اقتصاد ایرانی: این روزها اقتصاددانان درگیر مشکلات متنوعی هستند. برای مثال اینکه با چه عنوانی از شرایط فعلی اقتصاد جهان یاد کنند؟ بحران، رکود یا بهبود؟ تکلیف یورو چه خواهد شد؟ همچنان به دست و پا زدن ادامه خواهد داد یا اینکه سر و سامان میگیرد؟
هند بدون توجه به چنین بحث هایی که فضای اقتصاد جهان را پر کرده است، همچنان به رشد پایدار تولید ناخالص داخلی (GDP) خود ادامه میدهد. اگرچه خیلی ها از اینکه هند رشد اقتصادی خود را حتی در خلال بحران جهانی اقتصاد هم حفظ کرده است شگفت زده میشوند اما باید گفت که این اظهار تعجب بی مورد است. در سال 1750 سهم هند در تولید جهانی حدود 25 درصد بود اما در سال 1900 و با اوج گرفتن سرمایه داری به 1.6 درصد رسید. هند در حال حاضر تنها تلاش دارد تا جایگاه خود را در اقتصاد جهانی بازپس گیرد. اما آیا در رسیدن به این هدف موفق خواهد شد؟
هند برای حفظ رشد فعلی با چالش ها و موانع زیادی مواجه است که میتواند با غلبه بر آنها بسیاری از رویاهای خود را تحقق بخشد. یکی از مهمترین اقدامات برای دولت هند تضمین عدالت توزیعی است. باید سیاستی اتخاذ شود تا بالا رفتن قدرت خرید مردم منجر به بهبود قابل ملاحظه کیفیت زندگی برای همه شهروندان شود.
در حال حاضر هند فرصت مناسبی برای پیشرفت در اختیار دارد که این را تا حد زیادی مدیون طبیعت منحصر به فرد و تنوع جمعیتی خود است. تقریبا 60 درصد جمعیت کشور هند کمتر از 30 سال سن دارند. اما این مزیت همیشگی نیست و تنها برای دو تا سه دهه برقرار خواهد بود که اگر از آن بهره لازم برده نشود به هدر خواهد رفت. برای غنیمت شمردن چنین فرصتی، هند در ابتدا باید قاطعانه از سرمایه داری دولتی پرهیز کند چرا که پیشرفت اقتصادی کشور را با تاخیر مواجه خواهد کرد. آینده اقتصادی هند در گرو بیشینه سازی پویایی بخش خصوصی قرار دارد که آن هم نیازمند تعجیل در جهت اصلاحات نهادی شامل خصوصی سازی در دو بعد ملی و دولتی است.
هند باید الگویی مختص به خود جهت رشد و توسعه بیابد. کشورهای پیشرفته همیشه برای رشد و بالا بردن بهره وری الگوهای لیبرال دموکراسی را توصیه میکنند اما گرته برداری از مدل های آمریکایی، انگلیسی و دیگر سیاست ها و نهادهای غربی لزوما نتیجه بخش نخواهد بود.
همچنین هند نمیتواند مانند چین باشد. بهتر بگویم، نباید بخواهد شبیه چین بشود. هند نباید به سراغ سیاست هایی مانند دستکاری نرخ ارز برای افزایش صادرات و یا رشد تحت حمایت دولت برود.
دیگر چالش اصلی هند جبران کمبود در بخش زیرساخت ها است. هند دیگر دارای یک اقتصاد کشاورزی ابتدایی نیست. در واقع کشاورزی تنها 20 درصد تولید کشور را تشکیل میدهد اما مفهومش این نیست که کشاورزی باید نادیده گرفته شود. اتفاقا کشاورزی پیشه میلیون ها هندی باقی خواهد ماند، کسانی که به سرمایه و تکنولوژی جدید احتیاج دارند. هند برای بالا بردن بهره وری و درآمد بخش کشاورزی باید سیستم های آبیاری را بهبود بخشد، زمین های بایر را احیاء کند، انبارداری، بازاریابی و حمل و نقل را توسعه بدهد. به همین دلیل به اعتقاد بسیاری ایجاد زیرساخت های لازم یکی از محورهای اساسی برای پیشرفت کشور هند است.
اکنون نوبت به این میرسد که بررسی کنیم چگونه میتوان رشد پایدار اقتصادی هند را برای بهبود وضعیت مردم به کار برد. دولت باید به عنوان نماینده مردم مالیات ها را جمع آوری کند و کالاهای عمومی را در اختیار جامعه قرار دهد اما در حال حاضر دولت هند این کار را به خوبی انجام نمیدهد چرا که خود تهی دست است. مالیات کمی میگیرد و خدمات ناچیزی و به شدت بی کیفیتی ارایه میدهد. روند فعلی میتواند تغییر کند. دولت باید هدفش را کاهش فقر و در نهایت حذف آن قرار دهد. قبول دارم که موثرترین برنامه کاهش فقر، رشد اقتصادی است اما رشد در صورتی اثربخش خواهد بود که با یک عدالت توزیعی همراه شود.
تنها یک رشد همراه با عدالت میتواند باعث افزایش سطح رضایت ملی شود که شاخص بهتری برای سنجش تندرستی اقتصادی است. به جای بحث های بی پایان در مورد نحوه تخصیص بودجه، هند باید به دنبال راه های عملی و هدفمند برای افزایش کارایی اقتصادی و حذف فقر باشد. اینکه دولت به کجا چه مقدار اعتبار اختصاص دهد تعیین کننده نیست. سنگ محک برای اثر بخش بودن طرح ها اینست که ببینیم چه چیزی به ارمغان آورده است. تنها یک رویکردی که شامل اصلاحات باشد میتواند انتظارات مردم را برآورده کند و موجب خشنودی آنها بشود. دولت در این زمینه باید بیشتر از این مسئول و پاسخگو باشد.
هند بیشتر از آنکه محتاج قوانین دست و پاگیر باشد نیازمند گسترش دامنه فرصت ها و آزادی های فردی است. اقتصاد هند باید از کنترل دولتی رها شود و در عوض بخش خصوصی میتواند با سرمایه گذاری و خلاقیت به اصلی ترین موتور محرک اقتصاد کشور تبدیل شود.
هند در آستانه دوره ای از رشد بی سابقه قرار دارد. اما برای اینکه بتواند آن را با موفقیت پشت سر بگذارد باید ایده های مخصوص به خود را شکل دهد تا چه بسا بتواند پرچمدار اقتصاد جهانی مدرن شود.
نویسنده: جاسوانت سینگ (وزیر سابق اقتصاد هند)