بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : چهارشنبه 1 آذر 1391      11:6
گزارشی میدانی از وضعیت تولیدی های کوچک پس از اجرای فاز طرح هدفمندی یارانه ها

تولیدی های کوچک ورشکسته می شوند

گفت و گو با تولیدکنندگان فعال در کارگاه های کوچک در مورد اثرات اجرای فاز اول طرح هدفمندی یارانه

اقتصاد ایرانی: فهیمه اکبری صحت: نمایندگان مجلس دست هایشان را روی دکمه های مقابلشان می فشارند. چند دقیقه بعد رئیس مجلس پشت تریبون با صدایی رسا اعلام می کند:« اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها متوقف شد.» اجرای فاز اول طرح هدفمندی یارانه ها هرچند ماهیانه های 45 هزار تومانی را به حساب 72 ملیون ایرانی سرازیر می کند. تولیدکنندگان ولی پس از افزایش قیمت حامل های انرژی و هزینه های جاریشان دل خوشی از طرح نداشتند.

یک نمونه، یک اتفاق

رکود رد بازار پوشاک مردانه و کم شدن تقاضا برای خرید این محصولات کارگاههای تولیدی را تا مرز تعطیلی کشانده است. بزرگترین بازار تولید و فروش پوشاک ایران  چندی است شاهد حذف  استاد کارهای خود از میدان کار  شده و آنها را در لباس پیک موتوری های رستورانهای اطراف نظاره می کند.

 ساختمان پلاسکو  حوالی چهارراه استانبول ،  در سال 1341 در 16 طبقه ساخته شد.این ساختمان که  در حال حاضر، معروفترین ساختمان توزیع انواع پوشاک،بویژه پوشاک مردانه است میزبان  خریداران و فروشندگان فراوانی از  شهرهای مختلف کشور است پلاسکو که در زمان تاسیسش بلندترین بنای ساختمانی در ایران به شمار می رفت .متراژ ی نزدیک  به  29 هزار متر مربع دارد  طبقات اول تا چهارم  آن که بیشتر فروشندگان پوشاک در آن متمرکز شده اند دارای مساحت بیشتری نسبت به سایر طبقات است.

 از طبقه چهارم به بعد، فروشگاه های بزرگ جای خود را به کارگاههای تولیدی کوچک می دهند  دیگر خبری از ویترین های لوکس و مانکن های بزرگ و کوچک نیست حالا تولیدکنندگان در این فضای کوچک رقابتی برای تصاحب سهم بیشتر بازار تولید با یکدیگر رقابت می کنند.

مدیر یک کارگاه کوچک تولیدی، در مغازه خود نشسته است. تولید کننده پوشاک مردانه است  مغازه ای کوچک  در بازار بزرگ فردوسی با تعداد معدودی  کارگر راه انداخته و به تولید مشغول است. در گوشه ای از  این کارگاه نشسته و بسته بندی های آماده برای تحویل  به بازار  را جا به جا می کند. چند دقیقه  یکبار هم از جای خود بلند می شود  و  سری به همکاران خود  می زند آنها  هم   پشت چرخ های خیاطی نشسته و مشغول دوخت پیراهن های مردانه  هستند   تنها صدایی که فضای کارگاه را پر کرده صدای چرخ خیاطی و گاهی هم زمزمه های  پر رمز  راز کارگران است.  اجناس آماده  برای تحویل به بازار   بخش قابل توجهی از فضای فیزیکی  کارگاه را پر کرده  است. مدیر تولیدی سرش راه پایین امی اندازد و با آرامش خاصی می گوید:« خدارا شکرچه بگویم ؟از کجا شروع کنم؟.»   با لحنی آرام  از معرفی خود شروع می کند:« 41 سال سن دارم  و حدود 24 سال است که وارد صنف خیاطان شده ام به خاطر مشکلات خانوادگی قادر به ادامه تحصیل نبودم  پس همزمان با ترک درس و مدرسه  به عنوان  یک کارگر ساده در یکی از کارگاههای تولیدی  همین ساختمان مشغول به کار شدم  هر سال که می گذشت من از نظر رتبه ی کاری یک درجه بالاتر رفته و تبدیل به ...» لبخندی می زند و می گوید:« همان اوستای خودمان می شدم . تلاش و کار شبانه روزی من پس از 11 سال  پیاپی باعث شد تا تجربه های بدست آورده در دوران کارگری را به کار بسته و  در با تصمیمی بزرگ وارد صنف تولیدکنندگان پوشاک آقایان شوم. در آن زمان  راه اندازی یک کارگاه  تولیدی  با مبلغی نزدیک به 4 میلیون تومان ممکن بود به همین دلیل تصمیم گرفتم کارگاه کوچکی  راه اندازی کرده  و فعالیتم را به عنوان یک تولیدکننده رسما شروع کنم.»

او روزهای خوش تولید در گذشته را چنین یاد می کند:« سال 1379 یکی از سالهای پر رونق برای صنف ما بود من در همان سال  تصمیم گرفتم با  اندک پس انداز شخصی ام (مبلغی نزدیک به دو میلیون تومان پول نقد )کارگاه تولیدی پیراهن مردانه ای تاسیس کنم  البته هزینه راه اندازی کارگاه  تولیدی در آن زمان نزدیک به 5 میلیون تومان بود  زیرا ما برای خرید  انواع چرخ خیاطی در کاربردهای متفاوت ،پارچه،  قیچی و اتوی صنعتی،خرده ریزهایی مانند دکمه، نخ و... و همچنین     اجاره و یا رهن مغازه باید هزینه هایی را متقبل می شدیم به همین دلیل با بهره گیری از وام قرض الحسنه و یاری دوستان این امر محقق شد.»

سکوت تلخی می کند  سرش پا یین است اما آرام سرش را بالا می آورد و این چنین  ادامه می دهد: «راه اندازی کارگاه کار ساده ای نبود  ماه اول هزینه اجاره بها و حقوق و دستمزد کارگران باید از حساب شخصی پرداخت می شد  اما با گذشت 5 ماه از تاسیس کارگاه  اوضاع به گونه ای خوب پیش می رفت  که  تمامی بدهی ها  پرداخت شده  و  کارگاه  تولید از لحاظ درآمدی روند صعودی در پیش گرفت با هیجان بیشتری ادامه می دهد:  کارگاه من با 17 نفر کارگر دریک  فضای 71 متر مربعی  واقع در بازار بزرگ فردوسی  با اجاره بهای ماهیانه 45000  آغاز به کار کرد.» ادامه می دهد:« در همان سال کارگاه نسبتا کوچک من موفق شد به تیراژ 3000پیراهن در هفته دست یابد که این امر موجب شد تا دغدغه های پرداخت حقوق و دستمزد کارگران در روزهای نخست کار کاملا کمرنگ شده و پس از مدتی از بین برود. سری تکان میدهد با نیم نگاهی به اتو کش کارگاه که دوست دیرین اوست یاد آور می شود:« سریال موفقیتهایم در آن دروان  با احداث شعبه دوم  کارگاه در یکی از شهرستانهای استان همدان، افزایش پرسنل کارگاه به 25 نفر  و به کارگیری تعداد زیادی از بانوان فعال در منازل جهت تولید محصولات  ادامه یافت به گونه ای که در سال 1382 من به عنوان یکی از کوچکترین تولیدکنندگان این صنف سطح طبقاتی خانواده ام را از نظر منطقه مسکونی و سایر مسائل معیشتی یک درجه ارتقاء دادم  روند رو به رشد ما در سال 1383 به اوج خود رسید  به گونه ای که ما در همین سال موفق شدیم محصولاتمان را در بازارهای داخل با نام کالای مرغوب ایرانی به فروش رسانده و یک نام تجاری  برای آن ثبت کنیم نا گفته نماند  در همین سال ورود کالاهای چینی در اوایل سال مشکلاتی برای ما پدید آورد اما به دلیل کیفیت و قیمت مناسب محصولات داخلی مشتریان سابق کماکان خواستار این محصولات بوده و بر خرید آنها اصرار داشتند بازگویی خاطرات آن دوران حس و حال خوبی به او بخشیده کم کم لبخند بر لبانش نشسته و با هیجان بیشتری  خاطرات آن دروان را بازگو می کند با همان لبخند  ادامه می دهد تمام روزم را در بازار سپری می کردم  گاهی به دلیل تقاضای بیش از حد محصولات از سوی مشتریان دائمی به اجبار   سایر هم صنفی های خود  را به یاری می طلبدیم  تیراژ تولید  هر روز بالاتر می رفت و کارگران گاهی تا دیر وقت در کارگاه مشغول  به کار می شدند .»

شرح خاطرات آن دوران با سطح درآمد کارگران ادامه می یابد او می گوید  در یک کارگاه خیاطی شغلها از دسته بندی خاصی برخوردار هستند مهم ترین فرد یک واحد تولیدی  استاد یقه دوز است زیرا در دوخت و فرم یک  لباس مهم ترین بخشی که به آن  زیبایی  ظاهری می بخشد  یقه  است به همین دلیل استاد یقه دوز نسبت به سایر همکارانش از درآمد بیشتری برخوردار بوده و باید با تمرکز بیشتری به کار خود مشغول باشد پس از او تنه دوز یا همان کسی که تنه ی لباس را می دوزد از نظر سطح درآمدی و موقعیت شغلی  جایگاه خاصی دارد استاد تنه دوز باید به تمامی سایزهای لباس ها مسلط بوده و در دوخت آن دقت ویژه ای داشته باشد  اما اتوکش کارگاه که یکی از سخترین و جذاب ترین شغلهای کارگاه را بر عهده دارد کسی  است که باید برای در آمد بیشتر و بالابردن تیراز تولید از بدو ورود به کارگاه تا پایان روز کاری به صورت ایستاده از طربق اتوی صنعتی به لباسها شکل و فرم خاصی ببخشد اما «مادیگی» زن یا همان دکمه دوز هم با چرخ خیاطی منحصر به فرد خود   رتبه بعدی را از آن خود کرده  او همیشه باید با تنه دوز هماهنگ باشد درآمد او به میزان کار تنه دوز بسته گی داشته و  نسبتا استرس کاری کمتری دارد استاد برش کار که حتما فردی با سلیقه و کار کشته است هدایت تیم داخلی را برعهده داشته و در هدایت پادو خرجکارچی یا همان شاگرد همه فن حریف نقش به سزایی ایفا می کند  در آن روزها به ازای  دوخت هر پیراهن  280 تومان به یقه دوز  270 اتو به اتوکش  250  به مادیگی زن و برش کار و 240 تومان به سایر کارگران پرداخت می شد که در این میان شاگرد پا دوی کارگاه کمترین میزان درآمد را به خود اختصاص داده بود.

 امایی کمی آرام می گیرد  نگاهش به نگاه همکاران گره خورده سرش را بر می گرداند و با آرامشی می گوید:« حالا از کجا بگویم  از کارگاه نشینی خودم، تعطیلی کارگاه شهرستان ویا افت 90 درصدی تیراژ تولید .سکوتی تمام کارگاه را فرا گرفته  یکباره همه به نشانه تایید سری برای حرفایش تکان می دهند انگار  در دل همه را گفته   دیگردر سخنانش  خبری از هیجان و برق چشم نیست سرش  را پایین انداخته و با آرامش کامل ادامه می دهد  در سه سال اخیر شعبه شهرستان به دلیل رکود بسیار فراوان فروش رسما تعطیل شد  و تمامی کارگران  این کارگاه به ادا ره ی  کار معرفی شدند  تمامی همکاران فعال در گوشه کنار شهر که نزدیک به12 نفر بودند از چرخه ی کاری خارج شده و  با ما قطع همکاری کرده اند  در حال حاضر نیز با تغییر متراز کارگاه از 71 متر به 31 متر مربع تعداد کارگران از 25 نفر به 6 نفر تقلیل یافته است. تلخی خاطرات  دوران بر چهره او نشسته انگار علاقه ای به گفتن خاطران تلخ ندارد. اما  با اکراه ادامه می دهد:« در گذشته  برای خرید و تهیه ی مواد اولیه مشکلی وجود نداشت  تمامی مواد از طریق سفارش تلفنی به کارگاهها انتقال می یافت اما در شرایط کنونی تهیه مواد اولیه با دشواریهای فراوانی رو به رو  شده است به گونه ای که در اثر  تحریم های جهانی  و یافتن  اجناس با کیفیت  در بازار باعث شده تا چرخ های قلابی چینی هر چند یکبار هزینه های تعمیر و یا تعویض فراوانی را برای ما  در پی داشته باشد اما این کل ماجرا نیست زیرا قیمت محصولات و مواد اولیه با افزایش 4 برابری ادامه کار را برای دشوار تر ساخته است دیگر خبری از خرید های امانی و یا  چک مدت دار  برای تهیه ی مواد اولیه نیست  پول نقد قبل از تحویل محصول جای خود را به خرید امانی داده است.» این تولید کننده پوشاک ادامه می دهد:«نبود سفارش برای محصولات تیراژ تولید را به هفته ای 300 پیراهن رسانده که با یک حساب سر انگشتی بازار ما با افت  تقریبا 90 درصدی مواجه شده است گویی از تکرار این خاطرات تلخ و شیرین خسته شده است. کارگاه های تولیدی کوچک در تهران پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها روزهای سختی را پیدا کرده اند.»

آنسوی تولید

درکارگاهی نسبتا بزرگتر و مرتب گوشه سالن قرار گرفته است. مردی مسن در میان جهبه های لباس ها گم شده است همه او را حاجی صدا می کنند حاجی با لبخندی دلنشین و خوش با تعریفی هایش توجه همه را جلب کرده انگار بزرگ همه ی تولید کنندگان است همه با احترام خاصی با او برخورد می کنند حاجی  شوخ طبع ما سر سخن را با گلایه از  عقب افتادن قسط های وام شروع می کند:« من نزدیک به 70 سال سن دارم تقریبا 45 سال است که عضو رسمی اتحادیه ی تولید کنندگان و فروشندگان پوشاک هستم.»  انگار حاجی ترس عجیبی از حرف زدن دارد او می خواهد جلسه را با شوخی و خنده مدیریت کند اما بزرگترین دغدغه اش را آینده ی جوانان عنوان می کند پسر جوانی در کنار اوست دست او را می فشارد و با لبخندی تلخی می گوید:« مهندس بیکار که حالا کارش به پاکت کردن پیراهن مردانه کشیده ... سکوت می کند  اما دوباره با لبخندی خاص می گوید بازم خدارو شکر اگه اینم نبود چه کار می کردیم.»

 حاجی بازار بزرگ فردوسی از گران شدن مواد اولیه و نایاب شدن برخی از این مواد بسیار گلایه مند است مثال های جالبی عنوان می کند. کشوی میزش را باز می کند. تکه پارچه ی خاصی را بیرون می آورد  و می گوید:« اسم این لایی دور یقه و آستین است این پارچه برای بهتر شدن فرم و شکل دور یقه و آستین به کار می رود من به عنوان یکی از برزگترین تولیدکنندگان پوشاک مردانه  6 ماه پیش این پارچه را  با مارک پاکستانی  به قیمت متری 1800 تومان خریداری می کردم اما دو روز قبل همین جنس را با مشقت های فراوانی از دست دلالان بازار به قیمت متری 5100 تومان خریداری کرده ام.» سرش را تکان می دهد  و می گوید:« حالا این که خوبه دو سال قبل دکمه های به کار رفته در لباس ها را در بسته های 1720 تایی به قیمت 4000 تومان خریداری می کردیم در حال حاضر این محصول به قیمت 18000 تومان آن هم با کیفیت نازلتری به دست ما می رسد.»

 غم  بر تمام چهره ی او نشسته ولی ادامه  می دهد:« انبارهایمان پر شده از محصولات آماده برای فروش اما تقاضایی برای خرید محصولات نیست تمام کارگران ترک کار کرده و تبدیل به پیک موتورهای رستورانهای اطراف شده اند ما با اندک کارگرانمان به انبار کردن محصولات مشغول هستیم بارها و بارها اقدام به دریافت وام برای رونق بخشیدن به کارگاه کرده ایم اما هرچه زدیم به در بسته بود دو سال است که  برای خریداری چرخ های جدید و سایر محصولات در انتظار وام نشسته ام اما هنوز خبری از این موضوع نشده است.» حاجی گلایه هایش را با انتقاد از اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک ادامه می دهد او از قیمت گذاری محصولات بسیار ناراحت است با عصبانیت خاصی می گوید:« در چند سال گذشته قیمت تمام شده یک پیراهن مردانه 3000 تومان بود که این محصول به قیمت 4000 تومان به دست توزیع کننده می رسید اما در شرایط کنونی قیمت تمام شده ی محصولات ما نزدیک به 14000 تومان است که بیشتر توزیع کنندگان اتحادیه ی پوشاک آن را به قیمت 15000 تومان و گاهی هم کمتر از ما خریداری می کنند.»  او حالا دیگر کمتر می خندد و با لحنی غم الود گذری به دوران جنگ تحمیلی میزند از رونق تولید در آن زمان حرف می زند از کارگرانی که شبانه روز به تولید محصولات داخلی مشغول بودند  اما در حال حاضر بیشتر تولیدکنندگان به جای تولید محصولات جنس های قلابی را از کشورهایی مانند چین و... وارد کرده  و با تغییر بسته بندی آن را وارد بازارهای داخلی می کنند  و تمام این اتفاقات را دردهای جامعه ی تولید کنندگان می کند. بزرگترین بازار پوشاک ایران، در روزهای پس از هدفمندی یارانه ها شکل یکسانی گرفته است. تولیدکنندگان گوشه تولیدی ها نشسته اند و همگی دور هم به گفت وگو می پردازند. بعضی ها کارهای کوتاه مدت را تجربه می کنند و دیگران باید به روزهای پرداخت قبوض آب، برق و گاز فکر کنند.

 


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
a
دوشنبه 11 شهريور 1392      13:49

تا زمانی که مدیر لایق از جنس مردم نباشه هیچ کاری پیش نمیره مثل امیرکبیر دشمن زیاد داشت ولی با مردم زیردستاش خوب
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir