بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392      11:51
چرا غرب علاقه دارد مناقشات پرونده هسته ای ایران طولانی شود؟

ایران دشمن نجیب غرب

محسن رنانی- اقتصاددان/ آنچه پیش روی دارید، بخش اول مقدمه محسن رنانی درمورد مناقشات هسته ای ایران است. او طی پژوهشی طولانی به نتایجی تازه در مورد عواقب پرونده هسته ای ایران رسیده است.

آنگاه که این پژوهش را تدوین می کردم آگاهانه پیش بینی هایم را با اندکی نمک بدبینی همراه می کردم. هدفم این بود که این نگرانی های بدبینانه را به مقامات کشور منتقل کنم، تا شاید به فکر بازبینی در چیدمان اولویت های ملی بیفتند. اما اکنون که به آن پیش بینی ها می نگرم درمی یابم که بسیار محافظه کارانه اند. یعنی نه تنها برخی از پیش بینی های جسورانه آن که برای یک افق بیست ساله بوده هم اکنون محقق شده است بلکه حتی در برخی حوزه ها پیش بینی من از واقعیت عقب مانده است. به دیگر سخن: واقعیت بسی سریع تر و نگران کننده تر از آن چه پیش بینی شده در حال رخ دادن است. یعنی سرعت تحولات دنیای واقع، از  قدرت تخیل ما نیز پیشی گرفته است. این خود نشانه ای از این است که دنیای مدرن دارد وارد مرحله تکینگی می شود. و تکینگی بخوانید: تَکینِه گی یعنی وضعیتی که نه بازگشت به گذشته ممکن است و نه پیش بینی دقیق آینده. شوربختانه اما، هنوز ما خوابیم و اگر بیداریم به غوغاهای خودساخته مشغولیم و آنچنان در خویش و مسائل دون پایه خویش سرگردانیم، که فرصتی برای شنیدن و دیدن واقعیت نمانده است. و بازنده، فردی و زیست کند اما اندیشه اش در انجماد   تکینه شونده « نظامی و جامعه ای است که در دنیای تحولات لحظه ای و تصورات گذشته باقی مانده باشد.

نوشتم، ترس از واقعیت هولناکی که خموشانه دارد محاصره مان می کند؛  از ترس  من این کتاب را منتشر می کنم، ترس از این که دیر شده باشد و تازه عده ای گریبان چاک کنند که زود  با ترس  و اکنون نیز بود. اما می دانم که زمان انتشار آن اکنون نیز دیر شده است. من این کتاب را برای دلم و به امید کمک به بهروزی ملتم نوشتم و به امید اثر گذاری بر سیاست های جاری ایران در حوزه مناقشه اتمی، آن را فقط برای صبر کردم. اکنون که دریافتم پافشاری بر تداوم مسیر گذشته   پنج سال « برخی مقامات کشورم فرستادم و همچنان پای برجاست و هنگامی که دریافتم پیش بینی های به ظاهر جسورانه من در این کتاب، بسیار محافظه کارانه تر از تحولات دنیای واقع بوده است و فرصت های ما با سرعت بیشتری روبه پایان است، تصمیم به انتشار عمومی آن گرفتم. و البته جبران چند سال عمری که من بر سر تدوین این کتاب نهادم تنها زمانی خواهد شد که این کتاب تاثیری هر چند اندک بر روند پرهزینه و فرساینده سیاست های ما بگذارد. و البته دو سه سال عمر من کجا و سرمایه های انسانی و اجتماعی ملتی بزرگ کجا که به شتاب در حال تخریب است؟ و دو سه سال عمر من کجا و عرق شرم کارگران و کشاورزان و زحمتکشان و شهروندان ما کجا که روزبه روز در زیر فشار یک اقتصاد بی ثبات و تفتیده در تورم و فرسوده در رکود، شکسته تر می شوند؟ و امروز اقتصاد ما هیچ راه حل اقتصادی ندارد. اقتصاد ما در بن بست سیاست به دام افتاده است و سیاست ما نیز در دام مناقشه اتمی زمین گیر شده است.

عجیب است، ملتی که در ناصبوری در امور سازنده و طرح های بزرگ و برنامه های جمعی، شُهره است، در از دست دادن فرصت های تاریخی خود چقدر صبور است. عجیب است، نظام سیاسی ای که همه نظام های دیگر را محکوم و مطرود می داند، چقدر به راحتی فرصت های تاریخی را به آنان واگذار می کند.

عجیب است، جامعه ای که نخستین پارلمان آسیا را تاسیس کرده است، هنوز پس از ۴۴۱ سال نمی داند چگونه در تصمیمات بزرگ و تاریخی، عقل جمعی را به کار گیرد. عجیب است، مردمی که متوسط بهره هوشی شان 84 است )در مقایسه با دامنه نرمال ۰۱ تا ۴۱۰ ( و در طبقه ملت های دارای  هوش متوسط قرار می گیرند، ملت دنیا می دانند و از تکرار این باور فریب لذت می برند و غِرّه می شوند و با همین خود باهوش ترین خود را فریبی، پی در پی فرصت های تاریخی را به ملت های رقیب واگذار می کنند .

اکنون که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هستیم صرف نظر از این که چه کسی و از  چرخش بزرگ  چه جناحی ریاست جمهوری را به دست گیرد باید زمینه های فکری و روانی لازم برای یک را در سیاست خارجی مان فراهم کنیم. بنابراین هم نیاز است که سیاستمداران خودشان را به لحاظ روانی آماده است تا  چرخش بزرگ  کنند و هم لازم است مردم کشورمان را از نظر فکری توجیه کنیم که اکنون زمان نشویم. ایران عزیز کشتی ای است که  بحران بزرگ  از دست نرود و به زودی گرفتار یک  فرصت بزرگ همه ما بر آن سواریم و صرف نظر از نژاد و مذهب و اختلافات سیاسی مان همه باید به نجات آن از گردابهای است به سیاستگذاران ارشد و به کاندیداهای ریاست   فوری « حائل بیندیشیم. این کتاب، کمکی فکری و جمهوری که به کمک ایده های آن، شرایط حساس امروز کشور را برای مردم روشن کنند و زمینه های فکری لازم را برای برون رفتن از بن بست کنونی کشور فراهم کنند.

وقتی در تابستان ۴۲۳۱ برای آخرین بار کتاب را بازبینی و بهنگام سازی کردم، تصمیم گرفتم آن را فقط برای پنج نفر از مقامات کشور ارسال کنم. گمانم این بود که هشدارهای این کتاب آن چنان جدی و تکان دهنده است که به زودی موجب بازنگری در سیاست های ما در حوزه مناقشه ی اتمی خواهد شد. گمان می کردم که اگر مطالب کتاب انتشار عمومی نیابد، دست مقامات کشور برای جدی گرفتن هشدارها و استفاده از ایده های آن بازتر است. بنابراین در مهرماه همکار و دوست فرهیخته ام آقای دکتر محمدرضا بهشتی استاد گروه فلسفه دانشگاه تهران تقبل زحمت کردند که نسخه ی مربوط به چهار تن از مقامات را به دستشان

برسانند. ایشان در همان زمان شخصا به دیدار تک تک آن مقامات رفتند و ضمن بیان پیام اصلی کتاب، نسخه ای از کتاب را )به انضمام نامه ی من حضوری تقدیم کردند. نسخه ی پنجم که متعلق به آقای رئیس فردا با « جمهور بود را نیز شخصا تحویل آقای دکتر فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران دادم و ایشان گفتند :رئیس جمهور جلسه دارم و حضوری تحویل شان می دهم

اکنون نزدیک به پنج سال از آن زمان می گذرد اما این نویسنده هیچ بازخوردی، حتی در حد یک اعلام وصول کتبی، از دفتر هیچ یک از مقامات یاد شده دریافت نکرده است. چندماه پیش یکی از نمایندگان محترم مجلس که وصف این کتاب را در مصاحبه ۳۳ تیر من با خبرآن لاین خوانده بود، از طریق  مرکز پژوهش های مجلس تماس گرفت تا نسخه ای از آن را دریافت کند. گفتم نسخه ای از آن را در ۴۲ مهر تحویل دفتر ریاست مجلس داده ایم. یک کپی از همان بگیرید، اما ایشان هر چه در دفتر ریاست مجلس جست، کمتر یافت.

اما سخن کلیدی این کتاب چیست؟ این کتاب می گوید رفتاری که غرب در دوازده سال اخیر در تن دهد و نه به   رویارویی تمدن ها « خلیج فارس در پیش گرفته به این معنی است که تصمیم گرفته است نه به

و سلطه بلامنازع خود را بر نظام جهانی، با پروژه   پایان تاریخ  به نفع غرب است که  گفت و گوی تمدن ها ها وقتی محقق می شود که غرب بتواند گریبان نظام تولیدی   عبور تمدن « ها رقم زند. و پروژه   عبور تمدن خود را از اتکا به انرژیهای فسیلی رها کند و نظام تازه ای متکی بر انرژیهای نو و پاک بنا کند تا هم مساله گازهای گلخانه ای  که با افزایش آنها و گرم شدن زمین، بازنده اصلی اش غرب خواهد بود را حل کند و هم صنایع فرسوده و ناکارآمد به جا مانده از عصر صنعتی را مجبور کند تا خود را متحول کنند و یا از صحنه فعالیت اقتصادی حذف شوند. برای چنین هدفی، غرب هیچ ابزاری موثرتر از افزایش قیمت نفت برای مدت دستکم ده سال ندارد. بر خلاف تصوری که ما ایرانیان از افزایش قیمت نفت داریم وآن را به سود خود می انگاریم، نخستین برنده افزایش قیمت نفت، غرب خواهد بود.

این کتاب نشان می دهد که تمام سیاست های آمریکا در خلیج فارس در دوازده سال اخیر بر مدار چرخیده است. سیاست هایی نظیر اعلام ایران، عراق و کره شمالی به عنوان   عبور تمدن ها همین پروژه ی در سال ، حمله به عراق ، اغواگری و افشاگری در مورد فعالیت های اتمی ایران محور شرارت  از همان سال به بعد، تلاش برای صدور قطعنامه ها و تحریم ها علیه ایران و اعمال سیاست چماق و هویچ در جهت طولانی شدن مناقشه ی اتمی ایران در تمامی سالهای پس از ۳۱۱۱ ، و نیز سیاست های داخلی و جهانی آمریکا در حوزه ی انرژی نظیر انتخاب یک فیزیکدان برنده جایزه نوبل به عنوان وزیر انرژی آمریکا هدایت اعتبارات تخصیص یافته به شرکت های خودروسازی ورشکسته در بحران اقتصادی در جهت تولید اتومبیل های کوچک تری که سوخت های پاک و غیرفسیلی مصرف کنند آشکارا سیاست هایی هستند که در جهت تضمین تحقق هدف غرب اجرا شده اند.

این کتاب حتی این احتمال را مطرح می کند که ورود ایران به فعالیت های اتمی طرحی بوده است که توسط دیگران در مسیر ایران قرار داده شده است تا غرب بتواند یک پروژه دست کم ده ساله را برای تنش آلوده کردن خلیج فارس راه اندازی کند و ایران نیز خوشبینانه خود را در یک بازیِ اتمیِ طراحی شده، گرفتار کرده است. کتاب می گوید که اگر غرب نتواند تا پیش از سال ۳۱۳۱ الگوی مصرف انرژی جهانی را متحول کند، در دهه بیستِ قرن جاری به بحرانهای بزرگی در حوزه اقتصاد و انرژی گرفتار می شود و بنابراین غرب راهی ندارد جز این که بی سروصدا از طریق بحران آفرینی در منطقه نفتی خلیج فارس، قیمت نفت را برای مدت پنج تا دهسال بالای 10 تا 114 دلار نگهدارد تا سرمایه گذاری در همه ی حوزه های انرژیهای نو و پاک، مقرون به صرفه شود. و برای این کار هیچ راهی بهتر از تنش آلود کردن خلیج فارس نیست و غرب هیچ دشمنی نجیب تر از ایران نخواهد یافت تا در یک بازی پیچیده اما کم خطر با او، این پروژه بزرگ تاریخی را اجرا کند. پیام این کتاب را در یک جمله می توان چنین توصیف کرد: در بازی ای که غرب طراحی کرده است، ایران گل بزند یا گل بخورد، برنده نهایی غرب است و منافع تاریخی ما در این است که به سرعت از این بازی کناره بگیریم.

هم اکنون که در روزهای اولیه اردیبهشت 1302 مشغول نوشتن این مقدمه هستم، خبر انتشار یک   پیتر اوبورن « . کتاب در میان خبرگزاریهای خارجی و داخلی دست به دست می چرخد دیوید موریسون و توهم خطرناک: چرا غرب درباره ایران « دو نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی هستند که در کتاب خود با عنوان   هسته ای در اشتباه است ۲ می گویند دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در گزارشهای خود درباره برنامه هسته ای ایران تاکید کرده اند که حکومت ایران در پاییز برنامه هسته ای خود را متوقف کرده است و از آن به بعد هم تحول جدی ای در فعالیت اتمی ایران رخ نداده است. به عقیده آنها دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل نیز ارزیابی مشابهی دارند. نویسندگان می گویند با وجود این اطلاعات، اما سیاستمداران و رسانه های غربی عامدانه و عالمانه به این باور تبلیغاتی که ایران دارد روی تولید سلاحهای اتمی کار می کند، دامن می زنند. نویسندگان به صراحت می گویند که ایران همواره آماده مذاکره بوده است و این غرب است که نمی خواهد مساله با مذاکره حل شود و شرایط را به سوی یک جنگ تمام عیار نظیر حمله به عراق می برد. آنان همچنین نوشته اند که جمهوری اسلامی در مذاکره با اتحادیه اروپا اعلام کرده است که اگر غربی ها حق ایران برای غنی سازی اورانیوم را به رسمیت بشناسند ایران حاضر است تمام مراکز هسته ای خود را برای بازدید و نظارت نهادهای بین المللی بگشاید، اما اسناد وزارت خارجه انگلستان نشان می دهد که تونی بلر، نخست وزیر وقت این کشور، به نمایندگی از سوی جرج بوش این پیشنهاد ایران را رد کرده است.

ادامه دارد....


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir