرح مخالف اند؛ زیرا دولت سوئیس و تقریبا تمام احزاب سیاسی این کشور از رأی دهندگان خواسته بودند تا به این پیشنهاد رأی منفی بدهند. در حقیقت دراین باره، این دولت و احزاب سیاسی بودند که پیروز شدند و با اعتمادی که از مردم این کشور برای خود خریده بودند، توانستند مهر پایانی بر این طرح بزنند. منتقدان، این طرح را یک رؤیای مارکسیستی نامیده و نسبت به افزایش شدید هزینه ها و گسترش تنبلی و نبود تلاش برای کارکردن در جامعه که عاملی مضر به حال اقتصاد این کشور می شد، هشدار داده بودند؛ اما موافقان با رد این استدلال گفته بودند مردم به صورت طبیعی می خواهند مولد باشند و اختصاص یک درآمد پایه به راحتی انعطاف پذیری بیشتری به آنها خواهد داد تا فعالیت هایی را انتخاب کنند که بیشترین ارزش را دارد. به گزارش سی ان ان و گاردین، برنامه های دولت رفاه و افزایش نظارت دولت بر اقتصاد کشورهای منطقه یورو، بعد از بحران ٢٠٠٨ افزایش یافته است. طرفداران دیدگاه های سوسیالیستی و دولت رفاه به دنبال بحران های اقتصادی و افزایش نرخ بی کاری، توانسته اند جایگاه خود را در بین مردم اروپا محکم تر کنند. سوئیس اولین کشوری نیست که درباره این طرح بحث کرده است. فنلاند قرار است سال آینده و به صورت آزمایشی هر ماه به ١٠ هزار فنلاندی ٥٥٠ یورو به مدت دو سال یارانه نقدی پرداخت کند. طرفداران این طرح می گویند افزایش میزان بی کاری در منطقه یورو و نیز سرعت ماشینی شدن فرایند تولید، سبب زندگی صنعتی و فناوری های نوین موسوم به انقلاب صنعتی چهارم شده که نیاز به انسان را هر روز کمتر می کند. در نتیجه باید موضوع تعیین دستمزد پایه تبدیل به یک موضوع جهانی شود.

مردم ایران به دنبال حداقل منفعت از دولت های با نگاه آنی

کمال اطهاری، اقتصاددان

در تحلیل این اتفاق باید گفت سوئیس دارای دموکراسی مستقیم است. به این معنا که مردم در لـحظه به لـحظه تصمیم گیری ها حضور دارند. جامعه مدنی قوی هم به خود اطمینان دارد و هم به کسانی که به عنوان نماینده مردم به واسطه او بر سر کار آمده اند، اما در ایران دموکراسی مستقیم وجود ندارد؛ علاوه بر آنکه نمایندگان انتخابی ترجیح دوم یا سوم مردم هستند نه انتخاب اول آنها. در چنین شرایطی چون احزاب آزاد نیستند، مردم نمی دانند چه برنامه ای را برای آینده خود انتخاب کنند. از طرفی از آنجاکه خصلت تعویضی و حکمروایی دولت ها آنی است و با تغییر هر دولت، خیل عظیمی از مدیران تغییر می کنند، مردم در بلندمدت به دولت ها اعتماد ندارند. بنابراین مردم آنچه را که بتواند در لحظه، حداقل منفعتی برایشان داشته باشد، انتخاب می کنند و حاضر هم نیستند به آسانی، آن منفعت را از دست بدهند. مردم ایران تصور می کنند، پشت هر کاسه ای یک نیم کاسه است. این مسئله را نمی توان فقط در قالب انصراف از یارانه های نقدی دید و می توان به بسیاری از اتفاقات دیگر هم تعمیم داد. برخی معتقدند مردم ایران دچار فقر احساسی هستند و نمی توانند ببینند دیگری بیش از آنها دارد و در واقع بر نوعی تنگ نظری در مردم ایران تأکید می کنند. این نوع نگاه، سیاه نمایی است که هیچ شناخت جامعه شناسی تاریخی یا مقطعی در پس آن وجود ندارد. برخی از روشنفکران داخلی که دستی هم در دولت دارند، از آنجایی که می خواهند به نوعی اعمال خود را توجیه کنند، سعی می کنند بر این طبل بکوبند. این سخنان همان سخنانی است که لرد کورزن (ایران شناس) و پولارد (سفیر انگلستان در زمان دکترمصدق) در قالب صفاتی مانند دمدمی مزاجی، تنگ نظری و ... از آنها یاد می کنند. متأسفانه این نوع نگاه از زبان برخی روشنفکران اصیل ما هم تکرار می شود.

نگاه مردم ایران کوتاه مدت است

علی قنبری، اقتصاددان

در بررسی اینکه چرا مردم ایران حاضر به انصراف و گذشت از دریافت یارانه های نقدی نیستند، اما مردم سوئیس از دریافت بیشتر یارانه نقدی خودداری می کنند، باید به دو دلیل عمده اشاره کرد؛ نخست، مردم سوئیس و البته اغلب کشورهای توسعه یافته می دانند آنچه به دست می آورند، باید حاصل دسترنجشان باشد، اما مردم ایران هنوز به این آگاهی لازم دست نیافته اند که نباید به منابع طبیعی و خدادادی چشم داشته باشند، زیرا این منابع بین النسلی است. مردم ایران هنوز دارای انگیزه و روحیه کارکردن نیستند و چشم به دست دولت و منابع طبیعی دارند. در بیانی دیگر، نگاه مردم ایران کوتاه مدت است. اگر دولت بتواند برای مردم این فرهنگ انگیزشی را جا بیندازد و در کنار آن، به آنها آگاهی دهد که نسل های آینده نیز باید از پول نفت بهره مند شوند، این اقدام هم برای مردم و هم دولت ها منفعت دائمی دارد، اما اکنون ایرانی ها تصور می کنند اگر از این منابع استفاده نکنند، از آن بهره مند نخواهند شد. متأسفانه در دولت گذشته این تعریف غلط با شدت بیشتری بین مردم راه یافت. دولت احمدی نژاد تأکید داشت یارانه های نقدی و پول نفت حق مردم است و حالا مردم تصور می کنند اگر از دریافت این حق درگذرند، از حق طبیعی شان گذشته اند و متضرر شده اند. دلیل دوم، فقدان سرمایه اجتماعی در ایران است. سرمایه اجتماعی به اعتماد مردم به دولت ها بازمی گردد که میزان آن در ایران به شدت پایین است. عملکرد دولت ها طوری نبوده که اعتماد مردم را جلب کند. درحالی که دولت ها باید تلاش می کردند فرهنگ کار و تلاش را میان مردم جا بیندازند تا به واسطه آن و دستیابی به توسعه، به دولت رفاه دست یابیم.

دم را غنیمت شمار

هادی حق شناس، اقتصاددان

تفاوت در کشورهای توسعه یافته در اخذ مالیات و دریافت یارانه در آن است که در این کشورها مردم آثار تصمیمات دولت ها را مستقیما در زندگی خود می بینند. مردم وقتی مالیات بیشتری پرداخت می کنند حتما خدمات بیشتری دریافت می کنند و اگر دولت بگوید با اخذ مالیات بیشتر، خدمات بیشتری ارائه می دهد، مردم اعتماد و اطمینان بیشتری به وعده های دولت ها می کنند. همین مسئله مربوط به پرداخت یارانه هم هست. مردم در این کشورها می دانند اگر یارانه دریافت نکنند و پول دست دولت بماند، دولت خدمات رفاهی بیشتری به آنها ارائه می کند. به عنوان مثال اگر امروز تحصیلات ابتدایی و راهنمایی رایگان دارند؛ در ازای دریافت نکردن یارانه، فردا تحصیلات دانشگاهی رایگان هم دریافت می کنند یا در قبال نگرفتن یارانه، ساعات کار آنها کم می شود و اوقات فراغت آنها افزایش می یابد. نکته کلیدی در این نظرسنجی و رأی بالای مردم سوئیس در اینجا نهفته است که هر دریافت و هر پرداخت دولت در راستای افزایش رفاه مردم خواهد بود، دقیقا عکس وعده هایی که در آذر ١٣٨٩ در هنگام اجرای هدفمندکردن یارانه ها به مردم داده شد. در آن زمان گفته شد افزایش قیمت حامل های انرژی منجر به آزادشدن میلیاردها تومان پول می شود- که آن پول ها صرف تکمیل زیرساخت های کشور و در نهایت افزایش اشتغال خواهد شد- یا بیان می شد فاصله طبقاتی که شاخص بیان کننده آن ضریب جینی است، کم خواهد شد و وعده هایی از این دست. به بیانی دیگر، می توان گفت یکی از تفاوت های معنادار در وعده های دولت ها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، اعتماد متقابل بین رأی دهندگان و رأی گیرندگان است. در پاسخ به برخی کارشناسان که معتقدند این مردم هستند که حاضر به گذشت از آنچه به دست آورده اند نیستند و نگاهشان کوتاه مدت است، باید گفت حتی دراین باره هم پای دولت ها در میان است. وقتی مردم از این منافع کوتاه مدت عبور کردند، به منافع بلندمدت دست نیافته اند؛ زیرا اولا قانون، باثبات و بلندمدت نبوده و در ثانی به شکل عادلانه اجرا نشده است. برای مثال، دولت در مقطعی می گوید شایسته ترین افراد جذب دستگاه های اجرائی یا استخدام می شوند، اما در عمل مشاهده می کنیم هزاران نفر بدون آزمون درحالی که پیش تر در شرکت ها مشغول به کار بوده و بی کار نبوده اند، جذب و استخدام می شوند. این رفتارهای متناقض در دولت ها کم نبوده است. درواقع منافع از یک منظر و ارائه تسهیلات قانونی از منظری دیگر، هرگز در چارچوب بلندمدت هدفمند نبوده است. بنابراین در کشورهایی شبیه ما آن جمله معروف قابلیت بیان دارد که «دم را غنیمت شمار». در این معنا مردم با خود می گویند در همین لحظه اگر نفعی رسید از آن بهره مند شو. در این حالت هم این سیاست های دولت هاست که مردم را مجبور کرده به منافع کوتاه مدت فکر کنند.

مسابقه زیاده خواهی بین ایرانی ها

بایزید مردوخی، اقتصاددان

مقایسه دو ملت با یکدیگر کمی سخت است؛ اما آنچه به وضوح می توان در این زمینه برای نوع رفتار شهروندان بیان کرد، نوع نگاه مردم ایران است. ریشه این رفتار ایرانی ها در زیاده طلبی شان است. به نوعی می توان از آن به عنوان مسابقه ای بین شهروندان یاد کرد. ایرانی ها نمی توانند تصور کنند کسی یارانه دریافت کند؛ اما دیگری که ممکن است ثروتمند و بی نیاز هم باشد، چشم خود را بر این یارانه ببندد. نمی توان چنین رفتاری از سوی شهروندان را به اعتماد آنها به دولت ها وصل کرد. آنچه هست همان فقر احساسی و ذهنی است که ریشه ای تاریخی در میان مردم این مرز و بوم دارد. همه دهک های در ایران نیاز به دریافت یارانه ندارند؛ اما دهک های نهم و دهم هم حاضر به گذشت از این اشتباه پرداخت یارانه نقدی که از سوی دولت گذشته پایه ریزی شد، نیستند. اشتباهی را که چند سال پیش رخ داده نمی توان به این سادگی جبران کرد؛ اما دولت ناگزیر است نسبت به حذف این یارانه های نقدی اقدام کند. این تکلیف بر دوش دولت است؛ زیرا پرداخت این یارانه نقدی به این شکل گسترده، نه اعتدال است، نه محافظه کاری. این یارانه های نقدی، منابع ملی است که در حال تلف شدن است و باید هرچه سریع تر جلوی آن را گرفت.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir