بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : پنجشنبه 1 فروردين 1392      11:41
خاطرات منتشر نشده آیت الله هاشمی رفسنجانی از تابستان سال 69

ماجرای کمبود ارز چه بود؟

تا ساعت نُه‌ونیم صبح، کارها انجام شد. آقای[سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گفت سفیر سوئیس- حافظ منافع آمریکا- آمده و پیامی از [جرج]بوش، رییس‌جمهور آمریکا آورده‌است

اقتصاد ایرانی: بخش اول خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی از تابستان سال 92 پیش از این در سایت اقتصاد ایرانی منتشر شد. اکنون بخش دوم خاطرات ایشان را می خوانید. کتاب خاطرات سال 1369 ایشان در نمایشگاه کتاب عرضه می شود ولی دفتر آیت الله هاشمی این بخش از خاطرات را در اختیار سایت اقتصاد ایرانی قرار داده است. دو بخش دیگر از این خاطرات طی روزهای آینده منتشر می شود.

 

اشاره: تابستان داغ 1369، نقطه عطفی در دیپلماسی بسیار موفق و معطوف به نتایج عزت آفرین، در طول حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی به شمار می رود. سیاست تنش زدایی دولت سازندگی، منطبق با عزت و مصلحت نظام، در اندک زمانی میوه های شیرین برای منافع ملی کشور به همراه داشت. برگ های خاطراتِ آن روز نگاشتة آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور وقت را ورق می زنیم. با این وعده که متن کامل این خاطرات، در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، در اردیبهشت 1392 رونمایی و منتشر خواهد شد. خلاصة مطلب آن است که صدام حسین رییس جمهور عراق، نامه ای نوشته و از طریق یاسر عرفات به تهران فرستاده است تا با مقامات ایران در مکه دیدار و مسائل فیمابین را حل کند. تیم سیاست خارجی جمهوری اسلامی، با تدبر و تسلط، برنامه ای را طراحی و اجرا می کند که انتهای آن، اعتراف مذبوحانة خون آشام بغداد به حق جمهوری اسلامی ایران و در نتیجه آزادی سریع آزادگان سرافراز میهن اسلامی است؛ با این توضیح که نامه آخر صدام،  بسیار خواندنی است و هماهنگی و همدلی همة اجزای سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بسیار دیدنی است:

 

چهار شنبه 5 اردیبهشت 1369  |  29 رمضان 1410          25 آوریل 1990

 

آقای[حمید]میرزاده، [معاون اجرایی رییس جمهور]آمد.گزارش بازسازی را داد و کارهای جاری مطرح شد. آقای[محسن]دعاگو، [نماینده رییس جمهور در شورای سیاستگذاری صدا و سیما]آمد. اقدامات شورای عالی سیاستگذاری صداوسیما و نحوه هماهنگی با مدیرعامل سازمان را گفت و مشورت کرد؛ درخصوص کم کردن برنامه های پخش مستقیم و متنوع کردن برنامه ها، نظر دادم. درباره قیمت گذاری و شهرداری هم بحث شد.

اعضای کمیسیون تولید [دولت] آمدند. دربارة کمبود ارز برای برنامه تولید مذاکره شد. در خصوص راه های تأمین کسری ارز، بحث و تصمیم گیری کردیم. عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. لایحه افزایش دستمزد کارکنان دولت در حدود بیست درصد تصویب شد. دربارة موضوع بازسازی و نیازهای آن هم بحث کردیم.

آقای[علی محمد] بشارتی، [قائم مقام وزیر امور خارجه] اطلاع داد که وزارت اطلاعات، [آقای ابوخالد]، فرستاده ویژه [یاسر]عرفات، [رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین- ساف- ] و صدام[حسین، رییس جمهور عراق] را که نامه ای از طرف آنها آورده، دستگیر کرده است؛ به آقای[علی]فلاحیان، [وزیر اطلاعات] دستور دادم، سریعاً آزاد کنند؛کار بدی کرده اند؛ به خاطر اختلاف با وزارت امور خارجه، [چنین کاری را کرده اند]. [آقای ابوخالد]، وقت ملاقات می خواست. گفتم نامه را به وزارت امورخارجه تسلیم کنند.

 اخوی محمود، از وزارت خارجه آمد. نامة صدام[حسین، رییس جمهور عراق] و یاسرعرفات[رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین] را آورد که ابوخالد آورده است. صدام پیشنهاد ملاقات سران دو کشور در شهر مکه برای مصالحه داده و عرفات خواستار پذیرش این پیشنهاد شده است. در این باره، تلفنی با رهبری صحبت کردم. قرار شد فردا برای بررسی موضوع، شورای عالی امنیت ملی جلسه بگیرد.

 

 پنج شنبه 6 اردیبهشت 1369  |  30 رمضان 1410           26 آوریل 1990

 

تا ساعت نُه ونیم صبح، کارها انجام شد. آقای[سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گفت سفیر سوئیس- حافظ منافع آمریکا- آمده و پیامی از [جرج]بوش، رییس جمهور آمریکا آورده است. او در این پیام، به طور خصوصی از کمک ما در آزادی [رابرت]پل هیل، گروگان آمریکایی تشکر کرده و گفته است که حافظ اسد[رییس جمهور سوریه] به او اطلاع داده که ایران در این امر کمک موثر کرده است، و نیز گفته اطلاعات آمریکا می گوید گروگان های ایرانیِِ در دست مارونی ها، در همان روزهای اول کشته شده اند، ولی باز هم آنها آمادگی دارند که پیگیری مسالة آن گروگان ها را ادامه دهند.گفتم به صورت شفاهی جواب بدهند که اگر زندانی های لبنانی از اسرائیل آزاد نشوند، مسالة گروگان ها پیچیده تر می شود.

آقای سید هادی خسروشاهی آمد. مطابق معمول مقداری از مسایل رسانه های خبری و مسایل گروه های اسلامی و همچنین ضعف تبلیغات ما در خارج از کشورگفت و خواستار دادن اختیارات و امکانات بیشتر به خودش و دادن خرج ساخت مرکز اسلامی در شهر لندن شد. دکتر[محمد]یاریگرروش، رییس سازمان بهزیستی آمد. گزارش کار داد و خواستار ادغام همه نهادهای کمک به محرومان در یک وزارتخانه شد. دکتر[حسن] حبیبی، [معاون اول رییس جمهور]، برای امور جاری کشور آمد.

عصر شورای عالی امنیت ملی با حضور مشاوران سیاسی من و رهبری جلسه داشت؛ درباره نامة صدام بحث کردیم. قرار شد جواب بدهیم و در ابتدا، مذاکره در سطح پایین را بپذیریم؛ بحث های خوبی شد. افطار به خانه آمدم.

 

  سه شنبه 11 اردیبهشت 1369  |  5 شوال 1410               1 می 1990

 

آقای [عطاءالله]مهاجرانی، [معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهور] آمد. از هتاکی های مخالفان مقاله اش شکایت کرد و برای جواب گفتن اجازه خواست. صفحه قرآن خطی جالب را دادم که تحقیق و بررسی کنند.

دکتر [عبدالله]جاسبی، [ رییس دانشگاه آزاداسلامی] آمد. برای زیاد کردن شهریه دانشجویان، به خاطر بالا رفتن دستمزد کادر علمی و اداری اجازه خواست؛ اجازه ندادم. گفتم صورت خرج و دخل را بدهد. آقای[محسن] کنگرلو برای موضوع تسویه حساب هزینه های دوران فعالیت در مذاکرات پنهانی خارج از کشور آمد.

آقایان [علی اکبر]ولایتی،[وزیر امورخارجه]، [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات] و [محسن]رضایی، [فرمانده کل سپاه پاسداران]، برای رفع اختلاف در خصوص مسایل مربوط به نهضت ها و برنامه های خارج از کشور آمدندکه به توافق رسیدیم. سپس درباره اختلافات و درگیری های وزارت اطلاعات و وزارت امورخارجه مذاکره شد؛ به تفاهم رسیدند. قرار شد برای تدوین آیین نامه همکاری، مذاکره کنند و اگر به توافق نرسیدند، به من مراجعه نمایند.

مراجعات زیادی داشتیم. در خصوص تعویض فرماندار شهرری به آقای[عبدالله] نوری، [وزیرکشور] تذکر دادم، ولی حکم صادر شده است. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیرنفت برای مشورت در مورد مسایل اوپک آمد؛ گفتم در خصوص مراعات سهمیه ها و قیمت، موضع قاطع بگیرد.

عصر در دفتر آیت الله خامنه ای، شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. روی متن جواب به نامة صدام[حسین، رییس جمهور عراق] تصمیم گیری کردیم؛ قرار شد نامه را وزیر نفت در نشست اوپک، به وزیر نفت عراق بدهد. سپس از ساعت شش بعد از ظهر تا ساعتِ نُه شب، شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. درباره کیفیت [آزمونِ سراسری]کنکور، طرح جدیدی تصویب شد که بیش از 7 درصد دانشجویان در منطقه خودشان تحصیل خواهند کرد. شب آقای خامنه ای، دو بار، تلفنی دربارة متن نامه جواب صدام تماس گرفتند.

 

 چهار شنبه 12 اردیبهشت 1369  |   6 شوال 1410            2 می 1990

 

صبح به دفترم رفتم. تا ساعت نُه و نیم، متن جواب به نامة صدام را اصلاح می کردم؛ برای اظهار نظر نزد آیت الله خامنه ای فرستادم. [آقای علی فلاحیان]، وزیر اطلاعات آمد. معاونش،آقای [علیرضا]اکبریان، اقدام به بازداشت ابوخالد[آورنده نامة صدام و یاسرعرفات] را توجیه کرد؛ قانع نشدم. با اطلاعات به دست آمده، آنها را به احتیاط بیشتر توصیه کردم. آقای [حمید]میرزاده، برای امور جاری آمد.

رهبری در سخنرانی خود، به سختی به آمریکا حمله کردند و فکر مذاکره با آمریکا را محکوم نمودند[1]. عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم.  تفکیک وظایف جهادسازندگی، کشاورزی و نیرو تصویب شد؛ [آقای عیسی کلانتری] وزیرکشاروزی ناراضی است. تلفنی به آیت الله خامنه ای گفتم، در صحبت ها به آقای مهاجرانی اهانت شده است؛ قرار شد جبران شود. شب برای انجام کارها و تکمیل پاسخ به نامه صدام براساس نظرات آیت الله خامنه ای، در دفترم ماندم.

 

 پنج شنبه 13 اردیبهشت 1369  |   7 شوال 1410                 3 می 1990

 

بعد از نماز، تا ساعت نُه صبح کار دفتر انجام شد. عفت و فاطی هم آمدند. معلمان نمونه و جمعی از محصلان مدارس شهید مطهری،[ به مناسبت روز معلم] آمدند. برایشان مفصل صحبت کردم و آمریکا را به خاطر برخورد غیرمسئولانه با مسالة گروگان ها، مورد حمله قرار دادم.

آقای صباح زنگنه،[رییس ستاد برگزاری نمایشگاه کتاب تهران] آمد و گزارش نمایشگاه بین المللی کتاب را داد؛ بناست افتتاح کنم. آقای [فتح الله] مُضطرزاده، مسئول سازمان پژوهش ها[ی علمی و صنعتی]آمد. گزارش تحقیقات درباره معادن طلا را داد و خواستار حمایت برای بهره گیری شد. عصر احمدآقا آمد. درباره امور جاری صحبت شد. ستاد مبارزه با مواد مخدر جلسه داشت. [آقایان سید حسین مرعشی و علی جنتی]، استانداران کرمان و خراسان هم برای ارائه گزارش و گرفتن کمک آمدند.

هیأت مدیره شرکت تعاونی[تولیدکنندگان و صادرکنندگان] رفسنجان آمدند. برای حمایت کشاورزان و صادرات پسته، پیشنهادهای حمایتی داشتند. قرار شد برای سامان دادن تولید و فروش پسته، اتحادیه پسته تشکیل دهند. آشیخ محمد[هاشمیان]، در مورد آقای فلاح دادستان کرمان گفت؛ اطلاع دادم که به آقای[محمد] یزدی[رییس قوه قضاییه] تذکر داده ام که عوض نکنند.

آقایان[محمدعلی] هادی، [علی محمد]بشارتی و [مصطفی]فومنی آمدند. از پذیرش خواست ایران در خصوص سفر به مکه، اظهار یأس کردند؛ گفتم دیگر تعقیب نکنند. آقای آقازاده، [وزیر نفت]، از ژنو [محل برگزاری نشست وزیران نفت اوپک]، تلفن کرد؛ از پیشرفت مذاکرات اوپک راضی بود و گفت پاسخ نامه صدام را به وزیر نفت عراق داده است. از مذاکرات با [آقای زکی یمانی]، وزیر [نفت]عربستان، درباره حج اظهار خوشبینی کرد؛ با توجه به گزارش آقایان هادی، بشارتی و فومنی، گمان می کنیم اشتباه کرده است.

 

 

شنبه 15 اردیبهشت 1369  |  9 شوال 1410                5 می 1990

 

ساعت هشت و نیم به دفترم رسیدم. بعد از انجام کارها، [آقای اکبر ترکان]، وزیر دفاع آمد و گزارش صنایع موشکی، مهمات، هواپیماسازی و توپ سازی را داد. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت آمد. گزارش جلسة اوپک و دادن نامه من به وزیر نفت عراق را داد و از [آقای زکی یمانی]، وزیر[نفت عربستان]سعودی نقل کرد که شاه فهد مصمم بوده مسالة حج را [با ایران]حل کند، اما با شنیدن بیانیة نمایندگان مجلس، منصرف شده است.

[آقای محسن نوربخش]، وزیر اقتصاد آمد و پیشنهادی درباره شیوه اداره مناطق آزاد آورد؛ گفتم در شورای اقتصاد مطرح شود. عصر شخصی به نام خواجه نصیرطوسی آمد. نوشته بود طرح های مهمی دارد؛ حرف جالبی نداشت. آقایان[مسعود روغنی] زنجانی،[رییس سازمان برنامه و بودجه] و [غلامرضا] شافعی،[وزیر صنایع] آمدند و گزارش کمیسیون توزیع ماشین آلات و مصالح ساختمانی را دادند. آقای [مسعود روغنی]زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه]، اجازة کناره گیری خواست که موافقت نکردم؛ از دفتر مناطق محروم[ریاست جمهوری]گله مند است.

آقایان غلامی و عظیمی از کارکنان دفترم آمدند؛ از کمی حقوق و نداشتن مسکن شکایت کردند. آقای [جمال]ساداتیان، برای کارهای مشاوران[رییس جمهور]آمد. شب قرار بود مهمان آقای خامنه ای باشم که به خاطر انجام کارها نرفتم و تلفنی عذرخواهی کردم.

به خانه آمدم. مادر شهیدی آمد و از مشکلاتش گفت؛ یک حواله ماشین برای فرزند جانبازش گرفت. تلفن های زیادی در مورد تعویض فرماندار شهرری داشتیم ، منجمله آقایان [محمدرضا]مهدوی کنی و [سیدعلی]غیوری، [نماینده ولی فقیه در شهرری]،که به وزارت کشور اعتراض داشتند.

 

  شنبه 22 اردیبهشت 1369  |   16 شوال 1410              12 می 1990

 

نیمه شب تب و لرز گرفتم. صبح همراه صبحانه، مُسکّن مصرف کردم. به دفترم رفتم. [آقای آقازاده]، وزیر نفت آمد. گزارش وضع فروش نفت را داد که خوب است. خبر از پیشنهاد ژاپنی ها برای گاز پارس[جنوبی] و تفاهم نامه با [شرکت نفتی]توتال فرانسه، برای جمع آوری گازهای حوزه های نفتی شمال خلیج فارس و مذاکره با چند شرکت، برای جمع آوری گازهای همراه حوزه سلمان و [جزیره]سیری؛ قرار شد 500 میلیون دلار نفت برای مخارج اضطراری پیش فروش شود.

[آقای یوسف بن علوی]، وزیر امورخارجه عمان آمد و پیام سلطان قابوس را آورد. درباره موافقت عربستان سعودی با انجام مراسم برائت از مشرکین و پذیرش 60هزار حاجی و پیغام صدام را اعلام کرد که عمان محل مذاکره با ما باشد. گفتم از طرف من به امیرکویت بگوید، در مورد محاکمه آقای [سید محمدباقر]مُهری،[امام جماعت شیعیان کویت] سخت گیری نشود[2]. در مورد گروگان ها پرسید؛ گفتم ما اقدامات ممکن را کرده ایم، نوبت آمریکا است.

 برای استراحت به خاطر کسالت، دو ملاقات دیگر را لغو کردم. ظهر سوپ خوردم. عصر با آیت الله خامنه ای که در بوشهر بودند، تلفنی درباره مضامین مذاکرات با بن علوی صحبت کردم. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره مسایل حج و مذاکره با صدام بحث کردیم. قرار شد 60هزار حاجی با میتینگ را بپذیریم و هیأتی برای نهایی کردن موضوع و تدارکات به عربستان سعودی بروند.

در مورد مذاکره با عراق، با استماع گزارش آقای [سیروس]ناصری، [نماینده ایران در مقر اروپایی سازمان ملل]، درخصوص مذاکره با برزان[تکریتی]، برادر‍‍[ناتنی] صدام، قرار شد مذاکرات در ژنو باشد و ناصری و برزان[3] صحبت کنند و محور حرف ما، اجرای قطعنامه[598] باشد و با [آقای خاویر پرز دکوئیار]دبیرکل [سازمان ملل] مذاکره شود که روند کار قطعنامه سست نشود. شب به خانه آمدم. والده هم بودند. مهدی از کیش برگشته بود. گفت بانک مرکزی هنوز حضور پیدا نکرده و وضع برق خوب نیست.

 

چهار شنبه 2 خرداد 1369  |  27 شوال 1410         23 می 1990

 

تا ساعت نُه صبح کار کردم. آقای [مسعود]صادقی[آزاد]، نماینده کلبیر و آقای[مرتضی] الویری، نماینده تهران و آقای[اسحاق]جهانگیری، نماینده جیرفت آمدند و راجع به مسایل حوزه های انتخابیه خود و مسایل سیاسی و اقتصادی مذاکره شد.

آقای[رضا] امراللهی،[رییس سازمان انرژی اتمی] آمد و برای امور انرژی هسته ای، بودجه اضافی خواست؛ مدعی است اسپانیا آماده همکاری در تکمیل نیروگاه بوشهر است.آقای[ابوالفضل] توکلی بینا، [مشاور رییس جمهور در امور اصناف] آمد. از کارهای [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران انتقاد داشت؛ مطلب مهمی نبود. جناح راست با شهرداری تهران موافق نیست.

ناهار آقای[عباس واعظ] طبسی، تولیت آستان قدس[رضوی]، مهمانم بود. درباره امور کشور مذاکره داشتیم؛ از تندروی های رادیکال ها انتقاد داشت. عصر، محسن همراه آقای محسن صانعی، [فرزند آقای حسن صانعی، رییس بنیاد 15خرداد] آمد و از فعال شدن کارخانه های بنیاد 15خرداد گفت.

دکتر[علی اکبر] ولایتی، [وزیر امور خارجه] آمد؛ نامة جواب صدام حسین را آورد. در جواب نامة جوابیه من نوشته، به مطالب تند نامه من انتقاد نموده[4] و برادرش برزان[تکریتی] را به عنوان نماینده خود معرفی کرده که با نماینده ما آقای سیروس ناصری در ژنو، برای آماده کردن زمینة ملاقات سران مذاکره کنند.  اصرار کرده است که ملاقات باید بین رهبری و رییس جمهور ایران از یکسو و او و جانشین اش از سوی دیگر باشد. قرار شد در جلسه شورای امنیت روز شنبه به بحث گذاشته شود. در جلسه دولت شرکت کردم و شب در دفتر ماندم. برای رفع خستگی دوش گرفتم.

 

شنبه 5 خرداد 1369  |  1 ذیقعده 1410                  26 می 1990

 

آقای[منصور] رضوی، [معاون رییس جمهور و]دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی آمد. مطالبی درباره سازمان های دولتیِ ِِکشورهای پیشرفته داد و پیشنهادهایی برای اصلاح امور اداری داشت. برای کمبودهای مادی زندگی کارکنان استمداد کرد و از کسالت خود گفت.

عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره نامة دوم صدام[حسین، رییس جمهور عراق] بحث کردیم و مطالبی که باید در جواب آن بگنجانیم، مشخص شد. نظر اکثریت این بود که عراق دنبال صلح است. شب در دفترم ماندم.

 

   یکشنبه 6 خرداد 1369  |  2 ذیقعده 1410         27 می 1990

 

صبح، پیش نویس جواب نامه دوم صدام را تهیه کردم. خانواده های شهدا و اسرای لبنان آمدند؛ همسر شهید «راغب حرب[5]» متنی خواند. برای آنها صحبت کردم. آقای[جلیل] بشارتی، مسئول دفتر مناطق محروم [ریاست جمهوری] آمد؛ مطابق معمول، برای نیازهای مناطق محروم استمداد کرد.

آقای [اکبر]ترکان، [وزیر دفاع] آمد. درباره صنایع نظامی، خرید تجهیزات و بودجه دفاعی مذاکره شد. دکتر[حسن] حبیبی برای امور جاری آمد. درباره سفر به کرمان، بافق و سیرجان برای افتتاح راه آهن سیرجان صحبت کرد؛ تحت تأثیر قرار گرفته است.

عصر هیأت دولت جلسه داشت. [آقای عیسی کلانتری]، وزیر کشاورزی اطلاع داد که کشور قطر خواهان استفاده از آب ایران، از طریق احداث لوله از زیر دریا است؛ این درخواست مورد استقبال هیأت دولت قرار گرفت. مغرب، نمایندگان رهبری در سپاه آمدند. آقای [محمود]محمدی عراقی، [نمانیده ولی فقیه در سپاه پاسداران] گزارش داد و من برایشان صحبت کردم. نماز مغرب و عشاء را با من خواندند.

 شب آیت الله خامنه ای مهمان من بودند. متن جواب به صدام را خواندیم؛ تایید شد[6]. درباره مسایل مجلس و رادیکال ها و امور جاری کشور مذاکره کردیم. شب در دفترم ماندم.

 

دوشنبه 14 خرداد 1369  |  10 ذیقعده 1410      4 ژوئن 1990

 

ساعت نُه صبح،  با هلی کوپتر از [اردوگاه]منظریه[در شمال تهران]، به مرقد امام رفتم. جمعیت زیادی برای شرکت در مراسم [اولین]سالگرد [ارتحال]امام آمده بودند. رهبری سخنرانی کردند. بی نظمی در انتظامات به چشم می خورد؛ ادعا می شد که به خاطر دخالت محافظان است.

در مراجعت، با هلی کوپتر به اردوگاه کُلَک چال در شمال جماران رفتیم؛ مکان جالبی است. تاکنون ندیده بودم. متعلق به آموزش و پرورش است که بعد از پیروزی انقلاب به خاطر امنیت جماران، تعطیل شده است؛ گفتم برای استفاده مردم فعال شود. سپاه پاسداران، بنا دارد که آنجا را بگیرد؛ مخالفت کردم. سپس با هلی کوپتر بر فراز توچال و خط تله اسکی و پیست اسکی پرواز کردیم؛ مهدی توضیحات داد. مناظر خوبی است. به خانه آمدیم و تا شب در خانه بودم. عصر بستگان آمدند.

شب دکتر ولایتی و مدیران وزارت امور خارجه آمدند. متن پیش نویس جواب به صدام را آوردند. همچنین گزارش مذاکره در ژنو با برادر صدام را دادندکه پیشرفتی نشان نمی دهد. تا سحرگاه صدای زوار امام از حسینیه جماران به گوش می رسید.

 

  شنبه 19 خرداد 1369  |  15 ذیقعده 1410           9 ژوئن 1990

 

آقای [اکبر]ترکان[وزیر دفاع] آمد. درباره کمبود اعتبارات نیروهای مسلح و خرید سلاح از شوروی و استفاده از عکس های ماهواره ای خریده شده از شوروی، برای نقشه های جامع با وضعیت روز و راه اندازی پلانتاریوم[7] خریده شده، صحبت شد.

[آقای اسماعیل شوشتری]، وزیر دادگستری و معاونان آمدند. در مورد وضع قوه قضائیه،کمی اعتبار و خودرو و کمبود نیرو و کمی دستمزد قضات صحبت شد و استمداد کردند؛ واقعاً کمبود و مشکل دارند؛ وعدة کمک دادم.

اعضای غیر ارتشی سازمان حفاظت اطلاعات ارتش[= ساحفاجا] آمدند. از تعصب ارتشیِ [آقای مصطفی ترابی پور]، رییس ساحفاجا و عدم توجه به توصیه ها و نظرات اینها گفتند و اعلام خطر کردند. دکتر[حسن] حبیبی، [معاون اول رییس جمهور] برای امور جاری کشور آمد. قرار شد وزارت اطلاعات از پوشش نهاد ریاست جمهوری استفاده نکند. دکتر [محمدحسین]عادلی[رییس بانک مرکزی] آمد. سیاست های جدید ارزی را گفت و در خصوص تسهیلات صادرات و سخت گیری کالاهای همراه مسافر و وام ارزی برای صادرات مشورت کرد.

عفت، تلفنی از سخت گیرهای نامعقول در مورد مبارزه با زنان بدحجاب گفت و پیشنهاد داشت با منطق آنها را هدایت کنند؛ قرار شد پیگیری کنم. عصر دکتر هاشمی[گلپایگانی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی]، برای دستورکارشورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. آقای [مسعود روغنی]زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه]هم برای مسایل شورای اقتصاد آمد.

شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. گزارش مذاکره آقای[سیروس] ناصری، [نماینده دایم ایران در مقر اروپایی سازمان ملل]، با برزان[تکریتی]، برادر صدام را شنیدیم. در مورد متن نامه ای که جواب نامة دوم صدام است و من پیش نویس آن را تهیه کرده ام و درباره محتوای مذاکرات ناصری و برزان، بحث و تصمیم گیری شد.

 شب با احمدآقا، مهمان رهبری بودیم. تصمیمات شورای امنیت مطرح شد و به تصویب رهبری رسید. احمدآقا، تقاضای گرفتن بخشی از پادگان نیروی دریایی برای مقبره امام را داشت که رهبری به آینده موکول کردند. همچنین احمدآقا پیشنهادکرد، نماز جمعه تهران در مرقد امام اقامه شودکه جز در مناسبت های خاص، پذیرفته نشد. شب به خانه آمدم.

 

یکشنبه 20 خرداد 1369  |  16 ذیقعده 1410        10 ژوئن 1990

 

در راه دفترم، به محل کمیته های انقلاب رفتم و از انبوه محموله های تریاک و مرفین که اخیراً از قاچاقچیان در باختران[= کرمانشاه] و ارومیه گرفته اند، بازدید کردم. همچنین کتاب ها و اسناد شخصی به نام تقی را آورده بودند، به اتهام اینکه این شخص، اسناد اصیل و کتاب های خطی نفیس را از کشور بیرون می برد. مسئولین کمیته، توضیحاتی درباره پاکسازی کوه های پیرسوران، واقع در مرزهای شرق کشور، از اشرار بلوچ و قاچاقچیان مواد مخدر دادند.

صبح [آقای کالگا کانگوا]، سفیر آکرودیته زامبیا، برای تقدیم استوارنامه آمد. علمای اصفهان از خط میانه رو و اعتدال آمدند، برایشان صحبت کردم؛ به تازگی فعال شده اند. آقای[حسین]محلوجی[وزیر معادن و فلزات]آمد. گزارش مس و فولاد مبارکه و مذاکره با بخش خصوصی دربارة سرمایه گذاری در جزیره قشم را داد.

شورای پشتیبانی نهضت سواد آموزی جلسه داشت؛ تدارکات لازم  تصویب شد. فرستادگان رییس جمهور کنیا آمدند. نامه او را در مورد مسالة گروگان ها آوردند. نوشته بود که گروگان های ایرانی زنده نیستند. او خواهان کمک به مبادلة لبنانی های اسیر در اسرائیل، با اسرائیلی های اسیر و مفقود شده بود که به خاطر تناقض با خبر قبلی اش، در مورد حیات گروگان های ما، اعتراض کردم و گفتم دخالت نمی کنیم.

عصر به خاطر کسالت و صرف وقت برای اصلاح پاسخ به نامه دوم صدام، به جلسه هیأت دولت نرفتم. نامه را اصلاح کردم. شب مهمان آقای خامنه ای بودم. متن اصلاح شده نامة جوابیه به تصویب رسید. قرار شد با کمک به آزادی گروگان های سوئیسی و ایرلندی موافقت کنیم. درباره مسایل سیاسی و اقتصادی و سیاست خارجی مذاکره شد.

 

سه شنبه 29 خرداد 1369  |  25 ذیقعده 1410          19 ژوئن 1990

 

ساعت شش صبح به دفترم رفتم. تا ساعت ده کارهای عقب مانده را انجام دادم. دکتر [حسن] حبیبی برای امور جاری کشور آمد؛. چون ایشان معاون اول است، در ملاقات موارد زیادی از کارهای مدیران و وزرا مطرح می شود؛ مسئول هماهنگی هستند[8].

آقای [سید حسن]طاهری خرم آبادی آمد. از اوضاع پاکستان گفت و برای امور شیعیان آنجا استمداد کرد و گفت کسی مدعی کشف گنج در مازندران است. گفتم از اول انقلاب این گونه ادعاها زیاد آمده که هیچ یک به نتیجه نرسیده و آخرین نمونه با معرفی آقای مسعودی خمینی بود. درباره انتخابات خبرگان مطالبی داشت.

 نمایندگان استان کرمان برای شکایت از تعویض مدیرکل بهداشت کرمان آمدند و خواستار ابقای او شدند. عصر دکتر روحانی آمد.  نامه به صدام را برای ارسال تکمیل کردیم.آقای [عبدالحسین]وهاجی [وزیر بازرگانی] آمد و برای گشایش ارز برای طراز فیزیکی برنامه استمداد کرد.

آقای [احمد]جنتی[رییس سازمان تبلیغات اسلامی] آمد و برای سازمان تبلیغات ارز و ماشین خواست. شب مجمع تشخیص مصلحت جلسه داشت؛ بخشی از قانون کار تصویب شد. شب در دفترم ماندم. عفت هم با یاسر آمده بود.

 

 چهارشنبه 30 خرداد 1369  |  26 ذیقعده 1410        20 ژوئن 1990

 

آقای میرزاده، [معاون اجرایی رییس جمهور]، برای امور جاری و پیگیری کارهای سفر، وعده ها و نامه ها آمد. آقای سید احمد موسوی[از لبنان] آمد و نامة اسقف [کلیسای] کانتربری را آورد. این نامه  در مورد درخواست تجدید رابطه با انگلستان و موافقت با سفر هیأت پارلمانی انگلیس به ایران است؛ گفتم به مجلس مربوط است.

آقای سید محمود مرعشی آمد. نامه[پدرش]،آیت الله [سید شهاب الدین] نجفی مرعشی، [از مراجع تقلید] را آورد که خواسته بودند به ساختمان کتابخانه قم کمک کنم؛ پذیرفتم.آقای [سید محمدباقر]حکیم آمد. از وضع بد عراق، از نظر اقتصادی و امنیتی گزارش داد و خواست که در جریان مکاتبات صدام، [رییس جمهور عراق] و احتمال مذاکره مستقیم قرار گیرد؛ جریان را گفتم. از عدم توجه کامل به سپاه بدر و عدم فعال بودنِ کمیته پشتیبانی عراق گله کرد و برای اجرای مصوبات رهبری استمداد نمود.

 عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. مسایل جزایر تنب و ابوموسی و مسایل بهداری و همچنین وضع فروش نفت مورد بحث بود. پدر شهید خمسه آمد و برای فروش خانه ای که برای رسیدن به مسایل دیگر زندگی اش گرفته است؛ اجازه خواست. تا ساعت نُه شب، در دفترم کار کردم و بعد به خانه آمدم.

 

دوشنبه 4 تیر 1369  |  2 ذیحجه 1410                   25 ژوئن 1990

 

ساعت هفت و نیم صبح به دفترم رسیدم. تا هشت و نیم کارها را انجام دادم. [آقای زنگنه]وزیر نیرو، همراه مهندس خواجوی آمدند. راجع به سد منجیل صحبت شد. قرار شد همراه دکتر [حسن]غفوری فرد برای بررسی وضع سد منجیل به منطقه بروند که آیا آسیبی دیده یا نه؟ آقای احمد جبرئیل[رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطین] و همراهان به ملاقات آمدند و ضمن تسلیت، از مواضع ثابت و قاطع ما تقدیر کرد؛ پاسخ مناسب دادم.

آقای [محسن]نوربخش[وزیر امور اقتصادی و دارایی] در مورد کمک بانک اسلامی و بانک جهانی اجازه خواست؛ موافقت کردم. آقای [سیدمحمد موسوی]خوئینی ها آمد. گزارشی از کار مرکز تحقیقات استراتژیک[ریاست جمهوری] داد و نیازهای ارزی و [ساختمان]محل کار و تقویت مرکز از سوی من را گفت.

آقای [مجید]عباسپور[مشاور فنی رییس جمهور] آمد. گزارش سفر به ایتالیا و پیشرفت کار صنایع پدافند ش. م. ر[=شیمیایی، میکروبی و رادیواکتیو] را داد و برای تقویت مشاوران استمداد کرد. عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. تأمین اعتبار خرید محصولات کشاورزی و سیاست مسکن در دستور بود. قرار شد تکیه بر ساخت انبوه مسکن با متراژ زیرِ 100 متر، وفور مصالح ساختمانی و رواج فروش خانة قسطی و بررسی مساله عوارض جدید باشد.

شب دکتر ولایتی، [محمدجواد]ظریف و [علی]خرّم آمدند و گزارش مذاکره با برزان[تکریتی، برادر صدام حسین] را دادند؛ معتقدند پیشرفت داشته و مثبت است. متن جواب تلگراف تسلیت صدام[برای زلزله] را پذیرفتم. دیر وقت به خانه آمدم. با مهدی شام خوردیم: سوپ و تخم مرغ.

 

چهارشنبه 27 تیر 1369  |  25 ذیحجه 1410           18 جولای 1990

 

ساعت نُه صبح آقای[حمید] میرزاده آمد. گزارش وضع کیش و بازسازی و برنامه عمران جزیره هندورابی را داد. [آقای احمد نیکفر]نماینده اقلید[فارس] همراه فرماندار آمد. برای عمران منطقه و اسکان عشایر و ساخت سیلو که بناست در آباده ساخته شود، استمداد کردند. آقای غلامی آمد. به عنوان تبلیغ در کشور اتریش ساکن است. گزارش وضع مسلمانان آنجا را داد و برای ساخت مسجدی در شهر وین استمداد کرد  و  از نحوه صحبت کردن آیت الله [سیدعبدالکریم موسوی]اردبیلی در سفر به اتریش، در جلسه انجمن اسلامی گفت.

عصر هیأت دولت جلسه داشت. گزارش وضع زلزله زدگان و موضوع صادرات را داشتیم. طرح موضوع تأسیس سازمان دفاع غیر نظامی به جلسه بعد موکول شد. شب در دفترم ماندم. آقای [جواد]ترک آبادی آمد و گزارش مذاکرات ژنو را داد؛ پیشرفتی نداشته اند. نامة جدیدی از صدام آورد که پیشنهاد کرده است، برای تسهیل امر صلح، فرستاده ای نزد من بفرستد.

عفت و یاسر به دفترم آمدند. برای سفر به رفسنجان به فرودگاه رفته بودند، ولی به خاطر تاخیر، جای خود را به دیگری داده بودند و سفر به تأخیر افتاده بود.

 

 شنبه 30 تیر 1369  |  28 ذیحجه 1410             21 جولای 1990

 

مدیران سازمان بهزیستی و سازمان تأمین اجتماعی آمدند و گزارش دادند. برایشان صحبت نمودم. دکتر [حسن]روحانی[دبیر شورای امنیت ملی] آمد. درباره قطعنامه و تلاش صلح با عراق و مسائل مجلس شورای اسلامی و انتخابات مجلس خبرگان صحبت شد.

آقای [سید مهدی]یثربی امام جمعه کاشان آمد. مطابق معمول عطر کاشان آورد. خواست که به کاشان سفر کنم. از مصوبات مجلس خبرگان خیلی راضی است. راجع به مسائل کاشان صحبت کرد.

عصر آقای هاشمی گلپایگانی برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. نامه سوم صدام مطرح شد که پیشنهاد کرده نماینده ویژه ای به تهران بفرستند؛ موافقت کردیم. قرار شد قبلاً سطح نماینده مشخص شود و تذکر بدهیم که قرارداد الجزایر خط قرمز است. شب با احمد آقا و آقای خامنه ای جلسه داشتیم. ایشان هم مصوبه شورا را تأیید کرد. برای خواب به دفترم برگشتم.

 

شنبه 6 مرداد 1369  |  5 محرم 1411           28 جولای 1990

 

اول وقت برای بازدید از کارخانجات سوپا[= ساخت وسایل پزشکی ایران]، در هلیجرد کرج رفتیم؛ تجهیزات پزشکی می سازند؛ جمعی از پزشکان سرمایه گذاری کرده اند و هفت قلم تجهیزات یکبار مصرف و پرمصرف مثل دستکش و نخ جراحی تولید می کنند؛ صرفه جوئی ارزی بالایی دارد: با صرف 10 میلیون دلار، 70 میلیون دلار صرفه جویی دارد. بازدید تا ظهر طول کشید. برای کارکنان صحبت کردم و مصاحبه نمودم. نیازهای فراوانی داشتند که قول کمک دادم. آقایان دکتر[ایرج] فاضل، [محمدرضا]نعمت زاده و [عیسی]کلانتری هم بودند.

به دفترم برگشتم. عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت.آقای[علی]خرّم گزارش مذاکرات ژنو را داد؛ صدام پیشنهاد کرده است، طارق عزیز[وزیر امور خارجه عراق] و برزان[تکریتی، برادرش] را بفرستند؛ گفتیم به شرط قبول قرارداد 1975 الجزایر[9] می توانند بیایند.

سعودی ها هم پیشنهاد کرده اند، برای حل مشکلات، در سطح وزرای خارجه مذاکره شود؛ پذیرفتیم. انگلیس حاضر شده قانون مجلس را برای ایجاد رابطه مراعات کند؛ تصویب کردیم که متن پیشنهادی آنها را بپذیریم.

سرشب کارها را انجام دادم و مصوبات شورا را تلفنی به آیت الله خامنه ای اطلاع دادم. دکتر ولایتی، پیامی از آقای سلیم الحص، نخست وزیر لبنان آورد که خواسته بود، پاسداران را از لبنان فرا خوانیم. به خانه آمدم. هوا گرم است.

 

چهار شنبه 10 مرداد 1369  |  9 محرم 1411              1 آگوست 1990

 

امروز تاسوعاست. صبح زود حمید لاهوتی[همسر فائزه]آمد. پیغام مهندس[مهدی] بازرگان[رهبر نهضت آزادی ایران] را آورد که برای علی اردلان که در زندان است، [و ناراحتی قلبی دارد]، اظهار نگرانی کرده و خواستار کمک برای معالجه اش شده است؛ گفتم کمک می شود .

برای عزاداری در حسینیه جماران، در جمع محافظان شرکت نمودم و برای آنها کمی صحبت کردم. خواستار امکانات بیشتر رفاهی شدند. دکتر ولایتی[وزیر امور خارجه]، تلفنی گفت آقای]علی] خرّم، نامه ای از صدام[حسین، رییس جمهور عراق] که در ژنو تحویل داده اند،آورده است و آورندة نامه گفته که پایه های مذاکرات بعدی صلح، در این نامه نوشته شده و آن را خیلی مهم دانسته است؛ گفتم به منزل بیاورند.

عصر آقایان [علی]خرّم و [جواد] تُرک آبادی آمدند. پیش نویس نامه ای از صدام را آورده بودند. صدام آن را با عجله، با هواپیمای اختصاصی به ژنو فرستاده بود که زودتر به دست من برسد تا اگر ما مضمون نامه را بپذیریم، آن را امضاء کند و رسماً با پیک ویژه بفرستد. نامة مفصلی است[10] و در آن پیشنهاد جامعی برای اجرای قطعنامه 598 آمده که نکته اصلی آن، پذیرش نوعی مشارکت ایران و عراق در شط العرب[= اروندرود]، براساس خط تالوِگ [11] و یا منتظر خلع بعرض الطرفین، در مقابل صرف نظر از پذیرش قطعنامه است.

 مضمون نامه را تلفنی با رهبری در میان گذاشتم؛ قرار شد در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. به نظر می رسد در ارتباط با کشور کویت، برنامه ای در نظر دارد که می خواهد از جانب ما خیالش راحت باشد. شب بچه ها برای مراسم عزاداری رفتند. من تنهایی شام خوردم و خوابیدم.

 

جمعه 12 مرداد 1369  |  11 محرم 1411               3 آگوست 1990

 

در منزل بودم. گزارش های مربوط به کویت را تا شب خواندم؛ تازه مهمی پیش نیامده است. آقای [سرتیپ منصور]ستاری[فرمانده نیروی هوایی] اطلاع داد که هواپیماهای عراقی، مراکز نفتی کویت را بمباران می کنند؛ علت برایم نامعلوم است. در اخبار آمده است که ترمینال نفتی الاحمدی را هم گلوله باران کرده اند.

جمعی از محافظان جماران آمدند و برای امتیازات بیشتر استمداد کردند. به دکتر ولایتی گفتم بهتر است سفر را به تأخیر بیاندازد. عصر احمدآقا آمد؛ در مورد مسایل کویت و پیام صدام صحبت کردیم. از ژنو گزارش رسید که صدام پیغام داده است که اقداماتش با ایران تاکتیک نیست و خواسته است که تدوام یابد.

 فاطی و سعید که به شمال رفته بودند، مراجعت کردند. می گفتند باید کمک [به زلزله زدگان] سریع تر انجام شود.

 

شنبه 13 مرداد 1369  |  12 محرم 1410              4 آگوست 1990

 

ساعت هشت صبح به دفترم رسیدم. در اخبار آمده بود که عراق اعلام کرده از فردا عقب نشینی از کویت را آغاز می کند؛ به شرط اینکه حکومت جدید مستقر باشد و خاندان الصباح برنگردند؛ تقریباً تعلیق به محال کرده است.

آقایان [مسعود روغنی]زنجانی[رییس سازمان برنامه و بودجه] و [سراج الدین]کازرونی [وزیر مسکن وشهرسازی]آمدند. برسر مسئولیت تهیه طرح جامعه سرزمینی اختلاف نظر دارند؛ قانوناً به وزارت مسکن وشهرسازی داده شده، اما از زمان رژیم قبل، عملاً در دست سازمان برنامه بوده است؛ گفتم به همین صورت بماند و مساله در شورای اقتصاد مطرح شود. به وزیر مسکن وشهرسازی گفتم، برای عرضه مسکن کوچک و ارزان و شکستن قیمت مسکن، طرحی مثل خانه سازی انبوه در تهران و شهرهای بزرگ بیاورد.

آقای تورگوت اوزال رییس جمهور ترکیه تلفن کرد و درباره تجاوز عراق و کویت نظرخواهی کرد. او از اعلامیه دیشب عراق اظهار نارضایتی کرد و گفت با [ملک]فهد[پادشاه عربستان سعودی] و [جرج]بوش[رییس جمهور ایالات متحده] و [حافظ]اسد[رییس جمهور سوریه]در تماس است. مطرح شد که برای مشاوره به ایران بیاید و یا کسی را بفرستند.

آقای [اکبر]ترکان[وزیر دفاع]آمد. راجع به ساخت و خرید سلاح و اظهار آمادگی ایتالیا و آلمان شرقی برای همکاری صحبت شد و نیازها را گفت. آقایان[فریدون] مهدی نژاد[= وردی نژاد] و [حیدر]مصلحی آمدند و راجع به کمک به آزادی گروگان ها حرف زدند. گفتم بهتر است کمک کنیم که [برایان کینان]گروگان ایرلندی آزاد شود. در اخبار آمده که 17 نفر حزب الله بازداشتی در کویت آزاد شده اند.

دکتر حبیبی[معاون اول رییس جمهور] برای امور جاری کشورآمد. عصر آقای[غلامرضا]آقازاده[وزیر نفت]آمد. در مورد سیاست حفظ قیمت های بالای نفت و جلوگیری از زیادی عرضه دیگران به بهانه قطع نفت کویت، مذاکره شد.

 شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. راجع به مسایل کویت و عراق و جواب پیشنهاد صدام مذاکره کردیم. قرار شد بگوییم به شرط اعلان پذیرش قرارداد 1975 الجزایر می توانند به ایران بیایند. تا ساعت نه ونیم شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.

 

یکشنبه 14 مرداد 1369  |  13 محرم 1411              5 آگوست 1990

 

تا ساعت نُه صبح کارها را انجام دادم. گزارش ها را خواندم. وضع کویت و عراق بحرانی است. دکتر وحید[دستجردی رییس سازمان هلال احمر] و خانم دکتر [شفیقه]حبیبی آمدند. گزارش کار در هلال احمر را دادند. خانم حبیبی از نرسیدن به کارخانه گفت. [آقای محمد سعیدی کیا]، وزیر راه و ترابری آمد و گزارش کار داد؛ عازم ترکیه است و حمایت بیشتر می خواست.

آقای [محمدعلی]رحمانی از ساحفاجا[= سازمان حفاظت و اطلاعات ارتش]آمد. از بی توجهی تیمسار[مصطفی]ترابی،[فر


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir